انشا در مورد اگر من یک درخت بودم با مقدمه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد اگر من یک درخت بودم با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا در مورد اگر من یک درخت بودم : کاش یک درخت بودم و می توانستم به مردم نفس تازه هدیه کنم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا ذهنی در مورد سنگ از زبان خودش
انشا در مورد اگر من یک درخت بودم
مقدمه: کاش یک درخت بودم و می توانستم سالهای طولانی زندگی کنم و قرن ها زنده باشم و افراد مختلفی را ببینم و از نزدیک لمس کنم. شاخه های بلندم را به آسمان بفرستم و برای بندگان پیام های خوبی بیاورم. دستانم را به سوی خورشید دراز می کردم و خواسته های خودم را مطرح می کردم.
بدنه: کاش درختی تنومند و قدیمی بودم و تاریخ دوره های مختلف را از نزدیک می دیدم و برای نسل های مختلف شرح می دادم. اگر من یک درخت بودم هر صبح زود با خورشید حرف می زدم و با گیسوانش خودم و برگ هایم را گرم می کردم.
اگر من یک درخت بودم، سعی می کردم بارور شوم و بهترین میوه های خوشمزه را برای خود و اطرافیان به بار بنشانم. اگر من یک درخت میوه دار بودم با کودکان و بزرگان سخن می گفتم که از میوه هایم بخورید ولی شاخ و بالم را نشکنید، من جز خوبی برایتان نکرده ام و باید همیشه در پی این باشم که کودکی از من بالا نرود و شاخه های بی زبانم را زخمی نکند.
کاش یک درخت سرسبز بودم و زمانی که مردم در سایه من می نشستند، حرف می زدم و می گفتم، حالا که از سایه من این همه لذت می برید، درختان زیاد دیگری بکارید و همه مردم را خوشحال کنید. اگر من یک درخت بودم شاخه های خود را به خورشید می رساندم و برای این مردم یخ زده دنیا طلب گرمی و مهر می کردم.
کاش می توانستم یک درخت ارغوان باشم و حرف های سایه شاعر معاصر را درک کنم و با او و خاطراتش هم سخن شوم. کاش می توانستم تک تک برگ هایم را عمر جاوید دهم و برایشان آلبومی از مهر و عشق و دلدادگی بسازم.
نتیجه گیری: سخن گفتن از زبان درختان و گیاهان و اشیا می تواند موجب افزایش قدرت نویسندگی در فرد شده و شیوه نگارشش را ارتقا می دهد. بهتر است هر روز از زبان هر موجود و یا شی که دوست داریم، چند خطی بنویسیم و زیبایی نوشته خود را دو چندان کنیم.
انشا با موضوع اگر من یک درخت بودم برای دانش آموزان پایه نهم
مقدمه: درختی هستم که نصف ریشه ام در خاک است و نیمه دیگرم در معرض دید و لگدمال انسانها قرار دارد. هر عابری که از کنارم می گذرد، لگدی می زند و رد می شود، اما فقط یک بار جوانی را دیدم که با خود زمزمه می کرد کاش من هم می توانستم این همه راحت و بی پروا ریشه هایم هویدا باشد.
بدنه: اگر من یک درخت بودم، هر روزم را با دعای سبز باران برای مردم شروع می کردم تا هم خودم سیراب شوم و هم مردم را از خشکسالی به در آورم. اگر من یک درخت بودم هیچ گاه سایه و میوه ام را به نامردان و بخیلان نمی دادم تا بدانند که هر کس به اندازه مهربانی اش نعمت دریافت می کند.
اگر یک درخت بودم با ارغوان و بید مجنون و هزارن نهال زیبا می نشتم و بزم شعر به راه می انداختم. با انان از ارغوان ابتهاج می گفتم و برایشان شعر زیبای نیما را در وصف انتظار دم غروب می خواندم. اگر درخت بودم زبان باز می کردم و می گفتم که قدر ما را بدانید و از داشته های ما استفاده کنید و برای آیندگان حفظمان کنید.
کاش می توانستم درختی سبز و از نسل بهاران باشم و هر بهار شادی را در میان مردم حس کنم. کاش من درخت بودم و از درخت زیبای الموت و زرآبادش می پرسیدم که چگونه است که هر سال در روز عاشورا از دلش در عزای حسین خون می چکد.
کاش درختی بودم و شرح این ماجرا را می دانستم و یا لااقل در عزایش عزاداری می کردم. اگر یک درخت بودم، فریادمی زدم و می گفتم که این همه کاغذ را در داخل زباله نریزید و برای من و دوستانم مرگ به همراه نیاورید که همانا بدترین کار قطع درخت است.
اگر درخت بودم در میان همه برگ هایم یادداشتی می گذاشتم و می گفتم که عمر همه ما کوتاه است و فرصتی برای غم و غصه خوردن نیست. روزهای سبز زندگی را ارج بگذارید و برای این روزهای خود برنامه مفیدی داشته باشید. کاش می شد که من یک درخت باشم که همانا شاید از انسان ها مفیدتر و با ارزش تر بودم.
نتیجه گیری: روش جانشین سازی می تواند به نوشته های دانش آموزان و نویسندگان جذابیت و روانی بخشد. هر روز خود را در جای کس دیگری قرار دهید و با تمام وجود بنویسید.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد اگر فیل ها بال داشتند چه میشد
و
انشا از زبان هندوانه یلدایی به صورت ذهنی
و
انشا در مورد کوهستان برفی
☑️ به پایان انشا درباره اگر من یک درخت بودم رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.