انشا در مورد شروعی دوباره با مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد شروعی دوباره : ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. برای دریافت اطلاعات در بخش انشا ماگرتا با ما همراه باشید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد سفر به شمال

انشا در مورد شروعی دوباره

مقدمه: روزی از زندگی فرا می رسد که نمی دانی در کجا ایستاده ای و چه باید بکنی، برنامه ای نداری و روز و شب در فکر شکست و روزهای از دست رفته غرق در غصه و ماتم هستی، حسرت تمام وجودتان را پر کرده است و راهی نمی یابید. هر کس که می بینید دوست دارید که کمک بخواهید و حرف بزنید.

بدنه : روزهای سخت زندگی روزی تمام می شوند و خورشید خوبی و خوشی از راه می رسد. روزهای نو و جدید وقتی می آیند که من خود را برای شروعی دوباره آماده کنم. با شکست هایم روبه رو شوم و ترس هایم ریخته شود و از نو شروع کنم.

ابتدا ضعف هایم را شناسایی کنم و بعد آن ها را بر طرف کنم و پس از برطرف کردن نقص های خود، شروعی جدید را رقم بزنم. برای شروع دوباره هیچ وقت دیر نیست و هر لحظه می توانیم پس از بخشیدن خود و تلاش مضاعف همه چیز را بسازیم.

شروعی دوباره یعنی تمام روزهای تلخ شکست و ناکامی را دور بریزیم و از نو برنامه ای جدید بریزیم و در حین کار مرتب و دقیق عمل کنیم. اتلاف وقت نداشته باشیم و دهن بین نباشیم و تا جایی که ممکن است حرف های خود را برای کسی مطرح نکنیم.

وقتی خورشید هر روز نورش را هدیه می کند، یعنی فرصت دوباره هست و می توان از نو همه چیز را ساخت. وقتی هر روز هزاران نوزاد جدید متولد می شود، یعنی امید به ساختن و تغییر هست. یعنی بشریت هنوز می تواند شروعی دوباره داشته باشد.

وقتی شکست را تجربه کردید، دست روی زانوهایت بگذار و بلند شو و شروعی دوباره را رقم بزن. مانند طبیعت که با بهار دوباره شروع می کند و هر سال از سال دیگر جذاب تر می شود.

نتیجه گیری: هیچ وقت برای شروعی جدید و دوباره دیر نیست و می توان از نو زندگی را ساخت. کمی اراده می خواهد و باور، اگر باوری قوی داشته باشید و خودتان را خوب بشناسید، حتما شروع دوباره برایتان معجزه رقم خواهد زد.

انشا درباره شروع دوباره زندگی

مقدمه: روزی که نتایج دانشگاهم آمد، بسیار متاثر شدم و در درون شکستم و حرفی نزدم، اما با خودم عهد بستم که از نو شروع کنم و زندگی را بسازم. از فردای آن روز کتابهایم را دور خودم جمع کردم و برنامه جدید را روی دیوار اتاقم زدم و شروع کردم.

بدنه : خواستن توانستن است و من با شروع دوباره خود این سخن را ثابت کردم. کم کم شروع کردم و برای خودم از آسان به سخت مرتب کردم و ابتدا درسهای سخت و سپس آسان و مهم تر از همه دقت در برنامه، احساس می کردم که طبق خواسته خودم، خوب پیش می رود و همه چیز بر وفق مراد است.

روزها و ماه ها گذشتند و کم کم روز موعود فرا رسید و قرار بود نتایج روی سایت قرار گیرد، ناامید نبودم و می دانستم که خداوند هیچ زحمتی را بی پاسخ نمی گذارد. حالا از ان روز سالها می گذرد و من یک جراح با میکروسکوپ هستم و جراحی های حساس چشم و گوش را با میکروسکوپ انجام می دهم.

شروع دوباره من سختی و مشکلات فراوانی داشت، اما برایم فوق العاده بود و خواستنی، امروز که به آن روزهای نوجوانی می اندیشم می بینم که روزهای سختی داشته ام، ولی نتیجه خوبی گرفته ام. شروع دوباره من مردم و بیماران زیادی را از درد و ناراحتی نجات داد و من از این موضوع بسیار خرسندم و خدا را شکر می کنم.

مثل ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است، یعنی همین موضوع..هر وقت که تصمیم به تغییر یا شروع دوباره بگیریم، فرصتی تازه است و ما می توانیم به بهترین صورت از ان استفاده کنیم. زندگی را، کار را، خودمان را بسازیم و همه چیز را تغییر دهیم.

شروع دوباره بسیار لذت بخش است، مانند روییدن مجدد گل در بهار، روییدن نهال تازه، به راه افتاده چشمه ای در بهار، شروع دوباره یعنی تقویم زندگی خود را از همین امروز دوباره بنویسیم و برای روزهای آینده نقشی جدید در نظر بگیریم. کاش هر روزمان با کمی تغییر شروع شود و با گذر زمان به تکامل خوبی برسیم.

نتیجه گیری: مردان بزرگ یا راهی باز می کنند، یا راهی می سازند، پس برای هر مشکل کوچک و بزرگ خود را نبازیم و همیشه در تلاش و فعالیت باشیم. مانند موری که به سختی دانه ای می برد، ما هم باید، سخت کوش باشیم و در زندگی از مشکلات گریزان نباشیم.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد مضرات اضافه وزن و چاقی
و
انشا در مورد بت پرستی
و
انشا در مورد جدایی تلخ برگ از درخت

☑️ به پایان انشا درباره شروعی دوباره رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.