چگونه با ثروتمندان دوست شویم؟ مسیر ورود به دایره افراد موفق و تأثیرگذار
هنر ایجاد ارتباطهای طلایی برای پیشرفت 💎 رمز نفوذ در جمعهای خاص و تجملی 🏙️
خیلیها میپرسند چطور میتوانیم با آدمهای ثروتمند دوست بشویم. بعضیها دنبال پولند، بعضیها دنبال رابطه و بعضیها دنبال رشد. نکته مهم این است که دوستی واقعی با افراد ثروتمند بر پایه تظاهر و التماس شکل نمیگیرد، بلکه بر پایه ارزش، شخصیت، طرز فکر و هماهنگی سبک زندگی شکل میگیرد.
در این مقاله از بخش سبک زندگی ماگرتا، یک مسیر کاملا عملی و قدم به قدم میسازیم: چرا باید با ثروتمندان دوست شد، ثروتمندان با چه کسانی صمیمی میشوند، چه رفتارهایی شما را از دایره آنها بیرون میاندازد و چطور آرام آرام وارد این لایه از روابط شوید بدون این که به نظر برسد قصد سوءاستفاده دارید.

اول از همه: چرا اصلا میخواهی با افراد ثروتمند دوست شوی
قبل از هر کار باید نیت خودت را روشن کنی. اگر نیت تو این است که فقط از آنها چیزی بگیری، قرض بگیری، پول بگیری، پارتی بگیری، در ذهن آنها تو یک بار اضافه هستی نه یک دوست. اما اگر نیت تو یاد گرفتن شیوه فکر کردن، شیوه تصمیمگیری، زبان ارتباطی و استانداردهای رفتاری آنهاست، این میشود نقطه شروع سالم.
افراد ثروتمند در بیشتر مواقع عادت کردهاند که دیگران از آنها چیزی بخواهند. کسی که فقط میخواهد از آنها بکشد بیرون، لهجهاش مشخص است. کسی که در رابطه ارزش میآورد و فشار نمیآورد، کمیاب است. همین کمیاب بودن باعث میشود تو دیده شوی.
پس قبل از اقدام به دوستی با هر فرد سطح بالا، از خودت بپرس: من دنبال پول آمادهام یا دنبال رشد بلندمدت؟ آیا واقعا ذهنم آماده گرفتن طرز فکر ثروتمندانه است یا فقط دنبال یک راه میانبر هستم؟
ثروتمند با پولدار موقت فرق دارد
حتما باید این تفاوت را بفهمی. یک نفر ممکن است فقط جریان نقدی موقت داشته باشد، اما ثروتمند واقعی کسی است که دارایی پایدار، شبکه حرفهای، ثبات فکری و عادتهای رفتاری سطح بالا دارد. دومی معمولا همان کسی است که میخواهی در کنارش باشی.
نشانههای فرد ثروتمند پایدار چیست:
- روی آینده و رشد حرف میزند نه فقط نمایش مصرف و خرج
- ارزش زمان را خیلی جدی میگیرد
- روی روابط باکیفیت سرمایهگذاری میکند نه روی جمعکردن هوادار
- انتخابی معاشرت میکند
- اهل یادگیری و پیشرفت فردی است
اگر میخواهی کنار این سبک آدم باشی، باید حرکتت هم در همین جهت باشد. یعنی با خودت صادق باش: آیا تو خودت داری استانداردت را میبری بالا یا فقط دنبال اینی که نزدیک یک نفر شبیه این بشوی تا احساس مهم بودن کنی؟
بزرگترین فیلتر: آیا تو ارزش افزودهای یا هزینهای
این شاید مهمترین سوال کل مقاله باشد و اگر فقط یک چیز از این متن به یادت بماند همین باشد.
در ذهن یک فرد ثروتمند، هر رابطه یا ارزش اضافه میآورد یا زمان و انرژی را مصرف میکند. اگر تو باعث آرامش، ایده، فرصت، حس اعتماد، همراهی سالم یا حتی حال خوب شوی، یعنی ارزش افزودهای. اگر تو فقط گلایه، مقایسه، حسادت، منفیگویی و توقعی که هیچ وقت تمام نمیشود باشی، یعنی هزینهای.
این یعنی برای نزدیک شدن به حلقه افراد ثروتمند باید اول روی خودت کار کنی که از نظر احساسی، گفتاری، فکری و حتی انرژی حضور، مزاحم نباشی. پر توقع، قربانیباز و حسود بودن یعنی کارت ورود را خودت پاره کردهای قبل از این که اصلا وارد شوی.
بنابراین مهمترین سرمایه تو در شروع، نه لباس گران است نه معرفی دروغین، بلکه توان این است که وقتی وارد یک جمع میشوی، جمع با حضور تو آرامتر و بهتر بشود، نه سنگینتر و خستهکنندهتر.

ذهنیت و طرز فکر: از حالت قربانی بیرون بیا
بسیاری از افرادی که شدیدا دنبال دوست ثروتمند هستند، در سطح عمیق ذهنی هنوز معتقدند که ثروتمندان ظالماند، مال مردمخورند یا حق بقیه را خوردهاند. یا ته دلشان فکر میکنند پول چیز بدی است و آدم پولدار لزوما مغرور و بیرحم است، ولی در عین حال میخواهند با او دوست شوند تا بردارند. این تناقض در کلام و رفتارت لو میرود.
هیچ فرد با ثبات و باهوشی با آدمی که پشت سرش قضاوتِ کینهای دارد، صمیمی نمیشود. اگر ته ذهن تو این است که ثروت کثیف است، ثروتمند بد است، موفقیت یعنی دزدی، در نگاه او تو یک خطر بالقوهای. خطر یعنی چی؟ یعنی تویی که الان لبخند میزنی اما فردا همینی که داری باهاش حرف میزنی را در جمع دیگران خراب میکنی.
پس قبل از ورود به دایره آنها لازم است این ذهنیتها را پاک کنی. باید واقعا باور داشته باشی که افرادی هستند که زحمت کشیدهاند، ریسک کردهاند، یاد گرفتهاند، شکست خوردهاند، روی خودشان سرمایهگذاری کردهاند و حالا نتیجه گرفتهاند. اگر این احترام واقعی در تو نباشد، دیر یا زود مشخص میشود و رابطهات با یک پسزدن سرد تمام میشود.
به جای ادای ثروت، استاندارد خودت را بالا ببر
یک اشتباه رایج: طرف میخواهد با افراد ثروتمند بگردد، شروع میکند به تظاهر. لباس تقلبی میپوشد، دروغ درباره درآمد میگوید، اسم آدمهای مهم را همینطور میریزد وسط، اصطلاحات مالیای را تکرار میکند که خودش هم نمیفهمد. این نه فقط اثر نمیگذارد، بلکه برای طرف مقابل علامت خطر است.
به جای تظاهر، باید استاندارد واقعی زندگی خودت را ارتقا بدهی. منظور لوکسبازی نیست. منظور اینهاست:
- وقتشناسی. وقتی میگویی ساعت پنج هستی، واقعا پنج باش. این در سطح بالاتر یکی از نشانههای احترام است.
- قول و انجام. اگر میگویی من فلان فایل را میفرستم، واقعا بفرست. کاری نکن که شبیه آدم حرفزیاد و عملکم به نظر برسی.
- سبک صحبت. غر زدن، نق زدن، گله از همه چیز، حمله لفظی به دنیا، سبک حرف زدنِ همیشه قربانی بودن، تو را از جمع حرفهایها پرت میکند بیرون.
- مراقبت از ظاهر و نظم شخصی. لازم نیست کت چند ده میلیونی بپوشی. کافی است تمیز، مرتب، ساده و سالم باشی. افراد حرفهای دنبال افراط نیستند، دنبال آدم سالماند.
چیزی که آدم ثروتمند را جذب میکند نمایش تجمل نیست، بلکه دیدن کسی است که در سطح خودش جدی و با استاندارد است.
کجا باید حاضر شوی تا اصلا دیده شوی
نمیشود بگویی میخواهم با این قشر دوست شوم و بعد تمام روز در جمعی رفتوآمد کنی که هیچ مسیر رشدی در آن نیست. محیط تو، سقف توست. اگر میخواهی با سطح بالاتر آشنا شوی باید در محیطهایی حضور داشته باشی که آنها هم حضور دارند یا حضور در آن محیط برایشان طبیعی است.
چند فضا که معمولا ارتباط سازنده اتفاق میافتد:
- رویدادهای آموزشی مدیریتی و تجاری
- دورههای تخصصی زبان، مذاکره، فروش، سرمایهگذاری، رشد فردی
- جمعهای کاری که واقعا روی پروژه هستند، نه دورهمی فقط برای غر زدن
- فضاهای خیریه و مسئولیت اجتماعی که در آن افراد سرشناس برای حمایت از پروژههای انسانی شرکت میکنند
- باشگاههای ورزشی و سلامتی که بیشتر آدمهای جدی روی سبک زندگیشان سرمایهگذاری میکنند
- فضاهای کاری اشتراکی سطح بالاتر یا انجمنهای صنفی رسمی
نکته کلیدی این است که تو باید جایی باشی که حضور تو طبیعی به نظر برسد. یعنی اگر هیچ ربطی به یک موضوع نداری، فقط برای شکار رابطه ظاهر نشو. چون در این حالت خیلی سریع میفهمند که تو واقعا اهل آن فضا نیستی و فقط آمدی شبکهسازی طمعکارانه کنی.
برای مثال اگر تو در حوزه بازاریابی دیجیتال فعالیت داری و در یک همایش یا کارگاه تخصصی همین حوزه شرکت میکنی، حضور تو منطقی است. اگر همانجا با کارآفرینی آشنا میشوی که سرمایهدار است، ارتباط طبیعی حس میشود. اما اگر هیچ دانشی نداری و وسط یک جمع که درباره ساختار سهام و جریان نقدی حرف میزنند فقط سرت را تکان میدهی و میگویی اوهوم اوهوم، به چشم آنها میآیی مثل کسی که دنبال فرصت سوار شدن است، نه شریکی بالقوه.
اولین مکالمه با یک فرد ثروتمند چطور باید باشد
بیشتر آدمها در اولین برخورد یا میروند سمت تعریف و چاپلوسی سطحی یا میروند سمت سوال مستقیم مثل «چجوری پولدار شدی» یا «میشه کمکم کنی؟». هر دو اشتباهاند.
به جای آن:
- سوال با کیفیت بپرس. مثلا بپرس الان روی چه پروژهای بیشتر تمرکز داری و چرا آن حوزه برایت جذاب است. این به طرف مقابل اجازه میدهد درباره چیزی که برایش مهم است حرف بزند و تو را آدم کنجکاو و در حال یادگیری نشان میدهد، نه متکدی.
- گوش بده، قطع نکن. یکی از تفاوتهای بزرگ آدمهایی که سطح بالاتر دارند این است که تحمل حرفهای بدون فکر را ندارند. اگر مدام بپری وسط و حرف طرف را اصلاح کنی فقط برای اینکه خودت را دانا نشان بدهی، خیلی سریع از دست میروی.
- درباره خودت مختصر و مشخص بگو. لازم نیست زندگینامه بگویی. بگو من در چه حوزهای فعالیت میکنم، الان روی چه چیزی کار میکنم و دنبال چه مهارتی هستم که بهترش کنم. این معرفی کوتاه، تصویری شفاف از تو میدهد.
- انرژی مثبت بده نه التماس. از جنس «خیلی خوشحال شدم با شما صحبت کردم، آخه من دنبال آدمهایی هستم که جدی کار میکنند» خیلی بهتر است از جنس «وای شما نجاتدهنده منید خواهش میکنم کمک کنید».
مکالمه اول نباید بوی نیاز بدهد. باید بوی همسطح در حال رشد بدهد.
وارد کردن ارزش خودت به رابطه
اگر میخواهی در حلقه دوستان یک فرد ثروتمند بمانی، باید جایی یک ارزش مشخص و قابل لمس ارائه کنی. این ارزش میتواند شکلهای مختلف داشته باشد. لازم نیست میلیاردی باشد. ارزش یعنی هر چیزی که طرف مقابل آن را مفید حس کند.
نمونههایی از ارزش قابل ارائه:
- اطلاعات تخصصی در حوزهای که تو مسلطی و او شاید وقت نکرده بررسی کند
- کمک کوچک ولی سریع در کاری که برای او وقتگیر است، بدون اینکه مطالبه مستقیم پاداش کنی
- معرفی یک منبع یا یک آدم قابل اعتماد برای انجام کاری
- اینکه بتوانی بدون آشوب، بدون حاشیه و بدون غر زدن در یک کار اجرایی کمک کنی و بعد هم مدام اعتبار و توجه نخواهی
- روحیه خوب. گاهی ارزش تو فقط این است که وقتی بقیه غر میزنند، تو آرام و عملگرا هستی. همین خیلی مهم است
بفهم که افراد موفق عاشق آدمهای قابل اتکا هستند. کسی که وقتی گفتی فلان کار را امروز انجام بده، فردا نه، پس فردا نه، یک ماه بعد نه. همان امروز انجام میدهد. اگر تو این آدم باشی، خیلی زود نزدیک میشوی.
چطور حس نیاز و چسبیدن را از بین ببری
یکی از چیزهایی که بیشتر از هر چیز دیگر افراد ثروتمند را پس میزند انرژی چسبنده است. این انرژی یعنی تو از نظر احساسی آویزان میشوی و طوری رفتار میکنی که انگار زندگیات بدون آنها فرو میریزد. این باعث میشود آنها حس خفگی بگیرند.
برای اینکه این حس را ایجاد نکنی:
- پیام بیوقفه نفرستی
- در هر تعامل فقط درخواست نداشته باشی
- وقتی کمکی دریافت کردی، همانجا تشکر کن و تمام. هی بعدش پیام نده که من هنوز باورم نمیشه شما این کارو کردید وای چقدر شما بزرگید و من هیچی نیستم. این مدل حرف در ظاهر فروتنی است اما در عمل طرف را در جایگاه خدا قرار میدهد و او را معذب میکند
- زندگی خودت را داشته باش. یعنی نشان بده تو کار و مسیر خودت را داری و در حال حرکت هستی. دوستی باید دو نفره باشد نه یک نفر در نقش منجی و یکی در نقش نیازمند ابدی
وقتی این بالانس برقرار باشد، طرف مقابل احساس امنیت میکند که میتواند با تو وقت بگذراند بدون اینکه مجبور شود نقش حامی دائمی تو را بازی کند.
چطور رابطه را حفظ کنیم
ساختن رابطه با یک فرد ثروتمند فقط قدم اول است. نگه داشتنش مهمتر است. در نگه داشتن رابطه، این عناصر تعیینکنندهاند:
ثبات رفتاری
امروز هیجانزده و بامعرفت نباش و فردا محو و بعد فردا طلبکار. ثروتمندان معمولا آدمهای با برنامهاند و از احساسات تند و ناپایدار فراریاند. آرامش و ثبات تو برایشان جذاب است.
صداقت
اگر چیزی را نمیدانی، بگو نمیدانم. اگر اشتباه کردی، بگو اشتباه کردم. سعی نکن اشتباه را لاپوشانی کنی یا تقصیر را گردن همه غیر از خودت بیندازی. آدم موفق به کسی که مسئولیت قبول میکند بیشتر اعتماد میکند تا به آدمی که همیشه نقش قربانی دارد.
احترام به زمان
وقت آنها طلاست. قرار ده دقیقه را به نیم ساعت و یک ساعت نکشان. اگر قرار است درباره کاری صحبت کنید، آماده باش نه این که تازه وسط جلسه شروع به فکر کردن کنی.
حریم خصوصی
اگر با یک فرد ثروتمند ارتباط گرفتی، زندگی شخصی و جزئیات خصوصی او را برای بقیه تعریف نکن. تو هیچ وقت مجاز نیستی از رابطهتان برای بالا بردن اعتبار اجتماعیات پیش دیگران سو استفاده کنی. این یکی از عواملی است که به سرعت باعث میشود او تو را حذف کند.
پرهیز از حسادت
ساده بگویم: اگر هر موفقیت او را با ابرو بالابردن، شوخی نیشدار یا مقایسه با خودت پاسخ بدهی، دیر یا زود تو را کنار میگذارد. تو برای او باید کسی باشی که موفقیتش را به رسمیت میشناسی، نه کسی که هر بار موفقیت او را آینه ناکامی خودش میبیند.

برنامه عملی ۳۰ روزه برای ساختن شبکه با افراد ثروتمند
تا اینجا حرفهای ذهنی و رفتاری زدیم. حالا یک برنامه عملی نیاز داری. این برنامه ۳۰ روزه را میتوانی اجرا کنی:
روزهای ۱ تا ۵
- ظاهر و رفتار پایه را اصلاح کن. دیر رسیدن را از همین امروز حذف کن. نه از شنبه.
- شروع کن به تمیز کردن گفتارت. غر کم کن، منفیگویی را آگاهانه کنترل کن.
روزهای ۶ تا ۱۰
- یک حوزه مشخص و واقعی که در آن فعالیت میکنی یا میخواهی وارد شوی را انتخاب کن. مبهم نباش. نگویید من دنبال موفقیتم. بگو من میخواهم توی فلان حوزه مهارت فروش و ارتباط مشتری را قوی کنم.
- یک منبع یادگیری جدی برای همان حوزه شروع کن. وقتی وارد جمع میشوی باید حداقل زبان آن فضا را بفهمی.
روزهای ۱۱ تا ۱۵
- در یک رویداد، کلاس، نشست یا جمع کوچک که مربوط به همین حوزه است شرکت کن. هدفت در این مرحله فقط آشنا شدن با آدمهایی است که از تو جدیترند. نه شکار دوست ثروتمند. فقط ببین استاندارد آنها چقدر بالاتر است.
روزهای ۱۶ تا ۲۰
- مکالمه هدفمند تمرین کن. در هر مکالمه جدید یک سوال درست بپرس، یک بار خوب گوش بده، یک جمله کوتاه درباره خودت بگو و درخواست نکن. فقط تمرین کن دیده بشوی به عنوان یک آدم کنجکاو محترم.
روزهای ۲۱ تا ۲۵
- اگر در این مدت با کسی آشنا شدی که سطحش بالاتر است، یک کمک کوچک بدون چشمداشت پیشنهاد بده. مثلا من میتونم فلان فایل رو برای شما آماده کنم، یا اگر بخواید میتونم خلاصه فلان گزارش رو براتون دربیارم. و اگر قبول کرد، کاری را با کیفیت بالا تحویل بده. اینجا تو خودت را از سطح حرفزن به سطح انجامدهنده منتقل میکنی.
روزهای ۲۶ تا ۳۰
- حالا آرام و بدون فشار میتوانی ارتباط را ادامه بدهی. پیام کوتاه محترمانه، نه هر روز، با محتوای مشخص. مثلا یک نکته مرتبط با کاری که قبلا در موردش صحبت کردید. نه پیامهای احساسی طولانی و نه درخواست پول یا رابطه.
اگر این ۳۰ روز را جدی انجام دهی، حتی اگر در این مدت هنوز با یک فرد بسیار ثروتمند صمیمی نشده باشی، خودت تبدیل شدهای به نسخه حرفهایتری از خودت. و دقیقا همین نسخه است که در ادامه میتواند در جمعهای جدیتر بماند.
ترس و مقاومت درونی خودت را بشناس
یک مانع بزرگ در دوستی با ثروتمندان، اصلا بیرونی نیست. درونی است. بسیاری از آدمها وقتی در کنار یک فرد خیلی پولدار میایستند، حس کوچکی و بیارزشی میکنند. این حس باعث میشود یا بیش از حد چاپلوسی کنند، یا بیش از حد حالت دفاعی بگیرند و شروع کنند به حمله پنهان.
اگر تو با خودت راحت نباشی، هیچ ثروتمندی با تو راحت نمیشود. باید به این بلوغ برسی که بگویی من الان در این سطح هستم، شاید از نظر مالی مثل او نیستم، اما ارزش خودم را میفهمم، شخصیت دارم، اهل رشد هستم و نیازی ندارم تظاهر کنم یا برعکس، تحقیر کنم. این آرامش درونی، چیزی است که خیلیها ندارند و به همین دلیل، وقتی کسی آن را دارد، خیلی بهچشم میآید.
دروغ گفتن یعنی حذف فوری
یک نکته را شفاف بگوییم: دروغ، اغراق و بازی با واقعیت در این سطح هیچ وقت در درازمدت جواب نداده. حتی اگر در لحظه برداشت کنی که طرف مقابل ساده است، معمولا افراد ثروتمند عادت کردهاند آدمها را بخوانند. آنها بارها با آدمهایی روبرو شدهاند که تظاهر کردهاند. برای همین رادار تشخیص تظاهرشان خیلی قوی است.
بنابراین صداقت یک استراتژی احساسی نیست، یک استراتژی بقاست. تو اگر یک بار توی جزئیات بیاهمیت دروغ بگویی، طرف مقابل پیام میگیرد که تو در مسائل بزرگتر هم دروغ میگویی. و وقتی اعتماد رفت، دسترسی تو به آن رابطه تمام است.
جمعبندی نکات کلیدی
- نیتت را درست کن. دنبال استفاده یکطرفه نباش. دنبال رشد متقابل باش.
- ذهنیت منفی نسبت به ثروت را پاک کن. اگر در عمق وجودت از ثروت بدت میآید، نمیتوانی با ثروتمند سالم رابطه سالم داشته باشی.
- به جای نمایش تجمل، استاندارد رفتاری و حرفهای خودت را بالا ببر.
- در فضاهایی حاضر شو که حضور تو در آنجا طبیعی است و بتوانی گفتگوهای واقعی داشته باشی.
- در مکالمه اول درخواست نکن. سوال باکیفیت بپرس، گوش بده، مختصر معرفی کن.
- ارزش اضافه کن، بار اضافه نباش.
- حس چسبندگی و نیاز افراطی به طرف مقابل نده. زندگی و مسیر خودت را داشته باش.
- رابطه را با ثبات، صداقت، احترام به زمان و رعایت حریم خصوصی نگه دار.
- یاد بگیر بدون حسادت، موفقیت دیگری را ببینی و بابتش خوشحال باشی.
- خودباوری درونی و آرامش شخصیتی، عالیترین کارت ورود است.
اگر این اصول را زندگی کنی، نه فقط ثروتمندان، بلکه هر آدم باکیفیت و دارای دستاورد میل دارد کنارت بماند.
پرسش های متداول
آیا دوستی با افراد ثروتمند فقط برای منافع مالی است؟
اگر نیت تو فقط پول باشد، احتمالا این رابطه یا اصلا شکل نمیگیرد یا خیلی زود میسوزد. دوستی واقعی با افراد ثروتمند باید بر پایه احترام متقابل، ارزشآفرینی و رشد فکری دو طرف باشد. این آدمها دنبال گدای پنهانی نمیگردند، دنبال همسطح در حال رشد میگردند.
آیا باید وانمود کنم خودم هم خیلی ثروتمندم تا قبولم کنند؟
نه فقط لازم نیست، بلکه خطرناک است. تظاهر و دروغ خیلی سریع لو میرود. چیزی که بیشتر از هر چیز جذبشان میکند صداقت، ثبات، حرفهای بودن و کنترل هیجانی تو است. اینکه لازم نباشد مدام خودت را ثابت کنی یعنی از درون مطمئنی. همین اعتماد به نفس واقعی برایشان جذاب است.
چطور سر صحبت را با یک فرد خیلی موفق باز کنم بدون اینکه ضایع شوم؟
به جای سوالهای مستقیم مثل چقدر درآمد داری یا چطور پولدار شدی، درباره علایق حرفهای و پروژه فعلی او بپرس. مثلا بگو روی چه کاری الان بیشتر تمرکز داری و چرا این حوزه برات جالبه. بعد با دقت گوش بده. مکالمهای که تو در آن خوب گوش میکنی و طرف مقابل حس نمیکند در حال بازجویی است، شروع یک رابطه محترمانه است.
آیا باید همیشه تعریف کنم و بگویم شما فوق العادهاید؟
تعریف الکی، مشخص میشود. چاپلوسی افراطی باعث میشود تو ضعیف و محتاج به نظر برسی. تحسین واقعی یعنی دیدن یک نکته مشخص و گفتن آن به شکل طبیعی. مثلا بگویی من از نظم کاری شما خوشم اومد چون دیدم روی زمان خیلی حساسید. این فرق دارد با قربان صدقه رفتن کلیشهای.
چطور میتوانم ارزش خودم را در رابطه نشان دهم وقتی سرمایه یا بیزنس بزرگ ندارم؟
ارزش فقط پول نیست. میتواند حل یک مسئله کوچک باشد، یک مهارت تخصصی که داری، توان اجرا و پیگیری یک کار، یا حتی حضور آرام و مثبت و بدون حاشیه. آدمهای ثروتمند عاشق آدمهایی هستند که وقتی کاری را میگویند، همان موقع انجام میشود و نیازی نیست ده بار پیگیری کنند.
آیا طبیعی است که در کنار یک فرد ثروتمند احساس کوچکی کنم؟
اوایل بله. اما اگر این حس در تو بماند، تبدیل میشود به چاپلوسی یا حسادت. باید روی عزت نفس شخصی کار کنی. بپذیر که تو الان در مرحلهای هستی و او در مرحلهای دیگر. این یعنی شما متفاوت هستید، نه این که تو بیارزش باشی. وقتی این را بپذیری، رفتار تو بالغتر میشود و همین بلوغ برای طرف مقابل جذاب است.
آیا باید مدام پیام بدهم و تماس بگیرم تا دوستی حفظ شود؟
نه. این کار نتیجه معکوس دارد. فشار ارتباطی و وابستگی شدید باعث میشود او احساس خفگی کند. بهتر است ارتباطها معنا داشته باشند. یعنی پیام کوتاه و محترمانه درباره چیزی که برایش مفید است، نه فقط برای اینکه حضورت را یادآوری کنی.
چرا خیلی از آدمهای موفق میگویند با منفیبافها نمیگردیم؟
چون منفیبافی، غر زدن، نق زدن و نقش قربانی بازی کردن انرژی ذهنی را میمکد. افراد ثروتمند معمولا با مساله و استرس زیاد سر و کار دارند و دنبال جمعی هستند که آرامش و تمرکز آنها را خراب نکند. اگر تو هر بار با گلایه و ناامیدی وارد شوی، خیلی زود حذف میشوی.
از کجا شروع کنم اگر الان هیچ آشنایی در این سطح ندارم؟
اول روی خودت. وقتشناسی، قول و عمل، نوع حرف زدن، کنترل حسادت و قربانیگری، تمیز بودن، یاد گرفتن یک مهارت واقعی که بتوانی با آن کمک کنی. بعد وارد فضاهای آموزشی و کاری جدی شو. همانجا به شکل طبیعی اولین ارتباطها شکل میگیرد. رابطه واقعی معمولا از همین کانالهای طبیعی شروع میشود نه از پیامهای سرد و مستقیم مثل سلام میشه دوست بشیم.
چه چیزی سریعترین راه نابود کردن این نوع رابطه است؟
دروغ. زیادهخواهی. وابستگی بیمارگونه. لو دادن مسائل خصوصی برای فخر فروختن به بقیه. و اینکه خیلی زود درخواست پول یا رابطه مستقیم شغلی بدون هیچ زمینهای مطرح کنی. اینها در ذهن فرد ثروتمند یعنی تو امن نیستی و باید فاصله بگیرد.
نتیجه گیری
دوستی با افراد ثروتمند شانس یا تملق نیست، مهارت و شخصیت است. اگر از نقش قربانی بیرون بیایی، استاندارد شخصیات را بالا ببری، در محیطهای درست حاضر شوی، با احترام و بدون چاپلوسی حرف بزنی، ارزش واقعی ارائه کنی و رابطه را بدون وابستگی بیمارگونه نگه داری، خیلی طبیعی وارد جمعی میشوی که قبلش شاید فکر میکردی غیرقابل دسترس است. در نهایت قرار نیست وانمود کنی کسی هستی که نیستی، قرار است نسخه حرفهایتر و سالمتر خودت باشی.
به اشتراک گذاری نظرات شما
تو تا حالا با فردی که از نظر مالی و موقعیت خیلی جلوتر از تو بوده، ارتباط داشتی؟ چه چیزی باعث شد احساس پذیرش بشی و چه چیزی باعث شد احساس کنی دارید از هم دور میشوید؟ آیا تا الان اشتباهی مثل چاپلوسی افراطی، درخواست زودهنگام یا تعریف دروغی انجام دادی که بعدش پشیمون شده باشی؟ تجربهات را بنویس. همین تجربههای واقعی تو میتواند برای بقیه نقشه راه باشد تا بدون تحقیر شدن و بدون تظاهر، وارد دنیای شبکههای قویتر بشوند.


















