ادبیاتفرهنگ و هنر

کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک – The Forty Rules of Love

بررسی کتاب ملت عشق داستان دلدادگی و رهایی

کتاب ملت عشق ( چهل قاعده عشق ) عنوان رمانی پرفروش از الیف شافاک نویسنده‌ی ترک است. این کتاب تاکنون بیش از ۵۰۰ بار در ترکیه تجدید چاپ شده و توانسته رکورد پرفروش‌ترین کتاب تاریخ ترکیه را نیز به دست آورد.

نویسنده/نویسندگان الیف شافاک
مترجم ارسلان فصیحی
ناشر انتشارات ققنوس
موضوع رمان خارجی
سایر توضیحات – ادبیات جهان؛ ۱۰۳، رمان؛ ۸۸
سال انتشار2011

این کتاب به سبک نوینی نوشته شده که دو داستان به صورت موازی در حال پیش روی است یکی داستان عشق شرقی و تاریخی شمس و مولانا و دیگری داستان عشق غربی اللا و عزیز زاهارا.

موضوع جذاب این است که راوی داستان ۱۸ مرتبه عوض می شود و شما این داستان را از طرف افراد مختلف از شمس و مولانا گرفته تا مردم و خانواده مولانا می توانید لمس کنید. این باعث می شود که درک بسیار واضحی از ماجرا داشته باشیم.

صحبت های الیف شاکاف نویسنده کتاب ملت عشق

آیا این کتاب برای شماست؟

کتاب ملت عشق برای کسانی است که شمس تبریزی را دوست دارند. از شخصیت قوی او گرفته تا عشق و عقاید و خدای او همه‌چیز واقعا شگفت‌انگیز است. این کتاب شما را تشویق می‌کند تا در مکان‌های خیلی غیرمنتظره به‌دنبال خدا بگردید. کتاب ملت عشق از زاویه‌ دیدهای متفاوتی نوشته شده است و می‌تواند عقیده‌ی شما را در مورد خدا تغییر بدهد.

فصل های کتاب ملت عشق

کتاب ملت عشق در پنج فصل تنظیم شده است:

  •  خاک: عمق و آرامش
  •  آب: تغییر و جریان یافتن
  •  باد: رفتن و یا کوچ کردن
  •  آتش: گرما و نابودی
  •  خلأ: تاثیر نبود چیزها

اثر الیف با نهایت تیزهوشی به پنج بخش بالا تقسیم شده است که هر فصل به زبان یک راوی بیان می‎شود. دلیل انتخاب 5 عنصر اصلی طبیعت از سوی او، می‌تواند از سویی به پرداخت دقیق درون شخصیت‌های و پیشبرد داستان مرتبط باشد و از سویی دیگر ارتباط معنوی آنها با پدیده‌های مرسوم جهان.

همین مورد به نوسان داستان کمک کرده و باعث شده است خواننده با کشش بیشتری کتاب را بخواند. تمام فصل‌های کتاب به شکلی زنجیروار به یکدیگر متصل هستند، به مانند عناصر 5 گانه طبیعت. همین اتصال باعث یکپارچگی داستان و تفسیری متفاوت از وقایع کتاب می‌شود که بر یکدیگر اثر می گذارند.

خلاصه کتاب ملت عشق

 خلاصه کتاب ملت عشق
خلاصه کتاب ملت عشق

للا روبینشتاین چهل ساله است و زندگی ناراحت و کسل کننده ای را سپری می کند. او مدتی است به عنوان معرف اثار ادبی برای یک انتشارات کار می کند.

نخستین وظیفه او این است که رمان کفر شیرین نوشته یک نویسنده به نام عزیز زاهارا را به دقت بخواند و درباره ویژگی ها و ارزش های آن گزارش درخوری تهیه کند.

اللا خیلی زود با خواندن این کتاب منقلب می شود. داستان کتاب درباره جستجوی شمس برای یافتن یک شاگرد شایسته یا همان مولانا و نقش این درویش وارسته در زندگی اش و تبدیل شدن مولانا از یک فرد مذهبی غمگین به یک شاعر عرفانی، پرشور و طرفدار عشق و ازادگی، است. شاعری که در نهایت روح عشق و شور الهی را در جهان دمید و خود را به سرچشمه زندگی و جاودانگی متصل ساخت.

او به تدریج با درس های شمس یا قواعدی که به یک فلسفه باستانی مبنی بر اتحاد همه ادم ها و ادیان و به حضور عشق در هر یک از ما بر می گردد، انس می گیرد.

 همان طور که او این داستان پر شور را می خواند، متوجه می شود که داستان و زندگی مولانا در حقیقت داستان زندگی خودش را بازتاب می دهد و اکنون نویسنده این کتاب، عزیز زاهارا ، مانند شمس آمده است تا او را به ازادی و وارستگی برساند. حال که چون شمسی پیدا شده پس باید مولانا باشد، بسوزد و از نو خودش را بسازد.

بنابراین، در این کتاب جذاب الیف شافاک به روایت دو داستان موازی می پردازد، یکی از داستان ها در زمان حال و دیگری در قرن هفتم واقع می شود.

داستان قرن سیزدهم درباره مولانا و دیدار او با شمس تبریزی و بازگو کننده و شرح هنرمندانه تمام وقایعی است که موجب شد مولانا به عنوان شاگردی در مکتب شمس به یک شاعر بزرگ تبدیل شود و پیام عشق ابدی خود را برای همیشه ماندگار کند.

چهل قانون عشق

نویسنده در خلال این رمان چهل قانون عشق را معرفی می‌کند.

چهل قانونی که حکم رشته‌ای را دارد که روایت‌های متفاوت رمان را به هم پیوند می‌دهد. عدد چهل در آموزه‌های عرفانی و مذهبی بسیار پرکاربرد است. به نوعی همیشه اعتقاد بر این بوده است که طی‌کردن مراحل چهل‌گانه موجب رسیدن به نوعی رستگاری خواهد شد.

چهل قانون عشق
چهل قانون عشق

رسم «چله نشینی» یکی از این رسوم است که موضوعی مهم در عرفان و مذهبی است: «منظور از چله نشینی (عبادت اربعین) در سیر و سلوک عرفانی، مراقبت چهل روزه از خود است، تا از این طریق باطن فرد به آمادگی لازم جهت دریافت حکمت و علوم الاهی نایل شود.

بسیاری از عرفا و علمای شیعه بر اساس آیات و روایات به عبادت اربعین اهمیت داده و خود بدان عمل کرده اند.» از طرفی بسیاری سن چهل سالگی را به عنوان سن بلوغ و پختگی انسان می‌دانند. جالب اینجاست که «اللا» نیز در این رمان درست در سن چهل سالگی دچار تلنگری می‌شود که موجبات تغییر او را در زندگی فراهم می‌کند.

در ابتدای رمان متوجه می‌شویم که قرار است او در طول داستان به تحولی دست پیدا کند.همین موضوع باعث خواهد شد که خواننده بیش از آنکه درگیر تعلیق داستانی شود، به چگونگی تغیرر و رشد شخصیت اصلی رمان توجه کند.

نقد کتاب

نقد کتاب
نقد کتاب

در نقد و بررسی کتاب ملت عشق، داستان به این صورت انجام می شود که اللا به عنوان مادر ۳ فرزند و همسر یک مرد که به خانواده اش پایبند نیست در داستان حضور دارد اما همیشه سعی می کند به خاطر خانواده اش به این موارد اعتراضی نکند تا اینکه به واسطه کار جدیدش که ویراستاری کتاب است با کتاب ملت عشق ( کفر شیرین ) نوشته عزیز زاهارا آشنا می شود و با این نویسنده از طریق ایمیل ارتباط برقرار می کند و مجذوب عزیز می شود و بعد از مدتی خانواده خود را رها می کند و با عزیز زندگی میکند.

عزیز بعد از مدتی به علت بیماری ای که میدانسته و به اللا هم اطلاع داده بود می میرد.

بعد از مرگ او، اللا به دنبال زندگی آزادانه خودش است و کاملا از این وضعیت راضی است و…

به طور کلی نقدی که براین کتاب وارد شده این بوده که روایت اول (داستان شمس و مولانا ) بسیار پرکشش و پرمعناست و از زوایای مختلف نقل شده.

در حالی که روایت دوم(داستان اللا و عزیز) تنها از زاویه اللا نقل شده و از نظر مفهوم هم در حد داستان شمس و مولانا نیست.

جملاتی از متن کتاب ملت عشق

◘◘ مرزهای عقل و منطق ممکن است کاملا قاطع باشد. ما در عشق همه مرزها و جدایی‌ها محو می‌شوند. (کتاب ملت عشق – صفحه ۳۳۷)

◘◘ عشق خدا به دریا می‌ماند. هر انسانی به قدر ذاتش از آن آب برمی‌دارد. این‌که هر کسی چقدر آب برمی‌دارد به گنجایش ظرقش بستگی دارد. یکی ظرفش خمره است، یکی دلو، یکی کوزه، دیگری پیاله. (کتاب ملت عشق – صفحه ۲۳۸)

◘◘ زندگی عذابی تمام‌نشدنی است. انگار همیشه بین زندگی و مرگ گیر کرده‌ام، همیشه در برزخم. (کتاب ملت عشق – صفحه ۱۵۷)

◘◘ پیمودن راه حـق کار دل است، نه کار عـقل. راهنمایت همیشه  دلـت باشد، نه سری که بالای شانه‌هایت است. از کسانی  باش که به نـفـس خـود آگاهـند، نه از کسـانی که نــفــس خـــود را نـادیــده مـی‌گیـرند. (کتاب ملت عشق – صفحه ۶۹)

◘◘ تسلیم شدن در برابر حق نه ضعف است نه انفعال. برعکس، چنین تسلیم شدنی قوی شدن است به حد اعلی. انسان تسلیم شده سرگردانی در میان موج‌ها و گرداب‌ها را رها می‌کند و در سرزمینی امن زندگی می‌کند. (کتاب ملت عشق – صفحه ۴۳۵)

◘◘ اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست می‌رود. مانند خانه‌ای متروکه اسیر تنهایی‌ای تلخ می‌شود؛ ناقص می‌مانی. خلا محبوبِ از دست رفته را همچون رازی در درونت حفظ می‌کنی. چنان زخمی است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمی‌یابد. چنان زخمی است که حتی زمانی که خوب شود، باز خون‌چکان است. گمان می‌کنی دیگر هیچ‌گاه نخواهی خندید، سبک نخواهی شد. زندگی‌ات به کورمال‌کورمال رفتن در تاریکی شبیه می‌شود؛ بی‌آن‌که پیش رویت را ببینی، بی‌آن‌که جهت را بدانی، فقط زمان حال را نجات می‌دهی… شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات مانده‌ای. (کتاب ملت عشق – صفحه ۴۹۶)

◘◘ کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می‌بریم، همچون آینه‌ای است که خود را در آن می‌بینیم. هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیش‌تر مواقع در ترس و شرم به سر می‌بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است. (کتاب ملت عشق – صفحه ۵۴)

کلام آخر

قوانین بی نظیری زندگی برای بقای ما ضروری هستند، اما آنچه که انسان‌ها را ویژه می‌سازد، توانایی ما در ارتباط با منبع عشق است. این ارتباط الهی در همه ما جریان دارد و به ما اجازه می‌دهد که با قوانین جهان کنار بیاییم. در هنگام تجربه و صحبت کردن از عشق، قوانینی وجود ندارد، عشق فراتر از توضیح است.

موسوی پوران

هم‌بنیانگذار مجله ماگرتا ، زندگی ۲۴ ساعته روی خط آنلاین دهکده جهانی وب . تحلیلگر و متخصص تولید محتوای با ارزش و با کیفیت هستم و ۸ سالی می شود که وارد دنیای دیجیتال شدم. مدیر تیم تحقیق و توسعه شرکت هستم. بالاترین لذت برای من انجام کار تیمی ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − پنج =