انشا در مورد زحمت های مادر ❤️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد زحمت های مادر با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا در مورد زحمت های مادر: هیچ وقت یادم نمی رود شبی که برادرم تب داشت و مادر تا نزدیک صبح بیدار ماند و از او پرستاری کرد.. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا در مورد ذرت
انشا در مورد زحمت های مادر
مقدمه: مادر فرشته بی بدیل و ستاره آسمان شب است که نورش هر لحظه چراغ دلم را روشن کرده و مرا تا اوج بلندی و بالاترین نقطه رشد پرواز می دهد.
بدنه: مادر جان هیچ وقت شب بیداری تو را از یاد نمی برم، درد و بی خوابی، زحماتی که در طول روز برای اهل خانواده تحمل می کنید، وقتی بچه ها از مدرسه می رسند ناهار آماده بوده و بوی خوش غذا به مشام می رسد. همه چیز مهیاست و هیچ کمبودی در منزل مشاهده نمی شود، همه چیز دقیق و مرتب بوده و روال عادی زندگی ادامه دارد.
کسی متوجه نقصی و ایرادی نمی.گردد، روزها و شب ها حواسش به هر طرف بوده و مانند یک نور افکن همه جای خانه را روشن کرده و زندگی را بسیار جذاب و زیبا می کند. روز ها و شب ها می روند و او همچنان حواسش به همه چیز و همه جا هست. ظرف می شوید، لباس مرتب می کند، غذا و دلش گرم است و همیشه سهمش را نمی خورد و به بچه ها می دهد.
مادر جان من به فدایت، چه قدر دست هایت سخت و فرسوده شده، تنت خسته و دلت بی رمق شده، عصر یک روز تابستان شده و تو با یک قوری چای منتظر می مانی و یکی یکی بچه ها از راه می رسند، تو همچنان صبوری و کودکانت را دوست می داری، هر چه داری برای آنان نگاه می داری و منتظر می مانی تا چای دم ببرد.
همه خاطرات برایت زنده می شود و تو عاشقانه از کودکی های بچه ها می گویی و لذا می بری، دردها و رنج ها فراموشت می شود و فقط تعریف می کنی. اگر نان پنج سهم باشد و به یکی از فرزندانت نرسد خودت نمی خوری، جای گرم، لباس نرم مخصوص بچه ها بوده و تو خودت را از همه چیز و جا محروم می کنی تا عزیزان در آرامش باشند.
لحظه به لحظه زندگی تو با عزیزان سپری می شود و هیچ وقت شکایت نداری، تو شب های سرد بی کسی را تحمل کردی و لب نزدی، تو همه روزهای جوانی را فدای بزرگ شدن کودکان کردی و دم نزدی، همیشه در هر لحظه سپر بلای بچه ها بودی و کسی قدرت ندانست.
نتیجه گیری: مادر جان با تمام وجودم از زحماتت تشکر می کنم و می دانم که ذره ای از زحمات شما قابل قدر دانی نبوده و تو همه جسم و روحت را برای من گذاشته ای. مادر جان با همه وجود دوستت دارم.
انشاء در مورد مهربانی و زحمت های مادر
مقدمه: فرشته زمینی که بهشت را زیر پایش گذاشت تا کودکش را در آغوش بگیرد. روزهایی که کودکش محتاج محبت است، تنها کسی که می تواند حامی باشد، مادر است.
بدنه: کاش می توانستم دفتری بردارم و از همه روزهای گذشته عمرت بنویسم، لحظاتی که پر از درد و رنج بود ولی دم بر نیاوردید، مادر خوبم چه روزهایی که همه جوانی و روزهای خوش عمرت را برای ما گذاشتی، شب هایی که بارداری امانت را بریده بود و کسی درک نمی کرد، درد شدید تولد و دوران پر از زحمت شیر دهی هم سپری شده و حالا کودکت نوباوه شده و تو هم نگاه می کنی و لذت می بری,
چه روزها و شب هایی که خودت درد داشتی و کسی ندانست، درد استخوان و درد تنهایی، عزیز دلم ساعت هایی که دنیا خوابید و تو نخوابیدی، همه را به یاد دارم ای همه عشق و دوستی و مهربانی, تو همان بنده ناب و بی ریای خدایی که همه چیزت را در راه محبتت فدا می کنی، مادر خوبم تو از کجا این همه مهر آوردی، تو ای بهترین فرشته و ستاره که هیچ کس قدر مهربانی تو را نمی داند.
شب های بی قراری، گریه، تب، شب زنده داری، این همه را چگونه وصف کنم و جبران، لحظاتی که دم به دم آب می شوی و دم نمی زنی، دست هایت زخمی، دلت پر از مهر و جسمت پر از درد، چگونه و با چه کلماتی تو را و زحماتت را وصف کنم که در شأن و لیاقت تو باشد.
زحمات تو را بر صفحات آینه می نویسم تا چند برابر شود، با خورشید عهد می بندیم که نام تو را بلند آوازه کند و بر بلندای آسمان نقش پر فروغ بزند. هیچ کادویی و حرفی و سخنی نمی تواند زحمات بی حد و حساب تو را جبران کند، ای همه خوبی من فدای قدمهایت.
نتیجه گیری: خدا را شکر که نعمت بزرگی چون تو را به من هدیه کرد تا لحظه به لحظه در کنارم باشی و مرا چون نهالی نازپرورده مورد لطف قرار دهی، تو را می ستایم و از خدا می خواهم همیشه سالم و تندرست در حوالی دلم باشی و من با دیدن تو شاد و خوشحال شوم. بر من واجبست که به تو احترام بگذارم و برای شادی و سرزندگیت تلاش کنم.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد جوانی
و
انشا درباره خانه قدیمی مادربزرگ
و
انشا در مورد چگونه مدرسه شادی داشته باشیم
☑️ به پایان انشا درباره زحمت های مادر رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.
من امتحان انشا دارم گفتم شاید درمورد مادر اومد