آتش و هیزم از دیرباز نماد گرما، زندگی و ارتباطی عمیق با طبیعت بودهاند. آتش، که از سوختن هیزمها زبانه میکشد، نه تنها منبع گرما و نور است، بلکه یادآور قدرت تغییر و دگرگونی نیز هست. هیزم، که آرام آرام در آتش میسوزد، نمادی از تلاش و مصرف منابع برای دستیابی به هدفی بزرگتر است.
در فرهنگها و ادیان مختلف، آتش به عنوان نیرویی پاککننده و مقدس در نظر گرفته شده که زندگی و مرگ را در کنار هم قرار میدهد. در ادامه متن درباره آتش و هیزم را در تکست ماگرتا باهم می خوانیم.
جملات ناب درباره آتش و هیزم
آتش باشی
برای تو هیزم میشوم
دریا بروی، پارو
تو همیشه درست پنداشتهای
دل من شبیه تکه سنگیست
که میخواهم
تو با همه خستگیهایت
یک لحظه به من تکیه کنی.
چشمانت
راز آتش بود.
در التهاب قلب ویران شده ام
و لبانت چون دشنه ای سوزان
که مرهم تمام زخم های قبل از تو
با من بود
من تنها آتشی هستم که می تواند در باران زندگی کند.
آتش و آدم
ترکیبی نامتجانس است
من از میان این آتش گر گرفته
در رویاها و عشق ها
غیر ممکن است سالم برگردم
بازگشت من
اندوه بار خواهد بود
کاش مثل نان بودم
چه زیبا بر میگردد
از سفر آتش!
شهری اندر
هَوست سوخته در آتش عشق
خـلـقـی انـدر طـلـبـت
غـرقـه دریـای غمند ….
دوست داشتن
سوزاندن
و آتش گرفتن است.
نامت، رازی است
که سنگ را به نسیم و
نسیم را به توفان
بدل میکند
و آتش
در گلستانِ ابراهیم میافکند
مرا زَهره ی آن نیست
که نامت را به زبان آرم
در تو مینگرم و میمیرم.
ندیدنت
چه آتشی به جانم انداخته است…
کاش امشب آمدنت را
سور بگیرم…
شعر و متن های زیبا درباره آتش
صنما تو همچو آتش قدح مدام داری
به جواب هر سلامی كه كنند جام داری
چو سلام تو شنیدم ز سلامتی بریدم
صنما هزار آتش تو در آن سلام داری
ذهن کشتی نیست که پر شود
آتشی است که باید روشن شود.
خاطره
هیزمی ست
که گاه…
به آتش می کشد
جنگلی را …
شهری اندر هَوسات سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقـهی دریای غمند
دنبال کلماتی می گردم
که بتوانند آتشی را که در جانم شعله می زند برای تو بازگو کنند
اما در همه ی چشم انداز اندیشه و خیال من
جز تصویر چشم های زنده و عاشق خودت هیچی نیست.
من از همخون خود آتش به جان دارم ،
مرا از دشمن نترسانید
ای دل …
نگفتمت مرو…
از راه عاشقی …
رفتی؟
بسوز…
این همه آتش…
سزای توست
بنگر چه آتشی
ز تو
بَر پاست
در دلم…
جملات احساسی و عاشقانه درمورد آتش
اگر آتش تو را بیند چنان در گوشه بنشیند
کز آتش هر که گل چیند دهد آتش گل رعنا
آتش عشق را درون خود روشن کنید
و به هیچ چیز دیگری فکر نکنید!
تو آبی و من آتش
وصل تو نمیخواهم
این سوختنم خوشتر از سردی و خاموشیت
دنبال کلماتی می گردم
که بتوانند آتشی را که در جانم شعله می زند برای تو بازگو کنند
اما در همه ی چشم انداز اندیشه و خیال من
جز تصویر چشم های زنده و عاشق خودت هیچی نیست.
تبدیل به شخصی شوید که هدف خلقت شما از آن است
آتش درونی خود را روشن کنید
و میل قلبی خود را دنبال کنید.
مگر نشنیده ای گفتند عشق آتش به دل دارد؟
من این آتش خریدارم اگر معشوق من باشی
بنگر چه آتشی
ز تو بَر پاست در دلم…
قدرتمندترین سلاح روی زمین
روح انسان در آتش است.
مجموعهای از کپشن درباره آتش
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
هم آتشی
هم خانه خرابی داری
با این حال
خانه ات آباد باد ای عشق
آقای قاضی
همیشه حرارت لازم نیست
گاهی از سردی یک کلام
میتوان آتش گرفت !
حیاط خلوت،
آتش،
یک لیوان چای
این تنها چیزهایی است که من نیاز دارم.
آتش و آدم
ترکیبی نامتجانس است
من از میان این آتش گر گرفته
در رویاها و عشق ها
غیر ممکن است سالم برگردم
بازگشت من
اندوه بار خواهد بود
کاش مثل نان بودم
چه زیبا بر می گردد
از سفر آتش!
تمام سهم من از تو آتشیست
که از دور گرمم میکند
و هر بار نزدیک میشوم، پایم پس میکشد!
حالا تو هی بگو، از سوختن میترسی،
من میگویم از خاکستر شدن میترسم
چاله ی آن گونه ات چون رونمایی می شود
آتش آتشفشان ها خود به خود کم می شود
چشمانت راز آتش بود.
در التهاب قلب ویران شده ام
و لبانت چون دشنه ای سوزان که مرهم تمام زخم های قبل از تو با من بود !
و آنقدر با آتش دوست داشتن و عطر تنت زندگی کرده ام
که همه چیز را از یاد برده ام جز تو و حالا دیگر هراسی ندارم
از این همه سوختن از این همه زخم و خاکسترِ خاطراتی
که از من و تو به جای خواهد ماند.
جملات گرم عاشقانه با موضوع آتش
آتش صبر تو سوزد آتش هستیت را
آتش اندر هست زن و اندر تن هستی نژاد
تو آتشی هستی که درون من می سوزد!
برای بردن ایمانِ من
لبخند هم کافیست!
همین یک شعله
آتش میزند
انبارِ کاهم را…!
الان دلم می خواست توی یه کلبه ی چوبی، توی یه جنگلِ دور افتاده، کنار اونی که دوسش دارم باشم، هوا سرد و بارونی باشه، بارونِ شدید بیاد طوری که نشه حتی پاتو از کلبه بزاری بیرون، کلبم یه شومینه داشته باشه، برم هیزم بیارم و داخلش آتیش کنم و بشینیم کنارش، لیوان های بزرگتِ هات چاکلت دستمون، پتو روام بندازیم رومون و تا صبح از کنارِ اتیش جم نخوریم.
افرادی که با آتش می جنگند
معمولا به خاکستر تبدیل می شوند.
روزگار بدیست …
درست وقتے در آتش میسوزے
همه به بهانه آب آوردن
میروند …
مرا ببوس
به رسم زیارت …
آتش هیچ خورشیدی چون
جرقه لب هایت
یخ قلب مرا آب نخواهد کرد
میدانی
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر می کنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش می زند
احساسی ترین متن ها در مورد آتش
خاطرات
چوب های خیس هستند
که در آتش زندگی
هیچ وقت نمی سوزند
عمیق ترین درس ها
از عمیق ترین آب ها
و گرم ترین آتش سوزی ها حاصل می شوند.
میدانی
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر می کنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش می زند
دلگیری من از نبود کسی نیست؛ دلگیری من از این بودن های تو خالی است. از این بودن هایی که از هزاران نبودن ها بیشتر آتش بر دلت میزند. من عمری است از این تضاد ها دلگیرم
آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم
بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم.
ندیدنت
چه آتشی به جانم انداخته است…
کاش امشب آمدنت را
سور بگیرم…
بخند خنده های تو ترکیدن شاهوار کوهستان های انار است و چشمه های خون دلم که روح مرا خیس می کند بخند و کشتی سرگشته را به جزیره ای رهنمون شو که جز برای تو کالایی ندارد فرو شو در آب دریاچه فرو شو و آب را بشوی در شعله زار تشنه فرو شو و آتش را گرم کن دهان بر دهان زمین بگذار و جان تازه به این مرده بخش. در آب دریاچه فرو شو و مرا در اتش خاموشت شست و شو ده.
آتش به من اندرزن آتش چه زند با من
کاندر فلک افکندم صد آتش و صد غوغا
آتش و هیزم نمادی از چرخهای طبیعی هستند که در آن هیزم، با فدا کردن خود، آتشی گرمابخش را به ارمغان میآورد. این تصویر، یادآور آن است که هر هدفی نیازمند منابع و تلاشی پیوسته است. همچنان که هیزم برای پایداری آتش باید به مرور اضافه شود، در زندگی نیز نیاز است که با تلاش و پشتکار، انرژی و انگیزه خود را حفظ کنیم.
در نهایت، آتش و هیزم به ما میآموزند که گرما و نور زندگی تنها با کار و استمرار میسر میشود. اگر شما هم متن درباره آتش و هیزم بلد هستید در قسمت نظرات بنویسید.