افکار منفی چیست و چگونه از شر افکار منفی خلاص شویم ؟
چگونه افکار منفی را از خود دور کنیم؟
در ذهن و مغز ما افکار منفی بدون اینکه خودمان بخواهیم در حال پچ پچ کردن هستند و بعضی اوقات آنقدر صدای پچپچشان بلند میشود که کلافه کننده است. همه تجربه صداهایی را در مغزمان داشتیم که میگفت : باز این کار رو خراب کردی، از پس این کار هم بر نمیایی یا من در مقایسه با دیگران هیچم! و صدها صدای این چنینی. صدای افکار یک فرایند طبیعی در مغز است اما مشکل از جایی شروع میشود که به جای افکار مثبت فکرهای منفی سهم بیشتری تصاحب میکنند.
هرچه فکرهای منفی در ذهنمان فرصت بیشتری برای سخنرانی پیدا کنند با کاهش بهروری، خلاقیت و انرژی روبرو میشویم و از آن طرف اضطراب و استرس افزایش مییابد. پس باید برای مقابله با آن چه کار کنیم؟ با ماگرتا همراه باشید.
ترس از صحبت کردن در جمع ،چگونه بر آن غلبه کنیم ؟
پیشنهاد تیم تحریریه
افکار منفی چیست؟
افکار موجود در ذهن تا حد بسیار بالایی شخصیت و الگوی رفتاری انسان را شکل می دهد. عوامل وراثتی و اکتسابی مانند ژن، خانواده، دوستان و بسیاری از موارد دیگر در تعیین شکل و ذهنیت کلی ما تاثیرگذار هستند. تفکرات منفی و منفی نگری می تواند زمینه ساز بیماری های روحی و روانی و عدم موفقیت در زندگی شود. برای مثال افکار منفی بواسطه پیش داوری نادرست، زمینه شکست و عدم موفقیت را قبل از انجام کاری به شخص القا می کند و این موضوع تاثیر بالایی در عدم دستیابی به اهداف دارد.
افکار منفی یکی از مشکلات و دغدغه های اساسی در بین بسیاری از اشخاص در جامعه است. این موضوع بخش قابل توجهی از تفکر شخص را درگیر خود کرده و در صورت دامن زدن به این تفکرات که به نام نشخوار فکری در مباحث تخصصی روانشناسی مطرح می شود می تواند زمینه ساز بیماری هایی همچون افسردگی مزمن شود.
چند مورد از الگوهایی که باعث ایجاد افکار منفی میشود
تفكر همه یا هیچ: او اخیرا در شركت تقاضای ترفیع كرده بود اما آنها ترفیع را به كارمند دیگری دادند كه تجربه اش بیشتر بود. حالا او به این نتیجه رسیده است كه هیچ وقت ترفیع نمی گیرد. او احساس می كند كاملا در شغلش شكست خورده است.
زیاده از حد عمومیت دادن: او خیلی تنهاست و بیشتر وقتش را در منزل می گذراند، بعضی اوقات مردم به او می گویند كمی بیرون برود و با آدم ها ارتباط داشته باشد اما او احساس می كند اینكار بی فایده است چون بر این باور است هیچ كس نمی تواند واقعا او را دوست داشته باشد.
غربال كردن روانی: او روز بدی داشته است. حین رانندگی به سمت منزل، راننده ای مهربان به كمك او آمد تا از ترافیك سنگین نجات پیدا كند. درست بعد از آن راننده بی دقت دیگری با ماشین او تصادف كرد. او به این نتیجه رسیده است كه در این شهر همه بی دقت، بی مسئولیت و خطاكارند.
بی ارزش كردن موارد مثبت: اخیرا او در عكاسی عكس انداخته بود. دوستش با دیدن عكس به او گفت بسیار خوب افتاده است اما او با عصبانیت شاكی شد كه اتفاقا اصلا عكس خوبی نیست. این درحالی است كه همه می گفتند تا به حال چنین عكس خوبی از او گرفته نشده است.
نتیجه گیری سریع و سطحی: منتظر دوستش در رستوران نشسته است. دوستش ۲۰ دقیقه دیر آمد. او بلافاصله به این نتیجه رسید كه دوستش حتما سراغ چند تا كار دیگر رفته و برای این قرار ارزش قائل نیست. این در حالی است كه دوستش در ترافیك گیر كرده بود.
بزرگنمایی و كوچك نمایی: مشغول بازی فوتبال است. اما حین بازی دچار خطای بزرگی شد كه هم بازی ها را كمی ناراحت كرد. اما بلافاصله بعد از آن گل زد. در آخر بازی دائم اشتباهش را به یاد می آورد و اصلا گلی را كه زده فراموش كرده بود.
– استدلال عاطفی: او به خانه نگاهی انداخت. كاملا به هم ریخته بود. بلافاصله احساس بدی به او دست داد: به هم ریختن خانه یعنی اینكه من ناتوانم. اصلا امیدی به تمیزی نیست پس اصلا چرا باید سعی كنم كه همه جا تمیز و مرتب باشد؟!
بایدهای بی مورد: در مطب دكتر منتظر بود. دكتر تاخیرداشت. او دائم به خود می گفت: وقتی پول ویزیت می دهم او باید سر موقع به مطب بیاید. باید بیش از این توجه و دقت داشته باشد. اصلا باید قانونی باشد كه این جور آدم ها را درست كند. كه البته اكثرا نتیجه این باید و بایدها چیزی به جز تلخی و عصبانیت نیست.
– انگ زدن اشتباه و بی مورد: او یك بار در طول رژیم لاغری خود بیسكوئیت خورد. هنوز كه هنوز است می گوید من آدم چاق و بی عرضه ای هستم كه یك بار رژیم خودم را به هم زدم.
به خود نسبت دادن: فرزندش در درس ضعیف است. او دائم حس می كند كه مادر خوبی نیست و همه این مشكلات به خاطر كوتاهی و قصور او به وجود آمده است.
روش های رهایی از افکار منفی
بدیهی ترین شیوه رها شدن از افکار منفی، سرکوب کردن و حذف آنها با عقب راندنشان از ذهنمان است. اما متاسفانه تحقیقات زیادی نشان داده است که سرکوب کردن افکار منفی، نتیجه بخش نیست.سعی در بیرون راندن این افکار از ذهن، تنها باعث میشود این افکار با قدرت بیشتری دوباره به ذهن برگردند. پس چاره ی خلاص شدن از این افکار آزاردهنده چیست؟
از افکار خود آگاه باشید
شما زمانی که از آینده بترسید، بهخاطر خطاها از خودتان انتقاد کنید، به تواناییهایتان شک کنید یا انتظار شکست داشته باشید، منفی فکر میکنید. تفکر منفی به اعتمادبهنفس شما صدمه میزند، عملکرد شما را تضعیف و مهارتهای ذهنی شما را از بین میبرد.مشکل اصلی این است که افکار منفی به ادراک ما آسیب میزنند و بدون اینکه ما متوجه شویم از ذهن خارج میشوند. از آنجا که ما افکار منفی را به چالش نمیکشیم، نادرست بودن آنها دور از ذهن نیست. با این حال، اگر آنها را به چالش بکشید، از اثر مخربشان جلوگیری میکنید.
آگاهی از افکار فرایندی است که بهواسطه آن، افکارتان را بررسی میکنید و از چیزهایی که به ذهنتان خطور میکنند، آگاه میشوید.یک راه برای کسبِ آگاهی بیشتر از افکارتان این است که هنگام فکر کردن به موقعیتی استرسزا، به جریان سیال ذهن خود توجه کنید. هیچ فکری را سرکوب نکنید؛ بلکه بگذارید آن فکر به ذهنتان خطور کند و در صورت امکان، روی برگهای بنویسید.راهکار دیگر، نوشتن استرس در یک دفتر خاطرات استرس است. روند کار به این صورت است که شما برای یک یا دوهفته، تمام اتفاقات ناخوشایندی را که منجر به استرس شما شدهاند، یادداشت میکنید.
این فرایند افکار منفی، نگرانیها و همچنین خاطرات و موقعیتهای تلخ و ناخوشایندی را که شما آنها را منفی قلمداد میکنید، شامل میشود.پس از ثبت افکار منفیتان برای مدتزمان منطقی، بهسرعت شاهد الگوهایی در تفکرات منفی خود خواهید بود. در پایان این دوره، وقتی دفتر ثبت استرس خود را تحلیل میکنید، باید قادر به تشخیص رایجترین و مخربترین افکارتان باشید. این افکار را در اولویت قرار دهید تا به آنها رسیدگی کنید.آگاهی از افکار، نخستین گام در فرایند مدیریت افکار منفی است، زیرا شما تنها زمانی میتوانید افکارتان را مدیریت کنید که از وجود آنها آگاه باشید.
تفکر منطقی داشته باشید
گام بعدی در پرداختن به افکار منفی، به چالش کشیدن آن افکار منفی است که با استفاده از تکنیک آگاهی از افکار، آنها را شناسایی کردهاید. به هر فکری که در دفتر ثبت کردهاید، بیندیشید و آن را به طور منطقی به چالش بکشید. از خودتان بپرسید که آیا این فکر منطقی است؟به عنوان مثال، شاید متوجه شوید که در این مدت، اغلب، افکار منفی زیر را در سر داشتهاید: احساس بیکفایتی؛نگرانی از خوب نبودنِ عملکردِ کاریتان؛ نگرانی از واکنش دیگران نسبت به کارتان.برای شروع میتوانید با روشهای زیر، این افکار منفی را به چالش بکشید:
پرت کردن حواس و توجه به یک چیز دیگر
وقتی سعی دارید ذهن تان را از افکار منفی دور کنید , یک ترفند رایج این است که تلاش کنید به چیز دیگری فکر کنید تا حواس تان پرت شود.ذهن در جستجوی مسائل جدید است تا روی آنها متمرکز شود و خیالتان را درآسودگی و آرامش رها کند.این حواس پرت کردن مفید است اما عجیب است که پژوهش ها نشان میدهد این شیوه وقتی نتیجه دارد که با یک موضوع حواس تان را پرت کرده یا بعبارتی دیگر روی یک چیز متمرکز شوید تا ذهن تان سردرگم نشود.دلیلش هم این است که ذهن بی هدف , ناراحتی و غم دربردارد.پس بهتر است روی یک موزیک خاص یا یک برنامه تلویزیونی و یا یک کار خاص متمرکز شوید.
برای دور کردن افکار منفی، استرس نداشته باشید
هجوم افکار سمج و بهم ریختگی افکار, استرس برانگیز است و انرژی ذهنی کمی برای مقابله با این افکارآزاردهنده برای مان باقی میگذارد.از نظر علمی این یک رویکرد بد و نامناسب است و در حقیقت استرس باعث میشود این افکارناخواسته , با قدرت بیشتری به ذهن برگردند
تائیدهای مثبت را از یاد نبرید
وقتی به هدف خاصی میرسید، معمولا جملات و عبارات مثبت را از افراد مختلف خواهید شنید؛ این عبارتها معمولاً كوتاه، قابل باور و مشخص است. پس بهتر است این جملات را بارها برای خودتان تكرار كنید تا نوع دیگری از افكار درونی برای شما ایجاد شود.
گام بعدی این است كه تمام این تائیدات را با صدای بلند و با شور و شوق بگویید؛ حواستان باشد خواندن از روی جملات و كلماتی مثبت بدون هیچ حسی، فایدهای ندارد.
چیزهای خوب را تصویرسازی کنید
سه اسکوپ بستنی: شکلات، وانیل و توت فرنگی. آناناس تازه و توت فرنگی خرد شده، آب نبات خوشمزه، موز رسیده و خوشمزه، خامه ی تازه و گیلاس قرمز و آبدار. منظور را گرفتید؟ الآن شما نه تنها به این مخلوط بستنی و میوه فکر میکنید بلکه حتی میتوانید آن را بچشید. اگر ما میخواهیم این افکار منفی که در ذهنمان پخش میشوند را تغییر دهیم باید جای آن افکار مثبت را تصویرسازی کنیم. این کار به این معنی ست که خودتان را بدون هیچ گونه قضاوت ببینید. در ذهنتان این صحنه را به تصویر بکشید که خودتان را قبول دارید و خودتان را همان گونه که هستید میپذیرید. چگونه است؟ تصویری در ذهنتان مجسم کنید و همان را بسط دهید.
حواستان به محرک ها باشد
محرک، هر چیزی است که باعث شود دوباره همان باورها و افکار قدیمی در ذهنتان پخش شود. اگر یک شخص خاص محرک شماست، محدودیت هایی در ارتباط با او وضع کنید.
به فكرهای مثبت بال و پر دهید
یكی از ویژگیهای افكار منفی، طولانی بودن و كامل شدن آنهاست؛ فكرهای منفی این قدر در ذهن باقی میماند و دنبال هم میچرخد تا یك ماجرای تلخ و منفی بزرگ در ذهن شكل بگیرد، اما از حالا به بعد، سعی كنید به جای چنین كاری، این تمرین را انجام دهید؛ فكرهای شاد و مثبت را مانند یك فیلم طولانی و نشاط انگیز دنبال كنید.
برخی از تجسمها بسیار مفید خواهد بود و باید تا میتوانید داستان را ادامه دهید و بگذارید ساعتها زمان شما را به خودش اختصاص دهد. در ضمن، خیلی بهتر است اگر این داستان را درباره خودتان بسازید و تصور كنید به هدفهایتان رسیدهاید.
افکار منفی تان را روی کاغذ بیاورید
نوشتن درباره عمیق ترین افکار و احساسات تان , فواید زیادی برای سلامت روان دارد .اگر با هیجان و احساس درمورد خودتان بنویسید به شما درخلاص شدن از افکار آزاردهنده کمک خواهد کرد.
عباراتی مثبت برای رد کردن عبارات منفی بگویید
به جای اینکه مدام در ذهنتان خودتان را پایین بیاورید، به چیزهایی از خودتان که آنها را دوست دارید فکر کنید. نقاط قوت شما چیست؟ در چه کاری خوب هستید؟ عباراتی به کار ببرید که نشان دهندهی باورتان به خودتان باشد. در این عبارات از زمان حال و مثبت استفاده کنید، مثلا به جای گفتنِ “من به اندازه ی کافی خوب نیستم” سعی کنید بگویید “من توانایی اش را دارم. من در فلان کار خوبم. من خودم را همین گونه که هستم میپذیرم.”
افکار منفی راجع به خودمان ما را به جایی نمیرساند و باعث محدود شدنمان میشود. امروز تصمیم بگیرید که افکار منفی راجع به خودتان را متوقف کنید و پتانسیل واقعیتان را نشان دهید.