آموزشهای سنتی بیشتر ما را برای تبدیل شدن به یک کارمند خوب آماده میکنند، نه یک فرد ثروتساز. سیستم آموزشی در دوران صنعتی طراحی شده بود تا نیروی کار منظم و قابلاتکا تربیت کند، نه افرادی که بتوانند ثروت مستقل بسازند. به همین دلیل بسیاری از مردم وقتی وارد دنیای واقعی میشوند، فقط یاد گرفتهاند چطور حقوق بگیرند، نه اینکه چگونه کاری کنند پول برای آنها کار کند.
بعضی از اصولی که ثروتمندان را از سایر افراد جدا میکند، هیچکدام راز نیستند، فقط در کلاسهای درس درباره آنها صحبت نمیشود. اکثر مردم این اصول را خیلی دیر یاد میگیرند، اگر اصلاً یاد بگیرند. در ادامه پنج اصل مهم و حیاتی ثروتسازی را میخوانید که تقریباً هیچوقت در مدرسه آموزش داده نمیشوند.با مهارت ماگرتا همراه باشید.

1. ثروت از مالکیت میآید، نه از حقوق ماهیانه
مدرسه به شما یاد میدهد ارزش خود را بر اساس حقوق یا میزان دستمزدتان بسنجید. تمام ساختار سیستم آموزشی بر مبنای تبدیل زمان به پول است. خوب درس بخوانید، شغل خوب بگیرید و درآمد خوبی داشته باشید. این ذهنیت باعث میشود بیشتر افراد در چرخهای گیر بیفتند که درآمدشان همیشه به تعداد ساعتهایی که کار میکنند وابسته باشد.
اما ثروتمندان حقیقتی متفاوت را میدانند. ثروت واقعی از مالکیت داراییهایی بهدست میآید که بدون نیاز به حضور مستقیم شما درآمد ایجاد میکنند. این داراییها میتوانند شامل کسبوکارهای مستقل، سهام با پرداخت سود، املاک اجارهای یا داراییهای فکری دارای حق امتیاز باشند. وقتی مالک این نوع داراییها هستید، ثروت حتی زمانی که خواب هستید، سفر میکنید یا روی کار دیگری تمرکز دارید رشد میکند.
طبقه متوسط همچنان چک حقوقی خود را تنها ابزار ثروتسازی میداند. درآمد خوبی دارند، اما به محض توقف کار، جریان پول نیز قطع میشود. افراد ثروتمند سیستمهایی ایجاد میکنند و داراییهایی میخرند که جریان نقدی تولید میکنند، بدون اینکه زمان آنها مصرف شود.
این تغییر ذهنیت، یعنی حرکت از درآمد مبتنی بر کار به درآمد مبتنی بر مالکیت، مهمترین گام در ساختن ثروت پایدار است. شما هرگز نمیتوانید با ساعات کار بیشتر ثروتمند شوید، اما میتوانید با داراییهای درآمدزا به استقلال مالی برسید.
2. شبکه ارتباطی و اعتبار شما سریعتر از پول رشد میکند
بیشترین فرصتهای ارزشمند در کسبوکار و سرمایهگذاری عمومی نیستند. این فرصتها معمولاً در شبکههای خصوصی و میان افراد مورد اعتماد به اشتراک گذاشته میشوند. بهترین همکاریها، سرمایهگذاریها و موقعیتهای شغلی، ابتدا در روابط انسانی شکل میگیرند و بعد به گوش عموم میرسند.
شبکه ارتباطی شما یعنی دسترسی به فرصتها، و اعتبار شما تعیین میکند آیا افراد میخواهند به موفقیتتان کمک کنند یا نه. وقتی به عنوان فردی قابلاعتماد، ارزشآفرین و منصف شناخته شوید، فرصتها به سمت شما سرازیر میشوند. هر فردی که به او کمک میکنید، میتواند پلی باشد که شما را به افراد و فرصتهای بزرگتر وصل کند.
ایجاد ثروت فقط به دانش یا سرمایه نیست. بستگی دارد چه کسانی آنقدر به شما اعتماد دارند که شما را وارد فرصتهای ارزشمند کنند. اعتباری قوی دروازههایی را باز میکند که پول بهتنهایی قادر به باز کردن آنها نیست.
به همین دلیل است که برخی افراد با منابع کم به ثروت قابلتوجهی میرسند، اما بعضی دیگر با سرمایه زیاد همچنان درجا میزنند. کسانی که شبکه قویتر و اعتبار بیشتری دارند همواره به فرصتهای بهتر دسترسی پیدا میکنند و زودتر از دیگران از روندهای جدید باخبر میشوند.
3. ثروت نیازمند تحمل ناراحتی کوتاهمدت برای بهره بلندمدت است
بیشتر مردم برای راحتی حال حاضر زندگی میکنند. درآمد خود را صرف لذتهای فوری میکنند، از ریسک مالی دوری میکنند و مسیر کمزحمت را انتخاب میکنند. این تصمیمها در کوتاهمدت لذتبخشاند، اما در بلندمدت محدودیت ایجاد میکنند. افراد ثروتمند برعکس عمل میکنند. آنها ناراحتی امروز را میپذیرند تا فردا مزایای بزرگی به دست آورند.
این ممکن است به معنی زندگی زیر حد توان مالی برای چند سال باشد تا بتوانند کسبوکار یا پرتفوی سرمایهگذاری بسازند. یا کار کردن در یک شغل سخت همراه با ساخت یک کسبوکار جانبی. یا گفتن «نه» به خریدهای گرانقیمت که اطرافیان انجام میدهند تا پول خود را به دارایی تبدیل کنند. این انتخابها در لحظه دشوارند، مخصوصاً وقتی میبینید دیگران از لذتهای فوری استفاده میکنند.
اما همین ناراحتی موقت باعث ایجاد اهرم میشود. هر ریالی که خرج نمیکنید و سرمایهگذاری میکنید، یک سرباز است که برای شما کار میکند. هر ساعتی که به ساختن اختصاص میدهید، به استقلال مالی نزدیکتر میشود. توانایی بهتعویق انداختن لذت، عامل اصلی تفاوت افراد ثروتمند با کسانی است که فقط درآمد دارند و خرج میکنند.
در تصمیمهای شغلی نیز همین موضوع صدق میکند. گاهی قبول یک موقعیت کمدرآمد اما دارای سهام یا رشد بلندمدت، در آینده ثروتی بسیار بیشتر از یک حقوق خوب ایجاد میکند. راحتی کوتاهمدت معمولاً به محدودیت بلندمدت میانجامد، اما سختی کوتاهمدت میتواند آزادی مالی ایجاد کند.

4. مهارت واقعی، یادگیری سریع است
مدرسه به شما حفظ کردن برای امتحانها را یاد میدهد. اما در دنیای ثروت، ارزشمندترین مهارت چیزی نیست که همین حالا میدانید، بلکه توانایی شما در یادگیری سریع چیزهای جدید است.
بازارها دائماً تغییر میکنند. فناوریها صنایع را دگرگون میکنند. سلیقه مصرفکنندگان تغییر میکند. فرصتهای سرمایهگذاری ظاهر میشوند و از بین میروند. افراد ثروتمند این تغییرات را سریعتر از دیگران تشخیص میدهند و خود را با شرایط جدید وفق میدهند. آنها فقط به دانش قدیمی تکیه نمیکنند، بلکه دائماً در حال بهروزرسانی مهارتهای خود هستند.
توانایی یادگیری و سازگاری، مزیتی بزرگ ایجاد میکند. وقتی بتوانید سریع یک صنعت تازه را درک کنید، تکنولوژی جدید را بفهمید یا مهارت تازهای را یاد بگیرید، به فرصتهایی دست مییابید که دیگران از آن عقب میمانند. افراد متوسط با تغییر مشکل دارند، اما یادگیرندگان سریع همیشه یک قدم جلوترند.
ثروتمندان یادگیری را یک سرمایهگذاری دائمی روی خود میدانند. آنها زیاد مطالعه میکنند، مربی پیدا میکنند، دوره میگذرانند و خود را در معرض ایدههای جدید قرار میدهند. آنها از پذیرش ندانستن نمیترسند، زیرا اعتماد دارند که میتوانند یاد بگیرند. هر مهارت یا دانشی که اضافه میکنند روی قبلی سوار میشود و ظرفیت آنها را برای ایجاد ارزش بیشتر میکند.
5. شما به اجازه کسی نیاز ندارید، مسیر خود را خودتان میسازید
سیستم مدرسه شما را عادت میدهد که دستور بگیرید، منتظر تأیید باشید و از اقتدار تبعیت کنید. قبل از صحبت کردن دست بلند کنید، برای رفتن به سرویس اجازه بگیرید و منتظر بمانید تا کسی بگوید قدم بعدی چیست. این عادتها شاید نظم کلاس را حفظ کنند، اما در ثروتسازی مانعی جدیاند.
افراد ثروتمند به یک حقیقت مهم باور دارند: برای شروع به اجازه هیچکس نیاز ندارید. هیچ مرجع رسمی وجود ندارد که به شما بگوید چه زمانی برای شروع یک کسبوکار، سرمایهگذاری یا ورود به یک فرصت آماده هستید. شما باید این تصمیمها را خودتان بگیرید، حتی وقتی کاملاً آماده نیستید.
این موضوع بهمعنای بیاحتیاطی نیست. بلکه یعنی منتظر شرایط کامل یا تأیید دیگران نمانید. کسانی که ثروت میسازند، معمولاً زودتر از حد انتظار شروع میکنند. آنها با سرمایهگذاریهای کوچک شروع میکنند، کسبوکارهای ناقص راهاندازی میکنند و ریسکهای محاسبهشده را میپذیرند، در حالی که دیگران هنوز در حال برنامهریزی هستند.
مسیر ثروت یعنی اعتماد به قضاوت خود، تصمیمگیری با اطلاعات ناقص و پذیرفتن مسئولیت نتایج. شما با دنبال کردن مسیرهای از پیش تعیینشده دیگران ثروتمند نمیشوید. باید مسیر مخصوص خود را بسازید، مطابق استعدادها، علاقهها و فرصتهای اختصاصی خودتان.
هر چه زودتر باور کنید که به اجازه کسی نیاز ندارید، زودتر به سمت ثروت واقعی حرکت میکنید.
نتیجهگیری
این پنج اصل، تغییر اساسی در نگاه شما به ثروتسازی ایجاد میکنند. آنها نیازمند نوعی تفکر متفاوت درباره درآمد، روابط، فداکاری، یادگیری و ابتکار عمل هستند. سیستم آموزشی هیچکدام از اینها را یاد نمیدهد، زیرا برای تربیت کارمند طراحی شده، نه ایجاد افراد ثروتمند.
درک این اصول فقط شروع کار است. اقدام مداوم و طولانیمدت شماست که نتیجه میآورد. داراییساز شوید نه حقوقبگیر. روی شبکه و اعتبار خود مانند سرمایه پولی سرمایهگذاری کنید. ناراحتی کوتاهمدت را برای آزادی بلندمدت بپذیرید. مهارت یادگیری سریع را تقویت کنید. و مهمتر از همه، بدون انتظار اجازه و شرایط کامل، آغاز کنید.


















