قسمت ۲۷ سریال نهنگ آبی قسمت بیست و هفتم با عنوان ” پدر ” به کارگردانی فریدون جیرانی، توسط سایت دانلود قانونی حلال دانلود پخش شد.
در خلاصه قسمت بیست و هفتم سریال نهنگ ابی آمده است: پدر آرمین در اثر اتفاقاتی که رخ داده به هم ریخته و مستاصل است. پدر نسبت به آرمین بی اعتماد شده و آرمین حس میکند به دست آوردن اعتماد دیگران برایش سخت ترین کار است. بهمن سعی میکند با کمک گرفتن از مروارید به پرویز نزدیک شود…
دانلود قسمت ۲۷ نهنگ آبی قسمت بیست و هفتم
دانلود قسمت بیست و هفتم 27 سریال نهنگ آبی با کیفیت بالا Blue Whale Series
- دانلود تمام کیفیت های قسمت بیست و هفتم سریال نهنگ آبی بصورت یکجا با همه کیفیت ها
- دانلود سریال نهنگ ابی قسمت ۲۷ بیست و هفتم با کیفیت BLURAY
- دانلود قسمت ۲۷ نهنگ ابی نسخه 1080p HQ
- دانلود قسمت 27 نهنگ آبی نسخه 1080p
- دانلود نهنگ آبی قسمت بیست و هفتم نسخه 720p
- دانلود نهنگ آبی قسمت ۲۷ بیست و هفت نسخه 480p
خلاصه داستان قسمت بیست و هفتم نهنگ آبی
در قسمت قبل دیدیم که جهان مادر آرمین را پیدا کرد. مادر آرمین گوشی آناهیتا و رمز باز کردن آن را به جهان داد و از آشنایی اش با آناهیتا و شرکت قبل از درگیر شدن پسرش با مسائل شرکت گفت.
از این که مدتها با نفر اصلی شرکت کار کرده است. کسی که به اسم مهندس معروف است.
فرزان جلوی ماشین جهان را گرفت و مانع دادن اطلاعات بیشتر توسط مادر آرمین به جهان شد. فرزان مادر آرمین را کشت و جهان هم فرزان را کشت و سراغ آرمین رفت.
مروارید با سر نخهایی که از طریق پیامهای زمانی و تحت اسم سایت میگیرد دوباره به آرمین شک کرده است. او فکر میکند که گردانندهی اصلی سایت خود آرمین است.
داستان نهنگ آبی و شخصیت هایش در هر قسمت به سمت و سوی تازهای میرود. به طور معمول در یک سریال یا فیلم سینمایی معمایی، ما به عنوان مخاطب، در طول فیلم به مرور با زیر و بم شخصیتها آشنا میشویم و در نقطهی عطف داستان با فهمیدن یک حلقهی گمشده از داستان یا یکی از شخصیتها شگفت زده میشویم و آن چه تاکنون دیده ایم معنی جدیدی مییابد.
اما در نهنگ آبی موضوع برعکس است. شخصیتها و داستان هایشان همانگونه اند که آرمین دربارهی کوه یخ میگوید. یعنی ما فقط بخش کوچکی از آنها را میشناسیم و بدنهی اصلی آنها زیر آب است. آن چه ما دربارهی شخصیتها و روند داستان میدانیم در مقابل واقعیتی که هنوز بر ما آشکار نشده است هیچ است و با توجه به این که ما بیست و شش قسمت از این سریال را دیده ایم نمیتواند موضوع قابل درکی باشد.
نکتهی جالب دیگر این است که به مرور گویی جای شخصیتهای اصلی و فرعی در حال جابجایی است. به طور مثال شخصیتهای مروارید و نادر که از ابتدای سریال به عنوان نقشهای کلیدی معرفی شده بودند، حال معلوم میشود که ماجراها و کنشهای کمتری نسبت به شحصیتهای فرعی، چون مادر آرمین دارند.
مادر آرمین یک نقش کاملا فرعی و به دور از جریانهای اصلی داستان بود که کاملا ناگهانی وارد بطن داستان شد و در کمال تعجب در این قسمت اوست که از نفر اصلی شرکت نام میبرد و اوست که آناهیتا را حتی قبل از ارمین میشناخته است.
در نهنگ آبی کاراکترها در نبودشان جلوی دوربین کارهای بیشتری انجام میدهند. همانطور که آناهیتا تا وقتی که بود، سرگردان از جایی به جایی میرفت و به محض حذف شدنش هم روابطش با افراد دیگر قصه گستردهتر شد و هم تبدیل به موتور محرک بقیه داستان نهنگ آبی شد.
شخصیتهای نهنگ آبی همچون مهرههایی در یک تنگ شیشهای هستند که در هر قسمت با یک تلنگر به دیوارهی تنگ آرایش جدیدی به خود میگیرند و جای دوست و دشمن در میان آنها تغییر میکند و خدای این تنگ هم (یعنی نویسندهی فیلمنامه) هر وقت که بخواهد شخصیتی را به این تنگ اضافه میکند و هر گاه بخواهد یکی از آنها را حذف میکند و تلنگرها قسمت به قسمت ادامه دارد.
عناوین قسمت های نهنگ آبی
شماره قسمت | عنوان قسمت | مدت زمان | جمله معروف قسمت |
قسمت اول | اعتراف | ۵۸ دقیقه | تا وقتی حرف بزنی زنده می مونی… |
قسمت دوم | شریک جرم | ۴۲ دقیقه | از زیبایی بیش از حد بترس… |
قسمت سوم | فرار | ۵۴ دقیقه | پشت سرت را نگاه نکن،فرار نکن،با آخرین نفس هایت… |
قسمت چهارم | بی خوابی | ۶۰ دقیقه | همین الان بیدار شو وگرنه تا ابد در کابوس باقی می مانی |
قسمت پنجم | مهرهٔ پیاده | ۵۳ دقیقه | راز های زندگی دوگانه ات را بسوزان… |
قسمت ششم | فروپاشی | ۵۷ دقیقه | منتظر عمیق ترین زخم ها از نزدیک ترین کسانت باش… |
قسمت هفتم | اثرات جانبی | ۵۱ دقیقه | دشمنت را زخمی رها نکن… |
قسمت هشتم | اختلال | ۴۸ دقیقه | نظم ذهنی دشمنت را به هم بریز… |
قسمت نهم | انعکاس | ۵۱ دقیقه | تصویر خودت را در آیینه دشمنانت ببین! |
قسمت دهم | ناشناس | ۵۰ دقیقه | به پیام های افراد ناشناس پاسخ نده! |
قسمت یازدهم | گم شده | ۴۷ دقیقه | معماهای پیچیده را در قلب ساده ترین بازی ها مخفی کن! |
قسمت دوازدهم | سرگیجه | ۴۸ دقیقه | با خطوطی از خون،مهره های معما را به هم وصل کن! |
قسمت سیزدهم | مسیرهای فرعی | ۴۸ دقیقه | بار ها از مسیر های اشتباهی برو تا به مسیر درست در قلب هزارتو دست پیدا کنی! |
قسمت چهاردهم | پیش از ملاقات | ۴۸ دقیقه | قبل از حرکت،مسیر بازی مهره هیات را مرور کن! |
قسمت پانزدهم | ملاقات | ۵۰ دقیقه | قوانین را ترسیم کن اما خودت آنها را رعایت نکن! |
خلاصه نیمهٔ اول(تا قسمت ۱۴) | خلاصه قسمتهای اول تا چهاردهم | ۶۷ دقیقه | جمله خاصی برای این قسمت صرف نشده است. |
قسمت شانزدهم | زندانی | ۵۰ دقیقه | بازی های جدید را با قواعد قدیمی شروع کن! |
قسمت هفدهم | مگنولیا | ۴۸ دقیقه | خلاف جهت عقربه های ساعت حرکت کن! |
قسمت هجدهم | کلید | ۵۵ دقیقه | همیشه در زمان پیروزی،وانمود کن شکست خورده ای! |
قسمت نوزدهم | اصلاح شده | ۵۸ دقیقه | برای زنده ماندن خودت را بیدار نگه دار! |
قسمت بیستم | هیئت مدیره | ۵۱ دقیقه | هیچ سرنخ واقعی نیست،هیچ کدام را دنبال نکن! |
قسمت بیست و یکم | بی بازگشت | ۵۶ دقیقه | در انتهای هر هزارتویی تنها منتظر مرگ باش! |
قسمت بیست و دوم | کابوس | ۶۴ دقیقه | اشک های مصیبت دیدهها را باور نکن! |
قسمت بیست و سوم | تاریخ تولد | ۵۵ دقیقه | عدد ها را معنی کن،حرف ها را بشمار،رمزها را کشف کن! |
قسمت بیست و چهارم | کلیدهای خونین | ۵۹ دقیقه | به جایی که گلوله ها شلیک شدند برگرد! |
قسمت بیست و پنجم | تحقیر | ۵۲ دقیقه | از مسخره شدن نترس،همه ی ما دلقکیم! |
قسمت بیست و ششم | تسویه حساب | ۵۵ دقیقه | همهٔ خاطرات خوب را از ذهنت پاک کن! |
قسمت بیست و هفتم | پدر | ۵۷ دقیقه | گذشته ات را باور نکن ! |