انشا در مورد ذات انسان ✍️ با جملات زیبا و متن روان
متن انشاهای خواندنی درباره ذات و طبیعت انسان با مقدمه و نتیجه گیری
انشا در مورد ذات انسان : ذات یا نهاد و طبیعت انسان قابل دیدن و لمس نیست و فقط از طریق رفتار انسان خود را نشان می دهد، برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
مطلب پیشنهادی: انشا در مورد ظاهر و باطن انسان ها
انشا در مورد ذات انسان با مقدمه و نتیجه
مقدمه: ذات انسان شامل دو بعد است که مادی و معنوی بوده و از بدو تولد با انسان همراه است. بخش مادی آن طبیعت نام دارد و بخش معنوی ان فطرت است. گاهی می شنویم که می گویند ذات فلانی خراب یا خوب است. یعنی رفتارهایی که از خودش نشان می دهد، خوب یا بد است.
بدنه: ذات انسان مانند تمام ابعاد دیگر انسان دارای دو رو است. مادی و معنوی، اما گروهی هستند که بر طبق شرایط و محیط و تربیت خویش، فقط یک جنبه را رشد می دهند و از جنبه دیگر غافل می شوند و رشدشان ناموزون خواهد بود. یا کاملا مادی هستند و در پی کسب و جمع آوری مال و منال هستند و یا تمام وقت زندگی و معیشت را رها کرده و به دنبال معنویات هستند.
این گروه افراد نمی توانند به کمال واقعی برسند و همیشه در استرس و ناراحتی هستند. رشد همه جانبه برای انسان مفید است. ذات بد و خراب به سمت رفتارهای زشت و نامناسب گرایش پیدا می کند و ذات خوب به سمت رفتارهای عالی و خوب گرایش یافته و راهش را انتخاب می کند. این گزینش راه هم ناشی از محیط و تربیت و آموزش هم می باشد، ولی اغلب در درون انسان نهفته می شود و در شرایطی خاص بروز پیدا می کند.
گاهی این سخن را شنیده اید که : اصل بد نیکو نگردد، چونکه بنیانش بد است. یعنی ذات قابل تغییر نیست و در هر زمان خودش را بروز می دهد. ذات خریدنی و اکتسابی نیست و مانند چشم و گوش همیشگی و همراه است. می توانم کمی رنگش را کم و زیاد کنم ولی اصلش تغییر نخواهد کرد. گاهی بهاری می شود و خوب و زمانی هم خشن و پر از کدورت.
نتیجه گیری: ذات انسان دارای دو بعد است که بهتر است از هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد و رشد کند. رشد یک طرفه مانند بیماری است و بخش های دیگر بدن را ضعیف می کند، پس بهتر است به تمام جنبه های انسان و روح رسیدگی شود تا انسان در مسیر کمال قرار گیرد.
انشا با موضوع ذات و طبیعت انسان
مقدمه: انسان تنها موجودی است که ابعاد متفاوت دارد و بعد روحانیش ارزش بیشتری دارد و باید پرورش یابد. ذات انسان هیچ گاه تغییر نمی کند و ممکن است گاهی کمتر و زمانی بیشتر جلوه نمایی کند. اما با تربیت درست و اسلامی ممکن است گاهی در ردیف انسانهای خوب قرار گیرد.
بدنه: گاهی در میان سردمداران حکومت ها می شنویم که خونخوار و ظالم و فاسد هستند و هرکس که لب باز می کند، می گوید ذاتش خراب است. خداوند انسان را به جهت ذات و فطرت و سرشتش از موجودات دیگر برتر کرد و این برتری موجب جانشینی انسان در زمین شد.
خداوند بزرگ انسان را جانشین خدا در زمین قرار داد و به همین ذات مقدسش بود که توانست مهر و ایمان و عشق و خدا پرستی را در زمین رواج دهد. انسان می تواند با اتصال به ذات خداوند به بهترین درجات کمال و بزرگی و انسانیت برسد. می تواند با کمی تلاش و زحمت و عبادت به مقام قرب خدا برسد.
ذات بد می تواند جهان را به آشوب بکشد و یا همه مردم جهان را به بیراهه و بدبختی بکشد و نسل ها را بسوزد مانند هیتلر و دشمنان بشریت که جهان را به چه مصیبتی گرفتار کردند و اثرش هنوز هست. تربیت و آموزش هم گاهی موثر نیست و جهان در دام ذاتی فاسد گرفتار می شود. ذات می تواند منشا خیر شود و با اتصال به درگاه خداوند بهترین سرنوشت را برای بندگان رقم بزند.
بعد مثبت انسان یا فطرت پاک و مقدس است و از بدو تولد پاک و پر از روشنایی است. این فطرت بی واسطه متصل به حق است. بعد مادی گاهی تندی می کند و ممکن است خراب شود و تبدیل به ذات خراب گردد. انسانی که ذاتش خراب باشد ممکن است هدایت موقت بپذیرد ولی هر لحظه ممکن است که از کوره به در شود و خود را نمایان سازد. ذات را مقیاسی برای سنجش نیست و رفتاری که بروز می کند معیار خواهد بود.
نتیجه گیری: ذات انسان ها مختص خودشان است و کسی نمی تواند مقایسه کند و مورد عتاب و خطاب قرار دهد. خداوند به هر کسی مطابق لیاقتش ذاتی داده است که هیچ کس از درون دیگری خبری ندارد. بیایید برای بهتر شدن رفتار و اخلاق و منش خودمان تلاش کنیم و دیگران را با هیچ کس مقایسه نکنیم.
انشای زیبا در مورد فطرت انسان
مقدمه: ذات انسان شامل دو بعد است که مادی و معنوی بوده و از بدو تولد با انسان همراه است. بخش مادی آن طبیعت نام دارد و بخش معنوی ان فطرت است. گاهی می شنویم که می گویند ذات فلانی خراب یا خوب است. یعنی رفتارهایی که از خودش نشان می دهد، خوب یا بد است.
بدنه: ذات انسان مانند تمام ابعاد دیگر انسان دارای دو رو است. مادی و معنوی، اما گروهی هستند که بر طبق شرایط و محیط و تربیت خویش، فقط یک جنبه را رشد می دهند و از جنبه دیگر غافل می شوند و رشدشان ناموزون خواهد بود. یا کاملا مادی هستند و در پی کسب و جمع آوری مال و منال هستند و یا تمام وقت زندگی و معیشت را رها کرده و به دنبال معنویات هستند.
این گروه افراد نمی توانند به کمال واقعی برسند و همیشه در استرس و ناراحتی هستند. رشد همه جانبه برای انسان مفید است. ذات بد و خراب به سمت رفتارهای زشت و نامناسب گرایش پیدا می کند و ذات خوب به سمت رفتارهای عالی و خوب گرایش یافته و راهش را انتخاب می کند. این گزینش راه هم ناشی از محیط و تربیت و آموزش هم می باشد، ولی اغلب در درون انسان نهفته می شود و در شرایطی خاص بروز پیدا می کند.
گاهی این سخن را شنیده اید که : اصل بد نیکو نگردد، چونکه بنیانش بد است. یعنی ذات قابل تغییر نیست و در هر زمان خودش را بروز می دهد. ذات خریدنی و اکتسابی نیست و مانند چشم و گوش همیشگی و همراه است. می توانم کمی رنگش را کم و زیاد کنم ولی اصلش تغییر نخواهد کرد. گاهی بهاری می شود و خوب و زمانی هم خشن و پر از کدورت.
نتیجه گیری: ذات انسان دارای دو بعد است که بهتر است از هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد و رشد کند. رشد یک طرفه مانند بیماری است و بخش های دیگر بدن را ضعیف می کند، پس بهتر است به تمام جنبه های انسان و روح رسیدگی شود تا انسان در مسیر کمال قرار گیرد.
انشا درباره ذات بد نیکو نگردد چونکه بنیادش بد است
مقدمه: انسان تنها موجودی است که ابعاد متفاوت دارد و بعد روحانی اش ارزش بیشتری دارد و باید پرورش یابد. ذات انسان هیچ گاه تغییر نمی کند و ممکن است گاهی کمتر و زمانی بیشتر جلوه نمایی کند. اما با تربیت درست و اسلامی ممکن است گاهی در ردیف انسانهای خوب قرار گیرد.
بدنه: گاهی در میان سردمداران حکومت ها می شنویم که خونخوار و ظالم و فاسد هستند و هرکس که لب باز می کند، می گوید ذاتش خراب است. خداوند انسان را به جهت ذات و فطرت و سرشتش از موجودات دیگر برتر کرد و این برتری موجب جانشینی انسان در زمین شد. خداوند بزرگ انسان را جانشین خدا در زمین قرار داد و به همین ذات مقدسش بود که توانست مهر و ایمان و عشق و خدا پرستی را در زمین رواج دهد.
انسان می تواند با اتصال به ذات خداوند به بهترین درجات کمال و بزرگی و انسانیت برسد. می تواند با کمی تلاش و زحمت و عبادت به مقام قرب خدا برسد. ذات بد می تواند جهان را به آشوب بکشد و یا همه مردم جهان را به بیراهه و بدبختی بکشد و نسل ها را بسوزد مانند هیتلر و دشمنان بشریت که جهان را به چه مصیبتی گرفتار کردند و اثرش هنوز هست. تربیت و آموزش هم گاهی موثر نیست و جهان در دام ذاتی فاسد گرفتار می شود.
ذات می تواند منشا خیر شود و با اتصال به درگاه خداوند بهترین سرنوشت را برای بندگان رقم بزند. بعد مثبت انسان یا فطرت پاک و مقدس است و از بدو تولد پاک و پر از روشنایی است. این فطرت بی واسطه متصل به حق است. بعد مادی گاهی تندی می کند و ممکن است خراب شود و تبدیل به ذات خراب گردد.
انسانی که ذاتش خراب باشد ممکن است هدایت موقت بپذیرد ولی هر لحظه ممکن است که از کوره به در شود و خود را نمایان سازد. ذات را مقیاسی برای سنجش نیست و رفتاری که بروز می کند معیار خواهد بود.
نتیجه گیری: ذات انسان ها مختص خودشان است و کسی نمی تواند مقایسه کند و مورد عتاب و خطاب قرار دهد. خداوند به هر کسی مطابق لیاقتش ذاتی داده است که هیچ کس از درون دیگری خبری ندارد. بیایید برای بهتر شدن رفتار و اخلاق و منش خودمان تلاش کنیم و دیگران را با هیچ کس مقایسه نکنیم.
انشاهای پیشنهادی:
انشا در مورد پرهیزگاری و تقوا
و
انشا در مورد اجتماعی بودن انسان
☑️ به پایان متن های انشا در مورد ذات انسان رسیدیم، اگر دیدگاهی در این رابطه داشتید حتما آن را از بخش نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.