معنی و مفهوم گنج حکمت عامل و رعیت فارسی دهم + آرایه ها
ترجمه و بازگردانی نثر ساده متن و معنی واژگان و قلمرو ادبی و زبانی حکایت گنج حکمت عامل و رعیت کتاب ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم
معنی و مفهوم گنج حکمت عامل و رعیت فارسی دهم ؛ در این نوشته با معنی کلمات و بازگردانی نثر ساده متن و ارایه های ادبی و زبانی حکایت گنج حکمت عامل و رعیت صفحه ۱۰۱ کتاب ادبیات فارسی دهم انسانی ، تجربی ، ریاضی و فنی حرفه ای متوسطه دوم آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.
همچنین بخوانید: معنی گنج حکمت یک گام فراتر فارسی دهم
ترجمه و نثر ساده متن و ارایه های ادبی گنج حکمت عامل و رعیت ادبیات فارسی دهم
ذوالنّون مصری پادشاهی را گفت: «شنیدهام فلان عامل را که فرستادهای به فلان ولایت، بر رعیّت درازدستی میکند و ظلم روا میدارد.» گفت: «روزی سزای او بدهم.»
معنی: ذوالنّون مصری به پادشاهی گفت: »شنیده ام فلان حاکمی را که به فلان ولایت فرستاده ای، اموال مردم را به زور می گیرد و ظلم می کند. (پادشاه) گفت: «روزی او را به سزای عملش می رسانم»
قلمرو ادبی: درازدستی: کنایه از تعدی و تجاوز
گفت: «بلی، روزی سزای او بدهی که مال از رعیّت تمام ستده باشد. پس به زجر و مصادره از وی بازستانی و در خزینه نهی، درویش و رعیّت را چه سود دارد؟»
معنی: ذوالنّون گفت: »آری، روزی او را به سزای عملش می رسانی که مال مردم را کاملا گرفته باشد بعد با زجر و جریمه اموال مردم را از او پس می گیری و در خزانه می گذاری. چه سودی به حال مردم دارد؟
پادشاه خجل گشت و دفعِ مضرّتِ عامل بفرمود در حال.
معنی: «پادشاه شرمسار شد و فوراً دستور برکناری حاکم را داد.»
سر گرگ باید هم اول برید / نه چون گوسفندان مردم درید
معنی: سر گرگ را باید همان اول کار ببریم. نه پس از آن که گوسفندان مردم را درید و همه را کشت.
قلمرو ادبی: برید، درید: جناس ندارد؛ زیرا تفاوت در دو واج است
گرگ: استعاره از کارگزار ستمگر (کسی که ظلم میکند و آسیب میزند)
گوسفند: استعاره از مردم
سر گرگ را باید اول برید: تمثیل
گوسفندان مردم: اینجا استعاره از مال و اموال و ناموس مردم
پیام: پیشگیری پیش از وقوع
معنی کلمات و ارایه های زبانی حکایت عامل و رعیت فارسی دهم
معنی لغات و قلمرو زبانی : ذوالنون مصری: نام عارفی مصری
نوع را در «پادشاهی را گفت»: حرف اضافه به معنای «به»
عامل: حاکم، کارگزار، والی
ولایت: سرزمین
روا داشتن: اجازه دادن، جایز شمردن
سزا: جزا
رعیت: عموم مردم
ستدن: گرفتن (بن ماضی: ستاند، بن مضارع: ستان)
زجر: آزار، اذیت، شکنجه
مصادره: مال کسی را به زور ضبط کردن، بازگیری
بازستاندن: پس گرفتن
نهی: میگذاری
درویش: گدا و تهیدست
را در عبارت «درویش و رعیت را چه سود دارد»: به معنای برای
درویش و رعیت را چه سود دارد؟: پرسش انکاری
خجل: شرمنده
دفع: جلوگیری، راندن از نزد خود؛ دور کردن
مضرت: آسیب، زیان، صدمه، گزند
درحال: فوری، بی درنگ
خزینه: خزانه
درازدستی: تعدی و تجاوز به اموال مردم
همچنین بخوانید: معنی و ارایه های گنج حکمت شبی در کاروان فارسی دهم
توجه: شما دانش آموز پایه دهم رشته های نظری ریاضی ، تجربی و انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به معنی کلمات و جواب سوالات تمرین درس های کتاب ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.
در انتها امیدواریم که مقاله معنی و آرایه های گنج حکمت عامل و رعیت صفحه 101 ادبیات فارسی دهم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 😊
عالی💕
بسیار کامل و دقیق❤️
برید و درید جناس هستند جناس ناقص اختلافی
مانند بخت و تخت
باید حرکتشم درنظر گرفت تَخت بَخت هردو حرکتش یکی وسر یک حرف ولی بُرید و دَرید هم حرکت وهم حرف ناهمسان دارن
مفید بود❤️
پیامش میشه دوراندیشی
ماگرتا بهترین سایته
مرسیییییییییییییی
خیلی ممنونم خیلی کاربردی بود
خیلی متشکرم. کامل و جامع بود.👌