نقد و بررسی بازی Darksiders Genesis – همان دارک سایدرز دوست داشتنی

نقد و بررسی بازی Darksiders Genesis ؛ سری بازی های Darksiders ، یکی از موفق ترین فرانچزهای این سال ها می باشد که اگر آنها تجربه نکرده باشید، حتما نام آن را شنیده اید، حال مدتی از انتشار بازی مورد انتظار دارک سایدرز جنسیس ، Darksiders Genesis در سلک Top-Down Hack’n slash می گذرد.

بازی Darksiders Genesis توسط استودیوی بازیسازی Airship Syndicate توسعه یافته و ناشر آن THQ Nordic می باشد که برای سه پلتفرم ایکس باکس وان و کامپیوترهای شخصی و پلی استیشن 4 عرضه شده است. در ادامه مقاله از بخش فیلم و بازی ماگرتا قصد به نقد و بررسی تخصصی این بازی بی نظیر می پردازیم. در ادامه با ماگرتا همراه باشید.

[su_box title=”مطالب مرتبط“]

نقد و بررسی بازی Need for Speed Heat – آغازی دوباره

نقد و بررسی بازی Call of Duty: Modern Warfare – بازگشت به شکوه و عظمت

نقد و بررسی بازی گیرز ۵ – Gears 5 – چرخ دنده های خسته و خشن

نقد و بررسی بازی کنترل ، Control – همه چیز تحت کنترل است !

نقد و بررسی بازی PES 2020 – تجربه و هیجان فوتبال واقعی

نقد و بررسی بازی فیفا 20 ، FIFA 20 – ولتا و همان فیفای قدیمی!

[/su_box]

داستان و روایت، همواره در مجموعه‌ی دارک سایدرز اهمیت داشتند و یکی از نقاط قوت آن به شمار می‌رفتند. با وجود این که سال‌هاست منتظر پایان داستان هستیم و عناوین منتشر شده پس از قسمت اول، روایت را به صورت موازی و یا پیش درآمد تعریف می‌کردند. هنوز هم شنیدن توطئه‌های مختلف و مشاهده‌ی شاخ و برگ گرفتن روایت، لذت بخش است. اتفاقات Darksiders Genesis پیش از آخرالزمان رخ می‌دهد. هنوز وار به زمین حمله نکرده. کانسیل، وار و استرایف را موظف به متوقف کردن اتفاقات ناخوشایندی که در جهنم رخ داده، می‌کند.

داستان بازی Darksiders genesis در محور دو شخصیت اسب سوار به نام های War و Strife می چرخد. خط داستانی بازی به قبل از ماجراهای Darksiders 1 بر میگردد .سلطان شیاطین لوسیفر قصد داشت با دادن قدرت به استاد شیاطین تعادل جهنم را به هم بزند. این جایی است که سر و کله ی دو قهرمان داستان ما پیدا می شود که جلوی او را بگیرند و تعادل را حفظ کنند!

اولین مشکلی که در روایت این قصه وجود دارد، بی ارزش بودن آن در ابتدای بازیست. به عبارتی دیگر، داستان در ۳۰ درصد اولیه، انگیزه‌ی خاصی به شما نمی‌دهد و این موضوع زیبا جلوه نمی‌دهد. در اوایل داستان حس می‌کنید که سر طنابی را گرفته اید و به صورت بی هدفی به سمت جلو پیشروی می‌کنید. اما خوشبختانه این روند پس از گذشت ساعاتی تغییر می‌کند. کم کم با شخصیت‌ها آشنا می‌شویم و داستان، پیچش‌های مختلفی را به خود می‌بیند.

آن زمان است که کنترلر را با اشتیاق بیشتری در دستان خود می‌گیرید و برای مشاهده‌ی یک دیالوگ جدید و یا اتفاقی تازه، لحظه شماری می‌کنید. این دقیقا نقطه قوت روایت دارک سایدرز جنسیس تلقی می‌شود. پس از ارائه‌ی اطلاعاتی در خصوص موارد مختلف، عطشتان برای فهمیدن همه چیز افزوده می‌شود. تمام دیالوگ‌ها را به دقت گوش می‌دهید. به شخصیت پردازی‌ها دقت می‌کنید، در محیط به اکتشاف می‌پردازید و موارد بسیار دیگر.

داستان بازی Darksiders genesis شاید آن قدرت و کشش لازم را نداشته باشد اما به خاطر دو شخصیت متضادی که در دل ماجرای خود گذاشته است جذاب و متفاوت شده است. war یک گلادیاتور بسیار جدی است که هیچ شوخیی ندارد و می خواهد با جدیت عمل کند. و بر عکس Strife یک آدم بامزه است که یک گفتگوی جدی را به شوخی و طنز تبدیل می کند و بازی را فانتزی تر و بامزه تر کرده است.

این وجه تمایز باعث می شود شما بیشتر دوست داشته باشید دیالوگ هایی که در لابه لای گیم پلی بازی انجام می شود را بشنوید چرا که جذاب و خنده دار هستند. آنها دقیقا نقطه ی مقابل هم هستند یک شخصیت کاملا جدی در برابر شخصیتی که هیچ چیز را جدی نمی گیرد و همین باعث شیرین شدن روند بازی می شود.

مسلما اولین چیزی که در زمان معرفی این عنوان نگرانی‌های بی‌شماری را در بین طرفداران به وجود آورد، تغییر دوربین بازی از حالت سوم شخص به حالت ایزومتریک بوده است. شاید به عقیده بسیاری این تغییر حالت دوربین با سبک اکشن بازی هم‌خوانی نداشته باشد چرا که بیشتر عناوین این سبک به خاطر مبارزات سنگین و نفس گیر که نیازمند تمرکز کامل بر روی دشمنان و محیط است، از دوربین سوم شخص استفاده می‌کنند و این دوربین به ریشه‌های این سری ضربه می‌زند اما پس از تجربه‌ی این عنوان باید گفت که شاید نیاز باشد در دیدگاه خود تجدید نظر کنید؛ چرا که عنوان DSG چندین برابر بیشتر از نسخه سوم به ریشه‌های این سری پایبند بوده و وظیفه خود را به نحو احسن انجام می‌دهد.

به جرات می‌توان گفت دوربین ایزومتریک در این عنوان به بهترین حالت خود عمل می‌کند. به لطف دید از بالا، بازیکنان اشراف بهتر و بیشتری به محیط‌های بازی داشته و نقاط کور از بازی حذف می‌شوند. اگر نسخه سوم را بازی کرده باشید، مطمئنا با یکی از آزاردهنده‌ترین نقاط منفی آن که در جایگیری افتضاح دوربین آن بود، آشنایی دارید؛ جایی که به دلیل وجود داشتن نقاط کور از پشت سر و عدم اجرای درست سیستم هشدار‌دهنده ضربات دشمنان، ضربه جبران ناپذیری به مبارزات زده بود. اما در عنوان DSG دیگر از آن کابوس آزاردهنده خبری نیست.

سازندگان در این عنوان نیم‌نگاهی به سری عناوینی چون Diablo و Lara Croft: Curse of Osiris داشته و سعی کرده‌اند مکانیزم‌های موجود در این دو عنوان را با یکدیگر ترکیب کرده و در راستای اهداف خود برای خلق یک گیم‌پلی اکشن توأم با پلتفرمینگ و حل معماهای مختلف بهره ببرند؛ اهدافی که به خوبی پیاده‌سازی شده و عنوان DSG را به عنوانی لذت‌بخش تبدیل می‌کند.

نکته بسیار خوب گیم‌پلی بازی، طراحی خوب مراحل و دانجن‌های بازیست و به کلی لول دیزاین بازی سطح بالایی دارد و مشخصا روی آن زحمت زیادی کشیده شده. درجات سختی دانجن‌ها کاملا با درجه انتخابی توسط شما همخوانی دارد وچالش‌های متنوعی را پیش‌پای شما می‌گذارد. در مراحل بعضا مسیرهای غیرمستقیم به سمت هدف نهادینه شده که به تنوع بازی کمک می‌کنند و همواره محبور نیستید یک خط و چند دشمن را مشاهده کنید و به مرحله بعد بروید و به طور خلاصه طاراحی مراحل بازی یکی از بهترین‌ها در سبک است.اگر نسخه‌های قبل بازی را به یاد داشته باشید، اکثرا در یک ‌سوم پایانی ئچار مشکل می‌شدند، اما جنسیس حداقل از لحاظ گیم‌پلی دچار این مشکل نمی‌شود.

مورد قابل اشاره بعدی، محتوای زیاد گیم‌پلی است که به نسبت قیمت 30 دلاری آن کاملا به صرفه است. بازی از حالت Local Co-op و Online Co-op پشتیبانی می‌کند که در این قحطی کمبود بازی‌های دونفره محلی، Darksiders Genesis مانند یک غنیمت جنگی ارزشمند است. در این بین از تفاوت‌های گیم‌پلی War و Strife نباید غافل شویم که تنوع بسیار یه بازی داده‌اند.

Strife شخصیتی است که هم از نزدیک و هم از دور می‌تواند دشمنان را مورد هدف قرار داده و از بین ببرد. برخلاف War که تنها از یک شمشیر بزرگ استفاده می‌کند، Strife دو کلت بسیار با ابهت را نیز به همراه دارد که می‌توانید با استفاده از آن‌ها از دور به دشمنان شلیک کرده و راه‌ را باز کنید. به صورت پیشفرض، اسلحه‌های Strife می‌توانند به صورت نا محدود تیر شلیک کرده و دشمنان را از بین ببرند، اما نوع خاصی از تیر یا Bullet در بازی وجود دارد که پیدا کردن آن‌ها کمی سخت است اما قدرت بسیار بیشتر نسبت به تیر‌های معمولی دارند.

برخلاف Strife، شخصیت دیگر یعنی War توانایی حمله کردن به دشمنان از راه دور را ندارد اما در عوض از نزدیک بسیار خطرناک است و ضربات مهلکی را نثار دشمنان می‌کند. او همان شمشیر جهنمی معروف خود را به همراه دارد و اینبار می‌توانید با پیشروی در بازی ضربات سنگین تری را با این شمشیر روانه دشمنان کنید. او شخصیتی است که می‌تواند ضربات دشمنان را بلاک و پری (Block and Parry) کند و این مورد در رویارویی با دشمنان بسیار قوی و بعضا باس‌های بازی بسیار کاربردی است.

چنین سیستم مبارزه‌ای، به شما گزینه‌های زیادی می‌دهد. وجود قدرت جاخالی برای یکی و قدرت بلاک و Parry برای دیگری می‌تواند موجب حملات ترکیبی زیادی شود خصوصا وقتی به کمبوها هم مسلط شودید اما مشکلی که در این میان وجود داردُ‌قدرتمند بودن کافی حملات معمولی دو کاراکتر است و همین میل شما به انجام چنین حرکاتی یا حتی کمبوها را هم کم می‌کند که چندان جالب نیست. و باعث عدم رسیدن بازی به پتانسیل حداکثری خود می‌شود.

هر دو شخصیت بازی می‌توانند در حین انجام Questها پیشرفت کنند; سیستم پیشرفت بازی به واسطه Coreهایی است که از دشمنان معمولی یا باس‌ها به زمین می‌افتند و موجب افزایش Statهای مختلف می‌شوند. این افزایش Levelها در ادامه و به خصوص در یک سوم پایانی در مبارزه با باس نهایی و دشمنان قدرتمند پایانی بسیار به کارتان خواهد امد و از آن اصلا غافل نشوید.

مراحل بازی به خوبی ساخته و پرداخته شده‌اند و سر جمع شما با 16 چپتر مختلف سر و کار خواهید داشت که پنج مورد از این مراحل، مربوط به باس‌ فایت‌های اصلی بازی می‌باشند. نقشه بازی نیز همانند نسخه اول و دوم این سری، به صورت کاملا باز بوده و شما می‌توانید در آن گشت و گذار کرده و آیتم‌ها و مکان‌های مخفی را کشف کنید. در بسیاری از مواقع شما مجبور هستید تا با پای پیاده نقشه را طی کنید و البته این نکته بدی نیست زیرا مبارزه کردن با پای پیاده لذت بیشتری را نسبت به مبارزه کردن با اسب مردتان به شما انتقال خواهد کرد.

در بسیاری از مواقع، مکان‌هایی هستند که شما در بار اول بازی کردنتان نمی‌توانید به آن‌ها دسترسی داشته باشید و مجبور هستید که برای دسترسی به آن‌ها، قابلیت‌های خاصی را باز کنید تا بتواند مسیر رسیدن به آن‌ها را طی کنید. گاهی اوقات در‌هایی هستند که برای باز شدن نیاز به کلید دارند و شما باید برای پیدا کردن این کلید‌ها، با دقت و حوصله بسیار زیادی به جست و جو در مکان‌های مختلف بپردازید و با دشمنان که گاهی اوقات در مقیاس‌های زیادی به شما حمله ور می‌شوند به مبارزه مشغول شوید.

گاهی اوقات این وقت گذاشتن‌ها برای پیدا کردن کلید و دسترسی به مکان‌های مخفی برای شما جایزه و قابلیت‌های بسیار خوبی را به همراه دارد. به عنوان مثال من توانستم در یکی از همین مکان‌های مخفی گلوله‌ای را برای تفنگ‌های شخصیت Strife پیدا کنم که با شلیک کردن آن‌ها به دشمنان، از آن‌ها Health Orb بیرون ریخته می‌شد که در مبارزه با باس فایت‌ها بسیار سود آور بود.

همچنین در بازی نوعی Orb وجود دارد که از آن می‌توانید برای ارتقا دادن شخصیت‌های خود استفاده کرده و قابلیت‌های جدیدی را برای آن‌ها باز کنید. برای پیدا کردن این Orbها گاهی اوقات باید دشمنان خاصی را از بین ببرید و در بیشتر مواقع نیز این آیتم‌ها از شکست دادن باس فایت‌های بازی بدست می‌آیند.

در بازی چالش‌هایی وجود دارند که با انجام دادن آن‌ها می‌توانید آیتم‌ها و Orb‌های خاص را بدست آورده و به اصطلاح Grind کنید. در این نوع مراحل، شما با سیلی از دشمنان مواجه خواهید شد که در بخش‌های مختلفی به شما حمله ور می‌شوند و در هر مرحله، تعداد و قدرت‌ آن‌ها نیز افزایش خواهد یافت. یکی از مواردی که این بخش را به یک بخش قابل استفاده و مفید تبدیل کرده، این است که جوایز زیادی برای آن در نظر گرفته شده و بازیکنانی که قصد دارند تا خیلی زود و تا قبل از پایان بازی، تمام قابلیت‌ها و لول‌های شخصیت‌ها را آزاد کنند، می‌توانند به انجام دادن چالش‌های این بخش مشغول شوند.

البته امکان دارد که در شروع این بخش، بتوانید با سادگی هرچه تمام‌تر رو به جلو حرکت کنید، اما هرچقدر بیشتر پیش می‌روید، به چالش‌های سخت تر و اعصاب خورد کن تری بر خواهید خورد که البته جوایز در نظر گرفته شده برای آن‌ها نیز بسیار ارزنده تر است.

خوشبختانه سازنده‌ها در بخش طراحی محیط‌های بازی نیز به بهترین حالت ممکن عمل کرده‌اند و اتمسفر این سری کاملا حفظ شده است. دورنماها به زیبایی کار شده و رنگ‌بندی عمیقی در طراحی مراحل مختلف صورت گرفته است. هر مرحله متشکل از چندین و چند راه است و در بعضی از مراحل بزرگ، می‌توانید از اسب برای جابه‌جایی سریع‌تر در محیط استفاده کنید.

آیتم‌های مختلف بی‌شماری در هر مرحله وجود دارد که می‌توانید با پیدا کردن نقشه‌ای به خصوص، از جایگاه آن‌ها اطلاع پیدا کنید. تنها مشکلی که در این حین وجود دارد، این است که در زمان باز کردن نقشه، نمی‌توانید از جایگاه خود اطلاع پیدا کنید چرا که هیچ‌گونه نشانه‌گری که مختصات شما را نشان دهد، در نقشه وجود ندارد! این مورد تا حد زیادی آزاردهنده است چرا که بیشتر اوقات باید زمانی را برای تطبیق دادن نقشه بازی با محیط استفاده کنید تا مختصات تقریبی خود را پیدا کنید.

علاوه بر این، بخش دیگری در بازی با نام Arena وجود دارد که در آن‌جا با موج‌های دشمنان روبرو شده و می‌توانید مهارت خود را به چالش بکشید. تعداد Arenaها زیاد بوده و هر کدام لول خاصی را برای به پایان رساندن پیشنهاد می‌کنند. البته در صورتی که لول شما پایین‌تر از لول پیشنهادی است هم باز می‌توانید به انجام آن‌ها بپردازید اما انتظار چالشی سخت را داشته باشید. پس از به اتمام رساندن هر Arena، بسته به امتیازی که کسب کرده‌اید، جوایزی به شما تعلق می‌گیرد که می‌توانید در بخش داستانی نیز استفاده کنید.

همان‌طور که مطلع هستید، این عنوان را می‌توانید به صورت Coop با دوستان خود نیز انجام دهید. چنان‌چه نتوانستید قبل از شروع هر مرحله، فردی را برای همکاری پیدا کنید، می‌توانید این کار را از طریق سنگ‌های به خصوصی که در نقاط خاصی از هر مرحله گنجانده شده است، انجام دهید. Coop بازی بسیار لذت‌بخش بوده و چالش بازی افرایش پیدا می‌کند. بیشتر لذت Coop در قسمت Arena است؛ جایی که در امواج دشمنان از هر طرف به شما حمله کرده و در صورتی که از یکدیگر پشتیبانی نکنید، به راحتی شکست خواهید خورد.

جا دارد تا به یکی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف Darksiders Genesis اشاره کنم. و آن چیزی نیست جز وجود باگ در هوش مصنوعی دشمنان. در بسیاری مواقع با رعایت حفظ فاصله از دشمن و یا لود کردن بازی از یک جای مخصوص، شاهد فریز شدن دشمنان هستیم (در حقیقت دشمن مذکور حضور شما در اطراف خود را تشخیص نمی‌دهد). به هر حال با نزدیک شدن به دشمن و تغییر لوکیشن خود این مشکل برطرف می‌شود.

البته می‌توانید از این موضوع نهایت استفاده را ببرید و از فاصله‌ی دور نهایت آسیب را برسانید. خوشبختانه این باگ مشکلی جدی در روند ایجاد نمی‌کند. به عبارتی دیگر امکان ندارد که تمام دشمنان در یک لحظه فریز شوند. به جز این مورد، باگ خاصی در در بازی مشاهده نکردم. از لحاظ فنی، Darksiders Genesis در جایگاه قابل قبولی قرار دارد. بهینه سازی به صورت کاملاً راضی کننده صورت گرفته و در موارد بسیار کمی شاهد افت میزان فریم هستیم.

همچنین یکی از مشکلات غیر قابل چشم‌پوشی مبارزات هم بعضی زوایای دوربین نامناسب است که باعث خروج روند مبارزه از دست شما می‌شود که امیدواریم با آپدیت‌های آینده برطرف شود. با تمام این تفاسیر و در جمع‌بندی این قسمت، باید بگویم گیم‌پلی darksiders Genesis را در صورتی دوست خواهید داشت که نسخه‌های قبل را هم دوست داشته باشید چون نوآوری خاصی در آن وجود ندارد. در واقع همان دارک سایدرزی که می‌شناختیم، اکنون با وجود تغییرات ظاهری زیاد، همان همیشگی زیبای خودمان است.

صداگذاری شخصیت‌ها بسیار خوب بوده و جدی بودن War و شوخ طبعی Strife به خوبی به بازیکنان منتقل می‌شوند. موسیقی بازی نیز در بهترین حالت خود قرار دارد و این مورد در همان شروع بازی و از منوی اصلی شروع می‌شود. نواهای غمگین که در پس زمینه مراحل و برخی از باس‌های پخش می‌شود گاهی چنان زیبا هستند که شاید دوست داشته باشید برای مدتی از بازی دست بکشید و به موسیقی گوش فرا دهید.

جلوه‌های بصری بازی به شدت زیبا ولی کاملاً ساده و سبک هستند. وقتی joe madureira کارگردان هنری یک بازی باشد، اصلا جای نگرانی برای عدم زیبایی باقی نمی‌ماند. joe madureira همان کسی بود طراحی هار سوارکار را بر عهده گرفت و به بهترین شکل ممکن آن را انجام داد.

به طور کلی می توان گفت گرافیک بازی از لحاظ هنری زیبا درست شده است اما کمی کهنه به نظر می رسد و بازی های امروزی در همین سبک نیز گرافیک بهتری از لحاظ تکنیکی و یا هنری دارند. اما مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد.

شاید عنوان Darksiders Genesis در نگاه اول عنوانی کوچک با بودجه‌ای محدود به نظر برسد، اما سازندگان از این بودجه محدود نهایت استفاده را برده‌اند و دست به خلق عنوانی زده‌‌اند که بر خلاف نسخه سوم، کاملا رنگ و بوی Darksiders داشته و به ریشه‌ها وفادار بوده است. بازی Darksiders Genesis یک بازی جذابِ کوتاه است که می تواند لحظات مفرحی را برایتان به ارمغان بیاورد که در آن میتوانید ماجرای دو کاراکتر جذاب را تجربه کنید.

نقاط قوت:

• شخصیت‌پردازی خوب War و Strife
• داستان درگیر کننده و شخصیت های جالب
• محتوای بسیار زیاد بازی
• گرافیک و موسیقی با کیفیت
• وجود امکانات بسیاری برای پیشبرد گیم‌پلی
• گیم پلی اعتیاد آور و خوش ساخت

نقاط ضعف:

• سیستم مبارزات چندان عالی نیست
• تنوع کم دشمن‌ها و تکراری شدن مبارزات
• مشکل دوربین در بعضی زوایا
• باگ‌های مربوط به هوش مصنوعی دشمنان