نقد و بررسی بازی Ghost Of Tsushima ؛ سامورایی زخم خورده!

نقد و بررسی بازی Ghost Of Tsushima ؛ بازی روح سوشیما (Ghost of Tsushima) جدیدترین و بزرگ‌ترین اثر استودیو Sucker Punch‌ در سبک اکشن-ماجراجویی و مخفی‌کاری است که منحصراً برای کنسول پلی استیشن 4 در روز جمعه 27 تیر منتشر شد. از طریق این بازی، ستودیو Soccer Punch قصد دارد بخش دیگری از ژاپن فئودالی را به تصویر بکشد. جایی که مغول‌ها به ژاپن حمله کردند. در ادامه برای خواندن نقد و بررسی تخصصی بازی گوست اف توشیما با بخش بررسی بازی ماگرتا همراه باشید.

همچنین بخوانید: نقد و بررسی بازی The Last of Us 2 ؛ روایت داستان غم انگیز الی

بازی Ghost of Tsushima بدون کوچکترین معرفی شروع می شود و به بازیکن فرصت نمی دهد تا فکر کند. در واقع، مخاطب چیزی از گذشته شخصیت ها نمی داند، اما به سرعت در معرض دید قرار می گیرد. شروع سریع به دور از حواشی زیادی که اگر به درستی مدیریت نشود می تواند منجر به عدم برقراری ارتباط بازیکن شود. بگذارید داستان به تدریج جریان یابد و فلاش بک ها گره های اولیه را با گذشت زمان بازی کند. بعد از مدتی به خودتان می آیید و معرفی یک ساعته بازی به پایان رسیده و از اینجا وارد دنیای بزرگ آن خواهید شد.

داستان در مورد حمله مغولها به جزیره سوشیما است که در سال 1274 میلادی روی داد. مغولها دو روز در راه خود بودند، با کشتی های خود به جزیره رسیدند و همه مردان آنجا را کشتند و زنان را اسیر کردند. تا حد زیادی بازی به طور صحیح این رویداد را توصیف می کند، با این تفاوت که شخصیت های اصلی در ذهن سازندگان بازی متولد می شوند.

شخصیت اصلی بازی جین ساکای است که پدر خود را در کودکی از دست داد و از آن زمان سنت سامورایی را از عموی خود آموخته است. جین شخصیتی جذاب دارد و به لطف صداپیشگی و موشن کپچر دایسوکه سوجی (Daisuke Tsuji)، در مرکز داستان قرار گرفته است.

اما شخصیت پردازی جین به وضوح عالی نیست و ممکن است برخی از افراد نتوانند با او ارتباط برقرار کنند ، اما نکته مهم بازی این است که شخصیت های مکمل زیادی را به شما می دهد و در طول بازی، داستان همه آنها به بهترین شکل روایت می شود. همه شخصیت های اضافی ماموریت های جانبی خود را دارند و این ماموریت ها تا پایان بازی ادامه می یابد، که تعامل با همه این شخصیت ها را آسان تر می کند.

در ابتدای داستان، او نبرد را به مغولان می بازد و سعی می کند بهترین و با تجربه ترین مبارزان خود را که در اطراف جزیره پراکنده شده اند، برای جنگ با دشمن اصلی خود، ختون خان، جمع کند. در اینجا بازیکن انگیزه ای برای شکست دشمن خود دارد و خوشبختانه بازی درست او را برای شکست دادن حریف قدرتمند خود هیجان زده می کند.

اگرچه در بخش داستان، از این موضوع از حد یک الهام گیری باقی می ماند و بازی نمی تواند شاهکار روایی را مانند کوروساوا به مخاطبان تحویل دهد ، اما در دنیای بازی گویی، شما مونتاژ بهترین آثار Kurosawa را مشاهده می کنید. به طور کلی بخش های مثبت داستان به وضوح سنگین تر از منفی ها است، اگرچه شخصیت اصلی مانند پاشنه آشیل عمل می کند.

در بخش گیم پلی، دنیای بزرگ بازی یا همان جزیره سوشیما ه سه بخش اصلی تقسیم می شود که هر یک شامل مأموریت های اصلی، ماموریت های جانبی، Outpostها، معبد و مجموعه های مختلفی است. که در همین ابتدای کار، اولین شباهت بازی با Witcher 3 خود را نشان می دهد. Ghost of Sushima دنیایی شبیه Witcher دارد که پر از فعالیتهای مختلف (اکتیویتی ه) است که می تواند ساعت ها شما را مشغول نگه دارد.

ترتیب ماموریت های اصلی و فرعی بسیار هوشمندانه و با دقت انجام شده و مخاطبان با انجام آنها، احساس اتلاف وقت نمی کنند. البته، اساس شکل گیری و نوع مأموریت ها بدون شک مشابه سری محبوب Assassin’s Creed است، در واقع ، هر کاری که یوبی سافت طی 12 سال گذشته تلاش کرده و نتوانسته آن را انجام دهد، بازی Ghost of Tsushima در یک پکیج کامل جمع‌آوری کرده و تحویل می‌دهد.

خود مأموریتهای فرعی به دو بخش تقسیم می شود. بخش اول ماموریت های جانبی مربوط به شخصیت های مهم بازی است. هر شخصیت بین 3 تا 9 مأموریت ویژه دارد که علاوه بر خود مأموریت، داستان هر یک از شخصیت ها را نیز بیان می کند. این مأموریت ها بسیار با کیفیت و از نظر روایت و گیم پلی به خوبی طراحی شده اند.

اما ماموریت‌های جانبی دیگر بازی حقیقتا چنگی به دل نمی‌زنند. تقریباً همه این مأموریت ها محدود به از بین بردن مغول ها و راهزنان هستند و به عنوان مثال برخلاف Witcher 3، هیچ داستان هیجان انگیزی در پشت سر آنها وجود ندارد. در این میان، ممکن است چند استثنا وجود داشته باشد، اما به طور کلی، بزرگترین ضعف بازی ماموریت های جانبی است و در این قسمت از بازی، بیشتر شبیه به دو نسخه آخر سری Assassin است تا Witcher.

علاوه بر مأموریت ها، فعالیت های دیگری نیز بر روی نقشه انجام می شود. فعالیت هایی مانند پیدا کردن مجسمه های روباه، بریدن بامبو، پیدا کردن معابد بسیار که یادآور تومب‌های Assassin’s Creed 2 است و البته فتح پایگاه های دشمن می باشد. تصاحب و گرفتن پایگاه‌ها مستقیماً از Far Cry به این بازی منتقل شده است و جالب اینکه ، سازندگان علاوه بر امتیازات مثبت ، نکات منفی آن را نیز در این بازی گنجانده اند.

برخی پایگاه ها بسیار بزرگ هستند و در داخل دشمنان زیادی وجود دارد. فتح این پایگاه ها زمان می برد و به محض آزاد شدن، مردم سوشیما به آن مکان باز می گردند و پایگاه دشمن به چیزی مانند پایگاه شما تبدیل می شود که در آن می توانید اسلحه های خود را ارتقا داده و به تجارت بپردازید. نوع دیگر پایگاه ها کوچک هستند و در نهایت 8 دشمن در آنها قرار گرفته اند.

ممکن است در ابتدا فتح این پایگاه های نظامی جذاب باشد، اما با گذشت زمان در وسط های بازی به امری خسته کننده و کسل کننده تبدیل می شود و بیشتر شبیه این است که اعضای Soccer Punch تنها برای اضافه کردن چند ساعت بیشتر به گیم پلی تا این حد پایگاه در نقشه قرار داده‌اند.

همانطور که اشاره کردیم، Ghost of Sushima به شدت تحت تأثیر Witcher 3 و سری Assassin’s Creed ساخته شده، اما بخش مبارزات جایی است که به راحتی از این عناوین پیشی می‌گیرد. سیستم مبارزات Ghost of Sushima تقریباً از همه بازی های جهان بازی (به جز گاد آو وار) که ه مبارزاتش بر اساس سلاح سرد است ، بهتر است. به لطف محیط‌های بزرگ و سیستم مبارزات جذاب، گیمر می تواند به راحتی از استراتژی های مختلفی در نبردها استفاده کند. ظاهر مبارزات دقیقا شبیه به همان چیزی است که در اکثر بازی‌های این چنینی دیده اید، که شامل ضربات نرم، ضربات سنگین ، بلوک و داج است.

در بازی شما با 4 نوع دشمن سر و کار دارید، برای هر یک از این نوع ها ک Stance جداگانه وجود دارد. بعضی اوقات در بازی مورد حمله 10 دشمن مختلف قرار می گیرید و باید هر چند ثانیه موضع (Stance) را تغییر دهید که این باعث افزایش هیجان بازی می شود. علاوه بر این، بازی تجهیزات زیادی را در اختیار شما قرار می دهد که هر کدام از آنها به نوعی در نبردها موثر هستند، از تیرکمان معمولی و تیرکمان انفجاری گرفته تا دارت سمی ، بمب اتش زا و اسموک. به لطف این ویژگی ها، بخش مبارزات بازی Ghost of Sushima به وضوح از نقاط قوت آن است

از طرف دیگر، مبارزات پنهانی و مخفی نیز وجود دارد. جایی که متأسفانه گیم پلی بسیار عمیق نیست و ویژگی های آن بسیار ساده است. البته برخی از ویژگی‌های مخفی کاری مثل پریدن از بالا سر دشمنان لذت بخش است، اما اغلب دشمنان در یک قدم متوجه حضور شما نمی شوند. اما به همان اندازه که دشمنان در حالت مخفیانه ناشیانه رفتار می کنند، در هنگام مبارزات مستقیم تهاجمی و بی ‌‍رحم هستند. اگر به بخش های مخفی لزوما به یک عنوان آپشن فعال در مبارزات نگاه کنید این ضعف حقیقتا به چشمتان نمی‌آید، مخصوصا اگر دوستدار مبارزات مستقیم با استفاده از چندین استراتژی های مختلف هستید.

Ghost of Tsushima یک بازی اکشن با عناصر ماجراجویی است، اما سازندگان خواسته اند مخاطب تقویت تدریجی خودش را حس کند. بنابراین با ایجاد یک درخت مهارت، آنها را در شخصی سازی مهارت های خود یاری داده اند. این درخت توانایی شامل جنبه های مختلفی است.

به عنوان مثال، تکنیک ها به سه دسته کلی تقسیم می شوند که هر یک در پیشرفت و تسهیل روند مبارزات ، اثربخشی خاصی دارند. به عنوان مثال، می توانید با پرتاب همزمان چاقو، گلولهای دشمن را دفع کنید یا دشمنان خود را به طور همزمان بکشید. از طرف دیگر، لباس و اسلحه شما نیز توانایی های منحصر به فردی دارند و با جمع آوری وسایل مورد نیاز می توان آنها را به روز کرد.

از نظر بصری و گرافیکی، ما فقط می توانیم عملکرد تیم سازنده را ستایش کنیم. مناظر چشم نواز به همراه کارگردانی هنری بی‌نقص، این عنوان را از نظر گرافیکی به یکی از بهترین های سال 2020 تبدیل کرده است. ه طور واضح، سازندگان دست و دل‌بازی به خرج داده‌اند و برای خلق جزیره‌ی سوشیما نه تنها کوتاهی نکرده‌اند، بلکه جزئیات را به بهترین شکل پیاده سازی کرده‌اند.

از جنگل‌هایی که به خاطر باد، برگ‌هایشان روی زمین ریخته تا دشت‌های بزرگ که گل‌هایش به هنگام حرکت اسب کاراکتر اصلی، جابه‌جا می‌شوند، همگی باعث شده‌اند تا جلوه‌های بصری بازی Ghost of Tsushima در اوج خود قرار بگیرد.

البته شروع بازی همچون فصول ابتدایی در بازی Uncharted 4 چندان گرافیک درخشانی ندارد اما به مرور زمان و با گذشتن از مقدمه‌ی بازی، همه چیز تغییر می‌کند. به طور کلی ازی گرافیک خیره  کننده ای دارد و ساکرپانچ با بازی Ghost of Tsushima نشان داد که این نسل از بازی‌های ویدئویی هنوز هم پتانسیل نمایش گرافیک خیره کننده را دارد.

در بخش موسیقی، سوشیما به شیگرو اومبایاشی رفتi که ترانه های آن را در فیلم هایی مانند House of Flying Daggers و In Mood for Love شنیدیم و آنها را به یاد می آوریم. با ایجاد مضامین، هر کدام با سازهای شرقی، Ombayashi به درستی فضای ژاپنی دوره را بازآفرینی می کند و بازیکن به سرعت با جو ایجاد شده توسط آهنگساز ارتباط برقرار می کند.

اکنون که به فیلم تحسین شده ژانگ ییمو اشاره شده، بد نیست به تأثیر سازندگان فیلم های وی اشاره کرد ، زیرا برخی از صحنه های Ghost of Sushima نسخه های رایانه ای از سکانس های فیلم کارگردان چینی هستند. به عنوان مثال، سکانس یادگیری مبارزه جین، که با برگهای زرد و قرمز احاطه شده است، در فیلم Hero قابل مشاهده است.

البته، ما نباید به سادگی فیلم های مرحوم آکیرا کوروساوا را نادیده بگیریم ، زیرا هفت سامورایی نیز تأثیر شگفت انگیزی در شکل گیری فضای بازی داشت. به نوعی حالت گرافیکی سیاه و سفید Ghost of Sushima ، حالت Kurosawa نامگذاری شده است.

به طور کلی در زمانی که مشغول مبارزه نیستید یا به صورت مخفیانه مهاجمان را از بین می برید، موسیقی بازی آرام و دلنشین است اما در هنگام مبارزات همچون یک مارچ جنگی عمل می کند و در انتقال فضای نبرد به گیمر عالی عمل می کند.

Ghost of Tsushima یک بازی اکشن ماجراجویی عظیم است که بعضی وقت‌ها مبارزات عالی و گرافیک خیره‌کننده آن من را وحشت‌زده می‌کرد. به خاطر آزاد شدن مهارت‌های جدید به‌جای ارائه ارتقا برای مهارت‌های قبلی، سیستم مبارزات بازی طی 40 الی 50 ساعتی که تمام کردن بخش داستانی بازی طول کشید، همیشه چالش‌برانگیز بود و پاداش‌های خوبی را در اختیار من قرار می‌داد.

در بخش‌هایی نظیر هوش مصنوعی و موارد اکشن و مخفی‌کاری، گوست آو سوشیما نسبت به سایر آثار انحصاری سونی نیازمند پولیش بیشتر است. با این حال جهان بازی و طراحی آن سبب شده تا شاهد موارد هیجان‌انگیز و رفع مشکلاتی باشیم که سال‌ها است که در این سبک از بازی‌ها مشاهده می‌شوند.