معرفی و بررسی سریال پیکی بلایندرز – Peaky Blinders

این روزها پیدا کردن یک سریال جذاب و دیدنی از انبوهی از سریال هایی که مدام در حال افزارش هستند ، کمی سخت شده است ، از این رو ما قصد داریم در بخش فیلم و سریال ماگرتا به معرفی سریال های محبوب و جذاب ای سال های اخیر بپردازیم. در این مقاله به معرفی و برسی سریال جذاب و دیدنی پیکی بلایندرز – Peaky Blinders پرداخته ایم. پیکی بلایندرز یک سریال درام و جنایی انگلیسی می باشد که محصول شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی – BCC است.

این سریال از زمان پخش تا نوامبر ۲۰۱۷ موفقیت چندانی به دست نیاورد، ولی پخش فصل چهارم آن، عمده توجهات را به سمت این درام جنایی معطوف کرد، به طوری که از ابتدا قرار بر اتمام سریال در فصل پنجم بود، ولی موفقیت‌های پیش بینی نشده، استیون نایت را به ساخت فصل ششم و هفتم نیز ترغیب کرد و برای جذب مخاطب بیشتر، از BCC 2 به BCC اصلی منتقل شد.

شاید مهمترین دلیلی که باعث شد، این سریال در فصول اول پخش خود، در جایگاهی که استحقاقش را دارد قرار نگیرد، غیر هالیوودی بودن آن بود. در ادامه با ماگرتا همراه باشید.

سریال پیکی بلایندرز برای سریال بین های حرفه ای یک پیشنهاد ویژه است، چون هم داستان خوبی دارد و هم بسیار خوش ساخت است؛ خلاصه تماشای آن را از دست ندهید!

پیکی بلایندرز یکی از شاهکارهای کمپانی بی بی سی به شمار میرود که با درخشش ستارگانی همچون « کیلین مورفی ، تام هاردی ، سم نیل » و بسیاری دیگر از چهره های سرشناس سینما همراه بوده است.

سریال Peaky Blinders نوشته‌ی نویسنده‌ی توانا و کار کشته «استیون نایت» (Steven Knight) است که با نوشتن فیلمنامه‌ی فیلم‌هایی مثل Eastern Promises و Dirty Pretty Things (نامزد اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی) و همکاری با کارگردانانی مانند دیوید کروننبرگ و استیون فریرز شناخته می‌شود.

او همچنین در سال 2013 با نویسندگی و کارگردانی فیلم Locke با بازی «تام هاردی» (Tom Hardy) توانست توجهمنتقدان را به خود جلب کند.

همچنبن بخوانید: بهترین سریال های خارجی تاریخ از دید بینندگان [ طبق رای در IMDB ]

سریال «پیکی بلایندرز» به معنای واقعی از میانه تاریخ معاصر بریتانیا آغاز می‌شود. از همان سال‌هایی که جنگ جهانی اول به پایان رسیده‌است و اروپا تاریخ تازه‌ای را آغاز می‌کند. سال ۱۹۱۹ است و در روز‌های پس از نخستین جنگ جهانی این سریال قرار است داستان «پیکی بلایندرها» را تعریف کند. یک گروه خانوادگی مستقر در بیرمنگام انگلستان که اصالتی کولی دارند و اکنون بخشی از شهر بیرمنگام در اختیار آن‌ها قرار دارد.

داستان درباره توماس شلبی (با بازی کیلین مورفی) است که قصد دارد در کنار دو برادرش آرتور (با بازی پاول اندرسون) و جان (جو کول) و البته عمه‌شان پالی گری (با بازی هلن مک کوری) آرمان‌های بلندش را به واقعیت تبدیل کند. فارغ از جذابیت داستان گروه پیکی بلایندرز و کار‌هایی که انجام می‌دهند، انتخاب زمان درست از سوی سازندگان سریال باعث شده که خوراک بسیار مناسبی در اختیار درام قرار داشته باشد.

«پیکی بلایندرز» از سال پس از جنگ آغاز می‌شود و آثار آن بر مردم بریتانیا و به‌طور جدی روی شخصیت اصلی‌اش یعنی توماس شلبی را رخ نمایی می‌کند. از سوی دیگر این سال‌ها دقیقا سال‌های پس از انقلاب بلشویکی در روسیه است و از همین رو وجود کمونیست‌ها و فراگیری عقیده آنان در انگلستان آن روز داستان را به سمت اتفاقات بزرگ‌تری پیش می‌برد.

در این میان ترکیبی از جنایت، تبهکاری و چپ‌گرایی، تامی شلبی با کابوس‌های شبانه‌اش درباره جنگ یک گروه خشن را به سمت رؤیا‌های بزرگ راهنمایی می‌کند. اتفاقی که نشان می‌دهد چگونه می‌توان یک گروه در سال ۱۹۱۹ موفق شود از کابوس‌های جنگ رؤیا‌های بزرگ بسازد.

انگلیسی‌ها چنان در این سریال به روایت سختی‌های جنگ در فرانسه دامن می‌زنند و آن را در آینده جوانی از جنگ برگشته نشان می‌دهند که علاوه بر آن‌که در راه مجموعه‌ای ضدجنگ پیش می‌روند، اما در عین حال جنگ را پله‌ای برای پیشرفت می‌کنند. ما تامی شلبی و برادرانش را در «پیکی بلایندرز» پس از جنگ می‌بینیم. اما خود آن‌ها بار‌ها و بار‌ها تأکید می‌کنند که در جنگ مرده‌اند و کسانی که بازگشته‌اند افراد تازه‌ای هستند. افرادی که قرار است یک گروه بی‌رحم، خشن و در رؤیای قدرت باشند.

اما شاید در نگاه اول این خلاصه داستان خیلی از مخاطبان را جلب نکند، اما با دیدن یک قسمت از این سریال کنار گذاشتن آن به کار بسیار سختی تبدیل خواهد شد. سریال Peaky Blinders علاوه بر بعد گانگستری خود دارای درامای بسیار قوی و همینطور عوامل و بازیگران تراز اول است که از عهده‌ی نقش‌های خود به بهترین نحو ممکن بر آمده‌اند.

گروه های تبهکاری بارها و بارها هسته مرکزی شکل گیری خط داستانی فیلم های سینمایی و حتی بازی های کامپیوتری بوده اند و در این سال ها به یک شبه گونه بدل شده اند. شاید زیرمجموعه ای از گونه هیجانی یا جاسوسی- معمایی باشند، اما مختصات خودشان را پیدا کرده اند و همین که بفهمیم قرار است

در فیلم یا سریال یا بازی کامیپوتری با یک گروه تبهکار سر و کار داشته باشیم، ناخودآگاه انتظاری از متن داریم که از مناسبات گروه های تبهکاری که در آثار قبلی با آن ها آشنا شده ایم، نشات می گیرند.

ساز و کار حاکم بر این گروه ها و شکل مناسبات میان اعضای گروه، خورده روایت هایی را به تنه اصلی داستان تحمیل می کند و برای کل آثار این چنینی اتمسفری مشابه ایجاد می کند تا جایی که در این سال ها در میان آثار تصویری، برای خود صاحب مرام نامه ای شده و به یک شبه ژانر تبدیل شده است.

«پیکی بلایندرز» از بهترین سریال هایی است که با محوریت یکی از همین گروه های تبهکاری ساخته شده است. «کیلین مورفی» که پیش از این او را در فیلم هایی چون «بازگشت شوالیه تاریکی» و «چشم قرمز» دیده بودیم، رهبر گروه رومانیایی پیکی بلایندرز در شهر بیرمنگام سال های بعد از جنگ جهانی اول است.

سریال Peaky Blinders استیون نایت یک درامای تاریخی و گانگستری است که در بیرمینگهام کمی پس از پایان جنگ جهانی اول رخ می‌دهد. نایت که خود اهل بیرمینگهام است حال و هوای حقیقی شهر و روح آن را به درستی به تصویر کشیده است. داستان راجع به گروه رومانیایی/ایرلندی پیکی بلایندرز (Peaky Blinders) و رهبر آنان یعنی «تامی شلبی» (Tommy Shelby) با بازی «کیلیان مورفی» (Cillian Murphy) است.

یکی از شخصیت هایی که در سریال با آن مواجه میشویم تام هاردی می باشد ، بازیگر بزرگ و سرشناس سالهای اخیر سینما بوده است .حضور او در مجموعه ، زیبایی هایی پیکی بلایندرز را چند برابر میکند .

• 

• 

ما دراین سریال برادرانی را می بینیم که اعتقاد دارند در جنگ مرده اند و دیگر از مرگ هراسی ندارند و با توجه به این خصلت سعی دارند تا رویاهای خود را تحقق ببخشند.ما در این سریال نوع مدرن تر و شیک تر گانگسترهایی را می بینیم که به ظاهر خود اهمیت می دهند و بسیار شیک پوش هستند  .و با هوش و درایت  می توانند به رویاهای خود دست یایند.

نقش زنان نیز در این سریال بسیار قابل توجه است .در این سریال گانگستری زنان نیز نقش اساس در امور کاری را بر عهده دارند.پالی که عمه و در واقع ستون اصلی این خانواده است در نبود پسران امور تجارت را به خوبی آموزش دیده است و از پس آن بر می آید.

جدا از داستان و شخصیت پردازی قوی، سریال Peaky Blinders از فیلمبرداری فوق‌العاده‌ای برخوردار است. فیلمبرداران سریال فضای صنعتی بیرمینگهام را همانند یک دوزخ شهری به تصویر می‌کشند در حالی که سایه کاراکترها در مقابل شعله و جرقه‌های قرمز رنگ کارخانه‌ها و انفجارهای تصادفی شکل می‌گیرد.

فیلمبرداری فصل سوم توسط «لاری روز» (Laurie Rose) انجام شده که فیلم‌های High-Rise، Free Fire و سریال London Spy را در کارنامه هنری خود دارد.

از دیگر نکاتی که سبب خاص بودن این سریال می‌شوند می‌توان به انتخاب موسیقی قوی آن اشاره کرد. اکثر موسیقی فیلم از موزیسین‌های سرشناس بریتانیایی مثل Pj Harvey ،Nick Cave & The Bad Seeds ،Arctic Monkeys ،Radiohead ،Royal Blood ،Black Keys/Dan Auerbach و The White Stripes است.

در ادامه می توانید تریلر فصل اول این سریال جذاب و تماشایی را تماشا کنید.

بازیگران بسیار خوب و معروفی در این سریال به نقش آفرینی پرداخته اند، که در ادامه در رابطه با نقش آنها صحبت خواهیم کرد.

کیلین مورفی درنقش تامی شلبی: رهبر پیکی بلایندرز و برادر آرتور، جان، ایدا و فین شلبی. تامی در جنگ جهانی اول با رتبه گروهبان یکم خدمت کرده و نشان شجاعت دریافت کرده‌است. تجارب وی در جنگ موجب کابوس‌هایی می‌شود.

سم نیل درنقش کارآگاه چستر کمپل (فصل۱–۲): یک ایرلندی پروتستان از بلفست برای ردیابی و بازیابی محموله گمشده سلاح‌های لوییس که تصادفاً توسط پیکی بلایندرز دزدیده شده‌اند. کمپل به پاکسازی بلفست از عناصر خرابکار معروف است. بعلاوه با پیکی بلایندرز و به خصوص تامی شلبی دشمنی دارد و قسم می‌خورد تامی و گروهش را نابود کند.

هلن مک کوری درنقش پالی (الیزابت) گری: عمه تامی و صندوقدار پیکی بلایندرز. وقتی تامی، آرتور و جان در جنگ بودند، او اداره تشکیلات را عهده‌دار بود. دو فرزند پالی، آنا و مایکل، در کودکی از وی گرفته شدند. در فصل۲، پالی با پسرش ملاقات می‌کند اما می‌فهمد دخترش مرده‌است.

پاول اندرسون درنقش آرتور شلبی جونیور: برادر بزرگ تامی. او صاحب گریسون است. بعلاوه بخاطر تجارب جنگی، از اختلال استرسی پس از ضایعه روانی رنج می‌برد.

آنابل والیس درنقش گریس شلبی (فصل۱–۳): مأمور مخفی سابق و یک زن ایرلندی که قبلاً با چستر کمپل کار می‌کرد. او بعداً با تامی ازدواج می‌کند.

سوفی راندل درنقش ایدا تورن: تنها خواهر شلبی‌ها. ایدا تنها عضو خانواده است که درگیر کار پیکی بلایندرز نمی‌شود. او از فردی تورن، پسری به نام کارل دارد.

جو کول درنقش جان شلبی: برادر کوچکتر تامی. او کهنه سرباز جنگ است.

تام هاردی درنقش آلفی سولومون (فصل۲-): رهبر یک گروه یهودی در شهر کمدون. او خشن و غیرقابل پیش‌بینی اما باهوش است.

آدرین برودی در نقش لوکا شنگرتا (فصل۴): او رهبر مافیای ایتالیا است که برای نابودی پیکی بلایندرز همراه با گروهش به بارمینگهام می‌آیند.

ایو گلدبرگ درنقش فردی تورن (فصل۱): یک کمونیست معروف. فردی در جنگ جهانی در مرتبه گروهبان همراه با تامی جنگیده‌است. او زندگی تامی را نجات داده‌است.

نواه تیلور درنقش دربی سابینی (فصل۲): عضو یک گروه ایتالیایی.

شارلوت رایلی درنقش می کارلتون (فصل۲): یک بیوه ثروتمند که اسب‌های مسابقه ای دارد.

ایمی فیون ادواردز درنقش ازمه شلبی: همسر جان شلبی. ازمه به عنوان بخشی از قراردادی بین پیکی بلایندرز و خانواده لی، با جان ازدواج کرد.

فین کول درنقش مایکل گری (فصل۲): پسر پالی.

ناتاشا اوکیف درنقش لیزی استارک: یک فاحشه سابق که به عنوان منشی تامی کار می‌کند.

ند دنی درنقش چارلی استرانگ: صاحب یک قایق‌رانی و عموی تامی.

تونی پیتس درنقش گروهبان/بازرس ماس: پلیس رشوه بگیر پیکی بلایندرز.

ایان پک درنقش کرلی: دستیار چارلی استرانگ.

چارلی کرید مایلز درنقش بیلی کیمبر (فصل۱).

پدی کانسیدین درنقش پدر جان هیوز (فصل۳): یک پدر روحانی که در حکومت بریتانیا با بخش دی کار می‌کند.

الکساندر صدیق درنقش رابن الیور (فصل۳): یک هنرمند نقاشی.

در باورعامه مردم، دلیل نام گذاری این گروه، تیغ‌های ژیلتی بود که به کلاهشان دوخته شده بود که از آن به عنوان سلاح استفاده می‌شد؛ ولی این باور سند تاریخی ندارد و احتمالا اشتباه است، زیرا اولین تیغ اصلاح به شکل مدرن امروزی در سال ۱۹۰۳ معرفی شد و یک آیتم لاکچری محسوب می‌شد که استفاده از آن توسط گروه تبهکار بعید به نظر می‌رسد.

جان داگلاس تاریخ شناس و جرم شناس معتقد است، این سلاح لزوما توسط همه اعضا استفاده نمی‌شده و صرفا بعضی از اعضا به صورت انتخابی از آن استفاده می‌کردند. استفاده از این سلاح باعث می‌شد تا در درگیری‌های بسیار نزدیکِ تن به تن، تیغ‌های دوخته شده به جلوی کلاه، باعث شکافتن قسمت پیشانی دشمنان‌شان و جاری شدن خون شده و باعث نابینایی موقتی آن‌ها شود.

کارل چین تاریخ شناس اهل بیرمنگام معتقد است که کلمه پیکی (peaky) برای افرادی استفاده می‌شود که از کلاه‌های لبه دار استفاده می‌کنند و لفظ بلایندر (blinder) از گذشته تا کنون در میان مردم بیرمنگام به افرادی نسبت داده می‌شود که کاریزمای خاصی برای فریب و ارعاب دارند.

یکی دیگر از دلایل به کار بردن این لفظ می‌تواند این باشد که زمانی که این گروه مرتکب جرمی می‌شدند، لبه‌ی کلاه آن‌ها جلوی چشمانشان را می‌پوشاند و مانع از شناسایی آن‌ها می‌شد.

تا کنون چهار فصل از این سریال منتشر شده است که هر فصل تنها 6 قسمت 50 دقیقه ای می باشد و کل این چهار فصل اندازه یک فصل سریال های هالیووی می باشد. همچنین در چند روز آینده ، در تاریخ پنجم شیریور 1398 ، فصل پنجم این سریال جنایی جذاب منتشر خواهد شد.

در انتهای این مقاله ، تماشای این سریال بینظیر را به تمام شما دوستان پیشنهاد می کنیم. همچنین دوستانی که این سریال را تماشا کرده اند ، می توانند در بخش دیدگاه ، نظرات خود را درباره این سریال را با دیگر دوستان به اشتراک بگذارند.