بازی Sekiro: Shadows Die Twice یک بازی اکشن نقش آفرینی فانتزی از استودیو فرام سافتور (FromSoftware) و اکتیویژن (Activation) است. با ماگرتا برای نقد و بررسی این بازی همراه باشید.
مشخصات اصلی :
– قیمت: 49.99 پوند
– توسعه دهنده: FromSoftware & Activation
– سبک: RPG اکشن
– تاریخ انتشار: منتشر شده است
– بسترهای نرم افزاری (پلتفرمها): PS4، PC و Xbox One
داستان
داستان بازی در بازه زمانی سنگوکو ژاپن روایت میشود. کودکی از دل جنگ بیرون میآید و آموزش میبیند تا به یکی از حرفهایترین و مرگبارترین شینوبیها تبدیل شود. در یکی از روزها Owl، پدرخوانده کاراکتر اصلی، به او مأموریت میدهد که از ارباب کورو بههر قیمی محافظت کند، اما شینوبی داستان در مأموریت خود ناکام میماند و درحالیکه دست خود را از دست داده است، طعم مرگ را میچشد. Sekiro: Shadows Die Twice داستان عشق، نفرت و انتقام را روایت میکند. عشق به اربابی که هنوز ابتدای راه است و باید او را در مسیری طولانی و خطرناک همراهی کنید، نفرت از وقایعی که در این مسیر برای شما رخ میدهد و در انتها، انتقامی که لحظهبهلحظه ذهن شما را بهخود اختصاص داده است تا اعتبار از دست رفته بهعنوان یک نینجا بازگردد.
فرام سافتور این بار از یک کاراکتر از پیش تعیین شده و شخصی که دارای پسزمینهی داستانی است، برای داستان بازی استفاده کرده است و برخلاف ساختههای قبلی، شاهد داستانی هستیم که برای فهمیدناش نیازی بهگشتوگذار در محیط نیست. بااینحال جهان سکیرو پر از NPCهایی است که هرکدام سرگذشت و داستان مخصوص بهخودشان را دارند و بعضی از آنها هم در داستان اصلی تاثیر گذار خواهند بود. مورد دیگری که روایت داستانی سکیرو را جذاب جلوه میدهد، دیالوگهایی است که میان کاراکترهای بازی و شخصیت اصلی روایت میشود. شینوبی داستان با نام گرگ یک دست یا Son of Owl شناخته میشود، اما رفته رفته هویت جدیدی پیدا میکند و از طرفی صحبت کردن گرگ با سایر کاراکترها، باعث برقراری ارتباط میان بازیکن و کاراکتر اصلی میشود.
در حالت کلی، سکیرو با شروع خوب خود، یک داستان اولیه را در اختیار مخاطب قرار میدهد و رفته رفته با شاخ و برگ دادن مناسب آن را بهبهترین شکل ممکن تمام میکند. البته تصمیمهایی که در بازی میگیرید و آیتمهایی که کسب میکنید هم در پایان بازی تاثیر گذار هستند، زیرا Sekiro: Shadows Die Twice دارای چهار پایان مختلف است که بهموارد ذکر شده بستگی دارند. اصلیترین موردی که Sekiro: Shadows Die Twice را به بهترین بازی فرام سافتور تا به امروز تبدیل کرده است، گیمپلی بازی است. مبارزات و سیستم پیشروی در بازی و ارتقای کاراکتر بهنحوی است که با یک بازی کاملا جدید طرف هستیم. قطع شدن بازوی چپ Son of Owl باعث میشود که یک بازوی مصنوعی برای شما در نظر گرفته شود. بازیکنان بخشی از فعالیتها و مبارزات را از طریق این بازوی مصنوعی انجام میدهند. اصلیترین استفاده از دست چپ کاراکتر اصلی، قلابی است که باعث میشود از ساختمانها و درختها بالا بروید. همین مورد ساختار مخفیکاری و کشتن دشمنان بهصورت مخفیانه را سر راه شما قرار میدهد. بازیکنان در بخشهایی از بازی میتوانند بدون اینکه شخصی متوجه حضورشان شود، محیط را پشت سر بگذارند یا تمامی دشمنان را بهصورت مخفیانه از بین ببرند. همچنین وجود بوتهها و چمنزارها هم به این روند کمک میکند.
گیم پلی
هسته اصلی و مهمترین عنصر موجود در هر بازی. چیزی که باید از ابتدا بدانید این است که Sekiro، دقیقترین، سریعترین و بیرحمترین سیستم مبارزه بین تمامی ساختههای میازاکی را ارائه میدهد. در Sekiro همهچیز باید به موقع، قاطعانه و قدرتمند انجام شود، هیچ دشمنی نباید دستکم گرفته شود، هیچ ضربهای نباید بی دفاع رها شود و برای از پا در آوردن دشمنان، باید بسیار سریع عمل کرد. تنها یک واکنش بدموقع، یک حرکت اشتباه یا حمله بیجا، میتواند باعث مرگ بازیکن شده و یا او را به شدت مجازات کند. نتیجه این است که مخاطب متوجه میشود برای تجربه Sekiro، نمیتواند حتی برای یک ثانیه چشم خود را از صفحه مانیتور بردارد و یا به چیزی جز نحوه بازی کردن خود فکر کند، به کلامی دیگر، بازیکن با تمام تمرکز درگیر تجربه بازی میشود، درگیریای که ممکن است گذر زمان را از یاد وی برده و برای ساعتها مشغول نگهش دارد. اما پاداش این تمرکز و تکاپوی شدید چیست؟ همان حس پیروزی همیشگی که From Software پس از شکست دادن یک باس، یا کشف منطقهای جدید از بازی به شما میدهد. حس بینظیر و ظریف چیرگی بر چالشی که برای ساعتها مشغولتان کرده بود در Sekiro وجود دارد و حقیقت اینجاست که اینبار در بهترین حالت ممکن نیز ظاهر میشود.
میازاکی در Sekiro، پایهای جدید را برای سیستم مبارزات بنا نهاده، موضوعی که باعث میشود طرفداران ساختههای او، در ابتدای تجربه بازی غافلگیر شده و برای از بر شدن اصول جدید مبارزه، زمان و دقت زیادی را صرف کنند. بتن مبارزه در Sekiro به دو پارامتر اصلی یعنی Posture، و HP بستگی دارد و بر خلاف سری Souls، اینجا خبری از Stamina نیست، بنابراین مخاطب برای جاخالی دادن و حمله کردن، با محدودیت خاصی روبرو نیست. در عوض تمامی مبارزات یک وابستگی اساسی به Posture دارند،Posture که در اینجا مفهوم “فرم دفاعی” دارد را میتوان با توجه به توضیحاتی که خود بازی در رابطه با آن ارائه میدهد، به طور کلی بدینگونه به تصویر کشید: “دریافت ضربه از سمت حریف، ذهن و بدن را در موجی از ترس فرو میبرد، ترسی که با گسترش یافتن، توانایی فراگیری تمام بدن و در نهایت، بهمریختن فرم دفاعی بدن را دارد.” بهم ریختن این فرم دفاعی، موجب میشود که دشمنان برای لحظهای کوتاه کاملا بیدفاع شده و به شما فرصتی مناسب برای فرود آوردن ضربهی نهایی را بدهند. هدف اصلی در Sekiro نیز همینجاست و این مسئله، میبایست تمرکز اصلی بازیکن را داشته باشد. برای بهم ریختن Posture حریفان خود، نیاز دارید تا به موقع حمله کرده و همچنین به موقع در برابر حملههای آن ها دفاع کنید، هر چند در این بین باید بر روی میزان Posture خود نیز متمرکز بوده و در صورتی که خطر بهم ریختن فرم دفاعیتان وجود داشت سریعا عقبنشینی کرده و نفسی تازه کنید. این پارامتر همچنین با میزان خون یا HP شما نیز ارتباطی مستقیم دارد، به گونهای که اگر شما با HP کامل به مصاف حریفان خود بروید Posture شما نیز ثبات بیشتری داشته و بهم ریختن آن برای دشمنان دشوار تر خواهد بود، حال آنکه در صورت مقابله با دشمنان با میزان HP کم، فرم دفاعیتان نیز با سهولت بیشتری بهم خواهد ریخت.
اما درگیر شدن در مبارزات شمشیر به شمشیر نفسگیر تنها بخشی از گیمپلی بازی را شامل میشود. به لطف قطع شدن یکی از دستهای شخصیت اصلی (نینجایی که با لقب “گرگ” شناخته میشود) در اوایل بازی، یک دست مصنوعی جایگزین عضو از دسترفته او میشود که به دلیل توانایی جاسازی ابزار متفاوت بر روی آن، قابلیتهای گرگ را دو چندان میکند. اهمیت این قابلیتها تا جایی است که میتوان گفت با نادیده گرفتن آنها، پیشروی در برخی بخشهای بازی عملا ممکن نخواهد بود. ویژگیهای این دست مصنوعی، در کنار شمار بسیاری از تکنیکهای جنگی و تواناییهای شخصی Sekiro را به دریایی بزرگ از احتمالات تبدیل میکند که در آن بازیکنان، میتوانند بازی را به روشهای متفاوتی تجربه کنند. نکته خوب دیگر اینجاست که بسیاری از این قابلیتها، نه در مبارزات تنبه تن بلکه در مخفیکاری به کمک بازیکن خواهند آمد.
عناصر مخفیکاری به خوبی در Sekiro جایگزاری شده و راههای بسیاری برای روبرویی با دشمنان را در اخیار بازیکن قرار میدهند. با اینحال، حقیقت اینجاست که با وجود حضور پررنگ و بینقص دیگر عناصر، پررنگ ترین ویژگی Sekiro بدون شک مبارزات آن است که پیش از این بدان اشاره شد. سیستم مبارزات در Sekiro به دقیقترین حالت ممکن پیادهسازی شده و در حال حاضر هیچ همسانی در دنیای بازیها ندارد. از این لحاظ، Sekiro بدون شک باری دیگر موجب الهام دیگر سازندگان خواهد شد. اما چیزی که به Sekiro در پیادهسازی این سیستم بینظیر کمک میکند، توانایی بالای سازندگان در مبحث طراحی مراحل است. سازندگان به خوبی توازن مورد نیاز را در بازی خود پیادهسازی کرده و به همین ترتیب، شرایط پیرامون بازیکن را به خوبی تغییر میدهند، چیزی که موجب میشود مخاطب در حین تجربه بازی کلافه و یا خسته نشود. این توازن، با طراحی مرحله استادانه در بازی ایجاد شده است. برای مثال، درست در زمانی که تعداد زیادی از دمشنان را از پای درآوردهاید و در این فکر هستید که تجربه بازی آنقدر ها هم دشوار نیست، با یک مینیباس( که تعدادشان در این عنوان بسیار زیاد است) روبرو خواهید شد که با توانایی بالای خود در نبرد میتواند اشکتان را جاری کند، در عوض پس از شکست دادن آن حریف، میتواند انتظار پاداشی در خور همچون یک Prayer bead( آیتمی که برای ارتقای میزان HP استفاده میشود) یا چیز باارزش دیگری را داشته باشید که امیدتان به پیشروی در بازی را افزایش میدهد. در اینجا لازم است اشاره کنم که برخی از مینیباسهای بازی، خود در حد یک باسفایت دشوار هستند، با این حساب فکر میکنم متوجه میشوید که مبارزه با باسهای اصلی، میتواند تا چهحد دشوار و زمانگیر باشد.
گرافیک
رسیدیم به بخش بررسی گرافیک بازی. از بخش هنری شروع می کنیم…اگر بخواهم عملکرد سازندگان را در یک جمله خلاصه کنم، آن کلمه “فوق العاده” است. هر چند طبیعتا کیفیت تکسچر ها، نورپردازی و سایه زنی و توجه به جزئیات در حد عناوین فوق العاده ای مانند Red dead redemption یا God of war نیستیم، با این حال کیفیت تکسچر ها و همچنین نورپرداری در سطح کاملا مطلوبی کار شده است. در برخی لحظات، شما فقط می ایستید و از بالای یک بلندی یا نقطه مرتفع، به منظره روبه رو چشم خواهید دوخت. استفاده از طیف رنگ وسیع (چیزی که در سولز-بورن آنچنان شاهدش نبودیم)، موجب شده مناطق بازی به سان بوم نقاشی چشم نواز و زیبا خلق شوند. از مناطق کوهستانی و برفی مرتفع گرفته، تا حنگل های وسیع بامبو، تا مناطق ساختمانی و قلعه های ژاپنی دوره سن گوکو، همگی و همگی چشم نواز و زیبا طراحی شده اند. طراحی با کیفیت فقط به مناظر و مناطق خلاصه نمی شود و به مانند همیشه، طراحی دشمنان، هیولاها و خصوصا باس ها نیز کاملا درجه یک و باکیفیت صورت گرفته. البته باید گفت طراحی چهره شخصیت ها را نمی توان فوق العاده و درجه یک دانست و در بهترین حالت می توان به طراحی چهره ها لقب “خوب” را داد. البته این مسأله یک نقطع ضعف محسوب نمیشود و منظور من از طراحی چهره، کیفیت متوسط چهره ها بود نه طراحی هنری آن ها…به طور خلاصه باید بگویم عملکرد سازندگان در حیطه گرافیک هنری کاملا قابل قبول بوده است.
در مورد گرافیک فنی بازی باید بگویم مشکلات افت فریم نسبت به بلادبورن و سری سولز، به مراتب کمتر به چشم میخورد و بعید میدانم هنگام تجربه این بازی از افت فریم مداوم ناراصی باشید. از این حیث واقعا عملکرد سازندگان فوق العاده بوده، اما مشکلات و باگهای گرافیکی عناوین فرام سافتور، همچنان به قوت خود باقی هستند و شاهد باگ های گرافیکی مختلفی در جریان بازی هستیم. البته تعداد قابل توجهی از این باگها و مشکلات آنچنان در گیم پلی بازی تاثیر گذار نیستند، اما برخی از این مشکلات بر روی مبارزات و عملکرد شما یا دشمنانتان عملکرد مستقیم می گذارد که این مشکلات گاها می تواند بسیار آزار دهنده تلقی شوند. امیدوارم در ادامه با انتشار آپدیت های مختلف شاهد به حداقل رسیدن این مشکلات باشیم تا لذت تجربه بازی کاهش نیابد.
موسیقی و صداگزاری
اگر عناوین سولز-بورن را تجربه کرده باشید، حتما به خوبی با ساندترک ها و موسیقی های بسیار زیبا، استادانه و باکیفیت عناوین فرام سافتور آشنایی دارید. باید بگویم در Sekiro نیز بار دیگر شاهد موسیقی های درجه یک، کاملا مطابق با اتمسفر و شرایط و البته زیبا هستیم که بازیباز را بیشتر در دنیای بازی غرق خواهند ساخت. از موسیقی متن بازی گرفته، تا ساندترک های مختلف هنگام باس فایت ها، همگی و همگی بسیار استادانه طراحی و ساخته شده اند. صادقانه باید بگویم بخش موسیقی و صداگزاری بازی آنچنان جای بحث و بررسی ندارد چون از همه ی جوانب، از موسیقی های بازی گرفته تا صداگزاری افکت های مختلف، همه و همه کاملا مناسب و مطابق با فضای بازی ساخته شده اند و کاملا با بطن بازی ارتباط برقرار می کنند.
جمع بندی
اگر از طرفداران و هواداران عناوین فرام سافتور و میازاکی، مانند سری سولز یا بلاد-بورن هستید، در تجربه Sekiro: Shadows Die Twice لحظه ای درنگ نکنید چرا که با وجود اینکه این بازی نکات و ویژگیهای مخصوص خود را داراست، برای عاشقان عناوین سخت میازاکی آشنا به شمار می رود. از سوی دیگر بازی آنقدر المان و سیستم جدید و نوآورانه دارد که اگر دنبال تجربه ای متفاوت نسبت به سولز بورن باشید، باز Sekiro انتخاب فوق العاده ای محسوب می شود. یک عنوان لذت بخش که بازیبازان را به ماجراجویی طولانی، جذاب و حالی برانگیز فرا می خواند و به چالش می کشد. اگر به دنبال یک بازی با گیم پلی و مبارزات جذاب و لذت بخش و البته چالش برانگیز هستید، Sekiro یک انتخاب بی نظیر است…
نکات مثبت :
– گیمپلی بازی بنیانگذار استانداردهایی جدید در صنعت گیم است
– بازی در به تصویر کشیدن و بازگو کردن عناصر فرهنگی، هنری و روایی ژاپنی عملکردی فوقالعاده دارد
– مبارزه با برخی باسها فراموشناشدنی است
– پیچشهای روایی جذاب و میزان بالای جزییات، شدت تاثیرگذاری بازی را افزایش میدهند
– ارزش تکرار بالا
نکات منفی :
– جایگیری دوربین بازی ممکن است باعث اذیت شدن گیمر شود
آیا شما این بازی را تجربه کردهاید؟ نظرات خود را در قسمت دیدگاه در میان بگذارید.