نقد و بررسی بازی The Last of Us 2 ؛ روایت داستان غم انگیز الی
نقد و بررسی کامل بازی شاهکار د لست اف اس پارت 2
نقد و بررسی بازی The Last of Us 2 ؛ مدتی پیش بود که شاهد عرضه نمرات بازی د لست اف ۲ از سوی سایت های معتبر دنیا بودیم، حال چند روزی است که این بازی شاهکار و بی نظیر از سوی استودیوی بازی سازی ناتی داگ منتشر شده و تمام پلیرهای آن را به غم و اندوه کشیده است. در ادامه با نقد و بررسی بازی The Last of Us Part II با بخش فیلم و بازی ماگرتا همراه باشید.
نقد و بررسی بازی د لست اف اس پارت ۲
نقد و بررسی بخش داستانی بازی The Last of Us Part II
داستان بازی چند سال پس از اتفاقات قسمت اول دنبال میشود. سفر جوئل و الی در قسمت اول، بهجایی رسید که جوئل در آن باید یک تصمیم اساسی را میگرفت. اجازه به فدا شدن جان الی برای نجات پیدا کردن نوع بشر از بیماری بزرگی که گرفتار آن شده است.
جوئل اما زیر بار این تصمیم نرفت و با برپا کردن یک کشتار بزرگ و گفتن یک دروغ بزرگتر به الی، پلهای پشت سر خود را یکی پس از دیگری خراب کرد تا این دختر، که حالا جای فرزند کشتهشدهاش یعنی سارا را گرفته و بارقههای زندگی را به چشمهای او تابانده بود را حفظ بکند. یک خودخواهی بزرگ از جوئل که صدالبته، سرنوشت این خودخواهی را به این بوکسور پیر بدهکار بود.
حالا چند سال از آن ماجراها گذشته است. جوئل و الی پس از آن فرار بزرگ از بیمارستان شهر سالت لیک، حالا به منطقهی جکسون برگشتهاند. جکسون یک محلهی امن است. خارج از آن دنیای وحشی، لزج و سراسر ویروس، جکسون جایی است که گرمای خانواده را میتوان در آن حس کرد. آب، برق، گاز و سایر لازمههای ابتدایی زندگی در محلهی جکسون مهیا است. مردم جکسون همچنان به رستورانها میروند و غذا میخورند.
کودکان این محله همچنان در کنار یکدیگر برف بازی میکنند و بدون اینکه چیزی از حوادث دنیای خارج بدانند، در این محلهی آخرالزمانی بچگی میکنند. جوئل و الی در این محله، همراه با تامی (برادر جوئل) زندگی میکنند. الی که پیشتر یک دختر تقریبا منزوی بود، حالا با این محله خو گرفته و دوستان زیادی پیدا کرده است. دینا، یکی از دوستان الی، از افراد محلهی جکسون است که حسابی با الی صمیمی شده و کم کم میخواهد جای رایلی را در قلب الی پر کند.
همهچیز اما قرار نیست به خوبی و خوشی پیش برود. آن بیرون همچنان موجودات جهشیافته و انسانهای غارتگری وجود دارند. انسانهایی که برای بقا، بهیکدیگر رحم نمیکنند و حالا با حیوانات وحشی هیچ فرقی ندارند! در داستان بازی، اتفاقی میافتد که الی را در مسیر «یک خونخواهی بزرگ» قرار میدهد.
در The Last of Us 2 هر دشمنی نام و شخصیت خاص خودش را دارد و اگر با گروهی از آنها درگیر شوید، شاهد واکنش سریع آنها به موقعیتهای پیش رو خواهید بود. آنها نام یکدیگر را صدا میکنند و پس از مرگ عزیزانشان، بدون هیچ رحمی به سراغتان خواهند آمد. اگر یکی از آنها را مخفیانه از پای در آورده باشید، دوستان دیگر او به سرعت محیط اطراف را جستوجو و تمام راههای فرار شما را مسدود میکنند. این موارد به ظاهر کوچک، نقش پررنگی را در روند گیمپلی بازی ایفا میکند.
نقد و بررسی بخش گیم پلی بازی د لست اف اس 2
گیم پلی بازی بسیار هیجان انگیز و لذت بخش می باشد، اضافه شدن المان های جهان باز به این بازی سبب لذت بخش تر شدن و همچنین سخت تر شدن آن گردیده است، همچنین مبارزات بسیار طبیعی تر و هیجان انگیز تر و خشن تر شده و بیشتر حال و هوای آخرالزمانی به خود گرفته و ما المان های ترس بیشتری را در بازی مشاهده میکنیم.
همچنین برای اولین بار یکسری چالش ها و موانع جدیدی در مقابل گیمر ها گذاشته می شود. یکی از این چالش ها یافتن گاو صندوق های پنهان شده در داخل محیط بازی می باشد که شما برای یافتن رمز این گاو صندوق ها می بایست در نقشه جست و جو کنید و یا معماهایی را حل نمایید.
درون این گاو صندوق ها آیتم هایی برای سهولت بازی کردن مانند کمربند برای سوییچ کردن سریعتر بین سلاح ها و یا مجلاتی برای آنلاک کردن پرک های جدید و همچنین مهمات قرار گرفته است که میتواند به آسان تر شدن روند بازی کمک کند.
علاوه بر این آزاد گذاشتن دست بازیکنان در تصمیم گیری برای پیش بردن مبارزات به دو روش مخفی کاری یا درگیری پر سر و صدا از نقاط قوت بازی می باشد به این صورت که محیط بازی پتانسیل مورد نیاز را برای هر دو روش در اختیار انتخاب بازیکن می گذارد.
هوش مصنوعی دشمنان بازی به شدت از ضریب بالایی برخوردار است و این امر درگیری هارا به شدت چالش برانگیز و لذت بخش میکند. دشمنان از حمله به شما هراسی ندارند و برای شکست شما برنامه ریزی میکنند و تاکتیک می چینند، پس بهتر است بی گدار به آب نزنید و تا جایی که ممکن است به صورت مخفی کاری مبارزات را ادامه دهید چون همانند نسخه پیشین مهمات در بازی محدود و ارزشمند هستند.
نقد و بررسی بخش گرافیک بازی The Last of Us Part 2
ابعاد وسیع خود را در گرافیک و به شکل کلی جلوههای بصری بازی نشان میدهد. حجم دیوانهکنندهای از جزئیات به تمامی محیطهای بازی تزریق شده و به خوبی میتوان متوجه شد که هیچچیز بدون برنامه در گوشه و کنار این اثر قرار نگرفته. هر ساختمانی که میبینید حتی کوچک با در نظر گرفتن چندین و چند مسئله مهم همچون سناریوهای درگیری، مخفی کاری یا حتی گشت و گذار برای پیدا کردن آیتم، تجهیز شده و جستجو را تبدیل به بخشی مهم از بُعد سرگرمی محور The Last of Us Part 2 میکند.
معمولا در چنین آثاری جستجو برای آیتمها بخشی از فعالیتهای داخل بازی است که گیمر برای پیشروی کلی گیمپلی به سراغ آن میرود اما اینجا به قدری از دید بصری با صحنههای ناب روبرو میشویم که تمام این فعالیت در ظاهر خستهکننده، بدون هیچ عامل جانبی گیمر را جذب میکند.
از بافتهای خیرهکننده، افکتهای تصویری پرشمار، چگالی بیسابقه محیطها و مدلسازی که بگذریم به انیمیشنها میرسیم که باعث شده ساخته Naughty Dog در سطحی غیرقابل مقایسه با تمامی بازیهایی قرار گیرد که تاکنون منتشر شدهاند.
هر آن چیزی که به عنوان فعالیت، گیمر امکان انجام آنها را در بازی دارد با انیمیشنی اختصاصی همراه است تا تمامی حالتها پوشش داده شده و کمتر متوجه شوید که مشغول تجربه یک بازی ویدئویی هستید. به راحتی میتوان گفت که The Last of Us Part 2 از دید انیمیشنهای صورت، بالاترین سطح ممکن در این صنعت را نمایش میدهد و شاید اندکی برای رسیدن به نتیجهای کاملا واقعی فاصله داشته باشد.
احساساتی که تاکنون بازیهای ویدئویی موفق به انتقال درست آنها نمیشدند حالا بدون هیچ دیالوگی و تنها با حرکتهای ریز چشم نمایان میشود و تاثیرگذاری داستان را چند برابر میکند. اینجا حتی خشونت هم در راستای القای احساسات به کار گرفته شده و دیگر تنها جنبه ظاهری ندارد.
سازندگان برای اجرای درست این موضوع به قدری خود را درگیر الگوهای حرکت خون کردهاند که شاید نتیجه به واسطه شباهت بیش از اندازه به واقعیت برای برخی آزاردهنده باشد. عنصری که البته در تمام جریان بازی میتواند خشم مخاطب را برانگیخته یا حتی باعث فروکش شدن آن شود.
نقد و بررسی بخش موسیقی و صداگذاری بازی د لست اف اس ۲
به غیر از مباحث گرافیکی که در نمایش خشونت مورد نظر تاثیر مستقیمی داشته، در طرف دیگر صداگذاری نیز نقش قابل توجهی دارد. معمولا وقتی نوبت به بررسی صداگذاری و موسیقی میرسد از چند صفت خوب و بد استفاده میشود و تنها در موردهای خاص است که میتوان نکتهای بیشتر و قابل اشاره را برای مخاطب آماده کرد.
استودیو Naughty Dog اما نشان داده که دقت بیش از اندازه، حداقل برای صداگذاری میتواند تبدیل به برگ برنده شود. نبوغ صداگذاری The Last of Us Part 2 را میتوان با ابتداییترین هدفونهای استریو هم متوجه شد.
نبوغی که باعث شده کوچکترین جزئیات ممکن همچون صدای برخورد شیشه نوشابه خالی با انواع سطوح مختلف در زمان حرکت سینهخیز شخصیت اصلی تفاوت قابل توجهی با یکدیگر داشته و حسی منحصر به فرد را منتقل کند. این میزان توجه به صداگذاری تاثیری مستقیم روی گیمپلی گذاشته و به خصوص در زمان مخفی کاری به راحتی و بدون نگاه کردن به اطراف هم میتوانید از موقعیت و عملکرد دشمنها باخبر شوید.
کیفیت بالای صداگذاری بازی با موسیقیهایی همراه شده که هر کدام نقش کلیدی در ایجاد اتمسفر خاص بازی دارند. موسیقی که گیمر حتی نمیتواند زمان تغییر آن را به واسطه تلفیق مناسب با صداهای محیطی متوجه شود.
جمع بندی و کلام آخر از نقد و بررسی بازی The Last of Us 2
ما با عنوانی که دارای سراسر هیجان و غافلگیری می باشد روبرو هستیم، زیبایی این بازی حد و مرزی را نمی شناسد حتی اگر این نسخه یک اشتباه بزرگ از سوی ناتی داگ باشد ارزش چند بار تجربه کردن را داراست، قرار نیست همه چیز باب میل پلیرها باشد داستان بازی روندی کاملا متفاوت را در پیش می گیرد اتفاقات غیر قابل پیش بینی زیادی در بازی گنجانده شده ، اما ضعف در منطق بازی ممکن است برای شما آزار دهنده باشد.
اما باید در نظر داشت که این بازی به یکسری تغییرات این چنینی هم نیاز داشت. وقتی ما از یک عنوان با تم آخر الزمانی صحبت می کنیم نباید انتظار اتفاقات خوشایند و باب میل داشته باشیم بازی مارا در محیطی قرار می دهد که به هیچکس نمی توان اعتماد کرد بهتر است بدون تعصب پای بازی بنشینیم و از تلفیق هنر و ترس، عشق و نفرتی که ناتی داگ به ما هدیه می دهد نهایت لذت را ببریم.
باید به داستانی که این کمپانی برای ما روایت میکند با دقت گوش بدهیم و سپس اتفاقاتی که در بازی افتاده را ارزیابی کنیم. آن وقت است که می توان یک نتیجه گیری کلی کرد.
به طور کلی همین که سازندگان ریسک تغییر را پذیرفته اند و سعی کرده اند با المان هایی که حساسیت بیشتری روی آنان می باشد درگیر شوند، خود یکی از دلایل تمایز این استدیو از سایر استدیو هایی است که صرفا از جنبه تجاری دست به ساخت بازی و تولید محتوا می زنند، اگر پس از تجربه بعضی سکانس های بازی شما احساس بدی را در خود حس می کنید، این ناشی از هنر سازندگان بازی می باشد بهتر است تعصب را کنار گذاشته و از یک اثر هنری زیبا لذت ببرید.