معرفی و بررسی سریال Watchmen ؛ شبکه تلویزیونی HBO به تازگی شروع به پخش سریال جدید و تماشایی واچمن ، Watchmen (به فارسی نگهبانان) کرده است و از سوی منتقدان و بینندگان مورد تقدیر و تمجید قرار گرفته است. در این مقاله از بخش فیلم و بازی ماگرتا به نقد و بررسی و معرفی سریال واچمن ، Watchmen می پردازیم. در ادامه با ماگرتا همراه باشید.
سریال Watchmen یا در فارسی «نگهبانان» سریالی در ژانر ابرقهرمانی است. این سریال با الهام از کتاب مصوری به همین نام نوشته آلن مور (Alan Moore) و دیو گیبونز (Dave Gibbons) ساخته شده است. سازنده این سریال دیمون لیندلوف (Damon Lindelof) تهیهکننده و فیلنامهنویس آمریکایی است.
[su_box title=”مطالب مرتبط“]بهترین سریال های خارجی تاریخ از دید بینندگان [ طبق رای در IMDB ]
معرفی بهترین سریال های خارجی 2019 [ 25 سریال برتر جهان ]
معرفی و بررسی سریال دیدن ، See – جدیدترین سریال اپل TV+
معرفی و بررسی سریال پیکی بلایندرز – Peaky Blinders
نقد و بررسی فیلم Joker ، جوکر – تماشایی و متحیر کننده !
نقد و بررسی فیلم Ford v Ferrari – فورد در برابر فراری + نمرات منتقدان
مروری بر فیلم سینمایی واچمن – Watchmen
نگهبانان یا واچمِن یکی از بهترین کمیک های تاریخ وهمچنین یکی از بزرگترین وپرفروشترین ها آثار این صنعت نیز میباشد. الن مور بارها به خاطر Watchmen مورد تقدیر قرار گرقته است. تا حدی این موفقیت ادامه داشت که این اثر که زیاد به رمان شباهتی ندارد، در لیست 100 رمان برتر تاریخ از نگاه مجله تایم در سال 2005 قرار گرفت و تنها اثر کمیک این لیست نیز بود. شاید فضای واقعی تر و کم اغراق تر داستان پیرامون این کمیک باعث موفقیت آن شده است .
واچمن یک سری 12 قسمتی میباشد و در زمانی که همه کتابچه مصورها پیرامون اتفاقات غیر طبیعی بودن، ظهور کرد و به سرعت در بین علاقه مندان به این صنعت محبوب شد و اکثر کسانی که به مطالعه آن مشغول میشدند آن را برای سنین پایین غیر قابل فهم و کمی سخت تصور میکردند.
اما قبل از ساخت سریال این داستان کامیک بوکی ، در سال 2009 فیلم سینمایی Watchmen ساخته شد که بازخوردهای مختلفی از سوی مردم و منتقدین داشت ، اما فیلم Watchmen تا چه حد موفق بود؟
فیلم نگهبانان با بازخوردهای مختلفی رو به رو شد بعضی آن را بهترین فیلم ساخته شده از روی کمیک میدانستند ولی بعضی آن را یک اثر ضعیف تلقی میکردن که نیازی به توجه ندارد، فیلم Watchmen که توسط زک اسنایدر کارگردانی شد که به ساختن فیلم های ابرقهرمانی در سینمای جهان شناخته میشود ولی این کارگردان همواره در ساختن فیلم موفق نبوده است و با ساختن فیلم های 300 جزء منفورترین کارگردان های هالیوودی در ایران میباشد، زک در فیلم نگهبانان گیشه را نیز باخت تا او بک کارگران معمولی قلمداد شود او با بودجه 130 میلیون دلاری توانست فقط 186 میلیون دلار فروش داشته باشد که در برابر فیلم های ابرقهرمانی خیلی ضعیف میباشد.
گفتنی است که فیلم Watchmen در سال 2009 اکران شد و بازیگران آن میتوان به مالین اکرمان، بیلی کروداپ، متیو گود، کارلا گوجینو، جکی ارل هیلی، جفری دین مورگان و پاتریک ویلسون اشاره کرد.
داستان سریال واچمن – Watchmen
کتاب مصور «نگهبانان» از سال ۱۹۸۶، یک ساختارشکنی اساسی در مفهوم قهرمانی ایجاد کرد؛ این داستان که محصول دهه هشتاد میلادی است، عنوان خود را از جمله شاعرانه معروف جوونال (چه کسی نگهبانان را زیر نظر دارد؟) اقتباس کرده است. سریال «نگهبانان» شبکه HBO، به خوبی دوران خود را منعکس میکند؛ این داستان، وحشت حاکم بر دوران ریگان را وارد روایتی میکند که قهرمانی را زیادی جدی میگیرد و در مورد همهچیز، از جنگ سرد گرفته تا مسابقه تجهیزات هستهای نظر میدهد.
این مجموعه، جهانی از قهرمانان، افراد شرور و ضدقهرمانان جدید را ایجاد کرد که شامل شخصیتهایی بهیادماندنی مثل رورشاخ، آزیمندیس، سیلک اسپکتر و کمدین بود. برای تماشای سریال «نگهبانان» شبکه HBO ، شناختن این جهان میتواند مفید واقع شود، اما ضروری نیست. البته اگر بتوانید خود کتابهای مصور را بخوانید، خیلی بهتر است.
ماجراهای این سریال، مربوط به ۳۵ سال بعد از پایان کتاب مصور است اما به کتاب مصور اشاراتی میکند و چند شخصیت از داستان کتاب هم در آن حضور دارند؛ البته چند شخصیت کلیدی جدید هم معرفی میشوند. شخصیت اصلی سریال، آنجلا آبار (با بازی رجینا کینگ) است، یک افسر پلیس در تولسا که شخصیتی پنهان به نام خواهر نایت هم دارد.
بازیگران سریال واچمن – Watchmen
رجینا کینگ (Regina King): در سریال نگهبانان، رجینا کینگ در نقش آنجلا آبر بازی میکند. آنجلا کارآگاه سابق اداره پلیس تالسا و مادر سه فرزند است. نیروهای پلیس باید ماسکهایی بزنند تا از خودشان در مقابل هجوم متعصبان دفاع کنند. اما آبر باید از کودکانش هم مراقبت کند. شبها آنجلا لباس مبدل میپوشد و با لقب سیستر نایت (Sister Night) و سلاحهای ابرقهرمانیاش به مبارزه میپردازد.
جرمی آیرنز (Jeremy Irons): در نقش رهبر سالخورده و متکبر خانه اربابی بریتانیایی بازی می کند. Adrian Alexander Veidt/Ozymandias نابغهای میلیاردر است.
دان جانسون (Don Johnson): او در نقش جود کراوفورد (Judd Crawford) بازی میکند.
جین اسمارت (Jean Smart): او در نقش مأمور افبیآی، لوری بلیک (Laurie Blake) بازی میکند. آیا او به Comedian مربوط میشود؟ جفری دین مورگان (Jeffrey Dean Morgan) که اکنون در نقش نگان واکینگددیها بازی میکند، در فیلم Watchmen که در سال 2009 ساخته شد، نقش ادوارد بلیک (Edward Blake) را بر عهده داشت. او برای دولت امریکا کار میکرد و متخصص عملیات سیاه بود. وی توسط اوزیماندیاس (Ozymandias) کشته شد!
تیم بلیک نلسون (Tim Blake Nelson): در نقش کارآگاه Looking Glass بازی می کند.
لوئیس گوست، جونیور (Louis Gossett Jr): در نقش ویل ریوز (Will Reeves) به ایفای نقش می پردازد.
یحیی عبدالمتین دوم (Yahya Abdul-Mateen II): یحیی اخیرا در Black Mirror و Aquaman بازی کرده است. او در این سریال نقش کال ابر (Cal Abar) را بازی می کند و قطعا ارتباطی با شخصیت کینگ خواهد داشت.
تام میسن (Tom Mison): در نقش دکتر فیلیپ به ایفای نقش و بازی می پردازد.
فرانسیس فیشر (Frances Fisher): در نقش جین کراوفورد (Jane Crawford) بازی می کند.
سارا ویکرز (Sara Vickers): در نقش خانم کروکشنکس ( Crookshanks) بازی می کند.
هانگ چائو (Hong Chau): در نقش بانو تریو، یک تریلیونر مرموز به ایفای نقش می پردازد.
سایر بازیگران: اندرو هوارد (Andrew Howard)، جیکوب مینگ-ترنت (Jacob Ming-Trent)، دیلان شومبینگ (Dylan Schombing) و جیمز ولک (James Wolk).
نقد و بررسی و معرفی سریال واچمن – Watchmen
سریال Watchmen «واچمن» ساخته دیمون لیندلوف (Damon Lindelof) از همان ابتدا مشخص میکند حرفهای مهمی برای گفتن دارد. روش جالبی برای فضاسازی که پیرامون وقایع رمان گرافیکی روایت میشود، و اگرچه شاید طرفداران سرسخت کامیک بوکی از آن راضی نباشند، بروزرسانی مهم و ادای احترامی به کامیکهای Watchmen است که بودجه زیاد شبکههای کابلی را با داستانی فلسفی، نقشآفرینی قابل تحسین و پیشرفتهای تکنیکی درجه یک ترکیب کرده است. سریال برای رسیدن به هدفش زمان زیادی را تلف نمیکند.
Watchmen داستان متفاوتش از نظر تاریخی را در میان یک اتفاق وحشتناک واقعی آغاز میکند. در سال ۱۹۲۱، طی ۱۸ ساعت هزاران سفیدپوست اهل اکلاهاما منطقه گرینوود که آفریقایی آمریکاییها در آن سکونت داشتند را به توپ بستند. هزاران خانه، موسسه و مرکز اجتماعی در حملهای نابود شدند که جان ۳۰۰ شهروند سیاهپوست را گرفت. این یکی از بدترین اعمال بیرحمانه و نژادپرستانه در تاریخ آمریکاست. البته این تاریخ برای بسیاری از آمریکاییها هم ناشناخته بود، تا اینکه سال ۲۰۰۰ وزارت آموزش و پرورش آن را به عنوان بخشی از درسهای تاریخ مدارس اجباری کرد.
دقیقا به همین دلیل است که لیندلوف و تیم نویسندگان تصمیم گرفتند Watchmen را با رها کردن مخاطبان در این واقعه وحشتناک شروع کنند – لحظهای کاملا فراموش شده در تاریخ آمریکا که قدرتمندان آن را از خاطر همگان پاک کرده و آمریکا را روی خون مردم بیگناه بنا کرده بودند. Watchmen از همین واقعیت داستان فوقالعاده خودش را آغاز میکند، که تمایل دارد دیدگاه مخاطبان را نسبت به ابرقهرمانان، جامعه و سیستم اعتقادی تغییر دهد؛ این سریال علاوه بر اینکه درباره یک پلیس ماسکدار است که مجرمان را شدیدا کتک میزند، درباره این است که چطور اطلاعات نادرست، میهنپرستی و جامعه را مسموم و آلوده میکند.
در آغاز این سریال، که بدون هیچ ترس و واهمهای به سراغ مشکلات نژادپرستی در آمریکا میرود، متوجه میشویم که پلیسها مجبور شدهاند تبدیل به قهرمانان نقابپوش شوند؛ چراکه این مردان و زنان قانون، بهصورت مداوم توسط یک گروه تروریستی به نام «سوارهنظام هفتم» مورد هدف قرار میگیرند و کشته میشوند.
اعضای سوارهنظام هفتم، نقاب رورشاخ میپوشند و ظاهرا به دنبال هرجومرج هستند. نیروی پلیس و فرهنگ ابرقهرمانی با هم ادغام شدهاند، بنابراین افرادی با قدرتهای خاص مثل دروغسنج انسانی (با بازی تیم بلیک نلسون) با مقاماتی مانند رییس پلیس شهر تولسا (با بازی دان جانسون) همکاری کنند. اما حتی در این شرایط هم نیروهای پارتیزانی، غیرقانونی محسوب میشوند.
وقتی یک سریال با شلیک یک سفیدپوست به یک افسر پلیس سیاهپوست آغاز شود، به ما اعلام میکند که قرار نیست با یک مجموعه ابرقهرمانی عادی مواجه شویم. سریال «نگهبانان» شبکه HBO و مخصوصا قسمت اول آن، در استفاده از تصویرهای جنجالی خیلی بیباکانه عمل میکند اما اینطور نیست که موضوعی مجادلهآمیز باشد. انتظار میرود که این بخش ابتدایی، موضوع داغ بحثها شود اما بهتر است کمی صبور باشیم.
لیندلوف و نویسندگانش توانایی شگفتانگیزی در واژگون ساختن انتظارات بینندگان از روایت دارند. این سریال بهگونهای است که نمیتوان اتفاقات بعدی آن را پیشبینی کرد اما همیشه بابت اینکه چطور بیننده را با خود همراه کند با اطمینان گام برمیدارد. با در نظر گرفتن این که سریال چطور طراحی میشود و لیندلوف و تیمش چطور اجزاء مختلف را در کنار هم قرار میدهند تا سپس به یکچیز مشخص برسند، میتوان مطمئن بود که بینندگان، مشتاق دیدن دوباره این سریال خواهند بود.
جهان سریال جایی است که در آن نژادپرستی کماکان به شکل وحشتناکی وجود دارد و هر از گاهی گروههایی علیه سیاهان سراسر جهان قیام میکنند. سوارهنظام هفتم نام اصلی راس این گروههای معترض است که بنا به دلایلی نامعلوم، رورشاک (قهرمان کشته شده و کاراکتر اصلی کمیک بوک واچمن) را رهبر خود میدانند.
این اولین ضربه سرسختانهای است که لیندلوف به هواداران سریال میزند و آدم بدهای داستانش را پیروان قهرمان سابق کمیکبوک واچمن معرفی میکند. این مثل این میماند که در فیلم جدید بتمن، قاتلین و مزدوران شهر همگی پیرو بتمن باشند. مشخص نیست که چرا رورشاک تبدیل به بتی برای این گروهک تندرو و قاتل شده و چرا لیندلوف فکر کرده که اگر جهان قصه اصلی کمیک بوک ادامه مییافت، رورشاک تبدیل به چنین بتی میشد.
در جهان سریال، پلیسها به صورت خود نقاب میزنند تا توسط گروهکهای تندرو شناسایی نشوند و خانوادههایشان مورد تهدید قرار نگیرند. داستان سریال در اکلاهاما میگذرد و در طی قسمت اول، رییس پلیس (کلانتر) این شهر توسط عدهای مرموز به دار آویخته میشود. ماجرا اینطور ادامه پیدا میکند که پلیس شهر میخواهد قاتل کلانتر را پیدا کند ولی این تنها داستان اصلی سریال نیست.
خوشبختانه سریال داستانکهای متعددی دنبال میکند و قصد گره زدن آنها به یکدیگر را دارد که البته اصلیترین آن (لااقل در حال حاضر) به همین مساله نژادپرستی برمیگردد؛ مسالهای که متاسفانه اگر به آن خرده بگیریم خودمان هم دچار اتهام نژادپرستی میشویم! اما واقعیت اینجاست که سریال در قسمت نخست، آنچنان روی این موضوع مانور میدهد و از فضای اصلی کمیکبوکها دور میشود که اعتراض هر هوادارای را کاملا توجیهپذیر میکند.
در این بین نباید فراموش کرد که قسمت اول و اساسا تمامی اپیزودهای پخش شده تاکنون سریال، از حیث فنی در جایگاهی بالا قرار دارند و این پروپاگاندا به زیباترین شکل ممکن از لحاظ بصری و فنی به نمایش گذاشته شده است. تدوین درست و به موقع و فیلمبرداری هنرمندانه در کنار طراحی لباس و صحنه بینظیر سریال هوش از سر هر بینندهای میبرد. بازیگران به درستی انتخاب شدهاند و کار خود را بینقص انجام میدهند.
با این وجود با اینکه اکثر کاراکترهای موجود در داستان شخصیتهای جدیدی نسبت به کمیکبوک هستند ولی به علت وابستگی ضمنی آنها به قصه اصلی، درک کردن آنها کار هرکسی نیست و بینندههای ناآشنا و تازهوارد با جهان کمیکبوک کمی گیج میشوند. لیندلوف سعی کرده سریالی بسازد که مخاطبین آن همه باشند و نه صرفا طرفداران کمیک بوک اما در این راه نتوانسته آنچنان موفقیت آمیز عمل کند. اشارات ریز و درشتی که به قصه اصلی میشود هر بینندهای، وارد و ناوارد به قصه اصلی، را مجاب میکند تا سرکی به کمیک بوکها بکشد و این وابستگی سریال به کمیک بوک از جمله مسائلی است که در قسمت نمرات منفی آن قرار میگیرد.
در مرکز داستان رجینا کینگ (Regina King) در نقش آنجلا ابار همان پلیس ماسکدار و بزن بهادر قرار دارد، که همچنین همسر و مادری مهربان و یکی از بازماندگان حمله تروریستی آن گروه افراطی به ماموران پلیس است. واقعا نمیتوان به اندازه کافی کینگ را در این نقش تحسین کرد، نقشی که قابلیت خارقالعاده او برای ابراز اعماق تجربیات انسانی را به ظریفترین شکل به نمایش میگذارد. هیچکس سرسختی و اراده پولادین را بهتر از او به نمایش نمیگذارد در حالی که طیف گستردهای از احساسات انسانی را هم ابراز میکند.
در کنار او هم شخصیتهای جذاب دیگری حضور دارند. تیم بلیک نلسون (Tim Blake Nelson) در نقش همکار آنجلا و دروغسنج انسانی ملقب به آینه، دان جانسون (Don Johnson) در نقش رئیس پلیس تولسا و لوئیس گاست جونیور (Louis Gosset Jr) در نقش شخصیت مرموزی که زندگی آنجلا را تهدید میکند همگی میدرخشند. هر شخصیتی به اندازه کافی زمان برای درخشیدن دارد و هر اپیزود جزئیات جدیدی از ارتباط بین آنها آشکار میکند که داستان را غنی و روشن میکند.
در واقع Watchmen آنقدر متراکم و آهسته است که به نظر میآید کمی طول بکشد تا به جایی که میخواهد برسد. سریال با یک پایلوت اکشن و محکم آغاز میشود، اما سپس ریتمش کند شده و ظرافت شخصیتها و دنیایش را بررسی میکند. اما این یکی از نقاط قوت سریال است. Watchmen مثل کامیکی که از روی آن ساخته شده، مقیاس جاهطلبی خودش را خیلی آهسته آشکار میکند، و اگرچه بخش میانی داستان کمی سنگین میشود، اما هر اپیزود موضوعات و داستان لیندلوف را بیشتر توضیح میدهد. شش اپیزودی که در اختیار منتقدان قرار گرفته مثل یک آزمایش چشم موثر به نظر میآیند، جایی که عبارات خیلی آرام از مبهم به شفاف تغییر شکل میدهند.
موسیقی این سریال را بهگونهای نوشتهاند که یکی از بهترین موسیقیهای تاریخ تلویزیون محسوب میشود. این موسیقی، پیشران و فریبنده است و سریال را از همه جهت تقویت میکند. در بین باقی عوامل این سریال هم نمیتوان حتی یک مورد ضعیف پیدا کرد. تاکنون دیگر میدانیم که رجینا کینگ تقریبا از عهده هر کاری برمیآید و در کنار او میتوانیم شاهد بهترین کار تیم بلیک نلسون بعد از سالها و بازی فوقالعاده جین اسمارت و جرمی آیرونز باشیم.
در کنار اجرای حرفهای بازیگران، سریال «نگهبانان» شبکه HBO قدرتی انباشته دارد که از تمام جنبههای تولیدش نشات میگیرد: هر صحنه بهتنهایی حرفی برای گفتن دارد، اما این حس و حال و لحن کلی داستان است که تمام آنها را در کنار هم قرار میدهد.
کتاب مصور «نگهبانان» هم چنین خاصیتی داشت و خواننده را محو دنیایی میکرد که در قسمت از آن ساخته، کامل و غنیتر میشد. از آن مجموعه، اغلب بهعنوان مجموعه متحول کننده این عرصه یاد میشد و این سریال هم میتواند سرنوشت مشابهی داشته باشد و شاید هم پا را حتی از کتابهای مصور فراتر بگذارد و به اثری برجستهتر تبدیل شود.
سریال واچمن اپیزود به اپیزود بهتر پیش میرود و با نزدیکتر کردن لایههای کمیک بوک به قصه اصلی سریال، محتوای بهتری پیدا میکند تا به شعارهای کلیشهای این روزهای هالیوود دامن بزند. مفاهیم مطرح شده در واچمن در اپیزودهای دوم و سوم مفاهیمی فلسفیتر و عمیقتری هستند و بیشتر به هسته اصلی قصه آلن مور نزدیک میشوند.
خداوندگاری که زمین را رها کرده، انسانهایی که درگیر خشونت خود هستند، فساد در سیستم و… برخی از مسائل جذاب مطرح شده در قسمتهای اخیر هستند. ماجرای سواره نظام هفتم و گروهکهای نژادپرستی که بتشان رورشاک است، بیشترین چیزی است که میتواند هواداران کمیک را عصبانی کند و این عصبانیت همانطور که بارها به آن پرداختم، کاملا منطقی است. باید دید که تیم سازنده برای توجیه این اقدام خود در آینده چه برنامهای در چنته دارند و ماجرای این گروهک را چطور میتوانند در این جهان جنون آمیز ختم به خیر کنند.
در واقع میتوان گفت سازندگان سریال در ساخت واچمن ریسکهایی محتمل شدهاند و با قسمتهای آغازین به هیچوجه مخاطبین هوادار را نشانه نگرفتند، بلکه به جمع آوری و جذب دیگر مخاطبین تماشاگر تلاش کردند و سپس با یک چرخش نرم، به سراغ هواداران رفتهاند و آنها را نیز وارد بازی کردند. این سیاست شاید درست جواب بدهد و شاید خیر و تنها زمان موفقیت یا عدم موفقیت آن را مشخص میکند.
نظر شما دوستان ماگرتایی درباره سریال Watchmen چیست؟ آیا این این سریال را تماشا کردهاید؟ نظرات خود را در بخش دیدگاه با ما و دوستان دیگر به اشتراک بگذارید.