تکست و متن آهنگ های آلبوم بی نام از محسن چاوشی به همراه لینک دانلود – Lyrics Music Mohsen Chavoshi Album Bi Nam
در ادامه برای تماشای تیزر و دانلود و خواندن متن ترانه اهنگ زیبا و شنیدنی آهنگ های آلبوم بی نام محسن چاوشی ، با ماگرتا همراه باشید.
تیزر آلبوم بی نام از محسن چاوشی
آهنگساز: محسن چاوشی
تنظیم کننده: محسن چاوشی
ترانه سرا: اشعار سعدی ، مولوی ، فصیحالزمان شیرازی و وحشی بافقی
تهیه کننده: هادی حسینی
سبک: پاپ
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۸ [/su_box]
دانلود قانونی آلبوم بی نام محسن چاوشی
برای دانلود و دریافت آلبوم جدید بی نام از محسن چاوشی با بالاترین کیفیت بر روی لینک زیر کلیک کنید.
فهرست آهنگهای آلبوم بی نام محسن چاوشی
شماره | نام | سراینده |
۱. | قند منی | مولانا |
۲. | گنجشک پرید | سعدی |
۳. | بر سلطان | مولانا |
۴. | چنگ | فصیحالزمان شیرازی (رضوانی) |
۵. | قمار باز | مولانا |
۶. | عقل و خرد | مولانا |
۷. | زاهد | مولانا |
۸. | بازآمدم | مولانا |
۹. | من ندانستم | سعدی، وحشی بافقی |
۱۰. | قوم به حج رفته | مولانا |
۱۱. | راز | سعدی |
متن آهنگ های آلبوم بی نام محسن چاوشی
متن آهنگ قند منی محسن چاوشی
جان منی جان منی جان من
آن منی آن منی آن من
شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من
قند منی…
نور منی باش در این چشم من
چشم من و چشمه حیوان من
گل چو تو را دید به سوسن بگفت
سرو من آمد به گلستان من
قند منی…
از دو پراکنده تو چونی بگو
زلف تو حال پریشان من
ای رسن زلف تو پابند من
چاه زنخدان تو زندان من
دست فشان مست کجا میروی
پیش من آ ای گل خندان من
قند منی…
ای رسن زلف تو پابند من
چاه زنخدان تو زندان من
جان منی جان منی جان من
آن منی آن منی آن من
شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من
متن آهنگ گنجشک پریده محسن چاوشی
ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
بس در طلبت کوشش بیفایده کردیم.
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
میلت به چه ماند ، به خرامیدن طاووس
غمزه ات به نگه کردن آهوی رمیده
مشتاقِ توام ، با همه جوری و جفایی
محبوبِ منی با همه جُرمی و خطایی
من خود به چه اَرزم ، که تمنای تو ورزم
در حضرت سلطان که بَرَد نام گدایی
خود کُشته یِ ابروی توام من به حقیقت
گر کشتنی ام باز بفرمای به ابروی
بر یادِ بناگوش تو بر باد دهم جان
تا باد مگر پیشِ تو بر خاک نهد روی
بس در طَلبَت کوشش بی فایده کردیم
چون طفلِ دوان در پیِ گنجشک پریده
میلت به چه ماند ، به خرامیدن طاووس
غمزه ات به نگه کردن آهوی رمیده
متن آهنگ بر سلطان محسن چاوشی
تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
خوش شدهام خوش شدهام پاره آتش شدهام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
چرخ بُود جای شرف خاک بود جای تَلف
باز رَهَم زین دو خطر چون برِ سلطان برسم
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دلِ کفر آمده ام تا که به ایمان برسم
آن شهِ موزونِ جهان عاشقِ موزون طلبد
شد رخِ من سکه یِ زر تا که به میزان برسم
رحمتِ حق آب بُود جز که به پستی نرود
خاکی و مرحوم شوم تا برِ رحمان برسم
هیچ طبیبی ندهد بی مرضی حَب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
رحمتِ حق آب بُود جز که به پستی نرود
خاکی و مرحوم شوم تا برِ رحمان برسم
هیچ طبیبی ندهد بی مرضی حَب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
تیز دَوَم تیز دَوَم نیست شَوم نیست شَوم
خوش شده ام خوش شده ام چون برِ سلطان برسم
تیز دَوَم تیز دَوَم نیست شَوم نیست شَوم
خاک شَوم خاک شَوم تا زِ تو سرسبز شوم
چرخ بُود جای شرف چون برِ سلطان برسم
چون برِ سلطان برسم چون برِ سلطان برسم
متن آهنگ های آلبوم بی نام محسن چاوشی
متن آهنگ چنگ محسن چاوشی
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟!
به کسى جمال خود را ننمودهیى و بینم
همه جا به هر زبانى، بود از تو گفتوگویى!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى!
به ره تو بس که نالم، زغم تو بس که مویم
شدهام زناله، نالى، شدهام زمویه، مویى
همه خوش دل اینکه مطرب بزند به تار چنگى
من از آن خوشم که چنگى بزنم به تار مویى!
بنموده تیره روزم ستمِ سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم صنمِ سپید رویی
چه شود که راهِ یابد سویِ آب تشنه کامی
چه شود که کام جوید زِ لبِ تو کامجویی
شود این که از ترحم ، دَمی ای سحابِ رحمت
من خشک لب هم آخر ز تو تَر کنم گلویی
زِ تو تَر کنم گلویی
بشکست اگر دلِ من به فدای چشم مستت
سر خُمِّ مِی سلامت شکَند اگر سبویی
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
همه خوش دل اینکه مطرب بزند به تار چنگی
من از آن خوشم که چنگی بزنم به تارِ مویی
بنموده تیره روزم ستمِ سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم صنمِ سپید رویی
متن آهنگ قمار باز محسن چاوشی
همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
همه غوطهها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوسِ قمار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوسِ قمار دیگر
تو به مرگ و زندگانی هِله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او به یارِ دیگر
تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا بنگر کنارِ دیگر
همه نقدها شمردی به وکیل درسپردی
بشِنو از این محاسب عدد و شمارِ دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوسِ قمار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوسِ قمار دیگر
متن آهنگ عقل و خرد محسن چاوشی
تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشتِ من آب به این و آن دهی
جان منی و یارِ من دولتِ پایدارِ من
باغ من و بهارِ من باغ مرا خزان دهی
یا جهتِ ستیزِ من یا جهت گریزِ من
وقت نبات ریزِ من وعده و امتحان دهی
عود که جود میکند بهرِ تو دود میکند
شیر سجود میکند چون به سگ استخوان دهی
برگذرم ز نُه فلک گر گذری به کویِ من
پای نَهم بر آسمان گر به سرم امان دهی
در دو جهان بِنَنگرَد آنک بدو تو بنگری
خسروِ خُسروان شود گر به گدا تو نان دهی
گَه بکشی گران دهی گه همه رایگان دهی
یک نفسی چنین دهی یک نفسی چُنان دهی
جان منی و یارِ من دولتِ پایدار من
باغِ من و بهارِ من باغ مرا خزان دهی
یا جهت ستیزِ من یا جهتِ گریز من
وقت نبات ریزِ من وعده و امتحان دهی
برگذرم زِ نُه فلک گر گذری به کویِ من
پای نَهم بر آسمان گر به سرم امان دهی
عقل و خرد فقیرِ تو پرورشش زِ شیرِ تو
چون نشود زِ تیر تو آنک بدو کمان دهی
عقل و خرد فقیرِ تو پرورشش زِ شیرِ تو
چون نشود زِ تیر تو آنک بدو کمان دهی
متن آهنگ های آلبوم بی نام محسن چاوشی
متن آهنگ زاهد محسن چاوشی
سخت خوش است چشمِ تو وآن رخ گلفشانِ تو
دوش چه خوردهای دِلا راست بگو به جانِ تو
فتنه گر است نامِ تو پُرشکر است دامِ تو
باطرب است جامِ تو با نمک است نانِ تو
مرده اگر ببیندت فهم کند که سرخوشی
چند نهان کنی که می فاش کند نهانِ تو
بوی کباب میزند از دل پُرفغانِ من
بوی شراب میزند از دم و از فغانِ تو
مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شوم
نیست نشانِ زندگی تا نرسد نشانِ تو
زاهدِ کشوری بدم صاحبِ منبری بدم
کرد قضا دلِ مرا عاشق و کف زنانِ تو
مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شوم
نیست نشانِ زندگی تا نرسد نشانِ تو
زاهدِ کشوری بدم صاحبِ منبری بدم
کرد قضا دلِ مرا عاشق و کف زنان تو
صبر پرید از دلم عقل گریخت از سرم
تا به کجا کشد مرا مستی بی امانِ تو
شیر سیاه عشقِ تو میکَنَد استخوانِ من
نی تو ضمانِ من بدی پس چه شد این ضمانِ تو
از می این جهانیان حقِ خدا نخوردهام
سخت خراب میشوم خائفم از گمانِ تو
هر نفسی بگوییَم عقل تو کو چه شد تو را
عقل نماند بنده را در غم و امتحانِ تو
مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شوم
نیست نشانِ زندگی تا نرسد نشانِ تو
زاهد کشوری بدم صاحبِ منبری بدم
کرد قضا دل مرا عاشق و کف زنانِ تو
متن آهنگ باز آمدم محسن چاوشی
بازآمدم بازآمدم، از پیشِ آن یار آمدم
در من نِگر در من نِگر ، بهرِ تو غمخوار آمدم
شاد آمدم شاد آمدم ، از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد، تا من به گفتار آمدم
آنجا رَوم ، آنجا رَوم ، بالا بُدَم ، بالا روم
بازم رَهان بازم رَهان، کاین جا به زِنهار آمدم
من مرغ لاهوتی بُدم ، دیدی که ناسوتی شدم
دامَش ندیدم ناگهان ، دَر وی گرفتار آمدم
من نورِ پاکم ای پسر ، نه مشتِ خاکم مختصر
آخِر صدف من نیستم ، من درّ شَهوار آمدم
ما را به چشم سَر مَبین ، ما را به چشم سِر ببین
آنجا بیا ما را ببین ، کین جا سبک بار آمدم
از چار مادر برترم ، وز هفت آبا نیز هم
من گوهر کانی بُدَم ، کاین جا به دیدار آمدم
یارم به بازار آمدست ، چالاک و هُشیار آمدست
ور نه به بازارم چه کار ، وی را طلبکار آمدم
متن آهنگ من ندانستم چاوشی
من ندانستم از اول که تو بیمهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب
روز صحرا و سماع است ، و لبِ جوی و تماشا
در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی
گفته بودم چو بیایی ، غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل ، برود چون تو بیایی
ای که گفتی مرو اندر پیِ خوبانِ زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن
تا به همسایه نگویند ، که تو در خانه یِ مایی
دوستان عیب کنندم ، که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن ، که چنین خوب چرایی؟
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهل است تحمل نکنم بارِ جدایی
زِ کمال ناتوانی به لب آمده است جانم
به طبیب من که گوید که چه زار و ناتوانم
به گُمان این فکندم ، تن ناتوان به کویت
که سگِ تو بر سر آید به امید استخوانم
متن آهنگ قوم به حج رفته محسن چاوشی
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بیصورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
ای قومِ به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همینجاست بیایید بیایید
ای قومِ به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همینجاست بیایید بیایید
آن خانه لطیف است نشانهاش بگفتید
از خواجهی آن خانه نشانی بنمایید
یک دستهی گل کو اگر آن باغ بدیدید
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنجِ شما گنجِ شما باد
افسوس که بر گنجِ شما پرده شمایید
با این همه آن رنجِ شما گنجِ شما باد
افسوس که بر گنجِ شما پرده شمایید
ای قومِ به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همینجاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
متن آهنگ راز محسن چاوشی
دلم تا عشق باز آمد در او جز غم نمیبینم
دلی بیغم کجا جویم که در عالم نمیبینم
دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمیآید
دمم با جان برآید، چون که یک همدم نمیبینم
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز، چون محرم نمیبینم
قناعت میکنم با درد، چون درمان نمییابم
تحمل میکنم با زخم، چون مرهم نمیبینم
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم دل خرم نمیبینم
نم چشم آبروی من ببرد از بس که میگریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمیبینم