جشن شکوفهها، آغازین فصل نو شدن و شکفتن است؛ فصل ورود به دنیای رنگارنگ دانش و مدرسه. این جشن، صرفاً یک مراسم نیست، بلکه آغازی است بر سفری طولانی و پر از کشف و تجربه. مجری این جشن، نقشی کلیدی در ایجاد فضایی شاداب و مفرح برای دانشآموزان کلاس اولی دارد.
او با کلام شیرین و جذاب خود، میتواند خاطرهای شیرین و ماندگار در ذهن کودکان ثبت کند. در این مقاله از بخش تکست ماگرتا، به بررسی اهمیت نقش مجری در جشن شکوفهها، ویژگیهای یک مجری موفق و همچنین ارائه نمونههایی از متنهای جذاب برای این مراسم خواهیم پرداخت.
بهترین متن مجری گری جشن شکوفه ها
مهر، سرآغاز فصل علم آموزی است؛ علم چگونه آموختن!
در مهر، تلاش و ممارست و تفکر گرد هم می آیند تا علم را بیافرینند.
اول مهر، روز بازگشایی درهای قصر علم به روی جانهای مشتاق است.
مهر، شاهراهی است که به دروازه های علم منتهی می شود.مهر، یک فرصت است؛ فرصت قدم نهادن در جاده پرپیچ و خمِ علم.
مهر، نقطه آغاز ماراتن علم آموزی است.
مهر، عرصه شکوفایی علم آموزی است.
سرچشمه های علم، در مهر، نهفته اند.
مهر، تداعی گر تلاش و پویایی در راه کسب علم است.
مهر، را با مهر، برای کسب آداب علم آموزی بیاغازیم.
جشن شکوفه ها برای فرزندان شما که می خواهند به کلاس اول دبستان وارد شوند برگزار می شود و این جشن در روز سی و یکم شهریور ماه برای این عزیزان تدارک دیده می شود تا با اوضاع و شرایط جدید زندگی شان آشنایی پیدا کنند و با مدرسه دوست شوند. متن تبریک جشن شکوفه ها به مناسبت فرا رسیدن نخستین روز ماه مهر را در این بخش خواهید خواند و اگر تمایل دارید متن مجری گری جشن شکوفه ها در سر صف بخوانید با ما همراه باشید.
سلام به همه بچههای گل و اولیا محترم! امروز روز خیلی خیلی خاصی است. روزی که همه منتظرش بودیم. روزی که شما، گلهای کوچک باغ علم و دانش، به مدرسه میآیید تا سال تحصیلی جدید را شروع کنید.
چه حس خوبی دارد وقتی میبینیم این همه بچهی باهوش و پرانرژی دور هم جمع شدهاند. امروز میخواهیم جشن بگیریم، جشن شکوفههای کوچولوی ما!
[نام بازی یا فعالیت]
مهری که به «مهر» داریم، از آن جهت است که یک «آغاز» است.
«مهر»، شروعی دوباره است تا آگاهی های بیشتری کسب کنیم، و با دانش و بینش بیشتری مجهز شویم و «راه» را
بهتر بشناسیم.
«مهر»، فرصتی است تا در سال جدید دانش آموزی خود، همراهانی مصمم تر، همفکرانی تازه تر، اندیشه هایی متعالی تر و شناختی عمیق تر از دین و دنیا کسب کنیم.
مِهر، موسم پاشیدن بذر «علم» و «عاطفه» در مزرعه ی اندیشه ها و دل هاست.
مهرماه، بهار کسب و دانش و تجربه اندوزی است.
«کلاس»، گلخانه ی معطر باغ زندگی است.«درس»، سیراب کننده ی جان عطشناک دانش آموز و دانشجوست و «زنگ مدرسه»، ترنّم گوش نواز و دلنشین «آموختن» است.
اکنون که در آغاز سال تحصیلی هستیم، برای سال، برنامه ریزی داشته باشیم.
تا « پایان » را نتیجه ی پربار این « آغاز » سازیم و « خاتمه » را به زیبایی « شروع » قرار دهیم.
پس… ما هم آغازگر « راه نو » باشیم.
سلام به همه دانشآموزان عزیز و اولیای گرامی! امروز روز بزرگی است. روزی که شما، آیندهسازان کشورمان، قدم به دنیای بزرگتر و هیجانانگیزتر دانش و یادگیری میگذارید.
مدرسه فقط جایی برای درس خواندن نیست، بلکه جایی است برای دوستیابی، یادگیری مهارتهای جدید و رشد کردن. امیدواریم سال تحصیلی پر از موفقیت و شادی برای همه شما باشد.
[نام سخنران یا مهمان ویژه]
پاییز می رسد از راه و ماه که در نهایت مهربانی است؛ و خیابان های شلوغ که هفت سالگی بچّه ها را به مدرسه ها می برند؛ هفت ساله هایی که بلوغشان را پشت نیمکت ها می نشانند.
و کوچه های تا دیروز خاموش، که از هیاهویی خوش سرمست اند.
ماه مهر، ماه مهربانی آمده است.
بچّه ها، دست در دست پدر یا مادر، با کیف های رنگارنگ، با روپوش های همرنگ و….دریچه ای به وسعت هستی، به بی نهایت مجهولات، اوّلِ دانش، «می روند تا پشت دانایی اردو بزنند» از نردبان شعور بالا بروند، با الفبای دانش.
سرکشیدن جرعه ای از علم و تا همیشه در طلب بودن. پاییز می رسد از راه…
حس می کنی که چقدر این صدا را دوست داری؛ صدای زنگ مدرسه را می گویم. مدرسه ها در هیاهوی دانش آموزان گم می شود. کلاس اوّلی های بازیگوش.
اولین قدم برای استقلال، برای روی پای خود ایستادن، درست از لحظه ورود به حیاط مدرسه.
دنیایی جدید فرا روی توست؛ خانه دوّم.کلاس بالایی ها، مشتاق دیدار هم، بعد از سه ماه جدایی.
روبوسی هایی که طعم فراق را به وصال پیوند می دهد. بازدید از مدرسه.
باز گچ های رنگی: قرمز، سفید، زرد و باز تخته سبز که همیشه مثل سؤالی بزرگ در ذهن ها باقی می ماند که چرا سیاه؟ چرا تخته سیاه؟
شروع هفت سالگی، از آغاز الفبا ـ الف، ب، پ ـ باز شدن دریچه های ادراک بر گستره عقول کودکانه، ریزش باران اندیشه، رویش جوانه های خلاقیت.
ماه مهر و خیابان های شلوغ که هفت سالگی کودکان را آرام می گیرند از کوچه ها و می نشانند پشت نیمکت های چوبی و این یعنی شروع «دانستن».
متن درباره مجری گری برای جشن شکوفه ها
درها را بگشایید که خورشید «مهر» از روزنه های «دانایی» دمیده است.
درها را بگشایید تا بار دیگر «بابا» برای تشنگان دانایی «آب» بیاورد.
باز کنید درهای باغ دانایی را تا «آن مرد» «در باران» بیاید و با شانه های باران خورده، «بهار علم» را به ارمغان بیاورد و با جام های لبریز از «حس شکفتن» و «به باور رسیدن»، تشنگان را سیراب کند.
امروز، روز علم است؛
روز بازگشایی دروازه های دانش برای جویندگان آن.
پنجره های کلاس را باز کنید تا تخته سیاه، از هوای تازه تلاش ها پر شود.دوباره زندگی در کلاس ها جانی تازه می گیرد.
«گچ»، با «تخته سیاه» آشتی می کند.
نیمکت های خاک خورده دوباره تمیز می شود.
دفترها، از «بابا» و «انار» و «ادیسون» و «معادله» و… پر می شود.
درها را بگشایید، تا شور و شوق پرواز در بال های پرندگان ریخته و صدای دلنشین معلم، در چهار سمت کلاس طنین انداز شود.
«بچه ها! بازگشایی مدارس و نوید تلاشی دوباره را به شما تبریک می گویم»
سلام به همه بچههای مهربون! امروز روز جشن و شادی است. روزی که همه ما دور هم جمع شدیم تا سال تحصیلی جدید را شروع کنیم.
بگذارید با هم یک شعر قشنگ بخونیم:
[شعر در مورد مدرسه و دانشآموزان]
دوباره زنگ ها زده می شود و درها باز می شوند تا دوباره خاطرات هر ساله تکرار شوند.
دوباره بچه ها پشت در جمع می شوند و با باز شدن در به داخل هجوم می برند.
دوباره بوی مشق می آید و بوی خرده پاک کن های بغل دستی ام.
دوباره بوی دعواهای زنگ تفریح بچه ها و هر از گاهی چوب ناظم مدرسه…
دوباره معلم بین نیمکت ها راه می رود، دوباره املا می نویسیم.دوباره معلم ریاضی تخته را پر از اعداد می کند.
دوباره تخته ها را پاک می کنیم.
دوباره انشا می نویسیم که تابستان خود را چگونه گذراندیم.
دوباره بوی مهر آمد، ماه مدرسه.
دوباره یک سال گذشت؛ مثل همان سال ها…
و ما یک سال بزرگ تر شده ایم.
اول مهر، روزی نيست كه مدرسه ها باز می شوند؛ اول مهر روزی ست كه تو تصميم می گيری درِ مدرسه را باز كنی.
يعنی همان روزی كه تصميم می گيری دانش آموز شوی؛ آن وقت می بينی كه خانه مدرسه است، كوچه مدرسه است، شهر مدرسه است، دنيا مدرسه است؛ و هر جا و هر چيز، درسی ست براي آموختن.
روزی كه تو دانش آموز شوی، همه جا مدرسه خواهد شد؛ و از آن روز به بعد ، تمام روزها ،اول مهر است…
سلام به همهی شما عزیزان! امروز روزی خاص و فوقالعاده است، روزی که شکوفههای کوچک ما برای اولین بار وارد دنیای بزرگ مدرسه میشوند. خوشآمد میگیم به همهی بچههای عزیز و خانوادههای محترم که با ما در این لحظههای بینظیر همراه هستند. امیدواریم این آغاز شیرین برای همهی شما خاطرهانگیز و پر از لحظههای شیرین باشد.
متن مجری گری برای بچه های دبستانی
چه زود دیر می شود! در باز شد … برپا! … برجا! درس اول: بابا آب داد، ما سیراب شدیم.
بابا نان داد، ما سیر شدیم… اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند در سبد مهربانی شان… و کوکب خانم چقدر مهمان نواز بود و چقدر همه منتظر آمدن حسنک بودند… کوچه پس کوچه های کودکی را به سرعت طی کردیم و در زندگی گم شدیم.
همه زیبایی ها رنگ باخت …! و در زمانه ای که زمین در حال گرم شدن است قلب هایمان یخ زد! نگاهمان سرد شد و دستانمان خسته… دیگر باران با ترانه نمی بارد!
و ما کودکان دیروز دلتنگ شدیم، زرد شدیم، پژمردیم… و خشک زار زندگیمان تشنه آب شد…
و سال هاست وقتی پشت سرمان را نگاه میکنیم جز ردپایی از خاطرات خوش بچگی نمی یابیم و در ذهنمان جز همهمه زنگ تفریح، طنین صدایی نیست …!
و امروز چقدر دلتنگ آن روزهاییم و هرگز نفهمیدیم چرا برای بزرگ شدن این همه بی تاب بودیم؟
پاییز از راه میرسد، با هوای دلپذیر و بوی خاک نمخورده، و اینبار قدمهای کوچک و پر امید کودکان است که به خیابانهای شلوغ مدرسه جان میبخشد. کودکانی که با چهرههای معصوم و کیفهای رنگارنگ، در کنار والدینشان راهی دنیای نوین میشوند.
مهر، ماهی است که در آن اولین قدمهای دانشآموزان به دنیای آموختن برداشته میشود. صدای زنگ مدرسه که با شور و هیجان در گوش طنینانداز میشود، همان صدای آشنایی است که قلبها را گرم میکند و نوید آغاز فصل جدیدی از یادگیری و دوستیها را میدهد.
اینجا کلاسها، خانه دوم بچهها میشوند و الفبای دانش شروع به شکلگیری میکند؛ همان الفبای سادهای که دروازههای بینهایت را به روی ذهنهای کنجکاو میگشاید.
ماه مهر باز از راه رسیده است، و با خود صدای قدمهای کوچک و دلنشین دانشآموزان را به ارمغان آورده. کودکانی که امروز، با دنیایی از امید و آرزو، پا به مدرسه گذاشتهاند تا سرآغاز سفری طولانی و شیرین در مسیر علم و دانش باشند.
صدای زنگ مدرسه، نویدبخش آغاز سالی پر از موفقیت و شکوفایی است. امروز، خانه دوم بچهها، یعنی مدرسه، درهایش را به رویشان باز میکند تا در سایه مهر و مهربانی معلمان، به دنیای بزرگتری قدم بگذارند.
بیایید در این روز پر از شوق و شور، به کودکانمان بیاموزیم که راه علم و دانش، مسیری است پر از لذت و هیجان. مهر، نه فقط آغاز یک ماه، بلکه سرآغاز رشد و بلوغ فکری است که آیندهای روشن را برایشان رقم خواهد زد.
روز اول مهر، صبح قشنگی دارد.انگار زمین خانه ها سبز شده اند. نونهالان خانواده ها ،شکوفه کرده اند.شکوفه های مهری که بهار را چه بی صبرانه چشم به راه بوده اند .
هم آنها که همه ی دنیاشان یک دست لباس نو و یک کیف و مداد و دفتر است. در این روز، گویی هوا هم خوب تر شده است؛ از بس که باران مهربانی در آسمان مدرسه ها می بارد.
این روز،فرصتی برای یک طلوع جاویدان است. بهانه ای برای نوشتن برسر سطر زندگی. روزی که ذهن کوچک آن همه کودک معصوم در بین راه مدرسه،پر از سوال و آسمان دلشان پر از صدای بال می شود.
پشت دانایی اردو بزنیم و بکوشیم تا مدارس ما،سربلند تر از همیشه، مدارسلامت جامعه باقی بمانند آرزوی سبزشان،آموختن پرواز و به خویشتن رسیدن است.
مهرماه، یادآور تمام دیروزهای کودکی ماست. روزهایی که بعد از زنگ کلاس سایر بچه ها،تازه اول آشنایی ما کلاس اولی ها بود. روزهایی که به بازی و خنده گذشت.
ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ…
ﻗﻠﻢ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ، ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ چشم ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺎیند.
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﻓﺘﺮﻫﺎﯼ ﻧﻤﺮﻩ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻣﻌﺼﻮﻣﺎﻧﻪ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺁﺏ ﺧﻮﺭﯼ ﻫﺎ، ﺗﺸﻨﻪ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻫﺎ، ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻠﻮﻍ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺱ.
ﮐﻼﺱ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺁﻣﻮﺯندگان ﺩﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺩ، ﺩﺭ ﻫﺎﯼ ﻭ ﻫﻮﯼ ﺍﻣﯿﺪﺑﺨﺶ ﺁﻧﻬﺎ، ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﺤﻮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ.
ﺑﺬﺭ ﺗﻌﻠﯿﻢ، ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻌﺪ ﻭ ﭘُﺮ ﺑﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ﻫﺎ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻫﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ.
ﺻﺪﺍﯼ ﮔﺎﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ؛ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﮑﻔﺘﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﺯﺩﻥ، ﺻﺪﺍﯼ ﺭﻭﯾﺶ ﻭ ﺭُﺳﺘﻦ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺑﻬﺎﺭ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽ آید… صدای پای عشق…
مهر، ماه آغازین سفری پر از ناشناختههاست. کودکانی که امروز، با شور و شوق وارد کلاسها میشوند، دست در دست پدران و مادرانشان، قدم در دنیای جدیدی میگذارند.
ماه مهر، ماه مهربانی است، ماهی که در آن هر دانشآموز با جستجوی علم و آگاهی، به سمت فردایی روشنتر حرکت میکند. درهای مدرسه باز شدهاند تا دلهای مشتاق به دانش، جرعهای از این چشمه زلال بنوشند.
آری، مهر آغازگر فصل علمآموزی است. این روزها را به دانشآموزان و خانوادههایشان تبریک میگوییم و آرزوی موفقیت در این مسیر پرماجرا را داریم
جشن شکوفهها، نخستین گام کودکان در مسیر علمآموزی است و مجری این جشن، راهنمایی دلسوز و مهربان برای آنهاست. با انتخاب متنی مناسب و اجرایی جذاب، میتوان این روز را برای دانشآموزان به یادماندنی کرد. به یاد داشته باشیم که هر کلمه و جملهای که در این مراسم بیان میشود، میتواند تأثیر عمیقی بر روحیه و انگیزه کودکان داشته باشد. امید است این مقاله بتواند به مجریان محترم در برگزاری هرچه بهتر جشن شکوفهها کمک نماید.