انشا در مورد باران با مقدمه بدنه و نتیجه گیری
متن انشاء با موضوع باران و توصیف زیبایی های باران پاییزی
انشا در مورد باران: کم کم بوی نم خاک بلند می شود، قطرات ناب آرام و رها به سمت زمین می آیند. انگار صدای پای آب است و یا نغمه شورانگیز عشق. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
مطلب پیشنهادی: انشا در مورد یک روز برفی
انشا در مورد باران و توصیف زیبای آن
مقدمه: باران خود عاشق ترین نعمت خداست. قطره قطره و نم نم دل را می برد و در هوای عشق پرسه می زند . وقتی هوای باریدن می کند همه عشاق به صف می ایستند و دل را به دریا شدنش می سپارند. اگر باران را خوب نگاه کنید انگار زنگار از دل می برد. در میان گلها و درختان هم نوا و صدایی بر پاست، مهمانی عظیم در راه است و کسی نمی تواند ندای خوشش را نشنود.
بدنه: تنها رحمتی که همه از آن می گریزند ولی دوستش می دارند، نعمتی وصف نشدنی که با هیچ کلمه و جمله ای نمی توانیم توصیفش کنیم. اگر نبارد دنیا شوره زاری بیش نیست و همه جا نابود خواهد شد. ای همه خوبی و پاکی و لطافت.من تو را چون نفس صبح دوست می دارم.تو را چون خنده آفتاب ، نفس گرم مادر، ای قطره بهشتی، زلال ناب بی انتها، تو را چون روح عشق دوست می دارم.
تو طراوت جنگل، صداقت دریا و زلال ناب رویشی، باران یعنی همه رحمت، نعمت، فراوانی و همه کرامت. دریا با وجود تو دریا می شود، صحرا با وجود تو سرسبز می شود. درخت با تو شاد است و گل به ذکر تو ناز دارد. همه شادی و سرزندگی و لطف و عنایت تو است که جهان در تلاطم است وگرنه بی تو دنیا حرفی برای گفتن ندارد. تو خلاصه همه خوبی هایی، لختی بخند تا دنیا سبزفام شود. ای همه لطف خدا . قطرات تو دانه های سرشکند و بی وجودشان چشم دنیا خشک است. ای باران ببار و از بارشت دنیا را زیبا و جذاب گردان.
ای همه مهر و دلدادگی و شیدایی. تو که می باری دل هوای بهشت می کند و من با این بهشت زندگی از سر می گیرم . ای همه سرزندگی من تو را قدر می دانم و از تو خوب استفاده می کنم اما تو ببخش که مرتب می باری و ما دلمان شسته نمی شود.
نتیجه گیری: باران بهترین و زیباترین نعمت خداوند است که ما را به یاد خدا و عظمت خودش می اندازد. هر جا باران نباشد، شادی و زندگی نخواهد بود. تمام زندگی به نگاه باران گره خورد است. باران لطف مکرر است و وفور نعمت است. ای همه کرامت و شور و حال، برای هر قطرهات هزار بار شکر. من سجاده را روی به روی تو می گشایم تا خدا را دم به دم شکر کنم و از وجودش نهایت لذت را ببرم.
متن انشاء با موضوع باران بهاری
مقدمه: هر بار که بهار از راه می رسد، همه جا به لطف باران سرسبز شده و همه جا شاداب خواهد شد. قطرات ناب و زلالی که همه را خیره کرده و با تمام وجود برای جهان خود نمایی می کند. من بخشش را از باران آموختم. عاشقی را هم از باران یاد گرفتم. ای ناب تر از دریا و باصفا تراز همه دنیا. تو از سوی خدا می آیی و هزاران نعمت را می آوری. ای عشق ناب و پر از رحمت.
بدنه: ای دوست قدیمی ابرها، ای قطرات بهشتی که پر از یاد خدا هستید،وقتی پا به روی زمین می گذارید، دنیا با تو دوست می شود. ای آنکه چون تو مهربان و پاک نمی شناسم. من تو را چون خدا می شناسم. هر قطره تو طلای ناب و هر شبنم تو پر از عشق و دوستی، خرمن خرمن که می باری، من پر از تو و خدای تو می شوم. وقتی که در بیابان خشکی در به در می شویم، از خدا می خواهیم که تو را بباراند. من با تو نغمه و آواز عشق می خوانم.
قطره قطره تو را در می یابم و با تو نجوای عشق سر می دهم. ای پاک تر از دریا و ناب تر از عشق. من تو را چون پدر و مادر دوست می دارم و برایت نماز شکر می خوانم. اگر روزی تو نباشی من هم نخواهم بود.باید کوله بارم را ببندم و سر به بیابان بگذارم که تو نباشی شادی و سرسبزی هم رخت خواهد بست.
ای همه لطف و ای عشق دریا هر بار ببار و مرا و دنیا را از نگرانی به در کن. ای همه خوبی و صفا و دلدادگی، ای تمام قطرات تو گوهر که همانا با بارش توست که همه جا نگین سبز می شود. روزی که تو بباری جشن عشق است و نغمه رهایی. من تو را چون مرهم درد های کهنه روی چشم می گذارم. تو از جنس ناب آسمانی و از خدا پیغام عشق داری.
نتیجه گیری: باران باش و مپرس کاسه های خالی ز کیست. باران این نعمت پاک خدا، این زلال بی انتها و این قطره خاص و مروارید بی بدیل را چون خودم و تن و جسم و روحم دوست می دارم. با تو دنیا را برای همیشه معنی می کنم و می دانم که تو بهترین و عاشق ترین مخلوق خدایی. خدا روزی هزار بار شکر که تو می آیی و دنیا را از جهالت و خشکی می رهانی.
همچنین بخوانید:
انشا در مورد پاییز
انشا درباره گذر رودخانه
انشا در مورد فصل بهار
✅ به پایان انشا درباره باران رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.