انشا در مورد ظروف آشپزخانه ♨️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد ظروف آشپزخانه: اگر هر کدام از ظروف نباشد بانوی خانه معطل خواهد ماند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد روستا

انشا در مورد ظروف آشپزخانه

مقدمه: به هر طرف که نگاه می کنم ظرفی و ابزاری، مادر و کد بانوی خانه اغلب لحظاتش را با این ظروف سپری می کند و حرف ها با آنها دارد.

بدنه: صبح زود با کتری و قوری حرف می زند، کتری که جوشید سراغ قوری می رود و چای خوش عطر و زیبایش را دم می گذارد. چای سرخ و آغشته به بوی گل محمدی و دارچین، کم کم لیوان هم از راه می رسد و قاشق چای و ظرف کره مربا هم پر از کره از راه می رسد.

این سفره صبح است و کم کم رخت بر می بندد، قابلمه و ظرف خورش و دیس پلو و کف گیر و بقیه هم از راه می رسند، مادر با تمام وجود همه را تمیز و سالم نگاه داشته است. مادر مهربان چه قدر این ظروف خوش شانس هستند که تو را هر لحظه می بینند.

ظروف آشپزخانه شاید همدم هایی هستند که کار زندگی را راه می اندازند و حرف زیاد نمی زنند و همیشه در عین سکوت کارشان را خوب بلد هستند. ظروف آشپزخانه گاهی عوض می شوند و جایشان را به ظروف جدید می دهند و دل مادر را کمی شاد می کنند.

گاهی مادر از یکی خوشش می آید و دوست ندارد عوض شود، هر بار استفاده می کند و می گوید دود از کنده بلند می شود‌. همیشه ظروف قدیمی شاید فانتزی نباشند ولی کارایی بالایی دارند، ظروفی مثل هاون که هم چنان قوی و محکم برای کوفته کارایی دارد.

یا قابلمه های از جنس روی که همچنان برق می زنند و در مهمانی های بزرگ به کار می آیند و در کنار مادر دست به کار می شوند. ظروفی چون آب کش و سینی و قاشق و چنگال های قدیمی هم همچنان از جهت کارایی نقش مهمی دارند. چنگال هایی که از جنس برنج قدیمی هستند و مادر گاهی جانش به آنها بند است.

نتیجه گیری : ظروف آشپزخانه هم به شیوه جان بخشیدن به اشیا با ما سخن می گویند و به زیبایی جملات ما می افزایند. جان بخشیدن به اشیا یک شیوه بلاغی است که موجب زیباتر شدن قلم و متن ادبی ما می گردد.

انشا بعد از یک مهمانی ظرف ها در آشپزخانه درباره آداب غذا خوردن مهمان ها در حال صحبت بودند

مقدمه: مادر همیشه در کنار بانوان محل می نشست و از ظروفش حرف می زد و نفسش به آنها بند بود و از آنها به خوبی مراقبت می کرد.

بدنه: ظروف آشپزخانه کم نیستند و به هر سو که می نگرم هستند و با کار می آیند و در مناسبت های جشن و عزا و تولد و عروسی در کنارمان هستند و غرغر نمی کنند، خسته نمی شوند، دردشان نمی آید، دوست و آشنا نمی شناسند و همیشه بی دغدغه در کنارمان هستند و همواره به هر عنوان به کار مشغول می باشند.

ظروف آشپزخانه گاهی می سوزند و زمانی هم کوبیده و کهنه می شوند، اما مدل های جدید و شیک تر از راه می رسند و خنده بر لب بانوان می نشاند. کم کم از راه می رسند ظروف شیشه ای، سرامیک، پیرکس، اکروپال و بقیه که هر کدام نازی و عشوه از راه می رسند و کلاسشان بالاست و هر کدام دست راست نو عروسان هم هستند.

هر کدام رنگی و نازی و مدلی دارند، نرم نرم عروس همه را در می آورد و در فضای آشپزخانه می چیند و لذت می برد، اما مادر هم چنان ظروف قدیمی روی و لعاب را به بقیه ترجیح می دهد. ملاقه و کف گیرهای دسته بلند و استکان های کمر باریک و پر از حس زندگی، پیش دستی های زیبای مینیاتوری که در آن همه زندگی در یک تصویر نقش بسته است.

سینی و کتری هم همیشه ریش سفید هستند و عقلای مجلس که در هر مجلسی آرام و بی صدا از راه می رسند. قاشق و چنگال و چاقو هم که پانشین همه مجالس هستند با نقش و نگارهای زیبا از راه می رسند و رقص کنان سفره را می آرایند.

پارچ و لیوان سفالی هم که در کنار مادر آرام و بی صدا خنک و پر آب هستند. آب کش های مشبک قدیمی و رنگارنگ هر کدام نقشی و وظیفه ای دارند، یکی برنج را آب کش می کند و دیگری سبزی را در خود دارد و آن یکی که از همه بزرگتر است برای شست و شوی ظروف دیگر به کار می رود.

نتیجه گیری: آشپزخانه رکن خانه است و چنانچه لوازم و ظروفش خوب و مرتب نباشد مادر و بانوی خانه عصبی شده و توان کار را از دست می دهد. برای این که مادر کارش خوب و عالی باشد باید محل کارش عالی باشد.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد ظرفیت
و
انشا در مورد ظاهربینی
و
انشا در مورد عشق به میهن

☑️ به پایان انشا درباره ظروف آشپزخانه رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.