معرفی و بررسی سریال دیدن ، See – جدیدترین سریال اپل TV+

معرفی و بررسی سریال See ؛ مدتی است که به تازگی فصل اول سریال جدید دیدن – See از شبکه تلویزیونی اپل تی وی پلاس – Apple TV Plus به کارگردانی فرانسیس لارنس و با بازی جیسون موموآ پخش می شود. در همین راستا قصد داریم این مقاله از بخش فیلم و بازی ماگرتا ، به معرفی و بررسی سریال See 2019 بپردازیم و شما دوستان را با این سریال تماشایی آشنا کنیم. در ادامه با ماگرتا همراه باشید.

سریال See یا «دیدن» یک درام علمی-تخیلی است که هملن‌طور که گفتیم برای شبکه تلویزیونی به نام اپل تی‌وی پلاس ساخته می شود. این سریال توسط فرانسیس لارنس (Francis Lawrence) کارگردانی می‌شود و فیلمنامه آن را استیون نایت (Steven Knight) نوشته است.

تهیه کنندگان سریال See در اظهار نظری اغراق آمیز، کیفیت این سریال را با سریال « بازی تاج و تخت » مقایسه کرده اند. نکته جالب درباره سریال See این است که گفته شده برای ساختن هر اپیزود آن مبلغی حدود 15 میلیون دلار هزینه شده است! عدد بزرگی که حتی توانایی سبقت گرفتن از پرهزینه‌ترین فیلمهای سینمایی را دارد. فصل اول سریال See که دارای هشت اپیزود می باشد، از تاریخ 1 نوامبر 2019 (10 آبان 1398) شروع به پخش کرده است.

[su_box title=”مطالب مرتبط“]

بهترین سریال های خارجی تاریخ از دید بینندگان [ طبق رای در IMDB ]

معرفی بهترین سریال های خارجی 2019 [ 25 سریال برتر جهان ]

معرفی و بررسی سریال پیکی بلایندرز – Peaky Blinders

نقد و بررسی فیلم Joker ، جوکر – تماشایی و متحیر کننده !

نقد و بررسی فیلم Ford v Ferrari – فورد در برابر فراری + نمرات منتقدان

نقد و بررسی فیلم جان ویک 3 : پارابلوم – تا می تونی بکش !

[/su_box]

داستان سریال See در قرن ۲۱ جریان دارد. به دنبال ویروسی کشنده ، جمعیت جهان به کمتر از دو میلیون نفر کاهش یافته و تمام انسان های باقی مانده نابینا شده اند. سال ها از این موضوع می گذرد و بینایی به موضوع افسانه ای تبدیل شده است که حتی صحبت کردن در مورد آن حرام و جرم محسوب می شود…

در دهکده ی “آلکنی” همه چیز آرام است و زندگی بدون هیچ مشکلی در حال سپری شدن است. خانواده های نابینایی که در کنار هم دهکده ای را ساخته اند و زندگی در تاریکی مطلق برایشان یک امر کاملا طبیعی شده است.

تا اینکه یک زن حامله به نام ماگرا ( با بازی Hora Hilmar ) وارد دهکده می شود. فرمانده ی دهکده “بابا واس” که بچه دار نمی شود او را به همسری بر می گزیند.

پدر اصلی بچه ها فردی به نام “جرلامارل” است که توسط حکومت به خاطر اینکه توانایی “دیدن” دارد تحت تعقیب است! به خاطر همین موضوع با خیانت یکی از اعضای دهکده ، “آلکنی” در آستانه ی فرو پاشی قرار دارد چرا که ویچ هانتر ها به دهکده حمله کرده اند و… زن حامله دو بچه به دنیا می اورد که هر دوی آنها بینا هستند و داستان از اینجا شکل واقعیِ خود را می گیرد…

نقش اصلی این سریال یعنی نقش بابا واس را بازیگر آمریکایی جیسون موموآ بازی می‌کند.

ژوزف جیسون ناماک‌ها موموآ متولد ۱ اوت ۱۹۷۹ که بیشتر با نام جیسون موموآ شناخته می‌شود، یک هنرپیشه، مدل، نویسنده، و تهیه‌کننده اهل ایالات متحده آمریکا است.

وی از سال ۱۹۹۹ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده‌است. از فیلم‌هایی که او در آن‌ها حضور داشته می‌توان به گرگ‌ها، کونان بربر، اشکال‌زدایی، گلوله به سر، روزی روزگاری در ونیز و ایفای نقش شخصیت کال دروگو در مجموعه تلویزیونی بازی تاج‌وتخت اشاره کرد.

هرا هیلمار که بازیگر نقش ماگرا (همسر بابا واس) می باشد.

هرا هیلمار متولد ۲۷ دسامبر ۱۹۸۸ یک هنرپیشه اهل ایسلند است. از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به آنا کارنینا، پلیدی‌های دا وینچی ، موتورهای فانی اشاره کرد.

سیلفیا هوکس نقش ملکه کین را ایفا می‌کند.

سیلفیا هوکس (تلفظ هلندی) متولد ۱ ژوئن ۱۹۸۳ یک هنرپیشه و مانکن اهل هلند است. وی از سال ۲۰۰۵ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده‌ است. از فیلم‌ ها یا برنامه‌ های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به بهترین پیشنهاد، دریاچه و بلید رانر ۲۰۴۹ اشاره کرد.

الفری وودارد در نقش پاریس بازی می‌کند.

الفری وودارد زادهٔ ۸ نوامبر ۱۹۵۲ هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۷۸ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است. از آثار مهم وی می توان به ۱۲ سال بردگی ، فراموش شده ، کارآگاه آوازخوان و بدبیاری‌ها (مجموعه حوادث ناگوار) اشاره کرد .

آرچی مدکوی که نقش کُفون (پسر ناتنی بابا واس) را بازی می کند.

آرچی مدکوی متولد ۱۰ فوریه سال ۱۹۹۵ در شهر لندن بازیگر انگلیسی می باشد .از آثار مهم وی می توان به فیلم Midsommar 2019 ، مینی سریال Les Misérables ، و فیلم Teen Spirit در نقش لوک اشاره کرد

نستا کوپر که بازیگر نقش هانیوا (دختر ناتنی بابا واس) می باشد.

نستا کوپر بازیگر کانادایی متولد ۱۱ دسامبر ۱۹۹۳ در تورنتو، انتاریو کانادا می باشد. از مهم ترین آثار وی می توان به The Edge of Seventeen (2016) و Travelers (2016) اشاره کرد .

همچنین از دیگر بازیگران سریال See می‌توان به هرا هیلمر (Hera Hilmar) بازیگر ایسلندی و کریستیان کامارگو (Christian Camargo) بازیگر آمریکایی اشاره کرد.

سریال See توسط استیون نایت (Steven Knight) سازنده Peaky Blinders «پیکی بلایندرز» و نویسنده فیلم Eastern Promises «قول‌های شرقی» با همکاری فرانسیس لارنس (Francis Lawrence) کارگردان فیلم‌های Constantine «کنستانتین» و The Hunger Games: Catching Fire «بازی‌های گرسنگی: اشتعال» ساخته شده است. جیسون موموآ (Jason Mamoa) در اینجا نقش بابا واس رهبر جنگجوی دهکده آلکنی را بازی می‌کند.

این سریال در فضای چندین نسل پس از اینکه بشریت بینایی خودش را از دست داده، ما را وارد یک تغییر تاریخی مهم می‌کند، جایی که دوقلوهای بابا واس با قدرت بینایی به دنیا آمده و ممکن است ساختار اعتقادی کل جامعه را تحت تاثیر قرار دهند.

سریال See اطلاعاتی که لازم است بدانیم را به صورت خلاصه به ما می‌گوید: یک بیماری مرگبار در قرن ۲۱ باعث شد فقط ۲ میلیون نفر از ساکنان کره زمین زنده بمانند که بینایی خود را هم از دست داده بودند. حالا قدرت دیدن به یک افسانه تبدیل شده و کسانی که حتی درباره آن صحبت کنند به آتش شکارچیان ملکه گرفتار می‌شوند. این دنیایی است که بابا واس و معشوقه‌اش ماگرا (با بازی هرا هیلمار) دوقلوی خود را در آن به دنیا می‌آورند.

حال حساب کنید که دنیای “نابیناها” چه شکلی است! به صورت کلی تمدن که اکنون در آن زندگی می کنیم از بین رفته است و انسان ها با شکل دیگری از زندگی، خود را وقف داده اند. شهرهای بزرگ، تکنولوژی ها و همه چیز محو شده است و انسان ها به صورت قبیله ای و گروه گروه زندگی می کنند. این شکل جدیدِ زندگی دیدگاهها و باورهای تازه ای را نیز به زندگی آنها پیوند داده است که بسیاری از آنها عجیب و غریب ولی تامل بر انگیزند…

سریال see داستان عجیبی دارد از همان ابتدا وقتی متوجه می شوید تمام افراد داخل آن کور هستند کمی مسئله گیج کننده می شود. انسان ها بعد از سالها نابینایی کمی متفاوت شده اند. دیگر حس های آنها به شدت تقویت پیدا کرده است. برخی از آنها حس بویایی بسیار قویی پیدا کرده اند. به طوری که بوهای فواصل بسیار دور را نیز می توانند حس کنند.

حتی برخی انسان ها از سگ ها هم حس بویایی قویتری پیدا کرده اند! یا گوش هایشان به شدت به صداها حساس شده است. یک موهبت از آنها دریغ شده ولی در عوض انسان خود را تکامل داده و به گونه ای جدید تبدیل شده اند که برای ادامه ی زندگی به دیدن احتیاجی ندارد.

سرمایه گذاری اپل بر روی « See » در طراحی صحنه و لوکیشن های طبیعی سریال به خوبی قابل مشاهده است و باید بابت طراحی صحنه و لباس و مخصوصاً فیلمبرداری زیبا، سریال را تحسین کرد. طراحی صحنه های اکشن در محیط های طبیعی چشم نواز هستند و نبردها هیجان انگیز و پر جزئیات. اما یک غافلگیری و شاید بهتر باشد بگوییم سهل انگاری در « See » قابل ذکر است و آن اینکه مسئله نابینایی ساکنین زمین در آینده می تواند سوالات بسیار زیادی را در ذهن مخاطبین سریال ایجاد نماید که سازندگان به راحتی از کنار آن عبور کرده اند.

داستان کلی سریال جالب توجه است و پتانسیل تبدیل شدن به یک اثر جذاب را دارد. اما وقتی موضوع یک “سریالِ دنباله دار” است که باید کشش و حرارت لازم برای دنبال کردن آن را به شما بدهد شما چیز قابل توجهی در این سریال نخواهید یافت. کاش این موضوع به یک “فیلم سینمایی” تبدیل می شد که مطمئنا تاثیر گذارتر و جذاب تر از این ها می توانست باشد.

در بحث شخصیت پردازی بسیار ضعیف کار شده و شما نمی توانید با شخصیت های اصلی سریال همزاد پنداری کنید و با آنها هم مسیر شوید. حتی شخصیت های منفی نیز همین مشکل را دارند. به طوری که شخصیت های منفی سریال بعد از چند قسمت تمام ارزش هایشان را برایتان از دست خواهند داد. رفتارهای عجیب و غریب و غیر متعارف آنها، بیننده را از محتوای اصلی سریال دور می کند.

همه چیز تغییر کرده است حتی نوشته ها دیگر روی ورق پیاده نمی شوند بلکه به نخ هایی گره خورده تبدیل شده اند. که با لمس کردن قابل خوانده شدن باشند. خود تصور کنید دنیایی که هیچ کس چیزی را نمی بیند به چه روزی می افتد. ولی انسان است و خود را وقف می دهد. حتی با این شرایط هم زندگی معمولی خود را در پیش گرفته است.

هر کس در این دنیا ببیند باید این موهبت خود را مخفی کند تا کشته نشود چرا که دیدن یک عمل شوم و شیطانی در آئین جدید طلقی می شود. این جور نکات ریز بینیانه در سریال قابل توجه و جذاب است. و طعنه ای به باورهای نادرستی است که انسان ها به مرور زمان به آن برچسب حقیقت مطلق زده اند.

ویچر هانتر ها قدرت بینایی را جادویی می دانند و هر کس که این قدرت را داشته باشد.( یا اینکه تصور کنند دارد!) به آتش کشیده می شود. در حقیقت آنچنان دقیق در مورد چگونگی شناسایی این قدرت توسط ویچر هانتر ها در طول سریال تا کنون حرفی زده نشده است و همه چیز به نوعی در این مورد گنگ است!

« See » علی رغم جزئیات قابل توجهی که در طراحی صحنه و لباس به کار برده ، توضیحی درباره چرایی شکل گیری آن ارائه نمی دهد و خیلی ساده از کنار آن گذشته است. سریال اعلام نمی کند که چگونه جامعه ای در آغاز نابینایی در دل طبیعت ساخته شده و چگونه برخی از خانه و حتی پل ها ساخته شده اند در حالی که نابینایی می تواند شکل گیری برخی از آنها را بطور کامل زیر سوال ببرد!

لباس پوشیدن و گریم ها نیز در مورد پرسش است چراکه در زمان نابینایی کامل اجتماع، چگونه می توان اینچنین لباس هایی پوشید و حتی اجازه نداد که چهره کمی از حالت طبیعی خودش خارج شود؟ شاید اگر به عنوان یک اثر فانتزی به سریال نگاه کنیم پاسخ به این سوالات چندان مهم نباشد اما با اینحال هنوز هم نابینا بودن مردم دنیا سوالات بسیاری را در مقابل تماشاگر قرار می دهد.

سازندگان سریال ادعا کرده اند که « See » می تواند یک « بازی تاج و تخت » جدید باشد اما در اپیزودهای منتشر شده ، یک سردرگمی عجیب را در روایت شاهد هستیم. سردرگمی که اتفاقات را سلسله وار روایت می کند اما بی توجه به شخصیت پردازی ها، از کنار آنها می گذرد تا تماشاگر صرفاً شاهد رویداد باشد نه تحلیل فرامتنی از رویدادها و در واقع، جنگ ها و تقابل آنان.

نکته ظریفی که در « بازی تاج و تخت » ( اگر فصل آخر را فراموش کنیم! ) رعایت شده بود و شخصیت ها فرای جنگ آوری ها و نبردهایشان، به درستی شخصیت پردازی شده بودند تا همراهی تماشاگران را به همراه داشته باشند. اما در سریال « See » همه اتفاقات خیلی سریع و ناگهانی رخ می دهد و فرصت چندانی به تماشاگر برای درک فضای سنگین و خاص سریال نمی دهد.

سریال « See » به خوبی از محیط های طبیعی استفاده کرده و سکانس های اکشن زیادی هم در سریال وجود دارد اما در میان آنها جالی خالی یک فیلمنامه خوب حس می شود به طوریکه بتواند منطقی میان درام و اکشن ایجاد نماید. اما بی لطفی است اگر بگوییم « See » ارزش تماشا ندارد. بازی های خوب بازیگران و جیسون موموآ در نقش اصلی سریال و مناظر بِکر و طراحی صحنه عالی، می تواند هر تماشاگری را مجذوب خود نماید.

سریال دیدن شروعی بزرگ برای دنیایی بسیار بزرگتر است.دنیایی که هنوز سهم خود را از صنعت سینما بر نداشته است،اینکه با نقص های انسانی مانند دیدن یا شنیدن مثل یکی از جنبه های زندگی برخورد شود و به راحتی از آن صحبت شود.بخشی از سینما که همیشه با ترس و لرز به آن نزدیک شده‎اند.همیشه ریسک بی احترامی به یک قشر خاص حال نابینایان یا شنوایان یا… وجود داشته است.

شاید با تولید محتواهای بیشتری مثل سریال SEE قبح نزدیک شدن به دنیای معلولیت شکسته شود و نحوه نگاه انسان ها به این مفهوم هم تغییر اساسی مورد نیاز خود را بکند.سریال دیدن داستان جذابی دارد اما جلوه های بصری این سریال فرصت رقابت به داستان این سریال را نداده است و سریال به صورت وحشتناکی خوش ساخت است و نتیجه زحمت و هزینه صرف شده برای این سریال کاملا مشهود است.