جواب حکایت نگاری صفحه ۱۰۴ نگارش دوازدهم + بازنویسی به زبان ساده
بازنویسی و گسترش حکایت سوداگری بار آبگینه داشت مربوط به حکایت نگاری صفحه 104 نگارش دوازدهم
جواب حکایت نگاری صفحه ۱۰۴ نگارش دوازدهم و بازنویسی حکایت سوداگری بار آبگینه داشت به زبان ساده، در ادامه در بخش آموزش و پرورش ماگرتا برای شما دانش آموز عزیز فراهم شده است.
مطلب پیشنهادی : معنی تمام درس های فارسی دوازدهم همه رشته ها
جواب حکایت نگاری صفحه ۱۰۴ نگارش دوازدهم
حکایت زیر را بخوانید و آن را به زبان ساده بازنویسی کنید.
سوداگری بار آبگینه داشت. یکی از باج گیران عنان بارگیرش بگرفت و بر آن بار آبگینه چوب دست خویش محکم فروفکت و گفت :«ای رفیق، چه در بار داری؟» گفت : «اگر چوب دیگر زنی هیچ!»
بازنویسی حکایت صفحه 104 نگارش 12 :
بازنویسی یک : تاجری بار شیشه و بلور داشت. یکی از کسانی که سد راه مردم می شد و چیزهای ارزشمند آن ها را به زور می گیرد افسار اسبش را گرفت و با عصای خود محکم روی شیشه ها کوبید و گفت : ای دوست در بارت چی داری؟ تاجر پاسخ داد : اگر یکبار دیگر بزنی هیچی ندارم.
بازنویسی دو : تاجری در مسیر برگشت به سرزمین خود در پشت شترش شیشه بسته بود. همینطور که داشت مسیر را طی می کرد ناگهان دزدی جلوی او را گرفت و با چوبی که در دستش داشت بر روی خورجین شتر که داخلش شیشه بود کوبید و پرسید : ای دوست در بار خود چه داری؟ تاجر جواب داد : اگر همینطور با چوب دستی ات به خورجین شتر من بکوبی دیگر هیچ چیزی ندارم.
بازنویسی سوم : در زمان های قدیم تاجری با شترش در حال بازگشت به آبادی خود بوده است که در میان راه با راهزن هایی مواجه می شود. بار شتر تاجر شیشه بوده است و راهزنی که جلوی او را گرفته بود مدام با چوب خود بر روی خورجین شتر می کوبیده و می گفته ای دوست چه در خورجین داری؟ تاجر پاسخ داد : اگر ضربه دیگری بزنی هیچ چیزی آز آن باقی نخواهد ماند.
✅ حکایت نگاری صفحه ۱۰۴ نگارش دوازدهم را به سه صورت مختلف برای شما به زبان و نثری ساده بازنویسی کردیم، اگر سوال یا پیشنهادی دارید از طریق بخش نظرات با ما در ارتباط باشید.