کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ⭐ چرا این کتاب پرفروش شد؟

کتاب « بیندیشید و ثروتمند شوید » معروف ترین اثر «ناپلئون هیل» نویسنده آمریکایی است که در سال 1937 نوشته است. این کتاب تجربه بیش از 500 فرد ثروتمند را در خود جای داده است، افرادی که در آغاز غیر از افکار، ایده‌ها و طرح‌های سازمان‌دهی شده خود چیزی برای ارائه نداشتند.

کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید»؛ اثر ناپلئون هیل

از عنوان این کتاب می‌توانید حدس بزنید که در مورد موفق شدن در تجارت یا پول‌دار شدن است. اگرچه این انگیزه‌ی اولیه برای نوشتن این کتاب بود، ولی نهایتا نتیجه‌ی این کتاب برای تمام جنبه‌های زندگی به‌کار می‌آید.
در اینجا شما نکات ریز و درشت فلسفه پول‌سازی را همان‌طور که از محیط‌های واقعی موفق‌ترین افراد شناخته‌شده در آمریکا در طول پنجاه سالل گذشته گردآوری و دسته‌بندی شده است، کسب خواهید کرد. این کتاب توضیح می‌دهد که چه کار کنید و همچنین چگونه این عمل را انجام دهید!

کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» هنوز یکی از بهترین کتاب‌های توسعه‌ی فردی در بازار است که از زمان اولین انتشار خود ۷۵ میلیون نسخه فروش کرده است.

ناپلئون هیل، این اثر را نتیجه تحقیقات بیست ساله خود بر روی زندگی افراد فوق ثروتمند می داند، به طوری که در ابتدا کتاب عنوان می کند:

«…در هر بخش این کتاب من به راز رسیدن به ثروت اشاره کرده ام که خودم به شخصه از مطالعه زندگی 500 نفر از ثروتمندترین افراد کره زمین کشف کرده ام اما هیچ اشاره مستقیمی به آن نکرده ام. شما میتوانید با خواندن هر فصل یک قسمت از پازلِ این رمز بزرگ را درک کنید و قطعات پازل را در ذهنتان در کنار هم قرار دهید…»

ناپلئون هیل در سال ۱۸۸۳ در خانواده فقیه در کلبه ای یک اتاقه در یکی از روستاهای ویرجینیا به دنیا آمد او ۱۲ سالگی یتیم شد و اقوامش را بزرگ کردن وی برای غلبه بر فقر و ذات سرکش خود مشغول تحصیل شد و سپس به یکی از نوابغ واقع‌بین دوران خود تبدیل شد در ۱۳ سالگی به عنوان خبرنگار روزنامه منطقه ای حرفه نویسندگی را آغاز کرد گزارشگری که قطعه های خبری و داستانهایی درباره رویدادهای منطقه خود در ازای هر خط چند شاهی می نوشت

گویا به علت تلاش برای غلبه بر فکر و ذهنش این شد که چرا مردان میتوانند در زندگی های خود به خوشبختی و موفقیت مالی واقعی برسند

درست از همان زمان، خوش اقبالی به سراغ او آمد، چرا که برای نوشتن داستان موفقیت موظف بود با افراد مشهور و موفق بسیاری مصاحبه نماید.

از جمله افراد مطرحی که او در زمان با آنها مصاحبه داشته است می توان به توماس ادیسون، الکساندر گراهام بل، جان دی. راکفلر و هنری فورد اشاره نمود.

ناپلئون هیل یکی از اولین نویسنده‌ها در حوزه‌ی توسعه فردی و یکی از بزرگ‌ترین نویسنده‌ها در حوزه‌ی موفقیت است. معروف‌ترین کار او، بیندیشید و ثروت‌مند شوید (۱۹۳۷)، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ بوده است (در زمان مرگ هیل در ۱۹۷۰، این کتاب بیشتر از ۲۰ میلیون نسخه فروش داشت). کتاب‌های هیل در مورد قدرت عقاید شخصی و نقشی هستند که این عقاید در موفقیت شخصی بازی می‌کنند. او بین سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶ مشاور رئیس جمهور روزولت بود. یکی از گفته‌های معروف او این است که «آنچه ذهن می‌تواند تصور و باور کند، قابل دست‌یابی است» و این‌که این اتفاق چطور می‌افتد و چطور عقیده و تفکر می‌تواند باعث موفقیت یک فرد معمولی شود، یکی از موضوعات اصلی کتاب‌های هیل است.

اما، شروع شکل گیری کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید (The Book of Think and Grow Rich)، از زمانی آغاز می شود، که ناپلئون هیل، مصاحبه ای با اندرو کارنگی (Andrew Carnegie)، سرمایه دار و بنیانگذار شرکت فولاد ایالات متحده انجام داد.

این کتاب به گفته ناپلئون هیل، حاصل  20 ساله تحقیق اش بر زندگی افراد ثروتمند و موفق است که توانسته 16 قانون موفقیت را کشف کند که هر فردی فقط با اجرای این قوانین میتواند به موفقیت و ثروت دست یابد.

۱۳ قدم در این کتاب معرفی شده‌اند که نتیجه‌ی تحقیقات ۲۰ ساله‌ی نویسنده از ۵۰۰ فرد موفق در زمینه‌های مختلف هستند. این ۱۳ قدم عبارت اند از :

1. علاقه : نقطه‌ی عطف همه‌ی موفقیت‌ها؛
2. ایمان : مجسم کردن و ایمان‌داشتن به چیزی که به آن علاقه دارید؛
3. پیشنهاد دادن خود‌به‌خود : وسیله‌ای برای تأثیر گذاشتن روی ذهن ناخودآگاه؛
4. دانش تخصصی : تجربیات شخصی و مشاهدات؛
5. تصور : کارگاه ذهن؛
6. برنامه‌ریزی دقیق : عمل کردن طبق آنچه بدان علاقه داریم؛
7. تصمیم : غلبه بر به تعویق انداختن؛
8. پشت‌کار : تلاش همیشگی برای به‌وجود آوردن ایمان؛
9. قدرت عقل‌کل : نیروی محرکه؛
10. اسرار تکامل جنسی ؛
11. ذهن ناخودآگاه : حلقه‌ی ارتباطی ؛
12. مغز : انتشار و دریافت افکار؛
13. حس ششم : درِ معبد خِرَد.

تلقین به خود مفهومی است که ارتباطی میان ذهن هوشیار و نیمه‌هوشیار برقرار می‌کند. تلقین به خود، خودبه‌خود به ذهن نیمه هوشیار می‌رسد و آن را تحت تاثیر افکار قرار می‌دهد. تلقین به خود عاملی کنترل‌کننده است که انسان به کمک آن می‌تواند ذهن خود را تغذیه کند.
برای استفاده از اصل تلقین به خود سه اقدام زیر را انجام دهید: 

«اول؛ به مکانی آرام بروید، در شرایطی باشید که کسی مزاحم شما نشود و سپس چشمان خود را ببندید و با صدای بلند مبلغ درخواستی را به زبان بیاورید و محدوده زمانی تعیین‌شده برای تحصیل این پول را مشخص سازید و همچنین ببینید که برای کسب این دارایی از چه می‌خواهید مایه بگذارید و وقتی‌که این دستورالعمل‌ها را به کار می‌برید، خود را ببینید که این پول را به دست آورده‌اید.

دوم؛ این برنامه را آن‌قدر در ذهن خود مجسم کنید تا بتوانید در ذهن پولی را که قصد انباشت آن را دارید ببینید. 
سوم. هدف نوشته‌شده خود را درجایی بگذارید که بتوانید آن را شب و صبح ببینید. آن را قبل از خواب و بعد از بیدار شدن از خواب ببینید؛ آن‌گونه که در خاطره شما سپرده شود. هر بدبیاری، هر شکست و هر دل‌شکستگی با خود به همان اندازه یا بیشتر امتیازی مثبت دارد».

اگر شما تاکنون مایوس شده‌اید، اگر تاکنون تحت تاثیر مشکلی روح و روانتان را آزار داده‌اید، اگر سعی کرده‌اید و شکست‌خورده‌اید، اگر بیمار و معلول بوده‌اید، استفاده از فرمول کارنگی همان اصلی است که باید آن را درک کنید و از آن در زندگی خود استفاده کنید.

یکی از ویژگی‌های رمز کارنگی این است که وقتی کسی به آن احاطه پیدا می‌کند و آن را به کار می‌گیرد، خود را در مسیر رسیدن به موفقیت بی‌اراده در حرکت می‌بیند. برای رسیدن به موفقیت باید بهای آن را بپردازید، هرچند این هزینه در مقایسه با آنچه به دست می‌آورید بس ناچیز باشد.
اگر برای دریافت این رمز آماده‌باشید، پیشاپیش نیمی از راه موفقیت را پیموده‌اید و نیمه دیگر را به‌ محض آنکه به ذهن شما برسد درک خواهید کرد.

علت پرفروش شدن کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» آن است که پشت موضوع این کتاب یک ایده بزرگ وجود داشت. این ایده بزرگ باعث شد مغز اغلب افراد آن را کتابی بسیار متمایز و بدون تشابه به مطالب قبلی بدانند که البته همین‌طور بود.

در طراحی محصول آموزشی، اولین کاری که باید انجام دهیم پیدا کردن یک ایده بزرگ است که در مغز افراد وقفه ایجاد کند و افراد توجهشان جلب شود.

زمانی که کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» نوشته شد بیشتر مردم به کشاورزی یا کارهای کارگری مشغول بودند. در آن دوران آقایی شخصی بنام ناپلئون هیل ایده بزرگی را مطرح کرد که با صحبت‌های تمام افراد هوشمند و فرهیخته جامعه متفاوت بود.

در آن دوره توصیه والدین به فرزندانشان برای موفقیت این بود که هرچقدر بیشتر در روز خسته شوند و تلاش کنند به همان میزان موفق‌تر خواهند بود.

کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» یک ایده جدید مطرح کرد و گفت ثروتمند شدن شما ربطی به زیاد تلاش ندارد، بلکه عامل مهم‌تر اندیشیدن است. این حرف با تمام کتاب‌ها و آموزش‌های آن دوره متناقض بود!

مطمئنا شخص باهوشی مانند «ناپلئون هیل» مدت زیادی فکر کرده تا ایده کتابش چه چیزی باشد و چطور کتاب را نام‌گذاری کند که بلافاصله جلب‌توجه کند. این کتاب بااینکه در سال ۱۹۳۷ نوشته شده، هنوز جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا است!

چگونه می‌توان از سیستم فیلترینگ مغز افراد عبور کرد و کاری کنیم که افراد آموزش ما را از تمام آموزش‌هایی که در عمرشان دیده‌اند متفاوت بدانند.

برای یافتن پاسخ این سوال باید بدانیم که مغز سعی می‌کند هر اطلاعات جدید را کنار اطلاعات قبلی و مرتبط قرار دهد. بنابراین مغز در مواجهه با اطلاعات جدید، ابتدا سعی می‌کند پیدا کند این اطلاعات را باید در کدام قفسه قرار دهد.

فرض کنید شما مدرس زبان انگلیسی هستید. مغز به‌محض دیدن تبلیغ یا موضوع آموزش شما با یک جستجوی سریع قفسه بزرگی بنام «آموزش زبان» پیدا می‌کنند که از سال‌های قبل با مطالب زیادی پر شده است.

ما می‌توانیم با انتخاب بهتر ایده محصول، مغز مخاطب را وادار کنیم که یک قفسه جدید بسازد! یعنی آموزش ما از تمام آموزش‌های دیگر متمایز شود و مغز آن را در قفسه جدیدی قرار بدهد و به آن بیشتر توجه کند!

این روش «وقفه الگو» یا «Pattern Inerrupt» نام دارد، یعنی کاری می‌کنیم که مغز با شنیدن توضیحات محصول آموزشی ما احساس کند که هیچ قفسه‌ای برای آن در مغزش وجود ندارد و وقفه‌ای به مغز وارد می‌شود تا یک قفسه جدید ایجاد کند و این آموزش را در آن قفسه قرار دهد.

Rosetta Stone شرکت معروفی در زمینه آموزش زبان‌‌های مختلف است. ایده این شرکت آن‌قدر متفاوت بود که در مغز مخاطبان وقفه ایجاد می‌کرد. ایده شرکت این بود که برای آموزش زبان چینی نیازی نیست ما چینی را به زبان فارسی آموزش دهیم بلکه مانند کودکان که از ابتدا حافظه زبانشان صفر است به شما چینی آموزش می‌دهیم و این ایده را بیان کردند که آموزش زبان بدون استفاده از زبان دیگر برای بزرگ‌سالان امکان‌پذیر است. همین موضوع باعث شد که موفقیت میلیون دلاری در دنیا داشته باشد.

پس بسیار ساده‌لوحانه است که فکر کنیم فقط موضوع این محصولات باعث موفقیتشان شده است، بلکه ایده بزرگی که پشت محصول بوده باعث موفقیت شده است و کار مهم ما به‌عنوان مدرس یافتن یا ساختن ایده‌های بزرگ است.

ناپلئون هیل کتاب‌های دیگری هم در این زمینه نوشته است که همگی از موفقیت و ارزش مشابهی برخوردارند. کتاب‌هایی مانند «قانون موفقیت»، «موفقیت از طریق مثبت اندیشی» و «کلید موفقیت ناپلئون هیل» ازجمله‌ی این کتاب‌ها هستند.

این چکیده از ذائقه هیل بود. فصول دیگر کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید به موضوع ایمان، پایداری، تصمیم گیری، تعلل و متفکر شدن در میان افرادی می پردازد که در کنار شما قرار دارند. فصل دیگری تحت عنوان راز استحاله جنسی وجود دارد که در آن گفته می شود که در پس تمام موفقیت ها، انرژی جنسی نهفته است.

کار آفرینان واعی عناوینی فراتر از عناوینی شبیه به این دارند، طول نخواهد کشید که تغییر نظر خواهد داد. ثروتمندان مولتی میلیونر مثل ریچارد دابنیز و باری پت من کتاب غایب کارآفرینی و جان مک  گراس، بزرگ مرد دنیای معاملات ملکی ( لازم نیست نابغه متولد شده باشید ) در کنار خیلی های دیگر، کتاب هیل را در تولید ثروت، اثری موثر و وسیله ساز دانسته اند.

به گواهی خوانندگان، این کتاب نگاهی فراتر از پول دارد. هیل در آغاز این کتاب  سعی دارد تعریفی از ثروت از ثروت ارائه کند و آن را به دوستی، توازن خانواده، روابط کاری خوب و آرامش معنوی ارتباط بدهد.

علاوه بر این، او هشدار می دهد که متکی به موقعیت کاری یا ابزار قدرت نباشید و اشاره می کند که اکثر رهبران بزرگ دنیا همواره پیروان ایده آلی بوده اند و اینکه باید یاد بگیرید قبل از رسیدن به هر چیزی ابتدا خدمتگزار باشید.

با این حال ایده اصلی هیل مبنی بر غیر مادی بودن منبع ثروت، قابل ستایش است. ما همواره بیشتر از داشته های غیر ملموس مان مثل پایداری، رویا و توانایی دست یافتن به منبع نامحدود ضمیر نیمه هوشیار و شکل دادن به آن نگران سطح تحصیلات یا مقدار دارایی مان هستیم.

انسان های موفق از اینکه ثروت و نفوذشان را با توانایی های معنوی شاین مقایسه کنند عار دارند ولی هیل اهمیت این نوع توانایی ها را می شناخت. به همین دلیل است که استفاده از این کتاب طی چندین دهه فراز و فرود اقتصادی هنوز ادامه دارد. سرچشمه ثروت هرگز قطع نمی شود و فراتر از زمان است.