جواب کارگاه تحلیل فصل اول علوم و فنون دهم انسانی
گام به گام کارگاه تحلیل فصل 1 علوم و فنون دهم انسانی صفحه 31 تا 35
تدریس کارگاه تحلیل فصل اول علوم و فنون دهم انسانی : برای مشاهده پاسخ سوالات صفحه ۳۱ تا ۳۵ علوم فنون دهم در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه باشید.
پاسخ درس بعدی: جواب درس چهارم علوم و فنون دهم انسانی
جواب کارگاه تحلیل صفحه ۳۱ فصل ۱ علوم و فنون ادبی دهم انسانی
۱- شعر زیر را بخوانید و جدول را کامل کنید.
در کتاب آمد که در عهد قدیم
خانهای میساخت سقراط حکیم
چون به پایان برد کار آن سرا
آمدند از ره، رفیق و آشنا
جمله گفتند: این بنای مختصر
نیست در خوردِ تو، ای صاحب نظر!
چون توانی زیستن در این قفس؟
این قفس نبود مقام چون تو کس
بهر مردی چون تو والا و حکیم
بارگاهی باید و کاخی عظیم
در شبستانِ تو چون آییم جمع
همچو پروانه به گِردِ روی شمع؟
گفت در پاسخ: که ما را باک نیست
عارفان را خانه الّا خاک نیست
حُجره خود گر بدینسان ساختم
خانهای در خوردِ یاران ساختم
بیش از این گر یار یکدل داشتم
بام خود تا عرش میافراشتم
در حقیقت یار یکدل، کیمیاست
چون صدف، کمیاب و چون دُر، پُربهاست
نیره سعیدی، (میر فخرایی)
موضوع | شرح و توضیح |
نوع لحن | روایی و داستانی، ابتدا در متن با آهنگی نرم و کشش آوایی خوانده می شود و در ادامه با تغییر فضا و شخصیت ها لحن نیز تغییر می کند. |
قلمرو زبانی | ساختمان بیشتر واژهها ساده است و زبان شعر ساده است استفاده از واژه حکیم به جای دانشمند و سرا به جای خانه. واژگان بیشتر فارسی هستند مثل؛ شبستان – پاسخ – پروانه – میافراشتم. |
قلمرو ادبی | بکار بردن آرایههای ادبی؛ قفس استعاره از خانهای کوچک است. تشبیه: همچو پروانه به گرد روی شمع/ یار یکدل کیمیاست: تشبیه فشردهای اسنادی/ چون صدف کمیاب – چون در پربهاست تناسب: صدف و در(مروارید)/ خاک و باک: جناس ناهمسان اختلافی/ بام تا عرش ساختن: اغراق |
قلمرو فکری | عارفان تعلق خاطر به دنیا و ظواهر آن ندارند و در دنیای کنونی انسان های راستین کم هستند. |
نتیجهگیری و تعیین نوع | نبود یار همدل، دوست یکدل و روشن ضمیر، بسیار گران بها است و مردان حق تنها هستند. نوع ادبیات: تعلیمی، اندرزی «بیان نصیحت و اخلاق» |
۲- حکایت زیر را بخوانید و برای هر قلمرو، چند ویژگی استخراج کنید.
پارسا زاده ای را نعمتِ بیکران به دست افتاد؛ فسق و فجور آغاز کرد.
باری، به نصیحتش گفتم: ای فرزند، دخل، آب روان است و عیش، آسیاب گردان؛ یعنی خرج فراوان کردن، مسلّم کسی را باشد که دَخلِ معیّن دارد.
چو دَخلت نیست، خرج آهستهتر کن
که میگویند ملّاحن سرودی،
اگر باران به کوهستان نبارد
به سالی دجله گردد، خشک رودی
عقل و ادب، پیشگیر و لهو و لعب بگذار که چون نعمت سپری شود، سختی بَری و پشیمانی خوری.
پسر، این سخن در گوش نیاورد و بر قول من اعتراض کرد و گفت:
برو شادی کن ای یار دل افروز
غم فردا، نشاید خورد امروز
دیدم که نصیحت نمیپذیرد و دَمِ گرم من در آهنِ سرد او اثر نمیکند؛ روی از مصاحبت بگردانیدم و قول حکما کار بستم که گفتهاند:
گر چه دانی که نشنوند، بگوی
هرچه دانی ز نیک خواهی و پند
زود باشد که خیره سر، بینی
به دو پای اوفتاده، اندر بند
دست بر دست میزند که دریغ
نشنیدم حدیثِ دانشمند
گلستان، باب هفتم
۳- نمونههای زیر را از دید حس و حال فضای شعری و عاطفی بررسی کنید.
ای آن که غمگِنی و سزاواری
وندر نهان، سرشک همیباری
رفت آن که رفت و آمد آن که آمد
بود آن که بود خیره چه غم داری؟
رودکی
۱- حال و هوای شعر غمگین است و وزن و ریتم با محتوا تناسب دارد. در بیت نخست، حزن و اندوه زندگی را به تصویر کشیده شده است. اما شاعر با اندرزی حکیمانه، در مصراع دوم به مخاطب یادآور میشود که غم و شادی گذرا هستند و باید به آرامش دل بست.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
حافظ
۲- ادبیات غنایی عاطفی، حال و هوای شعر شاد و پرشور است و محتوا با وزن و آهنگ تناسب دارد. با ارادهای پولادین میتوان بر سختیها فائق آمد و شادی و نشاط را به زندگی بازگرداند. در این فضا، امید و آرزو همچون نگینی درخشان میدرخشد و روح زندگی را تازه میکند.
این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده میشود به امید وفای یار
جان رقص میکند به سماعِ کلام دوست
سعدی
۳- غنایی، اگر با لحن احساسی بخوانید، می توانید با فضای شعر ارتباط بیشتری برقرار کنید. وزن شعر نرم، آرام و لطیف است.
توضیحات بیشتر درباره این بیت: ادبیات غنایی، به ویژه غزل، فضایی سرشار از عواطف و احساسات عاشقانه را برای مخاطب فراهم میکند. شاعر با زبانی لطیف و دلنشین، خواننده را به تجربه احساساتی چون شادی، خوشی و آرامش دعوت میکند و او را به دنیای عشق و زیبایی میبرد.
جامی است که عقل آفرین می زندش
صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین می زندش
خیام
۴- قالب رباعی است، بیان مفاهیم فلسفی در مورد راز خلقت. حس و حال شاعر غم و اندوهی است به خاطر پایان اسفباری که برای زندگی متصور شده است.
خورشید کای فرّخ اسفندیار
هماوردت آمد بر آرای کار
فردوسی
۵- در حوزهی ادبیات حماسی، مصراع، بیان حس و حال پهلوانی و حماسی با با اشعاری که ضرب آهنگ تند و موزون دارد.
وقت را غنیمت دان آن قدرَ که بتوانی
حاصل از حیاتای جان یک دم است تادانی
حافظ
۶- نصیحت گرایانه و آموزنده است. جنبهی اندرز و تعلیم در محتوای بیت و وزن و آهنگ آن ملایم است.
۴- در بیتهای زیر، نمونههای واج آرایی و واژه آرایی را بیابید.
گوشه گرفتم ز خلق و فایدهای نیست
گوشه چشمت بلای گوشهنشین است
سعدی
واج آرایی صامت «گ» و «ش»
واژه آرایی «گوشه»
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم
وحشیبافقی
واج آرایی مصوت «ای» ،صامت «م»
واج آرایی صامت «ش – ر – ک – د»
واژه آرایی کشیدیم، بریدیم، پریدیم
در زلف تو بند بود داد دل ما
در بند کمند بود داد دل ما
ای داد به داد دل ما کس نرسید
از بس که بلند بود داد دل ما
قیصر امینپور
واژه آرایی «بند،دل،داد،ما»
واج آرایی صامت «د» ، مصوت «-ِ»
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بیعمل است
حافظ
واج آرایی «ل- م-ع»
واژه آرایی «بی عمل»
اگر جنگ خواهی و خون ریختن
بر این گونه سختی برآویختن
بگو تا سوار آورم زابلی
که باشند با خنجر کابلی
فردوسی
واج آرایی صامت «نخ» مصوت «آ»
پاسخ درس قبلی: جواب درس سوم علوم فنون دهم انسانی
☑️ به پایان جواب کارگاه تحلیل فصل اول علوم و فنون دهم انسانی رسیدیم، اگر سوال یا مشکلی در این رابطه داشتید حتما آن را از بخش نظرات بپرسید.
عالییییي تقریباً بیشتر از سه ساله که از ماگرتا استفاده میکنم. ممنوننننن بابت این سایت خوب و مفید اجرتون با خدا
خوب بود
عالیییی بود