جواب کارگاه تحلیل فصل دوم علوم و فنون دهم انسانی
گام به گام کارگاه تحلیل فصل 2 علوم و فنون دهم انسانی صفحه 56 تا 58
تدریس کارگاه تحلیل فصل اول علوم و فنون دهم انسانی : برای مشاهده پاسخ سوالات صفحه ۵۶ تا ۵۸ علوم فنون دهم در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه باشید.
پاسخ درس بعدی: جواب درس هفتم علوم و فنون دهم انسانی
جواب کارگاه تحلیل فصل دوم صفحه ۵۶ علوم و فنون دهم انسانی
۱- نمونه زیر را از نظر ویژگیهای قلمرو زبانی بررسی کنید.
اَلا یا خیمگی، خیمه فروهِل
که پیشاهنگ، بیرون شد ز منزل
تبیرهزن بزد، طبل نخستین
شتربانان همیبندند محمل
نماز شام نزدیک است و امشب
مه و خورشید را بینیم مقابل
ولیکن ماه دارد قصدِ بالا
فروشد آفتاب از کوه بابِل
منوچهری
فراوانی ساختهای ترکیبی به نسبت شعر رودکی مانند پیشاهنگ و شتربانان
کوتاهی جمله ها و سادگی زبان شعر
حذف نشدن فعل به قرینه
وجود واژگان عربی
بهکار گیری افعال پیشوندی مانند: فروهل و فرو شد
استفاده از شکل کهن فعلها مانند بینم (مضارع اخباری – میبینم)، همی بندند (ماضی استمراری)
استفاده از شبکه معنایی ماه و خورشید و آفتاب
۲- نمونههای زیر را از نظر ویژگیهای قلمرو ادبی بررسی کنید.
الف) «نوشتهاند: درزیای و جولاههای با هم دوستی داشتهاند و چون به هم بنشستند، میگفتندی که این کار این شیخ، هیچ بر اصل نیست. روزی با یکدیگر میگفتند که این مرد دعوی کرامت میکند؛ بیا تا هر دو به نزدیک وی دَر شویم؛ اگر شیخ بداند که ما هر یکی چه کار کنیم و پیشه ما چیست، بدانیم که او بر حق است و آنچ میکند، بر اصل است. هر دو مُتَنکّروار به نزدیک شیخ ما درآمدند. چون چشم شیخ بر ایشان افتاد، گفت:
به فلک بر، دو مرد پیشهورند
زان یکی درزی و دگر جولاهپس اشارت به درزی کرد و گفت: این ندوزد، مگر قبای ملوک
آنگه اشاره به جولاهه کرد و گفت: وان نبافد، مگر گلیم سیاه
ایشان هر دو خجل گشتند و در پای شیخ افتادند و از آن انکار، توبه کردند.»
اسرارالتّوحید، محمّدبن منوّر
به کار بردن مراعات النظیر: درزی و قبا، جولاهه و نبافد
به کارگیری شعر در میان نثر
به کارگیری سجع در سخن: ندوزد و بنافد
به کار بردن کنایه: سیاهگلیم کنایه از بدبخت
چشم شيخ بر ايشان افتاد: مجاز از نگاه
ب) «ملک گفت: آوردهاند که بازرگانی غلامی داشت دانا و زیرک سار و بیدار بخت. بسیار حقوق بندگی بر خواجه ثابت گردانیده بود و مقامات مشکور و خدمات مقبول و مبرور بر جراید روزگار ثبت کرده.
روزی خواجه گفت غلام را: «ای غلام، اگر این بار دیگر سفر دریا برآوری و بازآیی، تو را از مال خویش آزاد کنم و سرمایه وافر دهم که کفاف آن را پیرایه عفاف خود سازی و همه عمر پشت به دیوار فراغت باز دهی.» غلام این پذَرفتگاری از خواجه بشنید، به روی تقبّل و تکفّل پیش آمد و بر کار اقبال نمود.
بار در کشتی نهاد و خود درنشست. روزی دو سه، بر روی دریا میراند. ناگاه بادهای مخالف از هر جانب برآمد، سفینه را درگردانید و بار آبگینه اَمَلش خُرد بشکست. کشتی و هرچ درو بود، جمله به غرقاب فنا فرو رفت و او به سنگپشت بحری رسید؛ دست درو آویخت و خود را بر پشت او افکند تا به جزیرهای افتاد که درو نخلستان بسیار بود؛ یک چندی در آنجایگه از آنچ مقدور بود، قوتی میخورد …»
مرزبان نامه، سعد الدّین وراوینی
استفاده از تشبیه مانند جراید روزگار، دیوار فراغت، پیرایهی عفاف، آبگینهی امَل، غرقاب فنا
استفاده از موسیقی کلمات مانند مشکور، مقبول، مبرور
بيداربخت: جانبخش؛ کنایه از خوشبخت و خوش طالع
جرايد روزگار: اضافه تشبیهی
ديوار فراغت: اضافه تشبیهی
بار آبگينه امَل : اضافه تشبیهی
غرقاب فنا: اضافه تشبیهی
۳- نمونه زیر را از نظر ویژگیهای قلمرو فکری بررسی کنید.
ای خواجه، رسیدهاست بلندیت به جایی
کزاهل سماوات به گوش تو رسد صوت!
گر عمر تو چون قد تو باشد به درازی
تو زنده بمانی و بمیرد ملک الموت
انوری
شاعر به طنز می گوید که قد مخاطب بسیار بلند است و با وصف قدش و شنیدن صدای فرشتگان در آسمان و اگر به تناسب قدش عمرش هم دراز باشد از عزرائیل هم بیشتر عمر خواهد کرد، بزرگنمایی کرده که باعث پدید آمدن طنزی زیبا و خندهدار شده است.
۴- با ذکر دلیل بنویسید چرا دو مصرع بیت زیر هم وزن است؟
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
مولوی
زیرا ترتیب و تعداد هجاها در هر دو مصرع یکی است یعنی هجاهای کوتاه و بلند آنها در مقابل هم قرار میگیرند.
پایههای آوایی | وزن | نشانههای هجایی |
---|---|---|
بش نَ وز نی از جُ دا یی | فاعلاتن | -U – – |
چُن حِ کا یت ها شِ کا یت | فاعلاتن | -U – – |
می کُ ند می کُ ند | فاعلن | -U- |
این دو مصراع با یکدیگر هم وزن اند زیرا تعداد هجاهایشان با هم برابر است و هجاهای کوتاه و بلند آنها در مقابل هم قرار گرفته است.
۵- در جملات زیر، انواع سجع را بیابید و نوع آنها را مشخص کنید.
الهی اگر بهشت، چون چشم و چراغ است، بیدیدار تو، درد و داغ است.
خواجه عبدالله انصاری
چراغ و داغ: مطرف
طالب علم، عزیز است و طالب مال، ذلیل.
خواجه عبدالله انصاری
عزیز و ذلیل: سجع متوازن
باران رحمت بی حسابش همه را رسیده، و خوان نعمت بی دریغش، همه جا کشیده.
سعدی
رسیده و کشیده: سجع متوازی
این دلق موسی است مرقعّ و آن ریش فرعون مرصع.
سعدی
مرقع و مرصع: سجع متوازی
در ایام طفولیت متعبد و شب خیز بودم و مولعِ زهد و پرهیز.
سعدی
شبخیز و پرهیز: سجع متوازی
۶- نوع سجع دو واژه زیر را بنویسید و به جای واژه دوم، واژهای بگذارید که بالاترین ارزش موسیقایی را در میان سجعها داشته باشد.
…باد… و یاد
…بام… و نام
یاد و نام سجع متوازن دارند. باد و یاد که سجع متوازی می سازد و بالاترین ارزش موسیقایی را دارد بام و نام سجع متوازی می سازد و بالاترین ارزش موسیقایی را دارد.
پاسخ درس قبلی: جواب درس ششم علوم و فنون دهم انسانی
و
جواب کارگاه تحلیل فصل اول علوم و فنون دهم انسانی
☑️ به پایان جواب کارگاه تحلیل فصل دوم علوم و فنون دهم انسانی رسیدیم، اگر سوال یا مشکلی در این رابطه داشتید حتما آن را از بخش نظرات بپرسید.
سوال پنج، بخش سوم: مگر نه اینکه نباید فعل رو به عنوان مسجع حساب کرد؟