مطلب پیشنهادی :
ad
+
ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی شعر ستایش لطف خدا فارسی یازدهم ❤️+ آرایه ها و کلمات

معنی و ارایه های ادبی و قالب شعر خوانی ستایش لطف خدا صفحه 10 کتاب ادبیات فارسی یازدهم متوسطه دوم

معنی و آرایه های شعر ستایش لطف خدا فارسی یازدهم ؛ در این نوشته با ترجمه و معنی و ارایه های قلمرو ادبی و زبانی شعر خوانی ستایش لطف خدا صفحه ۱۰ کتاب ادبیات فارسی یازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: معنی و آرایه های شعر زاغ و کبک فارسی یازدهم

معنی و آرایه های شعر ستایش لطف خدا فارسی یازدهم
معنی و آرایه های شعر ستایش لطف خدا فارسی یازدهم

معنی و ارایه های شعر خوانی ستایش لطف خدا فارسی یازدهم صفحه 10

قالب و وزن شعر ستایش لطف خدا فارسی یازدهم چیست ؟

پاسخ: قالب: مثنوی / وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (رشته انسانی)

به نام چاشنی بخش زبان‌ها / حلاوت سنج معنی در بیان‌ها

معنی (قلمرو فکری): به نام خداوندی که نام او در زبان‌ها جاری است و بیان‌ها را با نام خود شیرین می‌گرداند.

قلمرو زبانی: چاشنی: مزه، طعم
چاشنی بخش: آنچه برای اثربخشی بیشتر کام به آن اضافه می شود.
حلاوت: شیرینی
حلاوت سنج: کسی که شیرینی را ارزیابی می‌کند، کسی که ملاک ارزیابی شیرینی است

چاشنی‌بخش و حلاوت‌سنج: مرکب (غیرساده)
حذف فعل به قرینه‌ی معنوی
زبان و بیان: تناسب
حلاوت‌سنج: شیرینی بخش,دلپذیری و لذت بخش بودن
بیت را می‌توان به‌صورت دو جمله، بازگردانی کرد:
به نام خداوندی که حلاوت‌سنج معنی در بیان‌ها و چاشنی‌بخش زبان‌هاست، سخنم را آغاز می‌کنم.
بیت بر روی هم، یک جمله‌ی مرکب (غیرساده) است
.

قلمرو ادبی: زبان: مجاز از سخن
چاشنی بخش زبان: حس‌آمیزی
حلاوت سنج معنی: حس‌آمیزی
واج آرایی: «ن»

زبان و بیان مراعات نظیر
چاشنی‌بخش: مزه دهنده، کنایه از ارزشمند کننده
بین چاشنی (مزه) و حلاوت، مراعات نظیر هست.

پیام: ستایش خداوند

بلند آن سر که او خواهد بلندش / نژند آن دل که او خواهد نژندش

معنی (قلمرو فکری): هرکه را بخواهد عزت و اقتدار می بخشد و هرکه را بخواهد خوار و ذلیل می کند.

قلمرو زبانی: نژند: خوار و زبون، اندوهگین
جهش ضمیر

بلند و نژند در معنی، رابطه‌ی تضاد دارند.
بیت، ۴ جمله و هر مصراع یک جمله‌ی مرکب (غیرساده) است؛ ضمیر «–َش» در واژه‌های «بلندش» و «نژندش» نقش مفعولی دارد.
مرجع ضمیر «او» خداوند است.
واژه‌ی «نژند» امروزه کاربرد ندارد.

قلمرو ادبی: بلند آن سر: کنایه از سرافراز
سر و دل: مجاز از انسان
دل: مجاز از انسان
سر، دل: تناسب
تلمیح به آیه: تعزّ من تشاء و تذلّ من تشاء.
موازنه (رشته انسانی)

واج‌آرایی «ن»
دل و سر مراعات نظیر
بیت «موازنه» دارد.

پیام: سربلندی و خواری به دست خداوند است.

در نابسته احسان گشاده‌سـت / به هر کس آنچه می‌بایست داده‌ست

معنی (قلمرو فکری): خداوند احسان و بخشش بی پایانی دارد و به هر کس آنچه را شایسته اش است می‌دهد.

قلمرو زبانی: احسان: نیکی، داد ودهش، بخشش
گشاده: باز

نابسته: باز
در و گشودن تناسب
داده است و گشاده است ماضی نقلی
در نابسته‌ی احسان: یک ترکیب وصفی و یک ترکیب اضافی دارد.
نابسته صفت مشتق(وندی)
بیت، سه جمله است. (مصراع اول یک جمله‌ی ساده و مصراع دوم یک جمله‌ی مرکب یا غیر ساده است.)
مصراع اول: جمله‌ی سه‌جزئی با مفعول و نهاد آن خداوند است.

قلمرو ادبی: در احسان: اضافه استعاری
واج آرایی: «س»

پیام: بخشندگی خداوند

به ترتیبی نهاده وضع عالم / که نی یک موی باشد بیش و نی کم

معنی (قلمرو فکری): خداوند، جهان را طوری آفریده است که همه چیز در جا و اندازه خود است و هیچ چیز کم و زیاد آفریده نشده است.

قلمرو زبانی: عالم: جهان
نهادن: گذاشتن (بن ماضی: نهاد، بن مضارع: نه)
نی: نه
حذف فعل به قرینه لفظی

بیش و کم رابطه‌ی تضاد دارند.
مصرع دوم حذف فعل «باشد» به قرینه‌ی لفظی
«نی» (نه) حرف پیوند هم‌پایه‌ساز؛ یعنی:
نه یک مو بیش و نه یک مو کم است.
نهاده (است) ماضی نقلی معلوم
[خداوند] وضع عالم را به‌ترتیبی نهاده‌است که نه یک مو بیش است و نه یک مو کم است. (سه جمله و یک جمله‌ی مرکب)

قلمرو ادبی: مو: مجاز از مقدار اندک
نی یک موی باشد بیش و نی کم: کنایه از اینکه همه چیز در جای خودش قرار دارد
بیش، کم: تضاد
واژه آرایی: نی

پیام: قانونمندی آفرینش خدا

اگر لطفش قرین حال گردد / همه ادبارها اقبال گردد

معنی (قلمرو فکری): اگر لطف و محبّت او شامل حال کسی گردد، همه بدبختی ‎ها و سختی‎ ها به خوشبختی تبدیل می ‎شود.

قلمرو زبانی: لطف: مهر و نیکویی
قرین: همراه
ادبار: بدبختی، سیه روزی
اقبال: خوشبختی، سعادت

ادبار و اقبال رابطه‌ی تضاد دارند.
بیت دو جمله‌ی اسنادی و یک جمله‌ی غیر‌ساده (مرکب) است.

قلمرو ادبی: اقبال، ادبار: تضاد

پیام: نیک بختی به خواست خداست.

وگر توفیق او یک سو نهد پای / نه از تدبیر کار آید نه از رای

معنی (قلمرو فکری): اگر لطف خداوند شامل حال بنده‌اش نشود، دیگر از دست اندیشه و عقل کاری برنمی‌آید و انسان از انجام هر کاری ناتوان خواهد بود.

قلمرو زبانی: توفیق: سازگار گردانیدن
حذف فعل «آید» به قرینه‌ی لفظی در مصرع دوم.
بیت، سه جمله و یک جمله‌ی مرکب (غیرساده) است.
تدبیر و رای تناسب

قلمرو ادبی: پای یک سـو نهادن: کنایه از پشت کردن و کاری نکردن
تدبیر: اندیشه، چاره گری
رای: تدبیر و اندیشه
پای، رای: جناس ناهمسان
واژه آرایی: نه

رای و تدبیر: مراعات نظیر

پیام: وابستگی تدبیر بشر به توفیق الهی

خرد را گر نبخشد روشنایی / بماند تا ابد در تیره رایی

معنی (قلمرو فکری): اگر خدا انسان را آگاه نکند (راه درست را به او نشان ندهد)، انسان تا ابد در نادانی و گمراهی به سر خواهد برد.

قلمرو زبانی: را: در معنای «به»؛ حرف اضافه
ابد: زمان بی پایان
تیره رایی: بداندیشی، گمراهی
تیره‌رایی: مشتق-مرکب ( وندی مرکب )
روشنایی: مشتق (غیرساده‌ی وندی)
روشنایی: مفعول
بماند مضارع اخباری: می‌ماند
بیت دو جمله و یک جمله‌ی مستقل مرکب (غیرساده) است.

قلمرو ادبی: تیره، روشنایی: تضاد
تیره رایی: حس آمیزی

تلمیح به آیه‌ی «یخرجونهم من النور الی الظلمات …»

پیام: خرد به خداوند وام دار است.

کمال عقل آن باشد در این راه / که گوید نیستم از هیچ آگاه

معنی (قلمرو فکری): وقتی عقل انسان کامل می شود که بداند از هیچ چیز آگاه نیست و بگوید: نمی دانم. (یعنی اگر کسی بسیار دانا و عاقل شود، به جهل خود اقرار خواهد کرد و همین اقرار کردن به جهل نشان می دهد که انسان عاقل شده است.)

قلمرو زبانی: گوید: مضارع التزامی (بگوید)
عقل و آگاهی تناسب
هر دو مصراع به شیوه‌ی بلاغی است.
نقش کمال عقل نهاد و آن مسند است.
کمال عقل ترکیب اضافی است.

قلمرو ادبی: عقل بگوید آگاه نیستم تشخیص
کمال عقل در این است که بگوید آگاه نیستم: متناقض نما یا پارادوکس دارد.
این راه: استعاره از درک حقیقت الهی

پیام: ناتوانی خرد در برابر علم ایزدی

معنی کلمات و واژه های شعر ستایش لطف خدا فارسی یازدهم

چاشنی: مزه، طعم
چاشنی بخش: آنچه برای اثربخشی بیشتر کام به آن اضافه می شود.
حلاوت: شیرینی
حلاوت سنج: کسی که شیرینی را ارزیابی می‌کند، کسی که ملاک ارزیابی شیرینی است
نژند: خوار و زبون، اندوهگین

احسان: نیکی
گشاده: باز
نابسته: باز
عالم: جهان
نهادن: گذاشتن

لطف: مهر و نیکویی
قرین: همراه
ادبار: بدبختی، سیه روزی
اقبال: خوشبختی، سعادت\

توفیق: سازگار گردانیدن
ابد: زمان بی پایان
تیره رایی: بداندیشی، گمراهی
بیان: زبان‌آوری
رای: عقیده و نظر

شیرین و فرهاد یکی از زیباترین مجموعه‌های عاشقانه در قالب مثنوی بوده و وحشی بافقی این مجموعه را به تقلید از خسرو و شیرین سروده است. شعر لطف خدا از ابیات آغازین این منظومه عاشقانه انتخاب شده است.

همچنین بخوانید: معنی شعر آفتاب حسن فارسی یازدهم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه یازدهم متوسطه دوم ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و آرایه های ادبی شعر ستایش لطف خدا صفحه ۱۰ کتاب ادبیات فارسی یازدهم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. نظرات خود را در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫23 دیدگاه ها

  1. بسیار‌عالی‌ ومفید است.
    خوا هشا اگر‌امکانش‌وجود‌ دارد‌ محتوا‌را‌به‌صورت‌فایل پی‌دی‌اف‌ بگذارید.

  2. سلام ببخشید یه سوال داشتم اگرم میشه جوابمو سریع بدید معانی و قلمرو زبانی و ادبی که از این سایت می‌نویسیم در امتحان نهایی که در پیش داریم نظرن اشتباه نمیگیرن چون اگه جواباهای ما با کلید ها متفاوت باشد غلط گرفته میشه حتی اگرم هم مفهوم باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × پنج =