معنی و ارایه های شعر وطن فارسی یازدهم

معنی و ارایه های شعر وطن فارسی یازدهم ؛ در این نوشته با ترجمه و معنی و آرایه های قلمرو ادبی و زبانی شعر خوانی وطن صفحه ۱۱۷ کتاب ادبیات فارسی یازدهم متوسطه دوم رشته های تجربی و ریاضی و انسانی و فنی حرفه ای آشنا می شوید. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: جواب درک و دریافت شعر وطن صفحه ۱۱۷ فارسی یازدهم

معنی و آرایه های شعر خوانی وطن فارسی یازدهم صفحه 117

قالب و وزن شعر وطن فارسی یازدهم چیست ؟

پاسخ: قالب: مثنوی / وزن:‌ فعولن فعولن فعولن فعل

منم پورِ ایران و نام آورم / ز نیروی شیران بود گوهرم

معنی (بازگردانی): من فرزند ایران زمین ام و سرشناس. گوهره و نژاد من از نژاد مردان دلاور است.

قلمرو زبانی: پور: فرزند مذکّر، پسر
نام آور: سرشناس
بود: می باشد (بن ماضی: بود؛ بن مضارع: بو)
گوهر: سنگ گران‌بها از قبیل مروارید، الماس

قلمرو ادبی: شیر: استعاره از مردان دلاور
گوهر: مجاز از اصل، نژاد
واج آرایی «ن»، «م»

پیام: میهن دوستی

کنم جان خود را فدای وطن / که با او چنین است پیمان من

معنی (بازگردانی): من با وطن خویش عهد و پیمان بسته ام که جانم را در راهش فدا کنم.

قلمرو زبانی: وطن: میهن
مرجع «او»: وطن

قلمرو ادبی: جانبخشی: با وطن پیمان بسته ام
واج آرایی «ن»

پیام: جانفشانی برای میهن

دفاع از وطن، کیش فرزانگی است / گذشتن ز جان، رسم مردانگی است

معنی (بازگردانی):  راه و رسم خردمندان، دفاع از وطن است. مردانگی آن است که جان را در راه وطن فدا کنی.

قلمرو زبانی: کیش: آیین، دین، مذهب
فرزانگی: دانایی، خردمندی
رسم: آیین

قلمرو ادبی: از جان گذشتن: کنایه از جانفشایی و ایثار

پیام: جانفشانی برای میهن

کسی کز بدی، دشمن میهن است / به یزدان که بدتر ز اهریمن است

معنی (بازگردانی): کسی که از روی بدذاتی، دشمنِ وطن باشد (با دشمن، سازش کند)، به خدا قسم، از شیطان هم بدتر است.

قلمرو زبانی: یزدان: خدا
اهریمن: شیطان
به یزدان: حذف «سوگند می خورم» به قرینه معنایی

قلمرو ادبی: واژه آرایی: است؛ ردیف
جناس: بدی، بد

پیام: میهن پرستی

مرا اوج عزّت در افلاک توست / به چشمان من، کیمیا خاک توست

معنی (بازگردانی): اوج عزت و سربلندی من، در آسمان میهن من است و خاک کشورم مانند کیمیا با ارزش است.

قلمرو زبانی: اوج: بالاترین درجه
عزّت: سربلندی
«را» در مرا اوج عزّت: اضافه گسسته
افلاک: ج فلک، آسمان ها
کیمیا: مادّه ای فرضی که به گمان پیشینیان، فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل می کند.

قلمرو ادبی: کیمیا خاک توست: تشبیه فشرده
چشم: مجاز از نگاه و نظر

پیام: میهن پرستی

رَود ذرّه ای گر ز خاکت به باد / به خون من آن ذرّه آغشته باد

معنی (بازگردانی): اگر ذره ای از خاک سرزمین من از دست برود، حتما در آن ذره، خون من را می بینی که برای گس گرفتنش ریخته شده. (یعنی نمی گذارم خاک سرزمینم از دست برود حتی در این راه کشته شوم)

قلمرو زبانی: آغشته: تر شده، آمیخته

قلمرو ادبی: جناس همسان: باد نخست (نسیم) باد دوم (فعل دعایی)
به باد رفتن: کنایه از نابود شدن
به خون من آغشته باد: کنایه از جان فشاندن
ذره: واژه آرایی، مجاز از مقدار اندک
خاک، باد: تناسب
واج آرایی «ر»، «ب»

پیام: جانفشانی برای میهن

معنی کلمات و واژه های شعر وطن فارسی یازدهم

پور: فرزند مذکّر، پسر
نام آور: سرشناس
گوهر: سنگ گران‌بها از قبیل مروارید، الماس
وطن: میهن

کیش: آیین، دین، مذهب
فرزانگی: دانایی، خردمندی
رسم: آیین
یزدان: خدا

اهریمن: شیطان
اوج: بالاترین درجه
عزّت: سربلندی
افلاک: ج فلک، آسمان ها
کیمیا: مادّه ای فرضی که به گمان پیشینیان، فلزاتی مانند مس و قلع را به طلا و نقره تبدیل می کند.

همچنین بخوانید: جواب درک و دریافت روان خوانی دیدار صفحه ۱۳۹ فارسی یازدهم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه یازدهم متوسطه دوم ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و ارایه های ادبی شعر خوانی وطن صفحه ۱۱۷ کتاب فارسی یازدهم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. نظرات خود را در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید.