معنی کلمات و متن حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی پنجم + جواب سوال صفحه ۹۶

معنی کلمات و مفهوم متن حکایت بوعلی و بانگ گاو صفحه ۹۶ فارسی پنجم دبستان ؛ امروز قصد داریم تا در این مقاله از بخش آموزش و پرورش ماگرتا برای دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی ، معنی متن ، کلمات و لغات سخت ، بررسی مفهوم و جواب سوال حکایت بوعلی و بانگ گاو و معنی ضرب المثل های صفحه 96 کتاب فارسی کلاس پنجم دبستان را قرار دهیم. در ادامه با ما همراه باشید.

بعدی: معنی کلمات درس سیزدهم روزی که باران می بارد فارسی پنجم
و
جواب درک مطلب و درست و نادرست درس سیزدهم فارسی پنجم

بررسی مفهوم و معنی حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی کلاس پنجم

ابتدا با هم متن داستان این حکایت آمده در صفحه 96 فارسی پنجم را مرور می کنیم و سپس به بررسی پیام و مفهوم آن می پردازیم.

یکی از بزرگان، بیمار شده بود، چنان که تصور می کرد، گاو شده است. پس همه روز، بانگ می کرد و این و آن را می گفت: « مرا بکشید که از گوشت من هَریسه، نیکو آید».
کار او به درجه ای بکشید که هیچ نمی خورد و اطبا در معالجت عاجز ماندند. سرانجام، خواجه ابوعلی سینا را آوردند تا او را علاج کند.
خواجه، قبول کرد و گفت: «گاو کجاست تا او را بکشم ؟!».
جوان، همچو گاو، بانگی کرد، یعنی اینجا هستم!
خواجه بوعلی گفت: « او را به میان سرای آورید و دست و پای او را ببندید و بخوابانید».
بیمار چون آن شنید، بدوید و جلو آمد، و بر پهلوی راست، خُفت و پای او سخت بیستند. پس خواجه بوعلی بیامد و کارد بر کارد مالید و نشست و دست بر پهلوی او نهاد، چنان که عادت قصابان | باشد. پس گفت: « وه! این چه گاو لاغری است ! این را نمی توان کشت، علف دهیدش تا فَربه شود».
پس، خواجه، برخاست و بیرون آمد و حاضران را گفت: «دست و پای او را بگشایید و خوردنی، آنچه فرمایم پیش او برید و او را گویید: بخور تا زود فَربه شوی».
چنان کردند که خواجه گفت. خوردنی پیش او بردند و او می خورد، بدان امید که فربه شود، تا او را بکشند. پس، یک ماه سپری شد و چنان که خواجه بوعلی فرموده بود، کاملا صحت یافت.

این حکایت از کتاب چهار مقاله، نوشته نظامی عروضی سمرقندی می باشد، که در زیر می توانید معنی کامل حکایت بوعلی و بانگ گاو را مشاهده نمایید:

معنی حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی کلاس پنجم به زبان ساده

یکی از بزرگان بیمار شده و فکر می کرد گاو است. هر روز فریاد می زد که من را بکشید چون می توانید با گوشت من حلیم خوش مزه ای درست کنید.

تمام پزشکان از درمان او ناتوان شدند تا این که بوعلی سینا را آوردند. او گفت گاو کجاست تا او را بکشم. جوان مثل گاو صدا کرد یعنی اینجا هستم .

بوعلی دستور داد دست و پایش را ببندند تا قربانی اش کنند. بیمار به سرعت خوابید. بوعلی چاقو را تیز کرد و خواست مثل قصابان جوان را قربانی کند. اما گفت این گاو خیلی لاغر است . به او علف بدهید تا چاق شود بعد او را می کشیم.

دست و پای جوان را باز کردند و به او غذا دادند تا چاق شود. او غذا را می خورد به این امید که چاق شود تا او را بکشند. بعد از یک ماه همانطور که بوعلی گفته بود حال بیمار خوب شد و سلامتی اش را به دست آورد.

نتیجه و پیام حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی پنجم

این حکایت به ما می‌آموزد که توهم و خیال‌پردازی می‌تواند باعث بروز مشکلات جدی در زندگی شود. همچنین، این حکایت نشان می‌دهد که با صبر و حوصله و استفاده از روش‌های مناسب می‌توان بر مشکلات غلبه کرد.

معنی کلمات و لغات حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی پنجم

در این بخش به معنی کلمات ، لغات ، واژگان و لغت و کلمه های سخت و مهم حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی کلاس پنجم می پردازیم:

تصور کردن: فکر کردن
بانگ می کرد: فریاد می زد ، داد می زد
این آن را می گفت: به این و آن می گفت
هریسه: نوعی غذای آش یا حلیم
نیکو آید: خوب شود
درجه ای: به حدی
اطبا: جمع طبیب به معنی پزشکان

علاج: درمان
عاجز ماندند: ناتوان ماندند
خفت: خوابید
سخت ببندند: محکم ببندند
کارد به کارد مالیدن: چاقو به چاقو کشیدن
فربه: چاق
صحت: سلامتی

کلمات هم خانواده مخالف حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی کلاس پنجم

واژگان هم‌خانواده:

بیمار: بیماری
بزرگ: بزرگان
جوان: جوانی، نوجوان
قصابان: قصاب
فرمایم: فرموده بود
صحت: صحبت
مخصوصا: مخصوص، خاص
انتظار: منتظر
مشغول: شغل، شاغل
خارج: خروج

واژگان مخالف و متضاد:

بیمار ≠ سالم
کشتن ≠ زنده ماندن
نیکو ≠ بد
عاجز ≠ قادر
لاغر ≠ فربه
کوچک ≠ بزرگ
تمیز ≠ کثیف
زیبا ≠ زشت
زود ≠ دیر
آرام ≠ تند
ساکت ≠ شلوغ
باز ≠ بسته

جواب مفهوم حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی پنجم

حکایت بوعلی و بانگ گاو با کدام مثل ربط و تناسب دارد؟

۱) قدر عافیت ، کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
۲) بخور تا توانی به بازوی خویش
۳) هر سخن جایی و هر نکته، مکانی دارد.
۴) عقل سالم در بدن سالم است.
۵) بخور بخواب، کار من است؛ خدا نگاه دار من است.

پاسخ: مفهوم حکایت بوعلی و بانگ گاو با ضرب المثل « عقل سالم در بدن سالم است » تناسب دارد، که یعنی هر کسی که دارای بدن سالم است عقل سالمی هم دارد و گاهی بعضی از بیماری های فکر و ذهن، به خاطر بیماری جسم و بدن است.

درست مثل جوان که به خاطر بدن بیمارش عقلش نیز بیمار شد و دچار تخیل شده بود که گاو شده است. اما وقتی به فکر کشته شدن داروهایی که در غذایش به او داده شد را مصرف کرد، جسمش سالم شد و سلامتی عقلش را نیز بدست آورد.

معنی ضرب المثل های صفحه 96 کتاب فارسی کلاس پنجم دبستان

حال قصد داریم تا در این بخش به معنی تمام ضرب المثل های گفته شده در صفحه ۹۶ کتاب فارسی پایه پنجم بپردازیم.

معنی ضرب المثل قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید : یعنی انسان زمانی قدر دوران راحتی و آسایش رو میدونه و شکر می کنه که مشکلی براش پیش بیاد

معنی ضرب المثل هر سخن جایی و هر نکته مکان دارد : یعنی هر حرف و سخنی رو هر جایی و پیش هر کسی نباید گفت و اول باید شرایط رو در نظر گرفت.

معنی ضرب المثل بخور و بخواب کار من است خدا نگه دار من است : در مورد انسان های تنبل که دنبال کار و تلاش نمیرن و از خدا طلب روزی و آسایش دارند بکار میره

معنی ضرب المثل بخور تا توان به بازوی خویش : یعنی سعی کن که از مزد و حقوقی استفاده کنی که خودت با زحمت خودت بدست آوردی

معنی ضرب المثل عقل سالم در بدن سالم است : یعنی زمانی که جسم انسان سالم و سلامت باشه و دردی نداشته باشه عقل و درایت انسان خوب کار می کنه و حرکات و تصمیمات درستی دارد.

قبلی: جواب درک و دریافت صفحه ۹۵ فارسی پنجم
و
جواب درست و نادرست و درک مطلب درس یازدهم فارسی پنجم
و
معنی کلمات درس یازدهم نقش خردمندان فارسی پنجم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی فارسی پنجم ابتدایی ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله بررسی مفهوم معنی متن و کلمات حکایت بوعلی و بانگ گاو فارسی کلاس پنجم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و از آن استفاده و بهره برده باشید.