نقد و بررسی بازی DOOM Eternal 🔥 به جهنم خوش آمدید!
نقد و بررسی تخصصی بای شوتر مهیج و بی نظیر دوم اترنال ، DOOM Eternal از نظر بخش داستانی، گیم پلی، گرافیک، موسیقی و صداگذاری
نقد و بررسی بازی DOOM Eternal ؛ در سال 2016 بود که شرکت Bethesda ریسک بزرگی کرد و ریبوت بازی DOOM را منتشر کرد که از قضا به یکی بهترین بازی شوتر کلاسیک و پرفروشترین بازی های این شرکت تبدیل شد. حال این شرکت بعد از گذشت 4 سال، دنباله این بازی شوتر هیجان انگیز را با نام DOOM Eternal عرضه کرده است که برای نشان دادن پتانسیل کامل آن فرمول، تمام موانع را با خشمی کنترل شده کنار میزند تا تجربهای برای طرفداران این سری فراهم کند که سالها رویای آن را داشتند. حال قصد داریم تا در این مقاله از بخش فیلم و بازی ماگرتا به نقد و بررسی بازی شوتر مهیج دوم اترنال ، DOOM Eternal بپردازیم. پس در ادامه با ماگرتا همراه باشید.
نقد و بررسی بخش داستانی بازی DOOM Eternal
ماجرای بازی 8 ماه پس از اتفاقات دوم 2016 شکل میگیرد؛ حال زمین مورد تهاجم شیاطین قرار گرفته و هیچ ارتشی جلودار آنها نیست. فقط یک نفر میتواند انسانها را از این جهنم نجات دهد و آن هم کسی نیست جز دوم اسلیر. بنابراین، اسلیر عزم خود را جزم کرده تا تمامی کاهنان جهنمی(Hell Priests) را پیدا کند و با به قتل رساندن آنها بشریت را از شر شیاطین جهنمی خلاص کند. اگرچه داستان بازی بیش از حد ساده به نظر میرسد، اما باور کنید یا نه جذابیتهای خاص خود را دارد.
مهمترین این جذابیتها خود اسلیر است؛ درست از همان لحظهای که بازی آغاز میشود و او را در حال آماده شدن برای مبارزه با شیاطین میبینید، حس خوبی به شما دست میدهد. مشخصه مهمی که اسلیر را از هر پروتاگونیست دیگری متمایز میسازد(یا حتی دوم را از هر بازی دیگری متمایز میسازد)، این است که او از هیچ چیز هراس نداشته و هیچ شیطانی(مهم نیست چقدر هولناک) جلودار او نیست؛ این مشخصه را به راحتی میتوان در تک تک میان پردههای بازی مشاهده کرد.
بر خلاف بسیاری از بازیها که شخصیت اصلی را در برابر دشمنان ضعیف جلوه داده یا تلاش میکنند تا بازیکن را از دشمنان بترسانند، در اترنال از همان ابتدای کار متوجه خواهید شد که هیچ موجود زندهای قدرتمندتر از اسلیر وجود ندارد. همین ویژگی لذت درگیری با دشمنان را افزایش داده و باعث میشود بعد از کشتن هر باس به فجیحترین شکل ممکن، پوزخندی بزنید؛ مخصوصا اگر آن باس هولناکتر و قدرتمندتر از اسلیر به نظر برسد.
اما چیزی که داستان Eternal رو حداقل قابلتحمل میکنه، دیالوگهایی هست که در وصف شخصیت DOOM Slayer میشنویم و این به گیمر احساس غرور میده (!)، او یک تایتان نابودنشدنیست که ارادهاش سپر و خشمش شمشیری برای مقابله با شیاطینه. آنتاگونیست Eternal زنی به نام Khan Maykr، یک گونه خاص از موجودات فضایی هست که باعث ایجاد این جنگ بیپایان شده، او چندین بار در لحظات مختلف بازی همچون کاتسینها ظاهر میشه و دیالوگهایی میگه اما حس خاصی به داستان منتقل نمیکند.
درکل همانطور که گفته شد انتظار یک قصه پیچیده نداشته باشین، از ابتدا تا انتهای Eternal مشخصه و شما نیازی ندارین که حتی درموردش فکر کنین چون بازی چنین فرصتی رو به شما نمیده. اگه داستان بازیهای براتون خیلی مهمه باید بگم که Eternal پاسخ صحیحی به شما نداده و سعی نمیکنه در این بخش شما رو راضی نگه داره چرا که در سایر بخشهای بسیار درخشانتر ظاهر میشود.
نقد و بررسی بخش گیم پلی بازی DOOM Eternal
در حالی که نسخه 2016 بازی Doom به نوعی ادای دین به قسمت نخست بود، Eternal نه تنها از قسمت دوم سری اصلی یعنی Hell on Earth الهام گرفته بلکه ویژگیها و نوآوریهای فراوانی را به آن اضافه کرده است. از این منظر Eternal اثری منحصر به فرد است که گیم پلی آن با اینکه در ظاهر به نسخه 2016 شباهت دارد اما در عمل به شدت سریع تر بوده و نیاز به استراتژی برای پیشروی در طول بازی دارد. به همین خاطر در مقایسه دو عنوان مشخصا Eternal بازی سخت تری است. نسخه 2016 علاوه بر برادران بزرگترش ، از تعدادی شوترهای کلاسیکی همچون Serious Sam و Painkiller الهام گرفته بود.
در طرف مقابل Eternal همان فرمول را بسط و گسترش داده با این تفاوت که دو عنصر مهم به بازی اضافه شده است. نخست: مراحلی که بیش از هر چیزی یادآور نقشههای Quake 3 هستند و دوم بخش پلتفرمینگ. این در شرایطی است که قانون نسخه 2016 در اینجا هم حضور دارد و حتی سفت و سخت تر شده؛ اینکه بزرگترین دشمن شما عدم تحرک و ایستادن در یک نقطه است. قانونی که مشخص میکند چرا Eternal یک دنیا با شوترهای هم عصر خود مخصوصا اثار Military Shooter همچون Call of Duty متفاوت است.
در اختیار گرفتن کنترل DOOM Slayer که حالا مجهز و قدرتمندتر از همیشه است و روبهرو شدن با شیاطینی که وحشی و متنوعتر از همیشه هستند، نیازمندِ نظم و کارایی ۱۰۰ درصدی سیستم گیمپلی است. بنابراین تمام اسلحهها وظیفهی منحصربهفرد خود را دارند و هر دشمنی از نقاط ضعف و قدرت خاصی بهرهمند است که باعث میشود تمام ابزارِ در اختیار شما و همینطور دشمنان، شخصیتِ قابل تمایز خاصی برای خود داشته باشند.
این باعث میشود در حین گیمپلیِ سریع بازی، به راحتی آنها را تشخیص داده و استراتژی مناسب را بدون درنگ به کار بگیرید. از تمام امکاناتی که در بازی در اختیار گذاشته میشود باید به صورت استراتژیک استفاده کنید. برای دریافت گلوله، باید با اره برقی دشمنان را به چند قسمت تقسیم کنید، برای پر کردن نوار سلامتی باید به سراغ Glory Killهایی که از انیمیشنهای متنوعتر و چشمنوازتر بهرهمند هستند، بروید و همینطور برای دریافت زره از Flame Belch که دشمنان را به آتش میکشد استفاده کنید تا در مبارزات نزدیک موفقتر عمل کنید.
ترفند بسیار هوشمندانهای که سازندگان در طراحی گانپلی و مبارزات این نسخه به کار گرفتهاند، مجبورتان میکند از تمام امکانات استفاده کنید و خود را تنها با یک اسلحه و یک شیوهی تکراری مبارزه به دامِ ملال و تکرار نیاندازید. در واقع باید همه چرخدندههای بازی در حال چرخش باشند تا آن محصول ناب نهایی تولید شود و به همین دلیل، گیمپلی این نسخه چالشبرانگیزتر اما از طرفی دیگر رضایتبخشتر از نسخههای گذشتهی سری DOOM است؛ مانند شطرنجی سرعتی که مداوماً باید مهمات خود و همینطور وضعیت حریف را ارزیابی کنید و سریعاً تصمیم خود را برای حرکت بعدی بگیرید.
بازیکنان به سلاحهای مختلفی مانند Combat Shotgun،Super Shotgun ،Heavy Cannon ،Rocket Launcher ،Plasma Rifle ،BFG 9000 و Ballista دسترسی دارند. از سلاحهایی مانند اره برقی، شمشیر انرژی «Crucible Blade» و تیغه بازوی قابل جمع شدن نیز میتوان استفاده کرد. تیغه بازو این امکان را برای انواع بیشتری از اعدامهای سریع و خشن فراهم میکند. Super Shotgun اکنون به «قلاب گوشتی» مجهز شده است که بازیکن را به سمت دشمن میاندازد و به عنوان یک قلابگیر عمل میکند و میتوان از آن برای جابهجایی در محیط هم استفاده کرد.
با توجه به سابقه id Software و تخصص آنها، جای تعجبی ندارد که در دست گرفتن تمام اسلحهها حس فوقالعادهای دارد. برای مثال Ballsita، Chaingun و راکت لانچر با شخصیتها و کارایی مجزا، همگی از عناصر کلیدی گیمپلی بازی هستند و هیچکدام قابل نادیده گرفته شدن نیستند. با این حال توسعهدهندگان دست از نوآوری برنداشتهاند و اضافه شدن Meat Hook به سوپر شاتگان، یک قلاب درنده در اختیارمان گذاشته است که امکان مانور هوایی و نزدیک شدن بسیار سریع به دشمنان را فراهم کرده است. علاوه براین، اضافه شدن بمب یخی، نارنجک، Flame Belch و البته شمشیر قدرتمند DOOM Slayer به فرمول بازی، ماشین کشتاری از DOOM Slayer ساخته است که به خوبی میتواند با سیل شیاطینی که هر کدام قابلیت مختلفی دارند، همزمان روبهرو شود.
گشت و گذار و پلتفرمینگ در بازی، حل معماهای کوچک و پیدا کردن آیتمها، با اضافه شدن قابلیت Dash و همین بالا رفتن از دیوارها به سطح جدیدی رسیده است. با اینکه لذت گشت و گذار و پیدا کردن آیتمهای مختلف در بازی به هیچ وجه به سطح هیجان و هوشمندی مبارزات نمیرسد، اما سرگرمی مناسبی برای تجدید قوا کردن بین هر میدان مبارزه محسوب میشود. با این حال در برخی مراحل محدود، پرشها و بالا رفتن از دیوارها بیش از حدِ نیاز میشود و ممکن است بخواهید قید گشت و گذار بیشتر برای حل معماها و پیدا کردن آیتمها را بزنید.
نقد و بررسی بخش گرافیک، موسیقی و صداگذاری بازی DOOM Eternal
هستهی مبارزات و درگیری با دشمنان شاید مهمترین بخش DOOM Eternal باشد اما عناصر دیگری نیز وجود دارد که در نقش پشتیبان عمل کرده و باعث میشوند تجربهی کلی بازی ارزشمندتر شود. ترکیب گرافیک فنی و هنری درجه یک بازی با محیطهای متنوع که حالا از نظر مقیاس و طراحی هنری نیز بشدت نسبت به نسخه قبل پیشرفت کردهاند.
DOOM Eternal اولین بازی توسعه یافته با موتور گرافیکی id Tech 7 هست، یک انجین قدرتمند که برپایه رابط گرافیکی Vulkan به وجود اومده. id Tech 7 کار رو برای سازنده خیلی راحت کرده، چرا که کدنویسی دیگه کار سختی نیست، از سویی این موتور گرافیکی محدودیتهای نرخ فریم رو از بین برده، نسبت به id Tech 6 که تا 200 فریم افزایش پیدا میکرد، این انجین میتونه تا نرخ 1000 فریم برثانیه هم پیش بره، از سایر ویژگیهای id Tech 7 میتونم به رندرینگ سریعتر و بافتهای هندسی اشاره کنم.
باید گفت که id Tech 7 در آزمون خودش موفق ظاهر شده، Eternal در قالب این موتور گرافیکی تونسته عملکرد خیلی خوبی داشته باشه. اصلیترین شاخصه بازی سرعته، شما باید در برابر صدها دشمن که به صف شدن ایستادگی کنین و هرکدوم رو به روشی از بین ببرین، مطمئنا اگر از ورژن پایینتر id Tech برای این لحظات استفاده میشد بازی نمیتونست موفق عمل کنه و شکست میخورد اما این اتفاق به هیچوجه رخ نداده و نسل جدید id Tech در Eternal مثل یک ماشینگان با هزاران گلوله عمل میکنه، همانقدر سریع و همانقدر قدرتمند.
اصلیترین نقطه قوت بازی در رندر کردن لحظات یافت میشه، شما میتونید مغز چند دشمن رو منفجر کنین، همانطور که درحال انجام این عمل هستین از اره برقی استفاده کنید و بعدش یک نارنجک پرت کنید، درواقع شما کار رو برای id Tech 7 سخت نمیکنین چون این انجین اصلا بهشون اهمیت نمیده و با اقتدار تمام اینها رو پردازش میکنه، همین مهم باعث شده تا همیشه در جریان بازی باشین و ریتم مراحل رو با شمارش هزارم ثانیه در دست بگیرید. مراحل بازی باورپذیرن، این مهم به لطف طراحی جزئیات محیطی و بافتها انجام شده، با شلیک به دشمنان شما میتونید تکه تکه شدنشون رو تماشا کنید، از طرفی صدماتی که به دشمن میزنین به لطف طراحی عالی بافتها کاملا مشهوده و یک قدم دیگه در ایجاد باورپذیری برمیداره.
ازده خارقالعادهی موتور بازیسازی id tech 7 باعث شده است که حتی در کنسول پایهی PS4 نیز بازی بدون مشکل به صورت 60 فریم بر ثانیه و با لودینگهای 5 تا 10 ثانیهای، اجرا شود و در عین حال تجربهای پرسرعت در محیطهای شلوغ و پر از دشمن فراهم کند.
باورش سخت است اما فرض کنید در شهری نابود شده از کرهزمین پر از جزئیات ریز و درشت، در حال گشت و گذار در مخروبههای برجهای سر به فلک کشیده هستید و با انواع و اقسام دشمنان با طراحی پر جزئیات درگیر شدهاید و در فضایی اتمسفریک با تمام افکتهای خون و انفجار و قطع عضو و فیزیکِ مثالزدنی، در حال تجربهی یک گیمپلی بشدت روان بر روی یک کنسول پایه نسل هشتمی هستید. به طور کلی DOOM Eternal از نظر تکنیکی یک عنوان بینظیر در بین تمام عناوین شوتر اول شخص محسوب میشود که در بسیاری از لحظات، بازی خروجیِ آن برای نسل هشتم برایتان باورنکردنی خواهد بود.
یکی از مهم ترین دلایلی که باعث شد Doom به یکی از مهیج ترین شوترهای تاریخ تبدیل شود ، موسیقی بسیار سریع آن بود. موسیقی که در انتقال تجربه رولر کوستری این مجموعه اهمیت فراوانی داشت و اصلا به لطف آن مبارزات در بازی هیجان زیادی داشتند و شبیه به یک مسابقه سرعت بود که باید طی آن دخل تمامی حریفان خود را در می آورید.
کار ساخت موسیقی این بازی هم به مانند نسخه 2016 برعهده موسیقی دان محبوب بتسدا یعنی «میک گوردون» بوده و او با هنرمندی تمام موفق شده فضای بازی به خوبی هرچه تمام تر به شما منتقل کند. در زمان مبارزات موسیقی سریع تاثیر بسزایی روی جذابیت گیم پلی گذاشته اما نقطه عطف کار گوردون در محیط هایی گوتیک بازی است. محیط هایی که موسیقی رعب آور گوردون در آنها فوق العاده عمل می کند و باعث می شود با دقت فضای عجییب بازی را زیر نظر بگیرید.
از موسیقی که بگذریم صداگذاری بازی رو هم نباید نادیده بگیریم، قطعا بدون صداگذاری موسیقی بازی هم معنیش رو از دست میداد، صدای تکه تکه کردن دشمنان، قطع کردن اعضای بدنشون با اره برقی و شلیک کردن و پاشوندن مغزشون موسیقی بازی رو کامل میکنه و به نهایتش میرسونه. این اون چیزیه که Eternal رو جاودان میکنه، مطمئنا موسیقی ابتدایی بازی در گوش من برای همیشه تداعی میشه، پیشنهاد میکنم در صورت امکان آلبوم موسیقی این اثر رو دریافت کرده و گوش بدین و البته ویدیوهایی از ساخت این بخش تماشا کنید تا با جادوی Mick Gordon استرالیایی و 34 ساله آشنا بشید.
جمع بندی نقد و بررسی بازی DOOM Eternal
Doom Eternal نه فقط یک بازی فوق العاده است بلکه از DNA بهترین آثار استودیو id بهره میبرد و بازگشتی موفقیت آمیز به روزهای خوش این استودیو طی دهه 90 است. قطعا DOOM Eternal میتواند بهترین شوتر برای این نسل باشد، در مقایسه با DOOM این نسخه تعاریف زیادی رو در خودش جا داده، موانع، پازلها، تعدد دشمن، سرعت، چالشها، موسیقی درجه یک و گرافیکی پرجزئیات. DOOM Eternal همه چیز رو به اوج میرساند و در این اوج گرفتن بازیکن را هم با خودش همراه میکند.
- گیمپلی سریع و هوشمند که تمام اجزای آن با هم در ارتباط هستند
- گانپلی خیرهکننده و طیف وسیعی از ابزار و سلاح برای نابودی شیاطین
- موسیقی استادانه و مناسب با فضای DOOM
- گرافیک تکنیکی و هنری فوقالعاده
- گسترش دنیای سری DOOM از نظر داستانی و روایتی که مانع گیمپلی نمیشود
- جلوههای بصری چشم نواز، مبارزات را بسیار زیبا و نرخ 60 فریم بر ثانیه، آنها را روان نگه میدارد
- کمبود مهمات و سرسختی دشمنان گاهی در نیمه دوم بازی آزار دهنده میشود
- طراحی برخی معماها و بخشهای پلتفرمینگ میتوانست جذابتر باشد