متن شهادت حضرت علی اصغر و عکس نوشته پروفایل حضرت علی اصغر در دست امام حسین : حضرت علی اصغر کوچکترین فرزند حسین بن علی (ع) بود که در واقعه کربلا در سن شش ماهگی به طرز ظالمانه ای به شهادت رسید و در واقع سند مظلومیت کربلا می باشد.
علی اصغر (ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرء القیس است که با تیر سه شعبه حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بستهاند.
در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایهای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم، شب رضاست. حسین(ع) بهترین الگوی پایداری و رضایت است.
او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد. هنگامی که علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت: ای خدا! چون تو این صحنهها را میبینی تحمل این مصیبتها بر من آسان میشود.
در روز قیام عاشورا علی اصغر شیرخواره بوده که مظلومانه به شهادت می رسد به همین مناسبت ضمن تسلیت شهادت وی پیام های را جهت استفاده شما دوستداران واقعی اهل بیت پیامبر جمع آوری کرده ایم که در ادامه مشاهده می کنید . با متن ماگرتا همراه باشید.
متن تسلیت شهادت علی اصغر
شهادت جانسوز کوچکترین سرباز کربلا , غنچه نشکفته پرپر
آقا ابا عبدالله الحسین عليه السلام , باب الحوائج ,
حضرت علی اصغر علیه السلام بر سوگواران حضرتش
و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت باد
لالا لالا به طفل نیمه ساله / چه گویم ای خدا با اشک و ناله
زدی ای آب، آتش موج کم کن / فرات بی وفا آبش زلاله
لالا، لالا … گل پرپر… لالا… لالا… علی اصغر…
چی داریم این جا شیرینم… بجز به مشت خون و پر
مادر بخواب!
امشب بوی کربلا می دهد لالایی هایم.
مادر بخواب؛ نمی خواهم امشب خون دلم را ببینی.
مادر بخواب… علی کوچکم بخواب!
چرا این همه زاری میکنی مادر؟
اصغرم خوابه یا که سیرابه / قلبِ آقایم از چه بی تابه
پشت خیمه ها اصغرم تنها / ای شه گل ها هرگز نخوابه
دریای نخورده آب، اصغر !
خجلت زدهات رباب، اصغر !
از تیر سه شعبه آب خوردی
سیراب شدی، بخواب اصغر!
کشتند ز داغ تو، مرا هم
گشتیم شهید هر دو با هم
زره پوشیده از قنداق، بی شمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
به روی دست بابا آسمانها را نشان کرده
چقدر آبی به این چشمان بی تقصیر میآید!
سالروز شهادت حضرت علی اصغر (ع) تسلیت باد
پیامک شهادت حضرت علی اصغر 1402
اولین روز است که بی گهواره میگردی علی/ یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی
آخرین باری که بستم بند این قنداق را / بر دلم افتاد که دیگر برنمی گردی علی
کاش که رقیه جان،
برای اصغرش هی سراغ آب را نمی گرفت
دامن رباب را نمی گرفت
این قَدَر سریع و تند از کمان حرمله جواب را نمی گرفت
گاهواره تاب خورد
گوییا علیِ اصغر از صدای تشنه ی پدر،
چند قطره آب خورد
ظاهراً علی، ولی، تیر را رباب خورد
پیر همه بود اگرچه او کودک بود
صبرش ز غریبی پدر اندک بود
می کرد به نی اشاره می گفت رباب
ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود
بنویسید رباب است و غمی همواره
همه زندگی اوست همین مه پاره
بنویسید رُباب از جگرش گفت حسین
با اذانی که به گوش پسرش گفت حسین
شهادت حضرت علی اصغر (ع) تسلیت باد
اس ام اس های تسلیت شهادت حضرت علی اصغر (ع)
کربلا آتش به جان آسمان ها می زند
کودک بی شیر را بر دست بابا می زند
شیرخواره آمده میدان تیر حرمله
طعنه بر حرف حسین و مشک سقا می زند
شاید که تیر سینه من را هدف گرفت
از چه گلوی تو به سه شعبه سپر شده؟
این ساقه ی لطیف که با بوسه می شکست
حالا دو نیم از لب تیز تبر شده
شهید شیرخواره ام به روی شانه می برم
گرفته شعلۀ غمش به دل زبانه می برم
گهی به روی سینه ام گهی به روی دست خود
شهید کوچک خدا چه عاشقانه می برم
شهادت حضرت علی اصغر تسلیت باد
اشک
دلِ ما را نگران کرد
خونْ دلِ هر دو جهان کرد
حرمله بهرِ جفایش
تیرِ خود را به گمان کرد
دستِ صیاد از او درِّ صدف می گیرد
حرمله زیرِ گلو را چو هدف می گیرد
دلِ مولا شده پر خون
علی اصغر شده گلگون
تکست شهادت حضرت علی اصغر (ع)
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد / هیچ کس حدس نمی زد که چنین سر برسد
پدرش چیز زیادی که نمیخواست فرات / یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد
معراج تو از تو تا حسین است
در خون تو نقش «یا حسین» است
تنها تو شوی به دست من دفن
تشییع تو نیز با حسین است
آن روز که روز حشر کبراست
قنداقه تو به دست زهراست
کوچهها تیره دشتها خون شد
آبها رنگ بی نهایت شد
آسمان و زمین به هم پیچید
ناگهان موسم قیامت شد
متن پیام تسلیت شهادت حضرت علی اصغر(ع)
طفل عطشان مرا خنده به رویش مزنید / تیرِ زهرین شده را زیرِ گلویش مزنید
اصغرم تشنه و بی تاب شده در بغلم / طفل بی تاب مرا ضربه به سویش مزنید
ای خدا بی خبران دل نگران است رباب / تیر بر حنجره ی طفلِ نگویش مزنید
شعر درباره علی اصغر (ع)
دلا بزم حسین بن علی دعوت نمی خواهد
اگر خواهی بیا این آمدن منت نمی خواهد
به هنگام عزاداری ریا را دور کن از خود
که اینجا معرفت می خواهد و شهرت نمیخواهد
مگو اشک فلانی حقه بازی هست و نیرنگ است
فضولی تا به کی خاموش شو صحبت نمی خواهد
به زور و پول نتوان هیئتی ها را کنی تطمیع
حیا کن شرم کن بزم عزا قدرت نمی خواهد
هوسبازی مکن تهمت مزن بر عاشق صادق
اگر پاک است دامان کسی تهمت نمی خواهد
اگر خواهی که هیئت را کنی بازیچه دستت
حسین از مردمان بی خرد بیعت نمی خواهد
به کنج خانه خوشزاد است و ذکر یا حسین زیرا
که نوکر نوکر است و مجلس و هیئت نمی خواهد
کودک غمزده زار ، علی ، یا ولدی
نور چشم من بی یار ، علی، یا ولدی
کی زده تیر جفا بر گلوی نازک تو
ای به گلزار جهان ، غنچه بی خار ، علی
ای گل احمر مادر ز چه پژمرده شدی
بلبل آسا ز غم کیست که افسرده شدی
گوئیا از ستم حرمله افسرده شدی
کردت از جان ز چه بیزار ، علی ، یا ولدی
چشمم افتد چو به این حنجره پاره تو
دگر امشب ننشینم ، بر گهواره ی تو
حق به فریاد دل مادر بیچاره تو
برسد زین غم بسیار ، علی ، یا ولدی
جان به قربان تو و حنجر پر خون تو باد
هر کسی بشنود این واقعه ، مجنون تو باد
گر نسوزد دلش از بهر تو ، مدیون تو باد
از مسلمان وز کفار ، علی ، یا ولدی
کیست این طفل که این قدر تماشا دارد
با همین کوچکی اش هیبت مولا دارد
چه قدر رفته به حيدر بر و رويش ، جانم
چشمهايش شده مانند عمويش ، جانم
المثنّاي خداي دو جهان است اين طفل
شاه كليد همه درهاي جنان است اين طفل
او كه آمد چه قَدَر شهر مصفّاتر شد
عرش گُلخانه ي ارباب مُعلّيٰ ترشد
چشمها باز جمال ازلي را ديدند
سوّمين بار،در اين خانه علي را ديدند
چون كه آيينه ي سلطان ولايت باشد
ديدن چهره ي او نيز عبادت باشد
اي خوشا طايفه اي كز غم او دل نكنند
“قل هوالله ” بخوانيد كه چشمش نزنند
مرغ عشقي ست كه بر شانه ی ثارالله است
سرِّ مَستور نهانخانه ی ثارالله است
ناز این دلبر دُردانه کشیدن دارد
طعم شيرينيِ لبهاش ، چشيدن دارد
خیره مانده به سراپای علی چشم رباب
شده روشن به تماشای علی چشم رباب
آنچه بیش از همه در دیده ی سقّا زیباست
ذوق و شوقیست که از حال سکینه پیداست
خواهرش گفت : عجب پيچش مويي دارد
مادرش گفت:عجب زيرِ گلويي دارد
علی اکبر زده گلبوسه بر او با احساس
آب و آئينه به دست آمده از راه ، عبّاس
سايه ي لطفش اگر بر سر عالم باقي ست
آفتابي ست كه در سايه ي دست ساقي ست
آب در كاسه ي دستان عمویش خورده است
نفس گرم رقيّه به گلویش خورده است
بنويسيد رباب است و غمي همواره
همه ي زندگي اوست همين مه پاره
بنویسید رُباب از جگرش گفت حسین
با اذانی که به گوش پسرش گفت حسین
وسط ذکر اذان بود که طفلش خندید
أشهدُ انّ علیّاً ولی الله شنید
گر علي اصغر او شاه جهان خواهد شد
عالم پيــر دگر باره جوان خواهد شد
پیام شهادت علی اصغر (ع)
می خواستم بزرگ شوی محشری شوی/تا چند سال بعد علی اکبری شویم
ی خواستم که قد بکشی مثل دیگران/شاید عصای پیری یک مادری شوی
دو بال کوچکش نزد پری در آسمان تو
پرندۀ شکسته پر به سوی خانه می برم
نگاه گاهواره اش کند به گریه التماس
ولی کبوتر حرم از آشیانه می برم
به پشت خیمه کنده ام سرای جاودانه اش
مبارک است جایاوبه لب ترانه می برم
شش ماهه من اگر چه فردی/تو مرد شهادت و نبردی
سرباز همیشه فاتح من/لبخند بزن که فتح کردی
تا داد تو بر فلک رسانم/خون تو به آسمان فشانم
گوش تا گوش گلو را با سه شعبه می درد / می کند شرمنده بابا را پسر را می زند
خون مظلومی اصغر می رود بالا و عرش / بر سر و صورت شبیه سینه زن ها می زند
نوشته مخصوص شهادت علی اصغر (ع)
طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب / لالا گلم، عزیز دلم، اصغرم بخواب
شرمنده ام که شیر ندارم، به سینه ام / ناخن مکش تو خاک مکن بر سرم بخواب
تو تشنه می روی و زمان سفر شده / یا روزهای تیره تر از شب سحر شده
گرم بیان خواهش خشک لبت شدم / دیدم لبت ز خون گلوی تو تر شده
کسی چون من گل پرپر نبیند
گلوی پاره اصغر نبیند
بدست خویش کندم قبر او را
که این قنداقه را مادر نبیند
غنچه اگر خم شده ست و تاب ندارد
از سر شاخه نچین، گلاب ندارد
ماهی من لب به روی لب زند اما
قدرت آنکه بگوید آب ندارد
جملات زیبا شهادت مظلومانه حضرت علی اصغر (ع)
یک دشت غرق هلهله و خنده به رو به روست
دریایی از تلاطم غم پشت سر شده
دور از نگاه منتظر مادرت، علی
تشییع و کفن و دفن تنت دردسر شده
آهسته زخمِ باز تو را بسته ام ولی
حس می کنم که فاصله اش بیشتر شده
در کرب و بلا ظلم و ستم حکمِ روا شد
خون بر دلِ زهرا و علی شیرِ خدا شد
تیر سه سر و پُر شده از زهر شرر بار
آن قسمت حلقوم علی اصغر ما شد
ای علی اصغر چشم خود وا کن حالت مادر را تماشا کن
من به داغ تو سوزم وسازم خیز ودرد ما را مداوا کن
غنچۀ شش ماهه ای که بار ندارد
چیدنش آن قدَر افتخار ندارد
زود خزان شد گلی که در همه عمرش
تجربۀ دیدن بهار ندارد
تسلیت شهادت حضرت علی اصغر (ع)
چون تو سربازی ، کس ندید ، اصغر گشتم از داغت ناامید ، اصغر
کودک شش ماهه شهید ، اصغر با نگاهت در خیمه غوغا کن
نوشته ویژه شهادت حضرت علی اصغر شیرخواره امام حسین (ع)
بگو برای سه شعبه میان این همه یل!
چرا گلوی تو شد انتخاب عزیز دلم …
لالا لالا لالایی گلِ پونه؛ قناریِ بی آب و دونه…
خدا خودش روزی رسونه، علی لای لاااای
الا گلم، ببین که شبیه تو تشنه ام
آتش مزن به جان من ای مادرم، بخواب
من خواب دیده ام که سرت روی نیزه بود
خواب و خیال بود نشد باورم، بخواب
شهادت طفل شش ماهه اباعبدالله تسلیت
از دل بکشم من آه شبگیر علی/با داغ تو از جهان شدم سیر علی
تیری که ز پا نشاند علمدارم را/با حلق تو کرده کار شمشیر علی
لالایی گلم، لالا مهتاب اومده بالا!!
موقعِ خواب حالا، امّا نه به زیر خاک امّا نه به زیرِ خاک
لالایی چه شیرینی!! رویِ اَبرا بنشینی
خوابایِ خوب ببینی؛ اما نه به زیرِ خاک اما نه به زیر خاک…
نوشته شهادت حضرت علی اصغر
حَرمله میخنده عزیزم؛ دلِ مَنو کـنده عزیزم
سرت به مو بنده عزیزم؛ علی لای لای
پیر همه بود اگرچه او کودک بود
صبرش ز غریبی پدر اندک بود
می کرد به نی اشاره می گفت رباب
ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود
میروی قدری آرام تر روی نی آرام مادر
از دل گهواره رفتی
روی نی الله اکبر میروی
علی لای لای علی لای لای
زلال اشک تو رشک فرات است
فرات از صافی چشم تو مات است
وجود تو تعادل بخش این نهر
که بی تو آبگیری بی ثبات است
همراه بابایی هم قد سقایی
طفل شهید من مابین مردایی
سر بچم روی نیزه سر باباش روبروشه
الهی مادر بمیره سر نیزه تو گلوشه
گریه کم کن برام علی لای لای آی بالام علی لای لای
اشعار دوبیتی شهادت حضرت علی اصغر
اصغرم خوابه یا که سیرابه
قلبِ آقایم از چه بی تابه
پشت خیمه ها اصغرم تنها
ای شه گل ها هرگز نخوابه
علی جان ای گل سرخ و سپیدم/ببین مادر ز داغ تو خمیدم
نمی گردد هنوز هم باور من/که من رأس تو را بر نیزه دیدم
در کرب و بلا ظلم و ستم حکمِ روا شد
خون بر دلِ زهرا و علی شیرِ خدا شد
تیر سه سر و پُر شده از زهر شرر بار
آن قسمت حلقوم علی اصغر ما شد
طفل نخورده آب کمی در حرم بخواب
لالا گلم، عزیز دلم، اصغرم بخواب
شرمنده ام که شیر ندارم، به سینه ام
ناخن مکش تو خاک مکن بر سرم بخواب
کاش این قبر تو گم باشد و پیدا نشود/اگرم شد سر نبش قبر بلوا نشود
از تو گهواره ای مانده ببرندش غارت/ولی ای کاش سر راس تو دعوا نشود
شاید که تیر سینه من را هدف گرفت/از چه گلوی تو به سه شعبه سپر شده؟
این ساقه لطیف که با بوسه می شکست/حالا دو نیم از لب تیز تبر شده
یا باب الحوائج علی اصغر