سبک زندگی

جواب درس پنجم فلسفه دوازدهم انسانی ❤️ خدا در فلسفه – قسمت اول

پاسخ و حل تبیین ، اندیشه ، استدلال ، بررسی و به کار ببندیم درس 5 پنج کتاب فلسفه 2 پایه دوازدهم انسانی

جواب درس پنجم فلسفه دوازدهم انسانی ؛ در این مطلب به پاسخ و جواب فعالیت های تبیین ، اندیشه ، استدلال ، بررسی و به کار ببندیم صفحه ۳۲ ، ۳۳ ، ۳۴ ، ۳۵ ، ۳۷ ، ۳۸ ، ۳۹ و ۴۰ درس ۵ پنجم «خدا در فلسفه – قسمت اول» کتاب فلسفه ۲ پایه دوازدهم رشته انسانی پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا ، همراه ما باشید.

پاسخ سوالات درس بعدی: جواب درس ششم فلسفه دوازدهم انسانی

جواب درس پنجم فلسفه دوازدهم انسانی

جواب تبیین صفحه ۳۲ درس ۵ فلسفه دوازدهم انسانی

عبارت افلاطون، بیان اوّلیه‌ای از «برهان نظم» برای اثبات وجود خداست. این عبارت را به صورت یک برهان درآورید.

مقدمه ۱: پاسخ: این جهان، برخوردار از یک نظم و هماهنگی میان پدیده هاست.

مقدمه ۲: پاسخ: هر نظم و هماهنگی نیازمند یک ناظم حکیم و عاقل است.

نتیجه: پاسخ: پس این جهان دارای یک ناظم حکیم و عاقل است.

پاسخ تبیین صفحه ۳۳ درس پنجم فلسفه دوازدهم انسانی

برهان «برترین درجات کمال» ارسطو را در شکل دو مقدمه و یک نتیجه تکمیل کنید.

مقدمه ۱: پاسخ: در این جهان موجوداتی وجود دارند که نسبت به هم خوبتر و بهتر هستند.

مقدمه ۲: هر جا که یک خوب‌تر و بهتر هست، خوب‌ترین و بهترین نیز هست.

نتیجه: پس پاسخ: پس در این جهان موجودی هست که از همه خوبتر و بهترین است.

حل اندیشه صفحه ۳۴ درس ۵ فلسفه دوازدهم انسانی

ارسطو در توصیفاتی که از خدا و مبدأ نخستین جهان می‌کند، از عباراتی چون شریف‌ترین موجود، خیر و جمال و زیبایی، ضرورتاً موجود، محرّکِ غیرمتحرک، دارای حیات، تغییرناپذیر و دارای عالی‌ترین اندیشه استفاده می‌کند. این عبارات گویای آن است که وی علاوه بر قبول موجودات غیرمادی، در میان آنها یک موجود را برتر می‌داند و او را مبدأ همه امور تلقی می‌کند و بدین ترتیب، قدمی بزرگ در راه خداشناسی فلسفی بر می‌دارد.

درباره عبارت‌هایی که زیر آنها خط کشیده شده است، بیندیشید و مقصود ارسطو را از آنها توضیح دهید.

پاسخ: – شریف‌ترین موجود: موجودی که کامل‌ترین موجود است و از نظر وجودی در بالاترین مرتبه وحدب وجودی است.
– خیر و جمال وزیبایی: خداوند بهترین و زیباترین موجود و به عبارتی در نهایت نیکویی و زیبایی است و هیچ نقصی ندارد.
– ضرورتاً موجود: موجودی که وجود ذاتی آن است و باید باشد/ نمی‌توان عدم و نیستی برای آن فرض کرد.
– محرِّک غیر متحرّک: موجودی که خود علّت و منشأ حرکت و تغییر و تحوّل است ولی خود دارای حرکت و تغییر و تحوّل نیست.
– دارای حیات: موجودی که زنده و پویا و خود منشأ حیات و زندگی است.
– تغییر ناپذیر: تغییر، تحول و دگرگونی در ذات او راه ندارد بلکه ثابت است.
– عالی‌ترین اندیشه: تفکّر مطلق و عقل محض است.
– فعلیت تامّ، کامل و بالذات: در نهایت کمال ممکن است و اینگونه نیست که نیاز به تکامل داشته باشد/ بالقوه و دارای استعداد نیست، بلکه تمام کمالاتی که باید داشته باشد همه را بالفعل دارد و این کمالات کامل و بدون هیچ نقصی است و ذاتی اوست نه اینکه از جایی دریافت کرده باشد.

جواب استدلال صفحه ۳۵ درس پنجم فلسفه دوازدهم انسانی

بیان دکارت در اثبات وجود خدا را در قالب یک استدلال بیان کنید.

مقدمه ۱: پاسخ: من تصوری از خالقی که حقیقت نامتناهی دارد، دارم.

مقدمه ۲: پاسخ: تصور وجود نامتناهی نمی تواند از یک موجود متناهی ناشی شده باشد.

نتیجه: پاسخ: پس یک موجود نامتناهی هست که این تصور از او ناشی شده و در من قرار داده شده است.

جواب بررسی صفحه ۳۵ درس ۵ فلسفه دوازدهم انسانی

۱- این نظر دیوید هیوم را با دیدگاه وی در معرفت‌شناسی تطبیق دهید و ببینید که آن دیدگاه چه تأثیری بر نظر وی درباره خدا گذاشته است؟

پاسخ: جواب ما به هیوم می تواند همین باشد که خودش بیان کرده و گفته که این برهان می تواند حداکثر یک ناظم و مدیر را اثبات کند، نه یک خالق نامتناهی را به همین جهت برخی از فیلسوفان گفته اند که ما از طریق برهان نظم به یکی از صفات خداوند یعنی صفت حکمت می رسیم نه اثبات وجود خداوند واجب الوجود.

۲- آیا واقعاً این سخن هیوم که «مهم‌ترین برهان فیلسوفان الهی، برهان نظم است» درست است؟

پاسخ: این چنین نیست که این برهان قوی ترین برهان فلاسفه الهی باشد، بلکه برهان های دیگر، از جمله برهان وجوب و امکان از این برهان بسیار قوی تر هستند. برهان نظم ساده ترین و شایع ترین است، نه قوی ترین.

جواب بررسی صفحه ۳۷ درس پنجم فلسفه دوازدهم انسانی

گفته شده است که کانت به جای اثبات وجود خدا، نیاز انسان به وجود خدا را مطرح می‌کند. به عبارت دیگر، کانت می‌گوید که اگر خدا را فرض نکنیم و قبول نداشته باشیم، عملا خلاقی و مسئولیت‌پذیری اخلاقی ممکن نیست.

این دیدگاه را تحلیل و بررسی نمایید.

پاسخ: تنها فرض چیزی کافی نیست. درست است که اگر خدا نباشد، عمل اخلاقی و مسئولیت پذیری اخلاقی تقریباً ممکن نیست یا دشوار است امّا فقط وجود او در ذهن و فرض کردن وجود خدا کفایت نمی‌کند و باید حقیقتاً موجود باشد.

پاسخ دیگر: تنها فرض چیزی کافی نیست. درست است که اگر خدا نباشد، عمل اخلاقی و مسئولیت پذیری اخلاقی تقریباً ممکن نیست یا دشوار است امّا فقط وجود او در ذهن و فرض کردن وجود خدا کفایت نمی‌کند و باید حقیقتاً موجود باشد.

جواب بررسی صفحه ۳۸ درس ۵ فلسفه دوازدهم انسانی

داستایوفسکی نیز در رمان «برادران کارامازوف» به همین مسئله می‌پردازد و از قول یکی از شخصیت‌ها می‌گوید:
«اگر خدایی وجود نداشته باشد، آن وقت هر کاری مجاز است.»

مقصود از «مجاز» در این جمله چیست؟

پاسخ: منظور این است که فرد در انجام هر کاری آزاد است و خود را محدود و مقیّد و مسئول نمی‌داند. چرا بدون خدا هر کاری مجاز است؟

چرا بدون خدا هر کاری مجاز است؟

پاسخ: چون وقتی برای فرد این ذهنیت ایجاد شد که خدایی ناظر بر کارهایش وجود ندارد و خود را در مقابل کسی پاسخگو نمی‌داند دست به انجام هر کاری ممکن است بزند، دیگر برای او نیکی، عمل خیر، کمک به دیگران و رعایت حقوق مردم مطرح نیست.

این جمله داستایوفسکی شما را به یاد کدام دیدگاه درباره خدا می‌اندازد؟

پاسخ: به یاد دیدگاه کانت در زمینه مسئولیت پذیری

جواب بررسی صفحه ۳۹ درس پنجم فلسفه دوازدهم انسانی

به نکات زیر توجه کنید.

۱) اگرچه فیلسوفانی که فقط حس و تجربه را راه رسیدن به معرفت و شناخت می‌دانند دلایل اندکی برای اثبات وجود خدا بیان کردند، امّا منکر خدا نشده و بر ضرورت وجود او تأکید کرده‌اند.

۲) علت این عدم انکار، احساس نیاز درونی انسان به خداست. احساس وجود خدا به زندگی انسان معنایی برتر می‌دهد.

۳) اگر جریان تجربه‌گرایی در میان فیلسوفان اروپایی غلبه پیدا نمی‌کرد و راه شناخت حقایق منحصر در تجربه نمی‌شد، آنان می‌توانستند دلایل بیشتری بر وجود خدا بیابند.

۴) درست است که انسان نیاز به خدا را در درون خود می‌یابد و می‌داند که زندگی بدون خدا بی‌معنا و بی‌هدف است، امّا اگر این نیاز را با اثبات عقلی خدا همراه کند، جایگاه خدا در زندگی وی مستحکم و پایدار می‌شود.

در نکات ذکر شده تأمل کنید و بگویید:

کدام یک از نکات فوق کلیدی‌تر است و اهمیت بیشتری دارد؟

پاسخ: درست است که انسان نیاز به خدا را در درون خود می‌یابد و می‌داند که زندگی بدون خدا بی‌معنا و بی‌هدف است، امّا اگر این نیاز را با اثبات عقلی خدا همراه کند، جایگاه خدا در زندگی وی مستحکم و پایدار می‌شود.

جواب به کار ببندیم صفحه ۴۰ درس ۵ فلسفه دوازدهم انسانی

نظر فیلسوفان زیر را درباره «خدا» بیان کنید.

۱- افلاطون: پاسخ: از نظر افلاطون، این جهان مادی و متغیر از وجودی ثابت که دیدنی نیست، و از طریق حواس قابل درک نیست سرچشمه گرفته است. او مثال خیر یعنی نمونه اعلانی همه زیبایی هاست.

۲- ارسطو: پاسخ: از نظر ارسطو، خداوند علت همه دگرگونی ها و تغییرها و مبدأ نخستین جهان است. او خوب ترین و بهترین موجود است.

۳- دکارت: پاسخ: از نظر دکارت، حقیقتی نامتناهی، و علیم و قدیر هست که انسان و هر موجود متناهی دیگری از او به وجود آمده است.

۴- هیوم: پاسخ: از نظر هیوم، انسان، چون ابزاری جز تجربه ندارد، نمی تواند به وجودی که واجب الوجود است و علت نخستین جهان است، پی ببرد.

۵- ویلیام جیمز: پاسخ: ویلیام جیمز، می گوید تجربه های شخص به هر کس گویایی حضور و وجود خداوند در زندگی انسان است و بدون خدا زندگی از معنا تهی است.

پاسخ سوالات درس قبلی: جواب درس چهارم فلسفه دوازدهم انسانی

توجه: شما دانش آموز پایه دوازدهم رشته علوم انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به جواب تمرینات و فعالیت های دروس کتاب فلسفه دوازدهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.

✅ در انتها امیدواریم که مقاله جواب سوالات درس ۵ پنجم کتاب فلسفه پایه دوازدهم متوسطه دوم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. شما می توانید سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 🌹

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × دو =