جواب درس دهم فلسفه دوازدهم انسانی ☀️ دوره میانی
پاسخ و حل درس ، تامل ، تفکر ، ذکر تفاوت ها و به کار ببندیم درس 10 ده کتاب فلسفه 2 پایه دوازدهم انسانی
جواب درس دهم فلسفه دوازدهم انسانی ؛ در این مطلب به پاسخ و جواب فعالیت های درس ، تامل ، تفکر ، ذکر تفاوت ها و به کار ببندیم صفحه ۷۹ ، ۸۲ ، ۸۵ و ۸۶ درس ۱۰ دهم «دوره میانی» کتاب فلسفه ۲ پایه دوازدهم رشته انسانی پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا ، همراه ما باشید.
بعدی: جواب درس یازدهم فلسفه دوازدهم انسانی
جواب درس صفحه ۷۹ درس ۱۰ فلسفه دوازدهم انسانی
از این نقل مختصر از زندگی ابنسینا، چه نکاتی را میتوان برداشت کرد؟
پاسخ: ۱) ابنسینا شخصیت متفکّر و اهل علم بود و در تمام علوم زمان خود مهارت داشت.
۲) پر تلاش و با جدّیت بود و حاصل این تلاش و پشتکار، خدمات ارزشمندی است که به جهان اسلام نموده است.
پاسخ تأمل صفحه ۸۲ درس دهم فلسفه دوازدهم انسانی
دیدگاه ابنسینا درباره عالم طبیعت را مطالعه کنید و به سؤالهای زیر پاسخ دهید.
۱) چرا ابنسینا عالم طبیعت را هدفمند میداند و برای آن هدف و مقصد قائل است؟
پاسخ: چون معتقد است که عالم طبیعت با لطف و عنایت الهی ایجاد شده است و همه اجزای آن به گونهای تألیف شدهاند که بهترین نظام ممکن را تحقّق بخشیدهاند. از طرفی هم طبیعت هر شیء آن را به سوی خیر و کمال مطلوبش سوق میدهد به شرطی که مانعی در راه طبیعت قرار نگیرد.
۲) چگونه ابنسینا طبیعت را یک مجموعه دارای اعتدال و روبه کمال میداند، در عین حال که از اموری مانند مرگ، سیل، زلزله و نظایر آن هم آگاهی دارد؟
پاسخ: از نظر ابنسینا اموری از قبیل سیل و زلزله در نظام کلّی عالم، شرّ محسوب نمیشوند و همگی در این نظام کلّی لازمهٔ اعتدال و دارای تأثیر مثبت هستند و به کمال نهایی طبیعت کمک میکنند.
۳) شهرت ابنسینا در طب و طبیعت شناسی کمتر از فلسفه نیست. پس، چرا نگاه او به طبیعت با نگاه کسی که فقط در زیستشناسی یا طبیعت شناسی تخصص دارد، متفاوت است؟ آیا قبیل تفاوتها را امروزه هم میتوان مشاهده کرد؟
پاسخ: نگاه ابنسینا به طیبعت، یک نگاه الهی است و نگاه طبیعی تنها نیست. از این جهت او عالم طبیعت را معلول یک ذات بی نیاز میداند.
بله. به عنوان مثال نگاه فردی مانند پاسکال که یک نگاه الهی و توحیدی به جهان دارد با نگاه یک زیست شناس که معتقد به خدا نیست، تفاوت دارد. انسانهایی که هم به امور مادّی توجّه دارند و هم به امور معنوی، طبیعت را به عنوان یک موجود زنده و دارای هدف و غایت میبینند.
حل تفکر صفحه ۸۲ درس ۱۰ فلسفه دوازدهم انسانی
ابنسینا در داستان عرفانی – فلسفیِ «حیّبن یقظان» آورده است:
«نیکویی وی پرده نیکویی وی است و آشکار شدنِ وی سببِ پنهان شدن وی است. چنان که آفتاب اگر چنداندکی پنهان شد، بسیار آشکارا شد و چون سخت پیدا شد، اندر پرده شد. پس، روشنی وی پرده روشنیِ وی است.»
مقصود ابنسینا از این عبارت چیست؟ آیا میتوانید آن را توضیح دهید؟
پاسخ: خداوند از بس نیکو و زیباست که همین زیبایی و جمال او مانعی برای دیده شدن این همه زیبایی است. خداوند از بس که آشکار است همین ظاهر بودنش سبب مخفی بودن او میشود. مانند نور آفتابی که اگر کم باشد قابل دیده شدن است اما وقتی این نورانیت شدید شد اگر چه آشکارتر و نمایانتر میشود اما چشم افراد قابلیت دیدن نور شدید را ندارد (خورشید وقتی پشت ابر است میشود آن را دید اما خورشید وقتی ظاهر است نمیتوان آن را مشاهده کرد).
جواب ذکر تفاوت ها صفحه ۸۵ درس دهم فلسفه دوازدهم انسانی
با توجه به آنچه از حکمت مشاء و اندیشههای فارابی و ابنسینا و نیز از حکمت اشراق و اندیشهٔ شیخ اشراق بیان شد، دو تفاوت اصلی این دو حکمت را بیان کنید.
پاسخ: ۱- مقایسه حکمت مشّاء و اشراق: حکمت اشراق در روش علاوه بر برهان و استدلال عقلی به سیر و سلوک قلبی و کشف و شهود باطنی (شهود) نیز توجّه دارد امّا حکمت مشّاء فقط بر برهان و استدلال عقلی (عقل) برای کشف حقیقت تکیه دارد. هدف فیلسوف مشائی شناخت جهان خارج است اما هدف اصلی فیلسوف اشراقی این است که آنچه با استدلال عقلی به آن رسیده با شهود قلبی و تجربه درونی همراه سازد و آنچه را از طریق شهود کسب کرده با استدلال و برهان به دیگران تعمیم دهد.
۲- مقایسه عرفان با حکمت اشراق: عرفا به برهان و استدلال عقلی توجّه چندانی ندارند و فقط روش آنها متّکی بر سیر و سلوک قلبی و تجربه درونی (کشف و شهود) است اما در حکمت اشراق هم به استدلال عقلی توجّه میشود و هم به سیر و سلوک قلبی.
پاسخ به کار ببندیم صفحه ۸۶ درس ۱۰ فلسفه دوازدهم انسانی
۱) میان نامگذاری فلسفه سهروردی به «اشراق» و استفاده از مفهوم «نور» به جای «وجود» چه رابطهای هست؟
پاسخ: از دو جهت بین نامگذاری فلسفه سهروردی به “اشراق”با مفهوم “نور” ارتباط وجود دارد:
الف: یکی از معانی اشراق «تابیدن نور بر دل» است و سهروردی معتقد است برای درک حقیقت و وصول به آن علاوه بر استدلال عقلی بر قلب هم باید نور معرفت بتابد تا قلب از آلودگی و تاریکیها پاک گردد.
ب: وجه دوم: اشراق از لفظ “شرق” و “مشرق” گرفته شده و شرق یا مشرق یکی از جهات جغرافیایی است که محل طلوع نور خورشید است. در جغرافیای عرفانی شیخ اشراق نیز مشرق مطابق با عالم فرشتگان مقرّب الهی و نور محض است.
۲) آیا فلسفه اشراق سهروردی از فلسفه خارج و وارد عرفان شده یا همچنان فلسفه باقی مانده است؟
پاسخ: همچنان یک روش فلسفی است، به دلیل اینکه در روش آن استدلال عقلی و برهانی معتبر است، از طرفی هم موضوع آن بحث از وجود و احکام و عوارض آن است.
قبلی: جواب درس نهم فلسفه دوازدهم انسانی
توجه: شما دانش آموز پایه دوازدهم رشته علوم انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به جواب تمرینات و فعالیت های دروس کتاب فلسفه دوازدهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.
✅ در انتها امیدواریم که مقاله پاسخ سوالات درس ۱۰ دهم کتاب فلسفه پایه دوازدهم متوسطه دوم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. شما می توانید سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 💕