وسواس فکری چیست؟ ریشه این بیماری از کجاست و چگونه بر آن غلبه کنیم
آیا من وسواس فکری دارم؟ بررسی ضررهای بسیار بد OCD
وسواس فکری OCD : امروزه بیماریهایی زیادی گریبان گیر افراد در جوامع مختلف میشوند و این بیماریها هر کدام ریشه و مشکلات مربوط به خود را دارند. یکی از این بیماریها، وسواس فکری است. وسواس فکری بیماری است که همانند یک ویروس، به خودی خود تقویت میشود و هر بار که آن را خرج کنید، دوباره از نو با قدرت بیشتری متولد خواهد شد.
شما هر چقدر به فرمانهای وسواسی فکر و ذهنتان بیشتر توجه کرده و آنها را انجام دهید، قدرت ارادیتان ضعیفتر و این وسواسها قویتر میشوند. این وسواسها تا جایی قوی میشوند که میتوانند زندگی روزمره شما را با اختلال جدی روبرو کنند.
در ادامه با بخش روانشناسی ماگرتا همراه باشید
مثالی از وسواس فکری
وقتی در ابتدا وسواس تمیزی دارید، دوست دارید همه جا تمیز و پاکیزه باشد. این وسواس به شکلی است که اگر واقعاً هم یک جا تمیز باشد، شما باز هم دوست دارید آن را تمیز کنید و این موضوع همین طور شدت پیدا میکند. اگر در همان ابتدای کار جلوی این وسواس را نگیرید، کار به جایی کشیده میشود که فکرهای وسواسی غالب بر فکر درست میشود.
مثلاً فکر وسواسی شما میگوید که باید دستهایتان را 3 بار بشویید و اگر این کار را نکنید فکر وسواس شما را دیوانه میکند. پس باید این کار را برای 3 بار انجام دهید تا از فکر وسواس خلاص شوید در صورتی که کار درست این نیست. کار درست شست و شوی یک باره دستهاست و 2 بار بعدی به خاطر وسواسی است که دارید.
به همین علت قصد داریم در این مقاله از ماگرتا به بررسی یک موضوع بسیار مهم بپردازیم؛ این موضوع وسواس فکری است و اگر نتوانید جلوی آن را بگیرید، مشکلات بسیار زیادی را برای شما ایجاد خواهد کرد. با ما تا پایان این مقاله همراه باشید تا با این نوع وسواس بیشتر آشنا شده و روشهای درمان آن را بدانید.
نشانههای وسواس فکری چیست؟
گاهی اوقات افراد دچار وسواس فکری هستند و تصور میکنند که این طور نیست و گاهی نیز افراد وسواس فکری ندارند اما تصور میکنند دچار این معضل شدهاند. برای اینکه بدانید شما هم جزو کسانی هستید که وسواس فکری دارید یا خیر، باید با نشانههای آن آشنا باشید. نشانههای وسواس فکری مواردی هستند که اگر در شما بروز پیدا کرد، باید به فکر درمان و حل آن باشید. در این قسمت به چند مورد از علائم وسواس فکری اشاره کردهایم.
عجله بیش از حد در کارها
اگر دوست دارید تمام کارها را در سریعترین زمان و با عجله انجام دهید، شما فردی عجول هستید و عجول بودن یکی از نشانههای وسواس فکری است.
البته اینکه بتوانید با ارتقاء توانایی و مهارتهایتان در انجام کارها سرعت بیشتری داشته باشید عیبی ندارد و خیلی هم خوب است، اما اگر این حالت را برای انجام تمام کارها حتی غذا خوردن و رفتن به دستشویی دارید، پس شما دچار وسواس فکری شدهاید.
کمالگرایی بیش از اندازه
کمال گرایی یکی از صفات اصلی هر انسان است. کیست که بدش بیاید به بهترین چیزها دست پیدا کند؟ اما کمال گرایی نیز حدی دارد و اگر حد آن رد شود، بجای مزیت یک نوع وسواس فکری برشمرده میشود. اینکه به داراییهایتان قانع نباشید و هر لحظه حرص و طمع داشتههای دیگران را بزنید، نشانه واضح است.
شک و تردید در انجام بیشتر کارها
شک، یکی از بزرگترین مشکلاتی است که گریبان گیر افراد زیادی در جامعه شده است. شک به معنی داشتن نظری دوگانه با آنچه در واقعیت وجود دارد است و ممکن است این نظر درست و یا اشتباه باشد. اگر شما در انجام کارها شک داشته باشید، مطمئناً نتیجه خوبی از آن نخواهید گرفت.
گاهی اوقات شک بیش از حد باعث میشود تصمیم درستی را نگیرید. علاوه بر این، شک و تردید بیجا به انسانهای مختلف باعث تیره و تار شدن روابطتان با آنها شده و میتواند سبک زندگیتان را به کلی تغییر دهد.
عدم توانایی و درک صحیح جوانب در هنگام تصمیم گیری
داشتن اعتماد به نفس و اراده قوی در هنگام تصمیم گیریها، دقیقاً چیزی است که در مقابل شک قرار میگیرد. هنگامی که شما درک درستی از شرایط و جوانب موجود داشته باشید، طبیعتاً شک سراغ شما نمیآید و میتوانید با اعتماد به نفس و باور حقیقی خود اقدام به تصمیم گیری کنید.
اگر این وضعیت، وضعیت شما نیست و در تصمیم گیریهایتان همیشه با مشکل روبرو هستید، پس شما هم میتوانید جزو بیماران باشید. برای حل این مشکل باید با روانشناسان متخصص در این زمینه گفت و گو کنید.
حساسیت بیش از حد روی مقوله زمان
اینکه آدم خوش قول و آن تایمی باشید خیلی ویژگی خوبی است که اتفاقاً ما آن را توصیه میکنیم؛ اما اینکه بیش از اندازه روی مقوله زمان تاکید داشته باشید نشان دهنده عدم تعادل در رفتارهایتان است. برای مثال اگر با دوستتان قرار داشته و او ده دقیقه دیرتر آمده است، نیازی نیست همه چیز را به هم بزنید. بدون شک افرادی که تا این حد روی زمان حساس هستند دچار این مشکل میباشند.
پرسیدن مداوم نظر دیگران برای کسب اطمینان
عدم اعتماد به نفس و اراده قوی موجب ایجاد مشکلات فراوان در تصمیم گیریها میشود. یکی از این مشکلات بیش از حد مهم بودن نظر مردم برای شماست.
به طوری که قبل از انجام یک کار مثلاً پوشیدن یک لباس، از چندین نفر میپرسید که آیا این لباس خوب است یا خیر؟ اگر تعدادی از این افراد نظری مخالف داشته باشند، شما به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و به کل داستان را عوض میکنید و ممکن است لباس دیگری برگزینید. این نشانه یکی از نشانههای بارز و شدید وسواس فکری است.
نصیحت کردن مداوم اطرافیان و عمل نکردن خود به آنها
نصیحت کردن چیزی است که همه آن را دوست دارند و شنیدن این نصیحتها معمولاً برای هیچکس خوشایند نیست. نصیحتهای بجایی که توسط افراد به یکدیگر گفته میشود جای خود دارد، اما اگر عادت دارید در هر زمینهای اطرافیان خود را نصیحت و سرزنش کنید، باید بدانید این کار شما نه تنها تأثیر خوبی روی آنها نگذاشته، بلکه ممکن است تأثیر معکوسی داشته باشد.
نصیحتی خوب است که بجا و درست باشد و خود شما هم به آن عمل کنید. اگر دچار حالتی هستید که مدام دیگران را نصیحت و سرزنش میکنید شما یک فرد دارای وسواس فکری هستید که دوست دارید آن چه در سرتان است را مدام بازگو کنید.
داشتن حس گناه و پشیمانی در اکثر اوقات
احساس گناه و پشیمانی برای تمام کارهایی که کردهاید اصلاً خوب نیست. زندگی هر شخص بالا و پایینهایی دارد و ممکن است شما در طول زندگیتان یک سری کارهای بد هم انجام داده باشید. این کارهای بد اگر تأثیرات شدیدی روی خودتان و دیگران نگذاشته باشد، هیچ ایرادی ندارد و نباید بابت انجام آنها حس گناه و پشیمانی کنید.
مثلاً فرض کنید به صورت ناخواسته یک لیوان را شکستهاید و پس از آن مدام با خود کلنجار میروید که اگر فلان حالت بود لیوان نمی شکست و … . خب این مورد دقیقاً نشان میدهد شما دچار وسواس فکری بوده و باید در تفکرات و سبک زندگیتان تجدید نظر کنید.
چند نکته مهم در رابطه با وسواس فکری
اغلب بیماریهایی که به نوعی به روح و روان شما بستگی دارد، در سنین بعد از بلوغ در شما ظاهر میشود و جالب است نشانههای اختلال وسواس فکری معمولاً در سنین نوجوانی و اوایل جوانی شروع میشوند. پس در این دوره از زندگی باید حسابی مراقب خود و اعمالتان باشید.
تاکنون هیچ مدرک معتبر علمی دال بر اینکه وسواس فکری یک بیماری ژنتیکی است پیدا نشده و با جرئت میتوان گفت ژن مبتلا به اختلال وسواس فکری وجود ندارد. پس اگر شما دچار این بیماری هستید، در واقع آن را کسب کردهاید و ارثی نیست.
علاوه بر درمانهای فکری و گفت و گویی، برخی از داروها مثل فلوکستین، سرترالین و پاروکستین نیز تأثیر خوبی روی بهبود روند درمان بیماری شما دارند.
استرس بدترین چیزی است که هم میتواند نشانههای این بیماری را شدیدتر نشان دهد و هم میتوانید این اختلال را با شدت بیشتری روبرو کند. بنابراین اگر دچار استرسهای گاه و بیگاه هستید، برای حل آن حتماً به یک روانشناس خوب مراجعه کنید.
برخی افراد تصور میکنند که زندگی همراه با وسواس فکری غیر قابل تحمل میشود؛ در صورتی که این طور نیست و ممکن است یک زندگی عالی و خوب را همراه با این اختلال داشته باشید. هیچ تضمینی مبنی بر اینکه این اختلال زندگی را نابود میکند وجود ندارد و چگونگی رفتار هر شخص با آن مشخص میکند چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
بیشتر کسانی که دچار این بیماری یا بهتر است بگوییم اختلال هستند، خودشان میدانند که یک جای کار میلنگد. این موضوع نشان دهنده بصیرت کامل کسانی است که وسواس فکری دارند و در این بین عدهای تصمیم به رفع آن گرفته و عدهای بی اهمیت از کنار آن رد میشوند.
درمان وسواس فکری
وسواس فکری به عنوان یکی از بیماریهای رایجی که شاید خود شما هم درگیر آن باشید، تأثیر زیادی در زندگی روزمره و ارتباطات شما میگذارد. بنابراین دانستن راهکارهایی که به رفع یا حداقل کمرنگتر شدن این مشکل کمک میکند بسیار حیاتی است. در این قسمت پنج راهکار که باید در نظر بگیرید تا وسواس فکری از شما دور باشد را بیان کردهایم.
شناخت محرکهایی که باعث وسواس فکری شما هستند
اولین قدمی که برای از بین بردن وسواس فکری میبایست بردارید، شناخت محرکهایی هستند که وقتی در معرض آنها قرار میگیرید، این وسواس به سراغتان میآید. مثلاً اگر روی اینکه دستهایتان چندین بار شسته شود حساس هستید و به نوعی وسواس فکری شما این مورد است، محرک فکر وسواسی شما کثیف بودن دستهاست.
یا اگر بعد از پارک کردن ماشین، بارها و بارها آن را چک میکنید تا مطمئن شوید درهایش قفل شده باشد، محرک شما قفل بودن درهای ماشین است. اگر این محرکها را بشناسید، به خوبی میتوانید راههای مقابله با آنها را پیدا کنید. اگر توانستید محرک افکار وسواسی خود را پیدا کنید، سراغ مرحله بعد بروید.
با وسواسهایتان روبرو شده و آنها را شکست دهید
هیچوقت از چیزی که شما را آزار میدهد دوری نکنید. ترس، اضطراب، نگرانی، وسواس فکری و … همگی محصول افکار شما هستند و تا زمانی که به مقابله با آنها نپردازید دست از سرتان برنمی دارند. اگر عزم خود را جزم کردهاید که وسواس فکریتان را شکست دهید، باید با آن روبرو شوید و این بار رفتار متفاوت با دفعات قبل از خود نشان دهید.
درست مثل ترک کردن چیزی که به آن اعتیاد پیدا کردهاید، ترک کردن وسواس فکری نیز بسیار سخت است. مثلاً اگر روی شستن دستها حساس هستید، خودتان هم می دانید که یک بار شستن دستها کافی است اما وسواس فکریتان این اجازه را به شما نمیدهد و حتماً باید 3 بار این کار را انجام دهید. پس در زمان شستن دستها، هر طور که شده یک بار این کار را انجام دهید. تکرار جملاتی که فکر وسواسی را از شما دور میکند در انجام این کار مفید است.
قدرت افکار وسواسیتان را کاهش دهید
اگر بتوانید مثال بالا را به خوبی انجام دهید و به جای شستن 3 بار دستها، یک بار آنها را بشورید، توانستهاید تا حدودی از قدرت افکار وسواسیتان کم کنید. کاهش قدرت این افکار در میان مدت وسواس را به طور کامل از بین میبرد.
کارهای دیگری مثل نوشتن افکار وسواسیتان روی کاغذ برای چندین و چند بار، تعهد دادن به خود برای دور بودن از این وسواسها، تمرین و تکرار کارهایی که به منظور مقابله با وسواس فکری است و … همگی باعث کاهش قدرت این افکار آزاردهنده میشود.
از اطرافیانتان برای حل این مشکل کمک بگیرید
تحقیقات پژوهشگران نشان داده است که افرادی که در انزوا و تنهایی بیشتری نسبت به بقیه به سر میبرند، بیشتر دچار وسواس فکری هستند. در واقع هنگامی که احساس عجز و ناتوانی میکنید افکار قدرتمند شما که باعث اعتماد به نفستان هستند جای خود را به افکار وسواسی و آزاردهندهای میدهند که محصول تنهایی شماست. بنابراین ارتباط با افراد دیگر و بودن در معرض اجتماع، یکی از توصیههای مهم روانشناسان برای حل مشکلات فکری مثل وسواس فکری است.
علاوه بر این، اگر مشاهده کردید در طول درمان وسواس فکری با اختلالات روحی، فکری و حتی فیزیکی روبرو شدید از دوستان خود و کسانی که مورد اعتمادتان هستند کمک بگیرید تا شما را در این مسیر همراهی کرده و با همفکریهایشان تجارب جدیدی را در اختیار شما قرار دهند.
سبک زندگیتان را تغییر دهید
اگر سبک زندگی درستی داشته باشید، هیچوقت با مشکلاتی مثل وسواس فکری روبرو نخواهید شد. داشتن برنامه ریزی و هدف مشخص در زندگی روزمره به شما کمک میکند تمام کارها را با دلیل و منطق انجام دهید. چیزی که دقیقاً در مقابل وسواس قرار دارد منطق است؛ چرا که تمام افکار وسواسی کاملاً بی منطق بوده و هیچ توجیهی ندارند. پس با تغییر سبک زندگی و رسیدن به زندگی ایده آل و متعادل، خود را از هرگونه مشکل فکری و روحی مثل وسواس فکری در امان بدارید.
برای پیدا کردن بهترین سبک زندگی، تجارب شخصی خودتان را در کنار حرفهایی که دوستان و روانشناسان به شما میزنند قرار داده و یک جمع بندی داشته باشید تا با نقاط ضعف و گپهای زندگیتان آشنا شوید. وقتی این اتفاق رخ دهد، شما میتوانید معمار زندگی خود بوده و نه تنها دچار وسواس نشوید، بلکه از لحاظ روحی و فکری به تعالی برسید.