جواب سوالات درس سوم فلسفه یازدهم ☀️ فلسفه و زندگی
توضیح و حل سوال های تمرینات صفحه درس 3 سوم کتاب فلسفه یازدهم انسانی
جواب سوالات درس سوم فلسفه یازدهم انسانی ؛ در این مطلب به پاسخ و جواب سوالات بررسی ، تامل ، درس آموزی و به کار ببندیم صفحه ۲۰ ، ۲۲ ، ۲۳ ، ۲۶ و ۲۷ درس ۳ سوم «فلسفه و زندگی» کتاب فلسفه پایه یازدهم رشته انسانی پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا ، همراه ما باشید.
پاسخ سوالات درس بعدی: جواب سوالات درس چهارم فلسفه یازدهم
جواب بررسی صفحه ۲۰ درس ۳ فلسفه یازدهم
۱- چرا ماهیگیر از پیشنهاد تاجر استقبال نکرد؟
پاسخ: شاید چون ماهیگیر نمیداند که چه آینده خوبی در انتظار اوست یا ماهیگیر در محدوده خود فکر می کند، اما نگاه تاجر جهانی است و یا این که ماهیگیر به دنبال مادیات نیست و از جمع کردن ثروت خوشش نمی آید. به نظر ماهیگیر، وضعیت نهایی حاصل از پیشنهاد تاجر، همان چیزی است که او حالا هم آن ها را دارد و این فراز و نشیب را بیهوده می دانست.
۲- این دو سبک متفاوت زندگی ریشه در چه دیدگاههایی دارد؟
پاسخ: ماهیگیر برعکس تاجر اهل ریسک و فعالیت های پرخطر نیست. زندگی برای ماهیگیر خیلی ساده و ابتدایی است، اما تاجر نگاهی پیچیده به زندگی دارد. به نظر ماهیگیر، زندگی بر اساس پیشنهاد یک دور باطل و رسیدن به نقطه اول است. برای تاجر، بعد مادی زندگی و پیشرفت اقتصادی مهم است. برای ماهیگیر زندگی به معنای بودن در کنار دیگران و مهربانی با آنهاست.
۳- آیا همه می توانند براساس نگاه ماهیگیر یا تاجر زندگی کنند؟
پاسخ: اگر هر کس بخواهد مانند تاجر بیندیشد و عمل کند، تمام ماهی های جهان نابود می شوند و اگر همه مثل ماهیگیر زندگی کنند، هیچ تغییر و گسترش و پیشرفتی رخ نمی دهد. هدف زندگی نزد تاجر یک هدف مادی است و از نظر او بشر باید در این راه تلاش کند. فلسفه ای که هر کس در زندگی خود به آن باور دارد، نقش تعیین کننده در اهداف و معنادهی به زندگی او دارند و بسته به این که چه دیدگاهی و فلسفه ای را برای زندگی برمیگیرند، زندگی آنها متمایز خواهد بود.
پاسخ تامل صفحه ۲۲ درس سوم فلسفه یازدهم
میگویند وقتی فقر تالس را به رُخش کشیدند، تمام پولی را که داشت به ودیعه نهاد و دستگاههای روغن زیتونگیری کرایه کرد. هنگام چیدن محصول که دستگاهها مورد نیاز بود، آنها را به قیمتی که میخواست، به دیگران واگذار کرد. با این عمل نشان داد که اگر دارایی و ثروتی ندارد، ناتوانی او در کسب پول نیست. او به چیزهای دیگری دلبستگی دارد.
آیا میتوانید حدس بزنید که او درباره زندگی چگونه میاندیشیده و چه هدفی در زندگی داشته؟
پاسخ: زندگی را منحصر در مادیات نمی دانسته و هدف او صرفا یک مادی نیست، بلکه به مادیات زندگی دلبستگی نداشته و به دنبال اهداف والاتری بوده است.
حل درس آموزی صفحه ۲۳ درس ۳ فلسفه یازدهم
ارسطو، فیلسوف بزرگ یونانی، سالهای فراوانی شاگرد افلاطون بود. او استاد خود را بسیار دوست میداشت. اما در هر موضوعی، تا خودش قانع نمیشد، آن را نمیپذیرفت. به همین جهت در برخی مسائل با استاد خود اختلاف نظر پیدا کرد. برخی او را سرزنش میکردند که چرا نظر استاد خود را رد میکند. مشهور است که وی در جواب میگفت:
«افلاطون برای من عزیز است، امّا حقیقت عزیزتر است.»
از این حکایت کوتاه و جمله ارسطو چه درسهایی میتوان گرفت؟
پاسخ: ارسطو به عنوان یک فیلسوف در پی دانش برای ذات خود دانش بود و معیار او برای کشف حقیقت منطق و عقل بوده است. در اندیشهاش استقلال داشته و اگرچه برای استاد خود احترام بسیار زیادی قائل بوده است، اما مثل هر فیلسوف واقعی دیگری هیچ سخنی را بدون دلیل نمی پذیرفته و درباره استدلال ها می اندیشید و اگر به درستی شان پی میبرد، آنها را می پذیرفت و طلب حقیقت برای او حتی از استاد و دوست صمیمیاش افلاطون عزیزتر است.
پاسخ بررسی صفحه ۲۶ درس ۳ فلسفه یازدهم
با توجه به تمثیل غار افلاطون،
۱- گذر از یک وضع عادی و رسیدن به حقیقت برتر در پرتو چه چیزی به دست میآید؟
پاسخ: راه رهایی از نظر افلاطون، درآمدن از سکون، بلند شدن از جای خود، تحمل رنج اولیه برای عبور و رسیدن به حقیقت است.
۲- رنج رسیدن به حقیقت شیرینتر است یا راحتی ماندن در نادانی؟
پاسخ: رنج رسیدن به حقیقت
۳- چرا افلاطون ماندن در نادانی و عدم درک حقیقت را به زندانی دربند تشبیه کرده است؟
پاسخ: نادان، محصور در توهمات خود است. محدوده دید او بسیار کوچک است. بنابر ضرب المثل، تا نوک بینی خود را بیشتر نمی بیند. گویا دست و پایش بسته است و از انواع حرکت هایی که می تواند بکند و انواع تصمیم هایی که می تواند بگیرد، خبر ندارد. به همین جهت، انجام نمی دهد. و زندانی دربند نیز چنین است. پس می توان گفت هر دو گروه درباره شکل زندگی و تصمیم گیری هایی که می کنند، نمی اندیشند و گرفتار زنجیر عادات خود و آداب و رسومی هستند که جامعه، صحیح یا غلط، بر آنها تحمیل کرده است. حوادث جهان و زندگی نیز آنان را به تأمل و تفکر نمی کشاند.
۴- بزرگترین زندانی که بشر ممکن است به آن گرفتار شود، چیست؟
پاسخ: این سؤال درباره زندان انسان از دیدگاه افلاطون است. افلاطون در تمثيل غار، انسان معمولی را انسانی تصور می کند که در غاری زندانی است و توانایی عبور از وضع موجود را ندارد. او انسانی است که به همین مشاهدات محسوس قناعت می کند و همین دنیا و عالم محسوس را حقیقت هستی تلقی می کند و چشمش به روی مراتب دیگر عالم باز نشده است.
۵- چرا زندانیان در غار سخنان جوانی را که برای رهایی آنها برگشته بود، نمیپذیرفتند؟
پاسخ: این سؤال، مقایسه ای میان انسان رها شده از غار و افراد محبوس در زندان است. مشکل بزرگ انسان های متفکر، نامأنوس بودن سخنان آنها برای آدم های معمولی است. انسان های عادی به وضع موجود خود عادت کرده اند و هرکس بخواهد این عادت را به هم بریزد برای آنان سخت و دردآور است. آدم های معمولی چون اهل تفکر نیستند همین وضع موجود را بیشتر می پسندند و از تغییر و تحول بیزارند. البته نکات فراوان دیگری می توان در پاسخ این سه سؤال مطرح کرد که نتیجه تفکر در تمثیل غار است.
جواب به کار ببندیم صفحه ۲۶ و ۲۷ درس سوم فلسفه یازدهم
۱- کسانی میگویند:
«زندگی برخی فیلسوفان نشان میدهد که آنها سرگرم بحثهای انتزاعی خود بودهاند و کاری به زندگی واقعی مردم نداشتهاند. پس چرا ما از آنها دنباله روی کنیم؟»
آیا جمله بالا از نظر شما درست است یا غلط؟
پاسخ: جمله غلط است و مغالطه است.
اگر درست است، دلیل خود را توضیح دهید.
پاسخ: جمله درست نیست.
توضیح بیشتر: این دیدگاه مبتنی بر یک مغالطه است و آن، سرایت دادن یک حکم جزئی به کل است. از اینکه برخی فیلسوفان کاری به زندگی اجتماعی اطراف خود نداشتهاند، نمیتوان نتیجه گرفت که: اولاً همهٔ فیلسوفان این گونه بودهاند و ثانیاً این گوشهگیری مربوط به فلسفه آنها بوده است.
اگر غلط است، جهت مغالطه را مشخّص کنید و آن را توضیح دهید.
پاسخ: مغالطهٔ تعمیم ناروا – از این جهت که یک حکم جزئی به كل سرایت داده شده است. از این که برخی فیلسوفان کاری به زندگی اجتماعی اطراف خود نداشته اند، نمیتوان نتیجه گرفت که: اولا همه فیلسوفان این گونه بودند و ثانیا این گوشه گیری مربوط به فلسفه آنها بوده است، چنانچه زندگی پرماجرای فیلسوفانی مانند سقراط، افلاطون، ارسطو، ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، امام خمینی و مطهری میتواند نشان دهنده غلط بودن آن نتیجه گیری کلی باشد.
۲- کدام یک از ابیات زیر، تأمل برانگیزتر است و توجه شما را بیشتر جلب میکند؟
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم / آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار
عالمَ ظهور جلوه یار است و جاهلان / در جست وجوی یار به عالمَ دویدهاند
از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ / به کجا میروم آخر؟ ننمایی وطنم؟
پاسخ: بیتی که بیشتر جلب توجه میکند و تامل برانگیز است:
از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ / به کجا میروم آخر؟ ننمایی وطنم؟
نکات قابل توجه در این بیت:
۱- طرح سه سؤال اساسی: از کجا؟ به سوی کجا؟ هدف خلقت؟
۲- وطن حقیقی انسان در جهانی برتر
۳- از میان اشعاری که در کتابهای درسی خواندهاید یا در کتابهای دیگر دیدهاید، چند مورد را که برای شما تفکر برانگیز بوده است انتخاب کنید و بگویید که چرا توجه شما را بیشتر جلب کرده است.
پاسخ: برعهده دانش آموزان می باشد – شما می توانید پاسخ پیشنهادی خود را در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید.
۴- عبارتهای زیر را بخوانید و بگویید کدام عبارت از نظر شما زیباتر است؟
الف) تولد و مرگ ما در اختیار ما نیست؛ امّا فاصله بین آن دو را ما تکمیل میکنیم.
ب) هیچکس نمیتواند به عقب برگردد و از نو شروع کند، امّا همه میتوانند از همین حالا شروع کنند.
ج) پرواز را بیاموز، نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آنکه به اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی.
د) در مقابل مشکلات خم به ابرو نیاور! کارگردان، همیشه سختترین نقش را به بهترین بازیگر میدهد.
پاسخ: جمله ب) «هیچکس نمیتواند به عقب برگردد و از نو شروع کند، امّا همه میتوانند از همین حالا شروع کنند.» برای من زیباتر است.
برخی نکات کلیدی این جمله:
۱- گذشته انسان تکرارپذیر نیست. عبور از کودکی و رسیدن به نوجوانی اجباری است و وقتی که نوجوانی آمد، کودکی تکرار نمیشود. زمان در گذر است.
۲- انسان اختیار گذشته را ندارد اختیار برای تصمیمهای جدید است.
۳- همواره توانایی تغییر وجود دارد.
در ادامه نکات کلیدی سایر جملات را نیز نوشته ایم:
الف) تولد و مرگ ما در اختیار ما نیست؛ امّا فاصلۀ بین آن دو را ما تکمیل میکنیم.
برخی نکات کلیدی این جمله:
۱- اختیار انسان مطلق نیست و در محدودهٔ خاصی است.
۲- تصمیم گیری ما پرکنندهٔ حیات ما از تولد تا مرگ است.
البته، مرگ تا حدودی در اختیار ماست. رفتار ما برای سلامتی جسم و روح در افزایش عمر مؤثر است. اما بالاخره حوادث فراوانی در مسیر زندگی هست که میتوانند سبب مرگ ناگهانی شوند.
ج) پرواز را بیاموز، نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آنکه به اندازۀ فاصلۀ زمین تا آسمان گسترده شوی.
برخی نکات کلیدی این جمله:
1- جدا شدن از جایی و آمدن به جای دیگر به معنای از دست دادن جای اولی است.
2- کمال آن است که در عین حفظ امکانات قبلی، امکانات جدید هم کسب شود.
3- آدمی باید همهٔ مراتب وجود را با هم داشته باشد.
د) در مقابل مشکلات خم به ابرو نیاور! کارگردان، همیشه سختترین نقش را به بهترین بازیگر میدهد.
برخی نکات کلیدی این جمله:
1- جهان مدیری حکیم دارد که هیچ حقی را ضایع نمیکند.
2- زندگی با مشکل و سختی همراه است و رشد و کمال با رفتن در دل سختیها به دست میآید.
3- مشکلات بزرگ برای کسانی است که همّت بزرگ دارند.
پاسخ سوالات درس قبلی: جواب سوالات درس دوم فلسفه یازدهم
توجه: شما دانش آموز پایه یازدهم رشته علوم انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به جواب تمرینات و فعالیت های دروس کتاب فلسفه یازدهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.
✅ در انتها امیدواریم که مقاله جواب سوالات درس ۳ سوم کتاب فلسفه پایه یازدهم متوسطه دوم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. شما می توانید سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 💕
ممنون از پاسخ های عالی تان.
خداوند آنچه خوبیست سر راهتان قرار دهد.