سبک زندگی

جواب سوالات درس ۱۱ فلسفه یازدهم ✏️ انسان، موجود اخلاق‌گرا

توضیح و حل سوال های تمرینات صفحه درس 11 یازده کتاب فلسفه یازدهم انسانی

جواب سوالات درس ۱۱ یازدهم فلسفه یازدهم انسانی ؛ در این مطلب به پاسخ و جواب سوالات تفکر ، بررسی ، تطبیق ، طرح مسئله ، یافتن مصداق‌ها و به کار ببندیم صفحه ۸۵ ، ۸۶ ، ۸۸ ، ۸۹ ، ۹۰ ، ۹۱ ، ۹۲ و ۹۳ درس 11 یازدهم «انسان، موجود اخلاق‌گرا» کتاب فلسفه پایه یازدهم رشته انسانی پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا ، همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: جواب سوالات درس دهم فلسفه یازدهم

جواب سوالات درس ۱۱ فلسفه یازدهم
جواب سوالات درس ۱۱ فلسفه یازدهم

جواب تفکر صفحه ۸۴ و ۸۵ درس ۱۱ فلسفه یازدهم

پیش از آغاز درس، این داستان را بخوانید و به سؤال های طرح شده پاسخ دهید.

داود و سامان تمام صبح را صرف خرید کرده‌اند و می‌خواهند با اتوبوس به خانه بازگردند. آنها نوشابه‌ای می‌خرند و بیرون از فروشگاه، روی نیمکتی منتظر اتوبوس می‌مانند.

داود: (آه عمیقی می‌کشد) من حسابی خسته و کوفته شده‌ام؛ اما خوشحالم، خرید خوبی بود. (در حالی که داخل ساکش را نگاه می‌کند.)

سامان: بله، من هم همین طور (ساعتی را از ساکش بیرون می‌آورد.) بهترینش هم همین است. (ساعت را روی دست می‌بندد).

داود :(نزدیک‌تر می‌آید و با تعجب به ساعت نگاه می‌کند.) کِی این را خریدی؟ من یادم نمی‌آید، چند خریدی؟

سامان:(به اطراف نگاه می‌کند و آهسته می‌گوید) این مجانی بود!

داود:(اوّل مات و مبهوت نگاه می‌کند، سپس به منظور او پی می‌برد.) سامان! تو این را دزدیدی؟

سامان: چرا تعجب می‌کنی؟ خیلی‌ها از این کارها می‌کنند. خُب، من آن قدر از این فروشگاه‌ها خرید می‌کنم که چنین هدیه‌ای حقم باشد. همه چیز فوق العاده گران است.

داود:(متعجب) باورم نمی‌شود از فروشگاه جنس برداری.

سامان: تو فقط از این می‌ترسی که به دردسر بیفتی. تو هم این کار را انجام بده؛ اگر جرئتش را داری!

داود: امکان ندارد. این کار غلط است.

سامان: خُب، ممکن است این کار برای تو غلط باشد، اما برای من نه!

داود: نه، منظورم این است که این کار از نظر اخلاقی غلط است. این کار برای همه غلط است.

سامان: فکر کردی تو کی هستی که به دیگران بگویی چه کاری درست است و چه کاری غلط؟ دزدیدن جرئت می‌خواهد.

داود: موضوع روش دزدی کردن نیست. تو نباید اخلاق را زیر پا بگذاری. اخلاق برای همه یکسان است.

سامان: ببین! تو هم به دنبال سود خودت هستی و چون از این نوع خرید کردن سود می‌بری، این‌طور خرید می‌کنی. اما من دوست ندارم مثل بقیه باشم.

داود: خب تو با دزدی نمی‌توانی خاص بشوی؛ خودت گفتی دیگران هم از این کارها می‌کنند. اگر واقعاً می‌خواهی تک باشی، این ساعت را به چشم یکی بکوب تا کور شود. این طوری بهتر می‌توانی بی‌همتا و تک بشوی.

سامان: نه، من مخالف این کار هستم.

داود: خدا را شکر! اما چرا؟ اگر تو خودت قوانین اخلاقی‌ات را می‌سازی و شجاعت این کار را هم داری، چرا تا آخرش نمی‌روی؟ به هر حال، من می‌خواهم به صاحبان فروشگاه اطلاع بدهم.

سامان: ببین، این دیگر نشد، این از پشت خنجر زدن است. از تو انتظار نداشتم.

داود: انتظار چی را نداشتی؟ یعنی هم می‌خواهی قوانین اخلاقی خودت را خودت بسازی هم و برای من قانون‌گذاری کنی؟!

سؤال

۱- چرا با اینکه کسی متوجه دزدی سامان نشده، داود سامان را سرزنش می‌کند؟

پاسخ: چون کار سامان از نظر اخلاقی اشتباه است و داوود نیز به مسائل اخلاقی پایبند است.

۲- آیا واقعا سامان کار خود را خوب تلقی می‌کند؟

پاسخ: بله، چون او فکر می کند که این کار حقش هست و نشئت گرفته از شجاعت و توانایی خودش است.

۳- آیا در میان جملات داود و سامان قاعده نادرست اخلاقی هم مشاهده می‌کنید؟

پاسخ: بله، فکر کردی تو کی هستی که به دیگران بگویی چه کاری درست است و چه کاری غلط؟ دزدیدن جرئت می خواهد.

۴- چرا داود تلاش می‌کند پایبند قواعد اخلاقی باشد و از آنها سرپیچی نکند؟

پاسخ: چون او به این مسائل اعتقاد و ایمان کامل دارد و رعایت نکردن مسائل اخلاقی را بد می داند.

۵- آیا انتقاد سامان از رفتار داود درست است؟ چرا؟

پاسخ: خیر، چون او برای ثابت کردن این که کار اشتباه است، درست است دست به انتقاد کردن از داوود و توجیه رفتار اشتباه خود می کند.

پاسخ بررسی صفحه ۸۶ درس یازدهم فلسفه یازدهم

گفت‌وگوی داود و سامان را مرور کنید و بگویید با توجه به سخنان داود و سامان، پاسخ هر کدام از آنها به سؤال‌های فوق چه خواهد بود؟

پاسخ: معیار فعل اخلاقی برای سامان هدف و منفعت شخصی خود است و مطابق سلیقه خود قاعده اخلاقی خود را می سازد و از داوود هم می خواهد که آن را رعایت کند، در حالی که دارد معیار فعل اخلاقی را ثابت می داند و معتقد است اخلاق برای همه یکسان است و فعلی مثل دزدی را تقبیح می کند و نسبت به زیر پاگذاشتن قوانین اخلاقی، خود را مسئول می داند و به داوود انتقاد می کند که تو هم می خواهی قوانین اخلاقی خودت را بسازی و هم برای من قانون گذاری کنی.

حل تطبیق صفحه ۸۸ درس ۱۱ فلسفه یازدهم

دیدگاه اخلاقی افلاطون و ارسطو را بر نظر آنان درباره انسان تطبیق دهید و توضیح بدهید که آیا میان نظر آنان درباره انسان و اخلاق ارتباط و هماهنگی وجود دارد یا ندارد؟

پاسخ: ارسطو نظری نزدیک به استاد خود دارد و معتقد است اگر عقل بر قوای دیگر حاکم شود، به اعتدلال در میان قوا می رسد که همین اعتدلال، عامل سعادت و نیک بختی است. ارسطو نیز معتقد «عقل» این اعتدلال را درک می کند.

به نظر ارسطو «هر مفهومی حد وسطی» دارد که توسط عقل تشخیص داده می شود.

تفاوت نظر ارسطو با افلاطون این است که ارسطو معتقد است برای هر مفهوم اخلاقی حد افراط و تفریط است که عقل با رشد خود و رسیدن به درجات مناسبی از معرفت می تواند در حد اعتدلال قرار گرفته و مانع افراط و تفریط سایر قوا نیز شود.

جواب تطبیق صفحه ۸۹ درس یازدهم فلسفه یازدهم

این دیدگاه کانت را با نظر وی درباره انسان مطابقت دهید. آیا سازگاری می‌بینید یا ناسازگاری؟

پاسخ: دیدگاه کانت در مورد انسان: انسان یک موجود اخلاقی و برخوردار از وجدان اخلاقی است و یک چنین ویژگی بدون وجود اختیار و اراده آزاد معنا ندارد. این دیدگاه با دیدگاهی که در صفحه قبل مطالعه نمودیم مطابقت و سازگاری دارد.

پاسخ تطبیق صفحه ۸۹ درس ۱۱ فلسفه یازدهم

دیدگاه بالا را با دیدگاه داروینیست‌ها و ماتریالیست‌ها و دکارت در انسان شناسی تطبیق دهید و توضیح بدهید که این دیدگاه با کدام یک از آنها سازگار و با کدام یک ناسازگار است.

پاسخ: دیدگاه طبیعت گرایان با دیدگاه داروینیست‌ها و ماتریالیست‌ها از جهت نپذیرفتن بعد غیر جسمانی برای انسان، یکسان است. این دیدگاه همانند داروینیست‌ها رعایت اصول اخلاقی را ضرورت زیست اجتماعی می دانند. اما دکارت برای انسان روح قائل است و آن را حاکم بر بدن می داند.

حل طرح مسئله صفحه ۹۰ درس یازدهم فلسفه یازدهم

اگر انسان‌ها به عدل و احسان و مانند آنها علاقه‌مند هستند و عقل آنها این صفات را، قطع نظر از ضرورت اجتماعی‌شان، کمال می‌داند، چرا برخی افراد به دنبال این فضائل نیستند و بالعکس به سوی رذائل اخلاقی می‌روند؟

نظر شما در این‌باره چیست؟ چگونه می‌توان به آن پاسخ داد؟

پاسخ: فلاسفه مسلمان در این زمینه معتقدند اگر چه بشر به فضيلت‌ها علاقه مند است و عقل او آنها را زیبا و خوب می داند اما رفتن به سوی این فضائل و عمل بر اساس آنها چندان هم آسان نیست، چون نوع اعمال و افعال انسان دو دسته است: افعال طبیعی و افعال اخلاقی، افعال طبیعی برای رسیدن به تمایلات طبیعی و رفع نیازهای طبیعی است، گاهی کسب فضيلت‌ها با منافع و تمایلات جسمانی انسان در تضاد است.

در چنین شرایطی اگر تمایلات انسان قوی باشند می توانند مانع رسیدن او به فضيلت‌ها شوند و حتی او را به سوی رذیلت‌ها هدایت کنند. از سوی دیگر می توان این موضوع را از جنبه دیگر نیز بررسی نمود و آن این که انسان صاحب اختیار و مختار آفریده شده است تا میان فضائل و رذایل دست به انتخاب بزند و بر این اساس گاهی انسان‌ها در مسیر انتخاب رذایل قرار می گیرند و به دنبال پاسخگویی صرف به نیازهای مادی و جسمانی قرار می‌گیرند و دست به کارهای ناصواب می زنند.

جواب یافتن مصداق ها صفحه ۹۱ درس ۱۱ فلسفه یازدهم

آیا می‌توانید نمونه‌هایی ذکر کنید که در آنها، تمایلی مادی مانع کسب فضیلت شده باشد؟

پاسخ: برخی از افراد که به خواب و استراحت علاقه افراطی دارند، از کسب علم باز می‌مانند.
برخی افراد برای اینکه زود به ثروت زیاد برسند، اصول اخلاقی را در معاملات خود رعایت نمی‌کنند.
برخی افراد برای اینکه به سرعت ریاست ادارهٔ خود را به دست بگیرند، علیه اطرافیان و همکاران شایعات نادرست را ترویج می‌دهند.

پاسخ تطبیق صفحه ۹۱ درس یازدهم فلسفه یازدهم

دیدگاه ابن‌سینا و فلاسفه مسلمان را بر نظر آنان در انسان شناسی تطبیق داده و توضیح بدهید که آیا نظر آنان در این دو بخش با یکدیگر سازگاری دارد یا نه.

پاسخ: کاملا تطبیق دارد – ابن سینا و ملاصدرا و فلاسفه مسلمان برای انسان علاوه بر جسم مادی روح غیر مادی نیز قائل هستند که ظرفیت استعداد بی نهایت در کسب کمالات را دارد، اما این استعداد به معنای رسیدن حتمی وی به کمالات نیست بلکه انسان باید با اراده و اختیار خود این ظرفیت را به فعلیت برساند؛ یعنی باید مسیر تکاملی به سوی خدا را انتخاب نماید و با ایمان و عمل این مسیر را طی کند.

حل تطبیق صفحه درس ۹۱ و ۹۲ فلسفه یازدهم

در اینجا دو واقعه از وقایعی که معمولا پیرامون ما می‌گذرد، آمده است. پس از مطالعه این دو ماجرا، رفتار علی و رحمان را تحلیل کنید و توضیح دهید که اولاً هر یک از تصمیمات آنها با چه انگیزه اخلاقی (مثبت یا منفی) صورت گرفته و ثانیا این انگیزه به کدام یک از دیدگاه‌های طرح شده در این درس نزدیک است؟

صحنه اوّل

مادربزرگ احمد یک روز به پست‌خانه می‌رود. در راه، پای او در شکاف پیاده‌رو گیر می‌کند و او زمین می‌خورد. علی، که سوار بر دوچرخه است و برای شرکت در یک مسابقه از آنجا می‌گذرد. می‌بیند که چه اتفاقی رخ داده است. او دیرش شده و بنابراین تصمیم می‌گیرد با سرعت به راه خود ادامه دهد امّا این فکر به سرعت جای خود را به نگرانی دربارۀ وضعیت مادربزرگ احمد می‌دهد. بنابراین علی می‌ایستد، مادربزرگ را از زمین بلند می‌کند و پیش از آنکه به راه خود برود، اطمینان حاصل می‌کند که او صدمه‌ای ندیده است.

پاسخ: وقتی علی حادثه زمین خوردن مادربزرگ احمد را مشاهده می‌کند، اما رسیدن به مسابقه را بر کمک به مادربزرگ احمد ترجیح می‌دهد. عمل علی در ابتدا از دیدگاه فلاسفهٔ مسلمان نشان دهندهٔ ترجیح یک تمایل معمولی و مادی بر یک تمایل متعالی و برتر، یعنی کمک به دیگران است. لذا ترک صحنه توسط علی یک عمل ناپسند تلقی می‌شود. امّا رفتار و عمل وی بعد از اندکی تأمل، مطابق با کمال معنوی و تمایل برتر و متعالی اوست.

صحنه دوم

مادربزرگ احمد یک روز به پست‌خانه می‌رود. در راه، پای او در شکاف پیاده‌رو گیر می‌کند و او زمین می‌خورد. رحمان، که سوار بر دوچرخه است و برای شرکت در یک مسابقه از آنجا می‌گذرد، می‌بیند که چه اتفاقی رخ داده است. او چون دیرش شده و فرصت زیادی برای رسیدن به مسابقه ندارد تمایل ندارد بایستد. البته دلیل مهم‌تر این است که رحمان از احمد خوشش نمی‌آید و بنابراین خوشحال است که مادربزرگ او زمین خورده است. رحمان می‌خواهد محل حادثه را ترک کند امّا متوجه می‌شود که کمی دورتر کسی ایستاده است که بسیار شبیه عمویش است. او می‌ترسد که عمویش زمین خوردن مادربزرگ را دیده باشد و در عین حال ببیند که او بدون کمک به مادربزرگ به دوچرخه سواری ادامه می‌دهد. به همین دلیل، رحمان می‌ایستد و به مادربزرگ کمک می‌کند و پیش از آنکه به دوچرخه سواری خود ادامه دهد، اطمینان حاصل می‌کند که او صدمه‌ای ندیده است.

پاسخ: ابتدا رحمان به مادربزرگ احمد کمک نمی‌کند، بدان جهت که فرصت زیادی برای مسابقه ندارد؛ یعنی مسابقه را که هدفی کوچک‌تر است بر کمک به مادربزرگ احمد ترجیح داد. همچنین او به اختلافش با احمد توجه کرد و آن را در این تصمیم گیری دخالت داد و در نتیجه از تکامل روحی و معنوی خود غافل شد. در مرحلهٔ بعد هم که رحمان به مادربزرگ کمک کرد، باز هم یک هدف مقدس را دنبال نمی‌کرد. او وقتی عموی خود را مشاهده کرد و احتمال داد که نظاره‌گر اوست، آن کار خیر را انجام داد.

جواب به کار ببندیم صفحه ۹۳ درس ۱۱ فلسفه یازدهم

۱- هر کدام از گزاره‌های زیر به کدام فیلسوف ارتباط دارد؟

– معیار فعل اخلاقی، جستجوی سعادت و نیک‌بختی انسان است. پاسخ: افلاطون
– معیار فعل اخلاقی، در رعایت حد اعتدال است. پاسخ: ارسطو
– معیار فعل اخلاقی، در اطاعت از وجدان است. پاسخ: کانت
– معیار فعل اخلاقی، برای حفظ مصالح و منافع افراد در جامعه است. پاسخ: طبیعت‌گرایان

۲- کدام معیار را شما می‌پسندید؟ چرا؟

پاسخ: دیدگاه فلاسفه مسلمان، زیرا کاملا به ویژگی‌های انسان نزدیک است و ویژگی های درونی و بیرونی انسان را توجیه می‌کند. چنان که انسان با انجام یک عمل خوب یا بد، از لحاظ درونی دچار تحولاتی می شود، مثلا با انجام کار خوب، حسی ویژه و زیبا به او دست می دهد یا با عمل بد نیز حالتی بد بر او غالب می گردد.

۳- رابطه عقل با اخلاق از نظر افلاطون و ارسطو و فیلسوفان مسلمان را با دوستان خود به بحث بگذارید و نتیجه را در کلاس گزارش نمایید.

پاسخ: آنها عقل را عامل تعیین کننده‌ای در اعمال انسان می دانند، زیرا اساسا تفاوت انسان را با سایر موجودات در داشتن عقل می دانند، البته میزان تأثیر عقل از نظر آنان متفاوت است. ارسطو و پیروان او عقل و نقش آن را بسیار پررنگ می دانند. در حالی که افلاطون و پیروانش به اندازه ارسطو برای عقل اهمیت قائل نیستند.

همچنین بخوانید: جواب سوالات درس نهم فلسفه یازدهم

توجه: شما دانش آموز پایه یازدهم رشته علوم انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به جواب تمرینات و فعالیت های دروس کتاب فلسفه یازدهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.

✅ در انتها امیدواریم که مقاله جواب سوالات درس ۱۱ یازدهم کتاب فلسفه پایه یازدهم متوسطه دوم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. شما می توانید سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 🌹

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 − چهار =