انشا در مورد لبخند مادر ❤️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

انشا در مورد لبخند مادر: تو بخند تا همه دنیا به روی من بخندد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

انشا پیشنهادی : انشا در مورد نامه ای به امام زمان (عج)

انشا در مورد لبخند مادر

مقدمه: مادر جانم تو بخند تا همه غم های عالم از یادم بروند و دنیای من جذاب شود، تو که می خندی همه چیز خوب و خواستنی می شود. مادر بزرگ ترین نعمت خداوند است که موجب رحمت است و فراوانی. ای همه خوبی تو را دارم هیچ غمی ندارم.

بدنه: پدر و مادر نعمت های بی تکراری هستند که با هیچ چیز نمی توان عوض کرد و یا دوباره خریداری کرد. کاش بازاری بود و من می توانستم برایشان جوانی بخرم و دوباره زندگی از سر بگیرند. حیف که این خواسته رویایی بیش نیست و باید قبول کینم که این نعمت ها هم روزی از دستمان خواهند رفت.

مادر را که می بینم گل وجودم شکوفا می شود و دلم برایش پر می کشد، روزهای درد تمام می شود و تو از راه می رسی و مرا در آغوش می گیری، لبخند تو پر از خوبی های دو دنیاست، تو با خنده هایت وجودم را تسخیر کرده ای، مادر ای عطر و رایحه بهشتی، من تو را فراوان دوست دارم و برایت جان نثارم. مادر جان تو بخند تا گل های خانه رخ بنمایند. مادر خوبم خنده تو پر از سوسوی ستاره هاست و سرشار از نور و روشنی است.

لبخند مادر یاد ستاره ها را در آسمان خانه زنده می کند و من بی تاب رویاهایم می شوم که مادر برای من خلق کرده است.

او بهترین مخلوق خداوند است که هیچ توقعی از کسی ندارد و همواره در پی رضایت کودکان و فرزندان است. او همه وجودش ار در خدمت فرزندان می گذارد و هیچ وقت هم خسته نمی شود.

مادر باران بهاری است که طراوتش همه خانه را فرا گرفته است. لبخند و نگاه و رفتار و گفتارش همه محبت است و عشق .مادر جان بخند تا روزگار زمستانی من هم بهار شود.

نتیجه گیری: قدر پدر و مادر خود را بدانید و برای سلامتی و دل خوشی آنها تلاش کنید که رضایت خداوند در رضایت مادر و پدر است. برای زندگی آرام و بی دغدغه شان سنگ تمام بگذارید و محبت بی دریغ کنید.

انشا در مورد زیباترین لبخند لبخند مادر است

مقدمه: پدر و مادر دو بال پرواز پدر و مادر هستند که باید برای سلامتی و شادابی آنها تلاش زیادی داشته باشیم که همانا با شادی انها خداوند هم شاد می گردد.

بدنه: تو که می خندی قند در دلم آب می شود و دلم می خواهد از خوشحالی فریاد بزنم. تو که می خندی من غم هایم را فراموش می کنم و غصه ها را دور می ریزم. تو که می خندی ستاره های شب آسمان خانه هم شروع به درخشیدن می کنند و از دور سوسو زنان مرا صدا می کنند و من هم بی هوا عاشق می شوم.

مادر خوب و مهربانم تو را دارم هیچ غمی ندارم و در میان همه داشته هایم وزنه تو بر همه سنگین تر و بهتر است ای مایه آرامش و مهربانی و عشق ورزی. لبخند تو لعل لب و خنده یاس است که در حوالی خانه می درخشد و من مست بویش می شوم. وقتی تو باشی همه چیز خوب و گرم و نرم و مرتب است.

خانه روبه راه است و کانون مهر پویا. تو را چون جان شیرین دوست می دارم که همه وجودت خورشید عشق را روشن کرده است. ای بهتر از هر روز روشن تو که هستی خورشید در حوالی خانه ما پرسه می زند و همه جا گرم و دوست داشتنی و دلخواه است.

خدا کند که عمر من کم شود و نبینم روزی را که تو را ندارم و دوست دارم تو تا انتهای دنیا در کنارم بمانی و دستم را با مهر نگاه داری که دستانت مانند گرمای تابستان داغ و دوست داشتنی است. مادر جان در من یادتو غوغا می کند و موجب شادی و مسرت من می گردد.

یاد تو در من نور هدایت و روشنی خواهد بود. مادر خوبم دسته دسته حرمن گلهای کم یاب و چلچراغ دنیا مقدم تو  و فرش راهت که انتهای همه راه ها تویی و مرا تا بهشت همراهی می کنی. ای همه لطف و محبت و مهربانی تو را بسیار دوست میدارم که آینه محبت خداوندی، همانا خداوند محبتش نسبت به بندگان را با حضور تو کامل کرد و باید قدر دان این نعمت بی مانند باشم. خدایا مادرم را و همه مادران را به تو می سپارم که بهترین نگاهبانی. مادر جانم خدا را شکر بسیار که تو را به من هدیه کرد.

نتیجه گیری: شکر بعضی از نعمت ها بسیار دشوار است و سخت. اما خدایا شکرت که چنین نعمت های بی دریغی بر من ارزانی داشتی، تا زنده ام دوستت می دارم و برای شادیت هر کاری می کنم. ای همه مهر و دانایی و عشق.

انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد موفقیت
و
انشا در مورد نامه ای به دوست
و
انشا در مورد زبان خوش مار را از سوراخ بیرون می آورد

☑️ به پایان انشا درباره لبخند مادر رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.