انشا در مورد ظلم و ستم ✍️ با متن و توصیفاتی زیبا

انشا در مورد ظلم و ستم: شنیده‌اید که حکومت با کفر باجی می ماند ولی با ظلم نمی ماند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.

مطلب پیشنهادی: انشا در مورد همدلی و همیاری

انشا درباره ایستادگی در برابر ظلم

مقدمه: ظلم دارای انواع متفاوتی است. ظلم بر خود و دیگران و ظلم بر جامعه، شاید ظلم بر خود شاید مهم تر از بقیه باشد و اثرات مخرب تری هم به همراه داشته باشد. سکوت در مقابل نا عدالتی دیگران در مورد خود، ظلم به تن و روح و جسم، گاهی بیمار هستیم و مجبوریم که از غذایی مصرف نکنیم و وقتی مصرف می کنیم یعنی داریم به بدن ظلم می کنیم.

بدنه: ظلم و ستم در جامعه و خانواده تبعات جبران ناپذیری دارد که با گذشت قرن ها اثرش پاک نشده و ممکن است نتایجش تا همیشه روی نسل های آینده هم برجای بماند. مسئولینی که خود سرانه ثروت و داشته های کشور را می فروشند و یا به دیگران واگذار می کنند بهتر است بدانند که این ظلم ابدی بوده و تا همیشه نتایج حاصل از ضرر و زیانش به آنان باز می گردد.

در مناطقی از کشور شرایط تحصیل مهیا نیست و کودکان در سن پایین به کارها و مشاغل سخت روی می آورند و نمی توانند از شرایط و امکانات تحصیل برخوردار شوند، این نوعی ظلم است که آینده و زندگی کودکان را به خطر می اندازد. این نوعی ستم آشکار است که بیشتر مردم اهمیتی به آن نمی دهند.

ظلم پدر و مادر بر فرزند، ظلم فرزند بر پدر و مادر، ظلم معلم به دانش آموزان و برعکس، اما شاید کس نداند که ظلم بر خود بدترین نوع ظلم است، درس نخواندن و عدم تلاش برای ساختن زندگی، تنبلی و سستی و بی‌برنامگی و تنبلی هم نمونه ای آشکار از ظلم است که اغلب نادیده گرفته می شود.

نتیجه گیری: ظلم و ستم می تواند بنیاد یک حکومت و یا کشور را فرو ریزد. ما در مورد صدام بعثی دیدیم که چگونه کشورش از هم پاشید و خودش هم به دست ظالم دیگری به بند کشیده شد. معمر قذافی حاکم ظالم لیبی که تمام ثروتهای کشور را صرف عیاشی و خوش گذرانی کرد چگونه با خفت و خواری کشته شد.

انشا در مورد ظلم و ستم با مقدمه و نتیجه گیری

مقدمه: هیچ می دانید دامنه ظلم چه قدر وسیع است و چه رفتارهایی که ما نادیده می گیریم و در نظر دین و عرف و اخلاق نوعی ظلم است. ظلم شامل نگاه نامناسب، گرفتن شغلی و بی کار کردن، غیبت کردن و تهمت زدن، بی دلیل زیر آب کسی زدن، نمونه های بارز ظلم است.

بدنه: ظلم آشکاری که همه ما می دانیم و بر کسی پوشیده نیست، ظلم حاکمان بر زیر دستان است که هیچ کس نمی تواند حرفی بزند و همچنان می تازند و اموال و ثروت مردم را غارت می کنند. حاکمانی که در کشور خویش ثروت اندوزی می کنند و در کشورهای دگر زندگی می کنند. مردمان خود را زیر دست کرده و برایشان ارزشی قائل نیستند و از خونشان می مکند و جان می گیرند.

مردم فقیر می شوند و حاکمان و ظالمان شکم باره شده اند، اختلاف طبقاتی زیاد شده و هر کس هر جا که می تواند از ضعفا می دزدد. ظلم و ستم قدرتهای استعمارگر که با هر کشوری از در ظلم وارد می شوند و ثروت و داشته هایشان را می برند و غارت می کنند و کسی یارای حرف زدن ندارد. کاش برسد روزی که ظالمان در زیر قرار گیرند و مردم عادی هم بتوانند طعم زندگی را بچشند.

کاش این همه ستم روزی با ظهور منجی پایان یابد. ما می بینیم که امریکا چگونه اموال و ثروت و دارایی مردم مظلوم افریقا و آسیا را غارت می کند و جوابش را با توپ و تفنگ و کشتار می دهد. ظلم و ستم این عقرب های دم دار تمامی ندارد و هرساله وسعتش بیشتر می شود و جهان تاوان ظلم های بی اندازه حاکمان نادان را خواهد داد.

ستم های دیگری هم در جهان هست مانند معلمی که از وقت کودکان می زند و به امور شخصی خود می رسد، فرزندی که احترام مادر و پدر خود را نگاه نمی دارد و با پدر و مادر با پرخاش سخن می گوید. پدر و مادری که بین فرزندان خود فرق می گذارند و نمی دانند که آتش کینه و کدورت را می افروزند و روزی با این کارشان خرمن و  ریشه خانواده خود را می سوزانند. روزی که موعود جهان از راه برسد ، ظلم برچیده خواهد شد.

نتیجه گیری: می رسد روزی که هیچ ظلمی بر جهان حاکم نیست و همه مردم در سایه داد خواهند بود، ولی خوب باید بدانند که امروز که در جهان ظلم جود دارد باید تا می توانند تسلیم نشوند  و در مقابل بی عدالتی مبارزه کنند و بدانند که خدا همیشه شاهد و ناظر همه امور است.

انشا درباره دنیای ظالم و مظلوم

مقدمه: دنیا دارای دو قطب ظالم و مظلوم است که یکی بل وجود دیگری ظاهر می شود، چه بسیار ظالمانی که از سکوت مظلوم سود بردند و دنیایشان آباد شد. چه مظلومانی که خودشان را نجات ندادند و دنیا برایشان تلخ شد. دنیای ظالم و مظلوم از دوره قابیل و هابیل مانده است.

بدنه: کاش بنای دنیا اینگونه نبود که یکی ظلم کند و دیگری مجبور به تحمل باشد. دنیای بدون ظلم دنیای زیبایی است، اما باید به این نکته هم خوب دقت کنیم که هرجا ظالمی قد علم کرده است، حتماً مظلومی از حق خود گذاشته است و یا اگر کاخی مجلل ساخته شده در کنارش خانه ای ویران شده است اما بیایید با خودمان عهد ببندیم که ما انسان ها باید در مقابل ظلم بایستیم.

هیچگاه با گذشتن از حق خود محبوب نمی شویم، بلکه اگر بتوانیم به درستی از حق خود دفاع کنیم و ظالم را عقب برانیم محبوب تر خواهیم شد، اگر می بینیم که جهان پر از افراد ظالم است به این دلیل است که مظلومان هم به همان تعداد زیاد شده اند. ظالم در کنار ماست و از افکار و اندیشه ما آگاه است و توانسته نقطه ضعف ما را بداند و بر ما چیره شود.

ایستادن در مقابل ظالم نوعی جسارت است و نشان دهنده رشد شخصیت و کمال است. چه بسیار مقاومت هایی که چهره جهان را تغییر داد. بسیار ظالمانی که در مقابل ایستادگی مظلومان از صحنه به در رفتند و دیگر نتوانستند به ظلم خود ادامه دهند، چه بسیار ظالمانی که خون مردم را مکیدند اما یک پ روزه از میان رفتند. ظالمان در دنیا پایدار نیستند و هر روز ممکن است بساطشان برچیده شود.

نتیجه گیری: از قدیم گفته اند که حق گرفتنی است و باید مظلوم از پیله ضعف و تنهایی خارج شود و از ایستادگی در مقابل ظالم نهراسد. امام حسین شهیدی بود که در مقابل ظلم و زیاده خواهی ایستاد و به شهادت رسید.

متن انشا زیبا درباره مورد ظلم قرار گرفتن

مقدمه: کاش هربار که بر ظالم لعنت می فرستیم برای شجاعت و جسارت مظلوم هم دعا کنیم. ظالم و مظلوم علت و معلول هم هستند یعنی یکی وابسته به دیگری است.

بدنه: ما در تاریخ کشور خود مردان بزرگی داشته‌ایم که در مقابل ظلم و جور حاکمان ایستادند و از جان مایه گذاشتند. مردانی که به میخ کشیده شدند و دم نزدند. کاوه و آریو و مردانی که در دوران شاه در مقابل ظالم ایستادند و طومارش برچیدند. مردانی چون شهید سلیمانی و هزاران شهید دیگر که برای جمع کردن سلطه دشمن تا دندان مسلح از پای ننشستند.

شهدای دشت کربلا و مهم تر از آن قیام مختار که مرد ثقفی تا پای جان به دفاع از مظلوم ایستاد و خودش هم تکه تکه شد و به امام شهیدش پیوست. می رسد روزی که منجی از راه برسد و این بساط برچیده شود، دنیا در دست مظلوم خواهد بود و ظالم هم در گوشه ای خزیده است. حکایت ظالم هم روزی قصه خواهد شد و جهان نمای دیگری خواهد یافت. همه ظالمان هم روزی در محضر خداوند پاسخگو خواهند بود.ظلم به زنان و کودکان، ظلم به پدر و مادر، ظلم به خود، ظلم به وطن، ظلم به جامعه، روزی همه و همه در محضر خداوند حاضر شده و باید جواب گو شوند.

مظلومانی که مبارزه کردند ولی حامی نداشتند و شکست خوردند، مردمی که حاکمانشان زندگی را برایشان سخت کردند و از ترس جان دم نزدند. می رسد روزی که همه برچیده شود. ظالمان اگر می دانستند که چه دادگاهی در انتظارشان است، هیچ وقت ظلم نمی کردند و عاقل می شدند. ظالمانی که مسیر یک تاریخ و حکومت را تغییر دادند تا همیشه گرفتار نتیجه عمل خود هستند و عذاب خواهند کشید.

ظالمانی که دست مردم را از زندگی کوتاه کردند تاوان سختی خواهند داد و تا همیشه دودش به چشم خودشان خواهد رفت. دینا و هر آنچه که در ان است دارای قوانینی است که هرکس بخواهد برخلاف آن به دیگران آسیب برساند گرفتار خواهد شد.روزی دفتر ظلم برای همیشه برچیده خواهد شد و دنیا دیگر ظالمی ندارد. دیگر کودکی برای یک لقمه نان تمام روز بیگاری نمی دهد و مادری فرزندش را نمی فروشد.

نتیجه گیری: روزی فرا می رسد که دفتر جهان از هر ظلمی پاک شده و همه چیز مطابق میل مظلومان خواهد بود و جهان سفید و پر از عدالت خواهد شد. و ان روز است که ظلم در مقابل جهان زانو زده و پشیمان و نادم است.

انشاهای پیشنهادی:‌
انشا در مورد نیکوکاری و کمک به دیگران
و
انشا درباره لطف خدا

☑️ به پایان متن های انشا در مورد ظلم و ستم رسیدیم، اگر شما نیز نظری درباره این موضوع دارید حتما آن را از بخش نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.