انشا در مورد ظهر تابستان ⚡️+ به زبان عادی و ادبی
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد ظهر تابستان با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا در مورد ظهر تابستان : گرمای نفس گیر تابستان را خوب درک می کنم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا درباره گفتگوی ساحل و دریا
انشاء در مورد ظهر تابستان
مقدمه : تابستان در میان چهار فصل، گرم و پر از التهاب است. ظهرش را دوست دارم. خنک شدن در آب حوض حیاط و جمع شدت بچه های محل در خانه ما برای آب تنی در حوض قدیمی خانه، حال و هوای دیگری دارد، حوض را تالبه پر می کنیم و به نوبت در آن شنا می کنیم و خنک می شویم.
بدنه: تابستان یا فصل میوه های رنگارنگش بسیار زیبا و جذاب است. ظهرش با همه گرمی که دارد گاهی دل زده می شوم و گرما کلافه ام می کند. آب خنک می خورم و زیر باد کولر می نشینم و گاهی هم یاد کسانی می افتم که مجبور هستند زیر حرارت داغ خورشید کار کنند.
گرمای تابستان برای رسیدن میوه ها ضروری است و ما انسانها حکمتش را نمی دانیم. ظهر که می شود آب دوغ خیاری که یخ داخلش می رقصد مرا دیوانه می کند و گاهی دزدکی سری به ان می زنم و ناخنک می زنم. ظهر که می شود، زیر درخت حیاط می نشینم و مادر از بازی های دوران کودکی خودش برای من تعریف می کند و پدر که خسته از سرکار برگشته داخل اتاق خواب است. هندوانه داخل حوض و گلهایی که دور حیاط چیده شده اند.
گاهی روزها منتظر آمدن دوستانم می شوم وبا هم مشغول می شویم و مدت ها در حیاط بازی می کنیم و در پایان یک بستنی که مادر مهمانمان می کند، پایان داستانمان است.
ظهرهای تابستان تب دار و گرم است و گاهی موجب آزار مردم هم می شود. ولی در گرمای تابستان است که گندمزار شاد و طلایی می شود و هندوانه سبز رنگ دلش خون می شود .
میوه ها به صف می ایستند و نرم نرمک می رسد از راه بزم میوه های تابستانی، انگور و هلو و خربزه، همه در ظهر تابستانی داغ خنک می شوند و از مردم پذیرایی می کنند.
نتیجه گیری : هر ساعت از روز را که در نظر بگیریم زیبا و جذاب است و هر زمان که از دنیا توقع خاصی نداشته باشیم زندگی جذاب می شود. ظهر تابستان هم جذاب و مورد علاقه مردم است و همه دوستش دارند.
انشا خورشید در ظهر تابستان
مقدمه: ظهر تابستان است و کسی در کوچه پرسه نمی زند و همه در منزل هستند. بید تنها که شب مهمان زیادی دارد هم تنهاست. اذان ظهر هم گاهی از مناره مسجد پخش می شود و مردمی که اهل نماز هستند، می شتابند.
بدنه: ظهر تابستان برای عده ای خاطره انگیز است و برای گروهی ناخوشایند. ولی من سکوت و گرمایش را دوست می دارم. بساط هندوانه و آب خنک مادر همیشه رو به راه است و بطری آب هم مهیا. کم کم سفره ناهار باز می شود و من و خواهر و برادرم که منتظر خواب پدر هستیم بی پدر با لباس شروع به آب بازی می کنیم.
همه خانه و زندگی پر از آب شده و ما همگی می خندیم و می خندیم. تابستان و ظهرهای داغش را دوست می دارم چون همه دور همیم و حرف می زنیم و دور از چشم پدر و مادر برای بازی در حیاط برنامه ریزی می کنیم.
گاهی غذای حاضری مانند دلماج و زمانی هم مادر به خورشت مهمانمان می کند. ظهر داغ تابستان بود که دیدم پرندگان و موجودات هم گرمشان شده و در گوشه ای کز کرده اند و منتظر خنکی هوا هستند تا به دشت و کوه بزنند.
ظهرهای جمعه هم بوی خورشت قورمه سبزی همه محل را خبر دار می کند و کم کم بچه های همسایه هم از راه می رسند و گرمای این روزها را بیشتر می کنند. دوست دارم در ظهر تابستان در خانه ای تنها بمانم وبا درختان و شکوفه ها حرف بزنم و راز زیبایی شان را بپرسم. بگویم در کدام روز بود که با میوه ها و خالق میوه ها سخن گفتی و زندگی به کامت شد.
ظهر تابستان اگر در روستا می بودم می دیدم که چگونه پسر بچه ها در داخل آب حوض خان شان بازی می کنند، هوایی روستا شدم و در خانه مادر بزرگم مستقر شدم و تابش را راه انداختم .
روزهای تابستان برایم خوشایند و خواستنی بود. مادر بود و کمی عطر نعناع و بوی خوش اقاقیا که همه را مست می کند. انگور را مزه کردم و به تابستان سلامی مجدد کردم و تا همیشه ظهرهای تابستان برایم خوب و جاودانه است.
نتیجه گیری: تابستان فصل گرم مهربانی و عشق است. فصل توت های رنگی و تمشک های وحشی که هر تابستان در بزم دوستانه شما قد علم می کنند. در ظهر تابستان دوش ولرم بگیرید و از آنچه که خداوند داده شکر گزاری را به یاد داشته باشید.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد جدال مرگ و زندگی
و
انشا در مورد تنفر و نفرت
☑️ به پایان انشا ظهر تابستان رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.