ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی و آرایه های درس اول شعر پیش از اینها فارسی هشتم

معنی درس اول و معنای لغات سخت و خیلی مهم شعر پیش از اینها کتاب فارسی پایه هشتم دبیرستان

معنی کلمات و لغات شعر پیش از اینها درس اول فارسی هشتم ؛ برای مشاهده معنی کلمات ، آرایه های ادبی و معنی متن شعر پیش از اینها صفحه ۱۲ و ۱۳ از قیصر امین پور درس اول کتاب فارسی پایه هشتم متوسطه اول ، در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

بعدی: معنی حکایت به خدا چه بگویم فارسی هشتم
معنی لغات درس ۲ دوم فارسی هشتم
جواب تمرین های درس دوم فارسی هشتم

معنی و آرایه های درس اول شعر پیش از اینها فارسی هشتم

معنی و آرایه های ادبی شعر کنار کادر صفحه ۱۱ فارسی هشتم

چشم دل باز کن که جان بینی 
آنچه نادیدنی است آن بینی

معنی: عاشقانه بنگر تا خداوند را ببینی و هر آنچه نادیدنی است آن را ببینی.

آرایه‌ها: ترکیب «چشم دل» آرایه تشخیص دارد
جان و آن آرایه جناس دارد
تناسب بین واژه های چشم و دل و جان برقرار است
واج آرایی: تکرار واج «ن»

دانش زبانی: مصراع دوم آرایه تناقض ( پارادوکس) دارد.
تناقض یا پارادوکس: آوردن دو کلمه یا دو معنی که ضد هم باشند و باهم قابل جمع نباشند در این جا بین دو کلمه «نادیدنی» و «بینی»

معنی و آرایه های ادبی شعر پیش از اینها درس 1 فارسی هشتم

پیش از اینها، فکر می کردم خدا
خانه‌ ای دارد میان ابرها

معنی: قبل از این فکر می کردم که خداوند خانه ای در میان ابرها دارد.

آرایه‌ها: واج آرایی مصوت «آ»
قافیه: خدا ، ابرها

تعداد جمله‌ها: ۱- پیش از این‌ها فکر می‌کردم
2- خدا خانه‌ای میان ابرها دارد

مثل قصر پادشاه قصه ها
خشتی از الماس و خشتی از طلا

معنی: آجرهای خانه اش مانند کاخ پادشاهان قصه ها از الماس و طلاست.

آرایه‌ها: قافیه: قصه ها ، طلا
این بیت آرایه تشبیه دارد. تشبیه خانه‌ی خدا به قصر پادشاه
رکن اول تشبیه: خانه
رکن دوم تشبیه: قصر
رکن سوم تشبیه: مثل
بین «قصر و پادشاه» ، «الماس وطلا» آرایه تناسب (مراعات النظیر)
واج آرایی: ـٍـ در مصراع اول
تکرار: خشتی

تعداد جمله‌ها: ۱- (خانه‌ای) مثل قصر پادشاه قصه‌ها (دارد)
۲- خشتی از الماس (است)
۳- خشتی از طلا (است)

پایه‌ های برجش از عاج و بلور
بر سر تختی نشسته با غرور

معنی: پایه های برج خدا از عاج و بلور درست شده است و با غرور بر روی تخت پادشاهی نشسته است.

آرایه‌ها: قافیه: بلور ، غرور
جناس بر و سر (اختلاف در صامت بـ و سـ)
واج‌آرایی : صامت بـ

تعداد جمله‌ها: ۱– پایه‌های برجش از عاج و بلور (است)
۲- با غرور بر سر تختی نشسته (است)

ماه، برق کوچکی از تاج او
هر ستاره، پولکی از تاج او

معنی: ماه در اصل برق کوچکی از تاج خداست.و ستاره ها پولک های تاج خداوند هستند.

آرایه‌ها: قافیه: کوچکی ، پولکی
ردیف: از تاج او ، در دو مصراع
تشبیه ماه به برق
ماه: رکن اول تشبیه
برق: رکن دوم تشبیه
تشبیه ستاره به پولک
ستاره: رکن اول تشبیه
پولک: رکن دوم تشبیه
مراعات نظیر: ماه و ستاره

تعداد جمله‌ها: ۱- ماه برق کوچکی از تاج او (است)
۲- هر ستاره پولکی از تاج او (است)

دانش زبانی: ماه: نهاد
 هر ستاره: نهاد
 برق کوچک: مسند
پولک: مسند
 تاج او: متمم

رعد و برق شب، طنین خنده‌ اش
سیل و طوفان، نعره توفنده‌ اش

معنی: رعد و برق صدای خنده خداست. وسیل و توفان ناشی از فریاد بلند اوست.

آرایه‌ها: قافیه: خنده‌اش ، توفنده‌اش
تشبیه رعدوبرق به آهنگ خنده‌ی خدا
رعد و برق: رکن اول تشبیه
طنین خنده: رکن دوم تشبیه
تشبیه سیل و طوفان به فریاد خدا
سیل و طوفان: رکن اول تشبیه
نعره: رکن دوم تشبیه
مراعات نظیر: رعد و برق ، سیل ، طوفان

تعداد جمله‌ها: ۱- رعد و برق شب طنین خنده‌اش (است)
۲- سیل و طوفان نعره‌ی توفنده‌اش (است)

دانش زبانی: رعد و برق شب: نهاد
 «طنین خندهاش» و «نعره توفندهاش»: مسند.

هیچ کس از جای او آگاه نیست
هیچ کس را در حضورش راه نیست

معنی: کسی از جای او خبر ندارد.و کسی اجازه حضور در دربار او ندارد.

آرایه‌ها: قافیه: آگاه ، راه
ردیف: نیست و نیست
تکرار هیچ کس
جناس : را و راه (صامت ه به را اضافه شده است.)

تعداد جمله‌ها: ۱- هیچ کس از جای او آگاه نیست
۲- هیچ کس را در حضورش راه نیست

دانش زبانی: «هیچکس» در مصراع اول: نهاد
جای: متمم
آگاه: مسند
نیست: فعل
حضورش: متمم
نیست: در مصراع دوم، به معنای «وجود ندارد»، فعل غیراسنادی است.

آن خدا بی‌ رحم بود و خشمگین
خانه‌ اش در آسمان، دور از زمین

معنی: آن خدای ذهنی من خشن و غضبناک بود و خانه اش در بالای آسمان دور از زمین بود.

آرایه‌ها: قافیه: خشمگین ، زمین
تضاد: آسمان ≠ زمین
واج آرایی: صامت خ (تکرار خ خشونت مورد نظر شاعر را به ذهن خواننده منتقل می‌کند.)
در آسمان بودن: کنایه از دور از دسترس بودن است.

تعداد جمله‌ها: ۱- آن خدا بی‌رحم بود  
۲- و خشمگین ( بود )
۳- خانه‌اش در آسمان ، دور از زمین ( بود ) 

دانش زبانی: آن خدا: نهاد
 بیرحم و خشمگین: مسند
 خانه‌اش: مسند
آسمان: متمم
دور: مسند
زمین: متمم
فعل بود به قرینه لفظی حذف شده است.

بود، اما در میان ما نبود
مهربان و ساده و زیبا نبود

معنی: وجود داشت ولی بین ما نبود. مهربان و ساده و قشنگ نبود

آرایه‌ها: قافیه: ما ، زیبا
ردیف: نبود
واج آرایی صامت ب
واج آرایی : مصوت آ
تضاد : بود ≠ نبود

تعداد جمله‌ها: ۱- بود
۲- اما در میان ما نبود
۳- مهربان و ساده و زیبا نبود

دانش زبانی: «بود» و «نبود» در مصراع اول: به معنای «وجود داشت» و «وجود نداشت»، فعلهای غیراسنادی هستند
مهربان، ساده، زیبا: مسند
 «نبود» در مصراع دوم: فعل اسنادی است.
نهاد: خدا (حذف شدهاست).

در دل او، دوستی جایی نداشت
مهربانی هیچ معنایی نداشت

معنی: دوستی و رفاقت در دلش جایی نداشت. محبت و مهربانی هیچ معنایی نداشت

آرایه‌ها: قافیه: جایی ، معنایی
ردیف: نداشت و نداشت
واج آرایی صامت د
واج آرایی مصوت ی

تعداد جمله‌ها: ۱- در دل او دوستی جایی نداشت 
۲- مهربانی هیچ معنایی نداشت

دانش زبانی: دوستی و مهربانی: نهاد
 دل او: متمم
 جایی و هیچ معنایی: مفعول
نداشت: فعل.

هر چه می‌ پرسیدم از خود از خدا
از زمین از آسمان از ابرها

معنی: هرچه قدر از خودم درباره خدا می پرسیدم و از زمین و آسمان و ابرها.

آرایه‌ها: قافیه: خدا ، ابرها
تکرار از
مراعات نظیر زمین ، آسمان و ابر
از: درباره‌ی

تعداد جمله‌ها: ۱- هر چه از خود ، از خدا می‌پرسیدم
۲- از زمین از آسمان از ابرها (می‌پرسیدم)

دانش زبانی: خود، خدا، زمین، آسمان، ابرها: متمم.

زود می‌ گفتند: «این، کار خداست
پرس‌ و جو از کار او کاری خطاست»

معنی: می گفتند این کارها کار خداست.تحقیق و پرس و جو از خدا کاری بیهوده است.

آرایه‌ها: قافیه: خدا ، خطا
ردیف: ( ا ) ست
تکرار کار

تعداد جمله‌ها: ۱- زود  می‌گفتند
۲- این ، کار خداست
۳- پرس‌وجو از کار او ، کاری خطاست

دانش زبانی: کار و پرس و جو: نهاد
«کارِ خدا» و «کاری خطا»: مسند.

نیت من در نماز و در دعا
ترس بود و وحشت از خشم خدا

معنی: به نیت ترس و وحشت از خشم خدا نماز می خواندم و دعا می کردم.

آرایه‌ها: قافیه : دعا ، خدا
مراعات نظیر نماز و دعا
تکرار در

تعداد جمله‌ها: ۱- نیت من در نماز و در دعا ترس بود
۲- و وحشت از خشم خدا (بود)

دانش زبانی: نیت من: نهاد
 ترس و وحشت: مسند
 دعا، نماز، خشم خدا: متمم.

پیش از اینها، خاطرم دلگیر بود
از خدا در ذهنم این تصویر بود

معنی: قبل از این در فکرم از خدا ناراحت بودم.و این تصویرها در ذهنم از خدا بود.

آرایه‌ها: قافیه: دلگیر ، تصویر
ردیف: بود و بود
واج آرایی: مصوت ی

تعداد جمله‌ها: ۱- پیش از اینها خاطرم دلگیر بود
۲- از خدا در ذهنم این تصویر بود

دانش زبانی: «خاطرم» و «این تصویر»: نهاد
دلگیر: مسند
 بود (در مصراع اول): فعل اسنادی
خدا: متمم
ذهنم: متمم
 بود (در مصراع دوم) به معنای وجود داشتن: فعل غیر اسنادی.

تا که یک شب، دست در دست پدر
راه افتادم به قصد یک سفر

معنی: تا این که یک شب دستم در دست پدرم بود به قصد و نیت سفری به راه افتادیم

آرایه‌ها: قافیه: پدر ، سفر
تکرار: دست
مراعات نظیر: قصد ، سفر ، راه

تعداد جمله‌ها: ۱- تا که یک شب دست در دست پدر به قصد یک سفر راه افتادم.

در میان راه، در یک روستا
خانه‌ ای دیدیم، خوب و آشنا

معنی: در بین راه در روستایی خانه قشنگ و آشنا دیدیم

آرایه‌ها: قافیه: روستا ، آشنا
واج آرایی صامت ر

تعداد جمله‌ها: ۱- در میان راه در یک روستا خانه‌ای خوب و آشنا دیدیم.

زود پرسیدم: «پدر، اینجا کجاست؟»
گفت: «اینجا خانه خوب خداست»

معنی: فورا از پدرم پرسیدم اینجا کجاست؟پدرم گفت:اینجا خانه خداست.

آرایه‌ها: قافیه: کجا ، خدا
ردیف : ( ا ) ست
تکرار اینجا
تشبیه اینجا (مسجد) به خانه‌ی خدا

تعداد جمله‌ها: ۱- زود  پرسیدم
۲- پدر ، اینجا کجاست؟
۳- گفت:
۴- اینجا ، خانه‌ی خوب خداست

دانش زبانی: زود: قید
پرسیدم: فعل
پدر: منادا
اینجا: نهاد
کجا: مسند
خانه خوب خدا: مسند.

گفت: «اینجا می‌ شود یک لحظه ماند
گوشه‌ای خلوت، نمازی ساده خواند

معنی: پدر گفت: مدتی اینجا می مانیم و در گوشه ای نماز خواند.

آرایه‌ها: قافیه: ماند ، خواند
واج‌آرایی: مصوت ی

تعداد جمله‌ها: ۱- گفت
۲- می‌شود
۳- اینجا یک لحظه ماند
۴- گوشه‌ای خلوت ، نمازی ساده خواند

با وضویی دست و رویی تازه کرد
با دل خود گفت‌ و گویی تازه کرد»

معنی: با وضو گرفتن دست و رو را تازه و شاداب کرد.و با دل خود گفتگویی جدید آغاز کرد.

آرایه‌ها: قافیه: رویی ، گفت‌وگویی
ردیف: تازه کرد ، تازه کرد
مراعات نظیر: دست ، رو ، دل 
تشخیص: (گفت و گو با دل)

تعداد جمله‌ها: ۱- با وضویی دست و رویی تازه کرد
۲- با دل خود گفت‌وگویی تازه کرد

گفتمش: «پس آن خدای خشمگین
خانه‌ اش اینجاست؟ اینجا در زمین؟»

معنی: به پدر گفتم: آن خدای خشمگین ذهن من خانه اش اینجا قرار دارد؟

آرایه‌ها: قافیه: خشمگین ، زمین
تکرار اینجا

تعداد جمله‌ها: ۱- گفتمش
۲- پس آن خدای خشمگین خانه‌اش اینجاست؟
۳- اینجا در زمین (است)؟

گفت: «آری خانه او بی‌ ریاست
فرش‌ هایش از گلیم و بوریاست

معنی: گفت:بله خانه اش ساده و بی ریاست.فرش هایش از گلیم و بوریا پوشیده شده است.

آرایه‌ها: قافیه: بی‌ریا ، بوریا
ردیف: ( ا ) ست
جناس بی‌ریا و بوریا

تعداد جمله‌ها: ۱- گفت
۲- آری
۳- خانه‌ی او بی‌ریاست
۴- فرش‌هایش از گلیم و بوریاست

مهربان و ساده و بی‌ کینه است
مثل نوری در دل آیینه است

معنی: خداوند با محبت و بی ریا و بی انتقام جو است ومانند نوری است که در وجود آیینه قرار دارد.

آرایه‌ها: قافیه: بی کینه ، آیینه
ردیف: است
تشبیه پروردگار به نور
دل آیینه: تشخیص (دل داشتن به آیینه نسبت داده شده است)

تعداد جمله‌ها: ۱- مهربان و ساده و بی‌کینه است
۲- مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی
نام او نور و نشانش روشنی»

معنی: خداوند اهل غضب و دشمنی ورزیدن نیست.و وجود خدا سراسر نور و روشنی است.

آرایه‌ها: قافیه : دشمنی ، روشنی
واج آرایی صامت ن

تعداد جمله‌ها: ۱- عادت او خشم و دشمنی نیست
۲- نام  او نور (است)
۳- و نشانش روشنی (است)

دانش زبانی: خشم و دشمنی، نور و روشنی: مسند
عادت او، نام او، نشانش: نهاد.

تازه فهمیدم: خدایم این خداست
این خدای مهربان و آشناست

معنی: الان فهمیدم خدای واقعی این خدا با همین ویژگی هاست..خدایی که مهربان و نام آشناست.

آرایه‌ها: قافیه: خدا ، آشنا
ردیف: ( ا ) ست
تکرار خدا
واج آرایی مصوت آ

تعداد جمله‌ها: ۱- تازه فهمیدم  
۲- خدایم این خداست
۳- این خدای مهربان و آشناست

دوستی از من به من نزدیک‌ تر
از رگ گردن به من نزدیک‌ تر

معنی: این خدا دوست من است و از رگ گردن به من نزدیک تر است.

آرایه‌ها: قافیه: من ، گردن
ردیف: به من نزدیک‌تر ، به من نزدیک‌تر
تکرار من
تلمیح: اشاره به آیه‌ی قرآن که می‌فرماید: پروردگار ، از رگ گردن به شما نزدیک‌تر است

تعداد جمله‌ها: ۱- دوستی از من به من نزدیک‌تر (است)  
۲- از رگ گردن به من نزدیک‌تر (است)

می‌ توانم بعد از این، با این خدا
دوست باشم، دوست، پاک و بی‌ ریا

معنی: من می توانم از این به بعد با خدا به شکلی پاک و بی ریا دوست باشم.

آرایه‌ها: قافیه: خدا ، بی ریا
تکرار: دوست

تعداد جمله‌ها: ۱- می‌توانم
۲- بعد از این با این خدا دوست باشم
۳- دوست، پاک و بی‌ریا (باشم)

معنی کلمات جدید و مهم درس اول فارسی هشتم شعر پیش از اینها

پیش از اینها: در گذشته
خشت: آجر
پایه: ستون
عاج: استخوان فیل که گران قیمت است و در ساختن اشیای تزیینی به کار می رود
طنین: صدا، آواز، پژواک
نعره: فریاد بلند
توفنده: خروشان، پر سر و صدا.

ریا: دورویی، نفاق
بیریا: بدون آلایش و ناپاکی
بوریا: حصیری از نِی.
بی‌ریا: بدون آلایش و ناپاکی
ریا: ظاهرسازی و خودنمایی، برای فریب خلق نیکو جلوه دادن خود یا چیزی

تاریخ ادبیات درس اول فارسی هشتم

قیصر امین‌پور: (۱۳۸۶-۱۳۳۸ ه.ش) استاد دانشگاه و متولد گتوند خوزستان، وی از شاعران موفق پس از انقلاب به شمار می‌آید. از آثار او می‌توان «در کوچهٔ آفتاب، تنفّس صبح، مثل چشمه مثل رود، به قول پرستو و آینه‌های ناگهان» را نام برد.

آثار او عبارتند از: در کوچه آفتاب، تنفّس صبح، مثل چشمه مثل رود، به قول پرستو وآینه های ناگهان اشاره کرد.

رسالهٔ قُشیریّه: نوشتهٔ ابوالقاسم قُشیری از عارفان قرن پنجم است. اصل این کتاب به زبان عربی است و یکی از شاگردان قشیری آن را به فارسی برگردانده است. موضوع این کتاب، معرفی برخی از بزرگان عارف و شرح اصطلاحات و الفاظ رایج میان آنهاست. این اثر با تصحیح و تعلیقات استاد فروزانفر به چاپ رسیده است.

توجه: برای مشاهده پاسخ سوالات درس اول فارسی هشتم، وارد لینک «جواب سوال های درس اول فارسی هشتم» شوید.

قبلی: معنی شعر ستایش فارسی هشتم

✅ در این بخش معنی درس اول پیش از اینها فارسی هشتم را مرور کردیم؛ جهت مشاهده لغات مهم سایر درس کافیست نام آن را به همراه عبارت ماگرتا در گوگل جست و جو کنید. همچنین اگر سوالی دارید آن را از قسمت دیدگاه از ما و یا سایر دانش آموزان بپرسید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۳۳ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × دو =