ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی کلمات و جواب حکایت جوان و راهزن فارسی کلاس پنجم

معنی لغات ، واژگان هم معنی و بررسی مفهوم و پاسخ سوال حکایت جوان و راهزن صفحه 139 فارسی پایه پنجم دبستان

معنی کلمات و جواب حکایت جوان و راهزن صفحه ۱۳۹ فارسی کلاس پنجم ابتدایی ؛ در این مطلب به معنی کلمات ، لغات ، مفهوم و جواب سوال و معنی ضرب المثل های حکایت جوان و راهزن صفحه 139 کتاب فارسی پایه پنجم دبستان پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

بعدی: معنی شعر نیایش فارسی پنجم

معنی کلمات و جواب حکایت جوان و راهزن صفحه ۱۳۹ فارسی کلاس پنجم ابتدایی

بررسی معنی و مفهوم متن حکایت جوان و راهزن فارسی کلاس پنجم

در این بخش به معنی و ترجمه روان و ساده حکایت جوان و راهزن صفحه 139 کتاب فارسی پنجم ابتدایی به صورت بخش بخش پرداخته ایم.

جوانی، آرزوی رفتن به خانه‌ کعبه را در دل داشت؛ امّا به سبب عشق و محبّت زیادی که به مادرش داشت، نمی‌توانست او را ترک کند.
معنی: یک روزی شخص جوانی قصد رفتن به خانه کعبه را داشت، اما به دلیل عشق و علاقه ای که به مادرش داشت، نمی توانست او را ترک کند و تنها بگذار.

پس از درگذشت مادر، پولی فراهم آورد و راهی سفر حج شد.
معنی: پس از فوت (مرگ) مادرش، پولی به جمع کرد (بدست آورد) و راهی سفر حج شد.

هنوز راه زیادی نرفته بود که راهزنی به او رسید و گفت: «چه قدر سكّه همراهِ خود داری؟».
معنی: هنوز راه زیادی را طی نکرده بود که یک غارتگر (دزد جاده) به او رسید و گفت: چه مقدار سکه (پول فلزی) همراه خودت داری؟

جوان که بسیار پاک و صادق بود، گفت: «درست، پنجاه دینار با خود دارم که توشه‌ سفرِ من است».
معنی: آن شخص جوان که بسیار پاک و راستگو بود، به غارتگر (دزد) گفت: دقیقا پنجاه سکه طلا همراه خودم درم که آذوقه سفر من است.

راهزن سكّه‌ها را برداشت و شمرد و همه‌ آنها را به جوان، بازگرداند و گفت: «راست‌گویی تو باعث شد که من از کار ناپسند خود شرمنده شوم و از این پس، دست به راهزنی نزنم.
معنی: آن دزد تمام سکه ها را برداشت و شمر و بعد همه آنها را به جوان پس داد و گفت: راستگویی و صداقت تو باعث شد که من از کار زشت و بد خودم شرمنده شوم و از این به بعد دیگر دست به دزدی نزدم.

اکنون حاضرم اسب خود را به تو دهم تا با آن به سفر حج بروی».
معنی: و اکنون حاضرم که اسب خودم را به تو بدهم تا با آن به سفر حج خود بروی.

مرد جوان پذیرفت که با او هم سفر شود. پس از آن، سال های سال مانند دوستانِ صمیمی و یک دل، همراه و هم نشین بودند.
معنی: مردم جوان نیز قبول کرد که با او هم سفر شود. پس از آن ماجرا، آنها سال های زیادی دوستان بسیار نزدیک و صمیمی، همیشه همراه و هم نشین (دوستان) هم بودند.

نکته: حکایت جوان و راهزن از کتاب سبحه الابرار نظامی اثر جامی در قرن نهم است.

خلاصه مفهوم و پیام حکایت جوان و راهزن فارسی پنجم چیست؟

ما از این حکایت یاد می گیریم که همیشه راه نجات یافتن از خطر و مشکلات راستگویی است و با دروغگویی انسان در دردسر می افتد.

معنی کلمات و لغات حکایت جوان و راهزن صفحه ۱۳۹ فارسی پنجم

در این بخش به معنی کلمات ، لغات ، واژگان ، لغت و کلمه های سخت و مهم هم معنی حکایت جوان و راهزن صفحه ۱۳۹ فارسی کلاس پنجم پرداخته ایم:

در دل داشت: قصد و نیت داشت
به سبب: به علت
درگذشت: فوت (مرد)
راهزنی: غارتگری، دزدی
سکه: پول فلزی

صادق: راستگو
دینار: سکه ی طلا
توشه ی سفر من است: خوراک و آذوقه سفرم است.
ناپسند: زشت
صمیمی: بسیار نزدیک

هم نشین: دوست
دست به راهزنی نزنم: دزدی نکنم

کلمات هم خانواده و مخالف حکایت جوان و راهزن فارسی کلاس پنجم

جواب سوال حکایت جوان و راهزن فارسی کلاس پنجم دبستان

در ادامه این حکایت سوالی در رابطه با این حکایت مطرح شده که پرسیده شده ” این حکایت با کدام یک از مثل ها ارتباط دارد؟ ” که در زیر به پاسخ آن می پردازیم.

حکایت جوان وراهزن با کدام مثل ارتباط دارد ؟

۱) تا تنور گرم است نان را بچسبان.
۲) تنبل نرو به سایه، سایه خودش می‌آیه.
۳) سنگ مُفت، گنجشک مُفت.
۴) تهی پای رفتن، به از کفش تنگ.
۵) بادآورده را باد می‌برد.
۶) راستی، راه نجات است.
۷) داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است.

پاسخ صحیح: مفهوم حکایت جوان و راهزن با ضرب المثل «راستی ، راه نجات است» تناسب و ربط دارد.

معنی ضرب المثل های حکایت جوان و راهزن صفحه ۱۳۹ فارسی پنجم

حال قصد داریم تا در این بخش به معنی و مفهوم تمام ضرب المثل های گفته شده در صفحه 138 حکایت جوان و راهزن کتاب فارسی پایه پنجم بپردازیم.

معنی ضرب المثل تا تنور گرم است نان را بچسبان : تا فرصت هست و موقعیت مناسب وجود دارد باید از آن استفاده کرد.

معنی ضرب المثل تنبل نرو به سایه ، سایه خودش می آیه : از این مَثَل برای مسخره کردن افرادی استفاده می شود که به دلیل تنبلی و بی حالی، منتظر هستند که هر چیزی برایشان حاضر و آماده شود. و کنایه از انسان های راحت طلب می باشد.

معنی ضرب المثل سنگ مفت ، گنجشک مفت : از فرصت های ایجاد شده استفاده کن که شاید بخت یارت باشد اگر هم فایده ای نداشت هیچ ضرری برای تو ندارد.

معنی ضرب المثل تهی پای رفتن ، به از کفش تنگ : یعنی راه رفتن با پای برهنه و بی کفشی بهتر از پوشیدن کفشی است که به اندازه پا نباشد و کوچک باشد و پوشیدن آن زحمت داشته باشد. یعنی تنها نشینی بهتر از نشستن با انسان های نادان و نا اهل است.

معنی ضرب المثل بادآورده را باد می برد : مال و ثروتی که بدون رنج و زحمت به دست آید خود به خود از دست می‌رود. / مال بدون زحمت، برکت ندارد.

معنی ضرب المثل راستی ، راه نجات است : به معنای کلی راستی و صداقت، راه نجات، سعادت و رستگاری است و انسان را از گناه و زشتی دور نگه می دارد.

معنی ضرب المثل داشتم داشتم حساب نیست ، دارم دارم حساب است : یعنی آدم باید طبق داشته هایش حرف بزند و برنامه ریزی کند نه طبق چیزهایی که در گذشته داشته و حالا از دست داده است.

قبلی: جواب درک و دریافت صفحه ۱۳۷ فارسی پنجم
و
جواب درست و نادرست و درک مطلب درس هفدهم فارسی پنجم
و
معنی کلمات درس هفدهم فارسی پنجم ابتدایی

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی فارسی پنجم ابتدایی ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی و مفهوم ، جواب سوال و معنی کلمات و ضرب المثل های حکایت جوان و راهزن صفحه ۱۳۹ فارسی کلاس پنجم ابتدایی ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و از آن استفاده و بهره برده باشید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۷۱ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 1 =