ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی لغات درس پنجم فارسی ششم ابتدایی + هم خانواده و مخالف

معنی واژگان و شعر درس 5 پنجم فارسی ششم دبستان ؛ لغات و کلمه های هم خانواده و متضاد مخالف درس پنج فارسی ششم

معنی لغات درس پنجم فارسی ششم ابتدایی ؛ در این مطلب از بخش آموزش و پرورش ماگرتا معنی کلمات و واژه های هم خانواده و مخالف متضاد به همراه معنی شعر متن درس ۵ پنجم هفت خان رستم کتاب فارسی ششم دبستان را فراهم کرده ایم. در ادامه با ما همراه باشید.

بعدی: جواب درک مطلب درس پنجم فارسی ششم
و
معنی کلمات درس دوستان همدل فارسی ششم
و
جواب درک و دریافت و کارگاه درس پژوهی صفحه ۴۸ فارسی ششم

معنی لغات درس پنجم فارسی ششم ابتدایی

معنی شعر و قسمت های سخت درس پنجم هفت خان رستم فارسی ششم

خروشید و جوشید و برکند خاک / ز سمش زمین شد همه، چاک چاک
معنی: رخش، شهیه کنید و جست و خیز کنان، از شدت خشم با ضربه های سمش، زمین را پاره پاره کرد.

آرایه ها: بیت دارای چهار جمله است / خروشید – جوشید – برکند – شد : فعل / خاک: مفعول / سمش: متمم / زمین: نهاد / چاک چاک:‌ مسند / آرایه مبالغه در خروشید و جوشید / آرایه تناسب یا مراعات نظیر بین خاک ، زمین و چاک چاک

بزد تیغ و بنداخت از بر، سرش / فرو ریخت چون رود، خون از برش
معنی: رستم با شمشیر، سرش را از تن جدا کرد و خون فراوانی از تن اژدها جاری شد.

آرایه ها: بیت دارای سه جمله است / بزد – بنداخت – فرو ریخت : فعل / تیغ: مفعول / بر و رود: متمم / خون: نهاد / آرایه تشبیه در مصراع دوم (تشبیه خون به رود) خون: مشبه ، رود: مشبه به ، جاری شدن: وجه شبه / آرایه تناسب بین سر و بر / آرایه مبالغه در مصراع دوم (فرو ریخت چون رود)

بینداخت چون باد، خم کمند / سر جادو آورد ناگه به بند
معنی: رستم با سرعت بسیار زیاد طناب را به طرف جادوگر پرتاب کرد و سرش را با ریسمان بست و او را اسیر کرد.

آرایه ها: بیت دارای دو جمله است / بینداخت – آورد : فعل / باد: متمم / کمند و سر: مفعول / جادو: مضاف الیه / ناگه: قید زمان / آرایه تشبیه سرعت زیاد به باد / آرایه مبالغه در مصراع اول (بینداخت چون باد) / ناگه به بند: کنایه از اسیر کردن

میانش به خنجر به دو نیم کرد / دل جادوان زو پر از بیم کرد
معنی: با خنجر جادوگر را از کمر نصف کرد و تمام جادوگران از این اتفاق ترسیدند.

آرایه ها: بیت دارای دو جمله است / کرد – کرد : فعل / میانش و دل: مفعول / جادوان: مضاف الیه / آرایه مبالغه در مصراع اول (به دو نیم کرد)

چو رستم بدیدش، برانگیخت اسب / بدو تاخت مانند آذر گشسب
معنی: وقتی رستم او را دید، اسبش را به حرکت درآورد و مانند آتش تندی، به سرعت روانه شد.

آرایه ها: بیت دارای سه جمله است / بدیدش – برانگیخت – تاخت : فعل / چو: قید زمان / رستم: نهاد / حرف ش بدیدش و اسب : مفعول / آذرگشسب: متمم / آرایه تشبیه: تشبیه حرکت رستم به آذرگشسب / آرایه مبالغه در مصراع دوم (تاخت مانند آذرگشسب)

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر / سر از تن، بکندش به کردار شیر
معنی: رستم سر و گردن ارژنگ دیو را گرفت و مانند شیر شجاع و قوی سرش را از تن جدا کرد.

آرایه ها: بیت دارای دو جمله است / بگرفت – بکندش: فعل / سر – یالش – سر : مفعول / دلیر: قید حالت / تن و شیر: متمم / آرایه تشبیه در مصراع دوم: تشبیه کار رستم به مانند شیر / آرایه تناسب بین سر، گوش و یال (مصراع اول) – سر و تن (مصراع دوم)

ز بهر نیایش، سر و تن بشست یکی پاک جای پرستش بجست
معنی: رستم برای راز و نیاز با خداوند، خودش را شست و جای پاکی را برای عبادت کردن پیدا کرد.

نکته: قالب شعر سه بیت آخر مثنوی می باشد.

آرایه ها: بیت دارای دو جمله است / بشست – بجست: فعل / نیایش: متمم / سر و تن – جای : مفعول / آرایه تناسب بین سر و تن

از آن پس نهاد از بر خاک، سر چنین گفت کاری داور دادگر!
معنی: بعد از این مشغول عبارت و راز و نیاز با خداوند شد و گفت: ای خداوند بزرگ و عادل!

آرایه ها: بیت دارای سوم جمله است / نهاد – گفت: فعل / سر: مفعول / کای: مخفف که ای / داور دادگر: منادا و ترکیب وصفی / آرایه کنایه: نهاد از بر خاک: کنایه از سجده کردن

ز هر بد، تویی بندگان را پناه تو دادی مرا، گردی و دستگاه
معنی: پروردگارا! در برابر تمام بدی ها، پناهگاه بندگانت هستی و تو به من پهلوانی، قدرت و عظمت داده ای.

آرایه ها: بیت دارای دو جمله است / دادی: فعل / تویی – تو: نهاد / گردی: مفعول / را: فک اضافه

پیام درس: این درس درباره‌ی هفت خان رستم مطالبی گفته است. رستم برای نجات دادن کیکاووس پادشاه ایران، به مازندران می رود و با دیوها می جنگند. رستم در این سفر هفت مرحله‌‌ی سخت و دشوار را طی می کند که به آن هفت خان کی گویند.

همچنین بخوانید: معنی کلمات درس ششم ای وطن فارسی ششم

تاریخ ادبیات درس پنجم فارسی ششم

شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از بزرگترین حماسه های جهان و شاهکار حماسه‌ی ملی ایرانیان است. شاهنامه اثری است منظوم که شامل پنجاه هزار بیت است و سرودن آن حدود سی سال طول کشیده است. در سال 210 میلادی، هزارمین سالگرد نوشته شدن شاهنامه، از سوی یونسکو جشن گرفته شد.

معنی کلمات و لغات درس پنجم هفت خان رستم فارسی ششم

خان: مرحله
دستگاه: قدرت، ثروت
می درد: پاره می کند
جهان: نام یک پهلوان ایرانی
نهاد: گذاشت

اهریمنی: شیطانی
نبرد: جنگ، پیکار
دیوان: دیوها (در این درس)، مجموعه اشعار یک شاعر مثل دیوان حافظ
بند: طناب، اسارت
رخش: اسم اسب رستم

پیکار: نبرد، جنگ
از پای در می آورد: کنایه از شکست دادن
قوی: نیرومند، زورمند
راهی دراز را پشت سر نهاد: کنایه از عبور کردن، سپری کردن
بدین سان: به این شکل

تیمار: پرستاری
فرجام: پایان، سرانجام
خروشید: فریاد می زد
جوشید: هیجان زده شد
بیم: ترس

تاخت: حمله کرد
تلخیص: خلاصه کردن
نخجیر: شکار
کمند: طناب، ریسمان
گردی: پهلوانی

زابلستان: سرزمینی شامل بخش هایی از ایران و افغانستان
آذرگشسب: آتش سوزان یا کنایه از هر چیز مورد ستایش و نیایش
کیکاووس: پادشاه ایرانی در شاهنامه
چیره: پیروز
نیرنگ: فریب

کوفتن: کوبیدن، ضربه زدن
اژدها: مار بزرگ
دیده: چشم
پرخاش می کند: عصبانی می شود
می نماید: نشان می دهد

به تنگ می آید: کنایه از خشمگین شدن، بی صبر و بی طاقت شدن
چاک چاک: پاره پاره و شکافته شده
سهمگین: ترسناک، خوفناک، ترس آور
تیغ: شمشیر
بنداخت: مخفف بی انداخت

برش: سینه، بالا
سپاس: شکرگزاری و قدردانی می کند.
قصد: منظور
حیله گری: بد جنسی
یال: موهای بلند پشت گردن اسب

به کردار: مانند، مثل
پشت سر گذاشتن: کنایه از سپری کردن
داور: قاضی
دادگر: عادل
ز: مخفف از

همچنین بخوانید: جواب درک مطلب و گوش کن و بگو صفحه ۵۲ فارسی ششم

کلمه های هم خانواده ی درس ۵ پنجم فارسی کلاس ششم

بجست: جست
خشم: خشمگین، خشمناک
موفقیت: موفق، موافق
قصد: مقصد، مقصود
پنهان: نهان
مرحله: مراحل، رحلت، ارتحال
عظمت: عظیم، اعظم، معظم
قدرت: قادر، قدر، مقدر، مقتدر
چنگ: چنگال، چنگک
حرکت: محرک، حرکات، متحرک
حمله: حملات، حامل، حمل
مبالغه: بالغ، بلیغ، مبلغ
غریب: غریبانه، غرب، مغرب
تعجّب: عجیب، عجایب

واژه های مخالف و متضاد درس 5 پنجم فارسی پایه ششم

دادگر ≠ ظالم
پیروزی ≠ شکست
پایان ≠ آغاز
فرجام ≠ شروع
دراز ≠ کوتاه
دشوار ≠ سهل
پیروزی ≠ شکست
گذشته ≠ آینده
سخت ≠ آسان
خواب ≠ بیدار
خطرناک ≠ بی خطر و امن

کلمه های املایی درس پنجم فارسی کلاس ششم

هفت خان – رستم – اهریمنی – کیکاووس – اژدها – زابلستان – خانِ اوّل –قوی پنجه – حمله – تیمار – پرخاش – سمّش – سهمگین – تیغ – سپاس می‌گزارد – بدین سان – قصد – حیله گری – خمِّ کمند – اولاد – ارژنگ – آذر گشسب – خطرناک – گُردی

قبلی: معنی حکایت علم و عمل فارسی ششم
و
جواب سوالات درک مطلب درس چهارم فارسی ششم
و
معنی کلمات درس چهارم فارسی ششم

توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی فارسی ششم دبستان، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی لغات و کلمه های هم خانواده و مخالف درس ۵ پنجم فارسی پایه ششم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و توانسته باشید تا از آن استفاده و بهره برده باشید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫291 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 + هجده =