ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی لغات درس ۸ فارسی هشتم شعر آزادگی + آرایه های ادبی و زبانی

معنی واژگان و لغت های مهم درس 8 کتاب فارسی پایه هشتم به همراه معنای شعر آزادگی با آرایه های ادبی و نکات

معنی شعر آزادگی از درس ۸ فارسی هشتم صفحه ۵۹ و ۶۰ به همراه آرایه های ادبی و لغات مهم و سخت آن را در ادامه در بخش آموزش و پرورش ماگرتا برای شما دانش آموز دوستدار ادبیات آماده کرده ایم.

بعدی: معنی کلمات روان خوانی آقا مهدی فارسی هشتم
جواب فرصتی برای اندیشیدن صفحه ۶۶ فارسی هشتم
معنی لغات درس ۹ فارسی هشتم
جواب سوالات درس ۹ فارسی هشتم

معنی لغات درس ۸ فارسی هشتم

معنی و آرایه های ادبی شعر آزادگی فارسی هشتم از درس ۸

خارکش پیری با دلق درشت *** پشته ای خار همی برد به پشت

معنی: ۱- پیرمردی با لباس پشمی ضخیمی در حال حمل كوله باری از خار را با خود بود.

آرایه های ادبی: خارکش، پشته خار: مراعات نظیرا واج آرایی: «ش».
پشته و پشت: آرایه ی “جناس” دارند.

دانش زبانی: پیر، صفتی است که جانشین موصوف شده یعنی انسان پیری که خارکش است و ترکیب خارکش پیری یک ترکیب وصفی مقلوب است
دلق درشت: ترکیب وصفی.

لنگ لنگان قدمی بر می داشت *** هر قدم دانه شکری می کاشت

معنی: ۲- لنگ لنگ زنان راه می رفت و هر قدمی که بر می داشت خدا را نیز شکر می کرد.

آرایه های ادبی: دانه شکری: اضافه تشبیهی (ترکیب اضافی است که در آن «شکر» به «دانه» تشبیه شده)
بین واژه های لنگ لنگان، قدم و برمیداشت آرایه مراعات نظیر وجود دارد و همچنین بین دانه و کاشتن.

دانش زبانی: قدمی و دانه: هر دو نقش مفعول دارند
لنگ لنگان: قید حالت.
دانه‌ی شکر: شکرگزاری به کاشتن دانه تشبیه شده است.

کای فرازنده این چرخ بلند *** و ای نوازنده دل های نژند

معنی: ۳- ای خدایی که این آسمان و روزگار را بر افراشته ای و ای خدایی که آرامش دهنده دل های غمگین هستی.

آرایه های ادبی: واج آرایی حرف (ن)
چرخ بلند: کنایه از آسمان

دانش زبانی: چرخ بلند: ترکیب وصفی
دل های نزند: ترکیب وصفی
فرازنده و نوازنده: صفت فاعلی (منظور خداوند).

کنم از جیب نظر تا دامن *** چه عزیزی که نکردی با من

معنی: ۴- وقتی به سر تا پای خودم نگاه می کنم می بینم که همه چیزی به من داده ای و همه بزرگواری در حق من کرده ای.

آرایه های ادبی: جیب و دامن مراعات نظیر.
از جَیب تا دامن نظر کردن: کنایه از: “به احوالات خود نظر کردن”

دانش زبانی: «جیب»، «دامن»»، «من»: هر سه متمم هستند.

در دولت به رخم بگشادی *** تاج عزت به سرم بنهادی

معنی: ۵- خوشبختی را در برابر چشم های من قرار داده ای و ارجمندی و بزرگی را مثل تاج بر سر من گذاشته ای.

آرایه های ادبی: در دولت گشودن: کنایه از به خوشبختی رسیدن
تاج عزت: اضافه تشبیهی (ترکیب اضافی است که در آن، عزت به تاج تشبیه شده)
تاج و سر: مراعات نظیر
رخ و سر: مراعات نظیر.

دانش زبانی: رخ، سر: هر دو متمم هستند.

حد من نیست ثنایت گفتن *** گوهر شکر عطایت سفتن

معنی: ۶- من در اندازه ای نیستم که بتوانم از پس شکر گزاری و سپاسگذاری از تو بر بیایم.

آرایه های ادبی: گوهر شکر عطایت سفتن: کنایه از سپاسگزاری
گوهر شکر: اضافه تشبهی (ترکیب اضافی است که در آن، «شکر» به «گوهر» تشبیه شده است).

دانش زبانی: بیت دو قافیه دارد: ثنایت با عطایت و گفتن با سفتن هم قافیه هستند.

نوجوانی به جوانی مغرور *** رخش پندار همی راند ز دور

معنی: ۷- نوجوانی در حالی که اسب غرور را می راند نزدیک پیرمرد شد.

آرایه های ادبی: نوجوانی و جوانی: مراعات نظیر
رخش پندار: اضافه تشبیهی (ترکیب اضافه‌ی است که در آن، خیال و پندار به اسب تشبیه شده است).

دانش زبانی: همی راند: میراند، ماضی استمراری (ویژگی سبکی).

آمد آن شکرگزاریش به گوش *** گفت کای پیر خرف گشته، خموش!

معنی: ۸- جون شکرگزای های پیرمرد را شنید و به او گفت : ای پیرمردکودن ساکت شو!

آرایه های ادبی: واج آرایی: «ش».

دانش زبانی: پیر خرف گشته: ترکیب وصفی
شکرگزاریش: شکر گزاری او (یک ترکیب اضافی است و «ش» مضاف الیه است).
خموش: مخفف «خاموش»

خار بر پشت، زنی زین سان گام *** دولتت چیست؟ عزیزیت کدام؟

معنی: ۹- روی کمر خار گذاشتی و به سختی راه میری! چه بخت و اقبال و عزتی داری؟

آرایه های ادبی: گام زدن: کنایه از راه رفتن
دولتت چیست؟ عزیزیت کدام: استفهام انکاری => دولت و عزیزی نداری.

عزت از خواری نشناخته ای *** عمر در خارکشی باخته ای

معنی: ۱۰- تو عمرت را در خارکشی به سر برده ای و هنوز تفاوت خواری و سربلندی را نمی دانی.

آرایه های ادبی: عزت و خواری: تضاد
عمر در کاری باختن: کنایه از عمر را هدر دادن برای کاری.

دانش زبانی: عزت و عمر: مفعول
خواری: متمم
خارکشی: متمم.

پیر گفتا که چه عزت زین به؟ *** که نی ام بر در تو بالین نه؟

معنی: ۱۱- پير گفت چه سربلندی ازاين بهتر كه محتاج به كسی چون تو نیستم.

آرایه های ادبی: نی‌ام بر در تو بالین نه: کنایه از محتاج نبودن

کای فلان! چاشت بده یا شامم *** نان و آبی که خورم و آشامم

معنی: ۱۲- كه ای فلانی به من صبحانه یا شام بده و یا نان و آبی كه بخورم.

آرایه های ادبی: چاشت و شام: مراعات نظیر
نان و آب: منظور خوراک
نان و آب: مراعات نظیر
خوردن و آشامیدن: مراعات نظیر.

دانش زبانی: فلان: منادا
بده: فعل امر
«م» در شامم: (شام را به من بده) متمم است
خورم: بخورم (مضارع التزامی)
آشامم: بیاشامم (مضارع التزامی)
چاشت، شام، نان، آب: همگی مفعول هستند.

شکر گویم که مرا خوار نساخت *** به خسی چون تو گرفتار نساخت

معنی: ۱۳- خدا را شكر می گويم كه مرا خوار و ذلیل نساخت و به شخصی پستی چون تو گرفتار نكرد.

آرایه های ادبی: خسی چون تو: تشبیه دارد ( نوجوان به خس و خاشاک تشبیه شده).

داد با اینهمه افتادگی ام *** عز آزادی و آزادگی ام

معنی: ۱۴- با وجود فقر و نداری خداوند به من آزادی و آزادگی بخشيد.

آرایه های ادبی: “آزادی و آزادگی”: جناس

معنی لغات و کلمات سخت درس ۸ فارسی پایه هشتم

دلق درشت: لباس پشمی خشن و فقیرانه
پشته: توده، کوله بار
همی برد: در گذشته به جای «می‌برد» به کار میرفته است. (=ماضی استمراری)
لنگ لنگان: آهسته آهسته
کای: مخفف «که ای»
فرازنده: آفریننده، بلند کننده، بر پا دارنده
چرخ بلند: آسمان
نوازنده: محبت کننده، مهربان، نوازشگر
دل های نزند: انسان های غمگین.
کای: مخفف «که ای»
فرازنده: آفریننده، بلند کننده، بر پا دارنده
چرخ بلند: آسمان
نوازنده: محبت کننده، مهربان، نوازشگر
دل های نزند: انسان های غمگین
جیب: یقه، در اینجا بالا
دامن: پایین لباس، در اینجا پایین
عزیزی: عزت، گرامی
نظر: نگاه
جیب تا دامن: منظور تمام وجود
دولت: اقبال و بخت
رخ: چهره
عزت: سربلندی
رخ، سر: هر دو متمم هستند.
ثنا: ستایش کردن
عطا: بخشش
سفتن: سوراخ کردن.
رَخش: اسب (اسم اسب رستم)
پندار: فکر و خیال
خرف: کم عقل
خموش: ساکت شو
زنی… گام: راه می‌روی
زین سان: این طوری (با حالت تحقیر)
دولت: به معنای خوشبختی که امروزه به معنای هیئت اداره کننده کشور است.
عزت: سربلندی
خواری: پستی، سبکی، ذلیل بودن
باخته‌ای: از دست دادهای
گفتا: به او پاسخ داد
زین: از این
به: بهتر است
نیام: نیستم
بالین: بستر، رختخواب
فلان: فلانی، برای اشاره به شخص غیر معلوم استفاده می‌شود.
خس: خاشاک، انسان پست
نساخت: نکرد
خوار: ذلیل
افتادگی: تواضع و فروتنی در اینجا به معنای ناتوانی جسمی و بیچارگی است.

تاریخ ادبیات درس هشتم فارسی هشتم

نورالدّین عبدالرّحمن جامی: شاعر و نویسندهٔ معروف ایرانی در قرن نهم هجری است. وی به مناسبت محلّ تولدّ خویش «جام» و نیز به سبب دوستداری شیخ الاسلام احمد جام، جامی تخلصّ کرد. دیوان اشعار، هفت اورنگ (شامل هفت مثنوی به تقلید از خمسهٔ نظامی)، نَفَحات الانس و بهارستان از آثار اوست.

توجه: برای مشاهده پاسخ سوالات درس هشتم فارسی هشتم، وارد لینک «جواب سوالات درس ۸ فارسی هشتم» شوید.

قبلی: معنی حکایت خودشناسی فارسی هشتم
جواب سوالات درس ۷ فارسی هشتم
معنی لغات درس ۷ فارسی هشتم
جواب سوالات درس ۶ فارسی هشتم

✅ در این نوشته معنی لغات درس ۸ فارسی هشتم و شعر آزادگی را به صورت کامل مرور کردیم اگر سوالی دارید آن را از قسمت نظرات بپرسید. همچنین جهت مشاهده معنی کلمات سایر درس ها کافیست آن را به همراه عبارت ماگرتا در گوگل جست و جو نمایید.

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

‫۶۹ دیدگاه

      1. در اینجا افتادگی کنایه از تواضع و فروتنی هستش و باید گفت که معنی نا توانی رو نمیده…
        ممنونم مطالب سایت هاتون خیلی خوبه

    1. فوق العاده و کامللللللل، دستت طلاااا😍😍😍😍✨✨✨✨✨✨💎💎💎💎
      عزیزانی که میگن افتادگی میشه ناتوانی بدنیست ی نگاهی به قسمت واژه نامه کتاب بندازن 😊😑

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 2 =