مطلب پیشنهادی :
ad
+
ادبیاتفرهنگ و هنر

خلاصه آخرین داستانی را که خوانده اید بنویسید نگارش ششم

جواب صفحه ۸۶ نگارش ششم : خلاصه آخرین داستانی را که خوانده اید بنویسید

خلاصه آخرین داستانی را که خوانده اید بنویسید صفحه 86 کتاب نگارش فارسی ششم ؛ برای مشاهده پاسخ این سوال در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه باشید.

مطلب پیشنهادی: داستان شعر کار و تلاش

خلاصه آخرین داستانی را که خوانده اید بنویسید نگارش ششم

خلاصه آخرین داستانی را که خوانده اید بنویسید

یک روز معلم با جعبه ای در دست وارد کلاس شد و جعبه را روی میز گذاشت. بدون هیچ حرفی یک ظرف شیشه ای بزرگ و چند سنگ بزرگ از جعبه درآورد و تا جایی که ظرف گنجایش داشت سنگ های بزرگ را داخل آن گذاشت. سپس از شاگردان پرسید: آیا این ظرف پر است؟ همه شاگردان گفتند: بله.

سپس معلم مقداری سنگریزه از جعبه برداشت و داخل ظرف شیشه ای ریخت و آن را به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در فضاهای باز بین سنگ های بزرگ قرار گرفتند. این کار را تا جایی تکرار کرد که دیگر سنگریزه ای نمانده بود. دوباره از شاگردان پرسید: آیا ظرف پر است؟

دانش آموزان تعجب کردند و گفتند بله. دوباره معلم ظرفی شن از جعبه برداشت و داخل ظرف شیشه ای ریخت و ماسه فضای خالی را پر کرد. معلم دوباره پرسید. آیا شما ظرف پر است؟ دانش آموزان یکصدا گفتند: بله. معلم یک بطری آب از جعبه بیرون آورد و تمام محتویات آن را داخل ظرف شیشه ای ریخت و گفت: حالا ظرف پر است.

سپس پرسید: آیا ایده این نمایش را می دانید؟ این ظرف شیشه ای و محتویات آن نگاهی اجمالی به زندگی شماست. اگر سنگ های بزرگ را در اولویت قرار ندهید، هرگز فرصتی برای پرداختن به آنها نخواهید داشت. سنگ های بزرگ مهم ترین چیزها در زندگی شما هستند: خدا، خانواده، فرزندان و… چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر نباشند ولی این‌ها باقی بمانند، باز زندگی‌تان پای برجا خواهد بود.

به یاد داشته باشید که ابتدا این سنگ های بزرگ را قرار دهید وگرنه به آنها نخواهید رسید. اما سنگریزه چیزهای مهم دیگری است: تحصیل، کار، خانه و ماشین. شن‌ها هم سایر چیزها هستند: مسائل خیلی ساده.

معلم با بیان این مطلب ادامه داد: اگر از کارهای کوچک (ماسه و آب) خسته شوید، زندگی خود را با کارهای کوچکی که خیلی مهم نیستند پر می کنید و هیچ وقت برای کارهای بزرگ و مهم (سنگ های بزرگ) وقت کافی و مفید نخواهید داشت. پس ابتدا به سنگ های بزرگ فکر کنید، زیرا آن ها چیزهایی هستند که واقعا برای شما مهم هستند.

متن چکیده و خلاصه آخرین داستانی که خوانده اید

متن اول : دو برادر بودند که یکی به پادشاه خدمت می کرد و دیگری از راه کار با دستانش پول به دست می آورد. روزی برادری که نزد شاه کار می کرد آمد و به برادرش گفت: چرا با خدمت به شاه درآمد آسانی به دست نمی آوری؟ برادرش گفت: تو چرا کاری انجام نمی دهی تا از خوار شدن پیش پادشاه نجات پیدا کنی؟ به قول عاقلان: کار کردن و به زور بازو پول در آوردن بهتر از این است که کمر بند طلایی به کمر ببندی و به شاه خدمت کنی.

متن دوم : روزی روزگاری کشاورزی برای بریدن درخت کاج و تکه تکه کردن آن به چمنزاری رفت. درخت وقتی دید بدنش در حال سوختن است گریه کرد. آتش خندید و به درخت گفت ای درخت بدبخت چرا گریه می کنی؟ این حق شماست چون میوه ندارید و فقط به درد آتش زدن می خورید و باید بسوزید.

همچنین بخوانید: ۳۰ داستان کوتاه کودکانه

☑️ در این به سوال «خلاصه آخرین داستانی را که خوانده اید بنویسید» از کتاب فارسی نگارش ششم پاسخ دادیم، اگر دیدگاهی در این رابطه داشتید حتما آن را از بخش نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

موسوی پوران

هم‌بنیانگذار مجله ماگرتا ، زندگی ۲۴ ساعته روی خط آنلاین دهکده جهانی وب . تحلیلگر و متخصص تولید محتوای با ارزش و با کیفیت هستم و ۸ سالی می شود که وارد دنیای دیجیتال شدم. مدیر تیم تحقیق و توسعه شرکت هستم. بالاترین لذت برای من انجام کار تیمی ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 − یازده =