سبک زندگیمهارت های زندگی

چگونه با غم از دست دادن حیوان خانگی کنار بیاییم؟ راهی برای خداحافظی بدون فراموشی

مسیری برای تبدیل دلتنگی به آرامش 🌙 روشی برای بازسازی دل بعد از فقدان 💔

از دست دادن حیوان خانگی فقط یک اتفاق ساده نیست. بسیاری از ما با حیوانمان پیوند عاطفی عمیق داریم، او را عضوی از خانواده می‌دانیم و روزمرگی‌مان با حضور او معنا می‌گیرد. همین است که نبودنش خلأ بزرگی ایجاد می‌کند، انگار قطعه‌ای از خانه و قلبمان جا مانده باشد. واکنش به این فقدان برای هر کس متفاوت است، اما یک نقطه مشترک دارد؛ نیاز به مهربانی با خود، اجازه دادن به احساسات و پیدا کردن راهی انسانی برای عبور.

این مقاله از بخش مهارت های زندگی ماگرتا، با نگاهی عملی و در عین حال همدلانه نوشته شده تا در روزها و هفته‌های بعد از فقدان، تنها نمانید. از شناخت ماهیت سوگ و چرایی شدت آن تا راهبردهای روزمره‌ای که واقعاً به آرام شدن کمک می‌کنند، از مواجهه با قضاوت‌های اطرافیان تا همراهی درست با کودکان، از مراقبت از حیوانات باقی‌مانده تا تصمیم‌گیری درباره زمان مناسب برای پذیرش حیوان جدید، همه چیز را گام‌به‌گام می‌خوانید. هدف نهایی، پاک کردن غم نیست، بلکه کمک به شماست تا غم را به شکلی سالم و سازنده حمل کنید و با خاطره‌ای روشن‌تر به مسیر ادامه دهید.

چگونه با غم از دست دادن حیوان خانگی کنار بیاییم

چرا سوگِ حیوان خانگی این‌قدر عمیق است

پیوند انسان و حیوان به مرور و در تکرار لحظه‌های کوچک شکل می‌گیرد. حیوان خانگی با ریتم زندگی ما تنظیم می‌شود، علائم حالمان را می‌فهمد و اغلب بی‌قید و شرط دوستمان دارد. چنین رابطه‌ای حتی اگر در کلام بیان نشود، پشتیبانی عاطفی قابل‌توجهی فراهم می‌کند. به همین دلیل، فقدان حیوان می‌تواند علاوه بر اندوه، احساس تنهایی، به‌هم‌خوردن روال روزمره و از دست دادن معنا را به دنبال داشته باشد. اگر حیوان نقش حمایتی ویژه‌ای داشته، مثل حیوان درمانگر یا همراه فردی تنها، شوک و خلأ معمولاً بزرگ‌تر می‌شود.

گاهی احساس گناه نیز به سوگ اضافه می‌شود. ممکن است با خود بگویید اگر زودتر متوجه علائم می‌شدید، نتیجه فرق می‌کرد یا شاید تصمیم درمانی دیگری بهتر بود. این افکار طبیعی هستند اما اگر در چرخه سرزنش‌گرانه بمانند، روند سازگاری را دشوار می‌کنند. تمایز بین مسئولیت واقعی و کنترل‌ناپذیری‌های زندگی، قدم نخست برای کاهش این فشار درونی است.

مراحل سوگ و آنچه واقعاً در عمل تجربه می‌کنیم

مدل‌های مختلفی برای توضیح سوگ وجود دارد. برخی افراد ترکیبی از ناباوری، خشم، چانه‌زنی، اندوه و پذیرش را تجربه می‌کنند و برخی موج‌هایی از احساسات که می‌آید و می‌رود. واقعیت این است که سوگ جدول زمانی استاندارد ندارد و خطی پیش نمی‌رود. ممکن است در یک روز احساس آرامش کنید و فردایش با دیدن قلاده یا ظرف غذای خالی دوباره اشک در چشمتان حلقه بزند. این رفت‌وبرگشت طبیعی است و نشانه عقب‌گرد یا شکست نیست.

در هفته‌های نخست، نشانه‌های جسمانی نیز شایع‌اند؛ خستگی، اختلال خواب، کاهش اشتها، مشکل تمرکز و حتی دردهای بدنی پراکنده. مراقبت از بدن در همین دوره اهمیت زیادی دارد، چون تحمل هیجان‌ها را بالا می‌برد و از مزمن شدن علائم پیشگیری می‌کند.

مواجهه با قضاوت‌ها و سوءبرداشت‌های اطرافیان

گاهی اطرافیان عمق این سوگ را نمی‌فهمند و با جملاتی مثل «فقط یک حیوان بود» یا «یکی دیگر بگیر» درد را بی‌اعتنا جلوه می‌دهند. طبیعی است که چنین واکنش‌هایی آزارنده باشد. در این مواقع، حد و مرزهای ارتباطی روشنی تعیین کنید. نیازهایتان را ساده و مستقیم بگویید؛ مثلا «ترجیح می‌دهم فعلاً نصیحت نشنوم، فقط شنیده شدن برایم کمک‌کننده است». و مهم‌تر اینکه برای دیده شدن سوگتان به سراغ افرادی بروید که این فقدان را به رسمیت می‌شناسند؛ دوستان همدل، اعضای خانواده حساس، یا گروه‌های حمایتی.

مراقبت از خود در روزها و هفته‌های پس از فقدان

خوردن غذای ساده و مقوی، نوشیدن آب کافی و داشتن خواب منظم به نظر بدیهی است اما اثر درمانی مهمی دارد. از خودتان مراقبت کنید همان‌طور که از حیوانتان مراقبت می‌کردید. پیاده‌روی کوتاه یا حرکات کششی آرام می‌تواند اضطراب را کم کند. نوشتن احساسات در چند خط روزانه یا ضبط یادداشت صوتی نیز به تخلیه هیجان کمک می‌کند. اگر کار یا تحصیل دارید، از مدیر یا استاد بخواهید چند روزی فشار ضرب‌العجل‌ها را کم کنند. اجازه بدهید ریتم زندگی با شرایط جدید تنظیم شود.

آیین‌های خداحافظی و یادبودهای شفابخش

آیین‌ها برای ذهن و بدن ما نقشی تنظیم‌کننده دارند. یک مراسم کوچک خانگی با حضور اعضای نزدیک، روشن‌کردن شمع، پخش موسیقی آرام، خواندن چند خط یادداشت یا به اشتراک گذاشتن خاطرات، می‌تواند سوگ را از درون به بیرون بیاورد و به آن شکل بدهد. ساخت جعبه خاطرات با قلاده، اسباب‌بازی مورد علاقه یا چند عکس چاپی، کاشتن یک نهال به نام حیوان، طراحی یک قاب یادگاری یا نوشتن نامه خداحافظی، همگی راه‌هایی ساده و معنا‌ساز هستند.

اگر خاکسپاری یا هر شکل دیگری از وداع برایتان مقدور نبوده، آیین‌های نمادین جایگزین می‌توانند همان نقش را ایفا کنند. مهم این است که این کارها مطابق ارزش‌ها و فرهنگ خانوادگی شما باشد و احساس درستی بدهد، نه اینکه صرفاً برای انجام دادن کاری انجام شوند.

گفت‌وگوی تسلی‌بخش میان دوست و صاحب حیوان از‌دست‌رفته

همراهی درست با کودکان

کودکان بسته به سن و رشد شناختی‌شان، مرگ را متفاوت می‌فهمند. برای خردسالان، توضیح ساده و روشن لازم است. از استعاره‌های گیج‌کننده مانند «خوابیده» یا «رفته سفر» پرهیز کنید و با زبان قابل‌فهم بگویید بدن حیوان دیگر کار نمی‌کند و برنمی‌گردد. فرصت سوال کردن بدهید و احساساتشان را نام ببرید؛ «می‌بینم ناراحتی، من هم ناراحتم». اجازه دهید اگر می‌خواهند گریه کنند یا یادگاری بسازند. مشارکت کودکان در آیین‌های خداحافظی، حس کنترل و درک واقعیت را تقویت می‌کند.

برای نوجوانان، احترام به خلوتشان و پیشنهاد گفت‌وگو در زمان مناسب ضروری است. آن‌ها ممکن است احساس خشم، سرزنش یا بی‌حسی نشان دهند. قضاوت نکنید و کانال‌های امن ابراز را فراهم کنید؛ نوشتن، موسیقی، ورزش یا مشاوره کوتاه‌مدت در صورت نیاز.

مراقبت از حیوانات باقی‌مانده

اگر حیوان دیگری در خانه دارید، او هم تغییر را حس می‌کند. کاهش اشتها، بی‌قراری یا جست‌وجوی همراهِ از دست رفته طبیعی است. تا حد امکان روال همیشگی تغذیه، بازی و پیاده‌روی را حفظ کنید و با محبت و تماس ملایم، احساس امنیت را بالا ببرید. بوی وسایل حیوانِ رفته می‌تواند برای حیوان باقی‌مانده همزمان آرام‌بخش و گیج‌کننده باشد. اگر واکنش‌ها شدید یا طولانی شد، دامپزشک را در جریان بگذارید تا علل پزشکی یا اضطراب جدایی بررسی شود.

مواجهه با حس گناه و افکار نشخاری

احساس گناه بعد از فقدان حیوان خانگی بسیار شایع است؛ از تصمیم‌های دیرهنگام درمانی تا پرسش‌های بی‌پاسخ درباره «اگر»ها. برای مواجهه با این افکار، چند تمرین ساده مؤثر است. اول، فهرستی از کارهای خوبی که برای حیوانتان انجام داده‌اید بنویسید، از رسیدگی‌های روزمره تا لحظه‌های محبت و نجات از خطر. دوم، یک نامه به خودتان از طرف حیوان تصور کنید که در آن از مراقبت‌هایتان قدردانی می‌کند. سوم، تمرین توقف فکر؛ هر بار که چرخه سرزنش شروع شد، با یک عبارت ثابت و مهربان آن را قطع کنید، مثل «الان وقت مهربانی با خودم است». اگر این افکار شدید و ماندگار شد و عملکرد روزانه را مختل کرد، مراجعه به درمانگر می‌تواند روند رهایی از نشخوار ذهنی را سرعت بدهد.

خواب، تغذیه و بدن در دوران سوگ

خوابِ به‌موقع و کافی مهم‌ترین عامل زیستی برای تنظیم هیجان‌هاست. اگر به خواب رفتن دشوار است، یک روتین ثابت شبانه بسازید؛ نور کم، دوری از صفحه‌ها، دوش آب ولرم، نوشیدنی گرم بدون کافئین و یادداشت چند خط از نگرانی‌ها روی کاغذ. برای تغذیه، به جای وعده‌های سنگین، وعده‌های کوچک اما منظم و پرپروتئین انتخاب کنید تا سطح انرژی پایدار بماند. آب کافی بنوشید و از مصرف زیاد کافئین یا قند که نوسان خلق را تشدید می‌کند، پرهیز کنید. حرکت ملایم مثل پیاده‌روی کوتاه یا کشش‌های آرام، تنها در حدی که بدنتان می‌پذیرد، کمک‌کننده است.

شبکه حمایت و گفت‌وگوهای همدل

با یک نفر که می‌تواند بدون قضاوت بشنود قرار گفت‌وگو بگذارید. حتی اگر کلمات کم می‌آیند، شنیده شدن بخش بزرگی از رهایی است. اگر اطرافتان چنین فردی نیست، گروه‌های آنلاین یا حضوری سوگ حیوان خانگی می‌تواند همدلی و تجربه‌های مشترک فراهم کند. گاهی تنها دانستن این که دیگران هم همین مسیر را رفته‌اند، امید می‌بخشد. اگر مایلید، با متخصص سلامت روان نیز تماس بگیرید. چند جلسه کوتاه درمانی می‌تواند ابزارهای مفیدی مثل تنظیم هیجان، ذهن‌آگاهی و بازسازی شناختی در اختیارتان بگذارد.

فضای خانه و تصمیم درباره وسایل

دیدن وسایل حیوان می‌تواند هم تسکین‌دهنده باشد هم محرک اشک. عجله نکنید. اجازه بدهید زمان تصمیم را تعیین کند. می‌توانید جعبه‌ای برای نگه‌داری امن یادگاری‌ها آماده کنید و باقی وسایل را به مرور سامان بدهید. اگر قصد بخشیدن دارید، با نیتی که برایتان معنا دارد این کار را انجام دهید، مثلا اهدا به پناهگاه‌ها یا دوستانی که به آن احتیاج دارند. اگر فعلاً آمادگی ندارید، نگه‌داری وسایل تا زمانی که احساس بهتری پیدا کنید اشکالی ندارد.

رسانه‌های اجتماعی؛ شمشیر دولبه

به اشتراک گذاشتن خبر فقدان و دریافت پیام‌های همدلی می‌تواند گرما ببخشد، اما گاهی ورود نظرهای نسنجیده یا بازدید دوباره از تصاویر، موج اندوه را تشدید می‌کند. حد و مرز مشخص کنید؛ می‌توانید دایره مخاطبان را محدود کنید، اعلان‌ها را ببندید یا در صورت نیاز، وقفه‌ای در استفاده از شبکه‌های اجتماعی داشته باشید. مراقبت از خود در فضای آنلاین همان‌قدر مهم است که در زندگی روزمره.

چه زمانی به متخصص مراجعه کنیم

اگر پس از چند هفته هنوز تقریباً هر روز بیشتر زمان بیداری را در اشک، بی‌اشتهایی شدید، بی‌خوابی مداوم، احساس گناه فلج‌کننده، افکار مرگ یا ناتوانی جدی در انجام کارهای پایه می‌گذرانید، زمان آن است که از متخصص کمک بگیرید. درمانگر می‌تواند بین سوگ طبیعی و سوگ پیچیده تمایز بگذارد و با مداخلات مؤثر به بهبود کمک کند. اگر افکار آسیب به خود دارید، این یک فوریت است و باید همین حالا با خدمات حمایتی یا افراد مورد اعتماد تماس بگیرید.

آیا پذیرش حیوان جدید زود است یا دیر

پاسخِ درستِ واحدی وجود ندارد. معیار طلایی این است که انگیزه شما از سر عشق و آمادگی باشد نه از سر پر کردن فوری خلأ. اگر هنوز هر بار که به حیوان جدید فکر می‌کنید موجی از گناه و مقایسه می‌آید، احتمالاً کمی زمان بیشتر لازم است. وقتی بتوانید درباره حیوان رفته با مهربانی حرف بزنید، یادگاری‌ها را بدون فروپاشی احساسی لمس کنید و خیال ساختن رابطه‌ای تازه را با کنجکاوی و احترام بپذیرید، نشانه‌های خوبی از آمادگی هستند. اگر اعضای خانواده مشترکاً در مراقبت دخیل‌اند، تصمیم باید جمعی باشد و نیازهای حیوانات باقی‌مانده هم در نظر گرفته شود.

پیشنهادهایی برای یادبودهای پایدار و معنا‌ساز

ساخت آلبوم خاطرات چاپی، تدوین ویدیو از عکس‌ها و کلیپ‌ها، نقاشی یا طراحی دیجیتال از چهره حیوان، حک نامش روی یک قاب یا پلاک کوچک، کاشت یک گیاه یا گل مقاوم در گلدان یا حیاط، نوشتن نامه‌های دوره‌ای به حیوان و خواندن آن‌ها در سالگردها، ساختن موسیقی یا پلی‌لیست مخصوص، و حتی اختصاص بخشی از زمان یا هزینه برای حمایت از حیوانات بی‌سرپرست. چنین یادبودهایی به جای محو کردن خاطره، آن را به منبعی برای معنا و حرکت تبدیل می‌کنند.

شمع روشن و قاب عکس حیوان خانگی روی میز یادبود

برنامه روزمره کوچک برای روزهای سخت

یک روتین کوتاه بنویسید که دست‌کم سه کار کوچک اما معنادار در خود داشته باشد؛ خروج کوتاه از خانه، تماس با یک دوست، تهیه یک غذای ساده یا گوش دادن به موسیقی آرام. کنار این‌ها، یک فعالیت یادمانی کوتاه اضافه کنید؛ روشن کردن شمع، لمس یک یادگاری یا گفتن عبارت «دوستت دارم و دلم برایت تنگ می‌شود». این روتین پنج‌تا ده‌دقیقه‌ای مثل لنگر، روز را نگه می‌دارد.

مواجهه با سالگردها و محرک‌ها

نخستین‌های بدون او سخت‌اند؛ اولین صبح، اولین آخر هفته، اولین روزی که به خانه برمی‌گردید و او جلوی در نیست. سالگردها نیز موج‌هایی تازه می‌آورند. برای این روزها از قبل یک برنامه دلسوزانه بچینید؛ دیدار با یک دوست، رفتن به جایی که دوست داشت، درست کردن غذایی که همیشه کنار هم می‌خوردید یا نوشتن چند خط یادبود. وقتی محرک‌های غیرمنتظره مثل صدایی آشنا یا یک تصویر ناگهانی اشکتان را در می‌آورد، نفس عمیق، نام‌گذاری احساس و برگشتن آرام به بدنتان کمک‌کننده است.

کار با خاطرات؛ نه پاک کردن، بلکه بازچینش

سوگِ سالم، خاطرات را پاک نمی‌کند، آن‌ها را بازچینش می‌کند. در ابتدا تصویرهای بیمارستان، درمان‌های ناموفق یا صحنه‌های آخر پررنگ‌اند. با زمان و مراقبت، جای خود را به خاطرات گرم‌تر می‌دهند؛ بازی‌ها، راه رفتن‌ها، شیطنت‌ها. تمرین هدایت آگاهانه خاطرات مؤثر است؛ هر بار که تصویر ناگوار آمد، یک خاطره مهربان را به یاد بیاورید و چند لحظه روی جزئیات خوشایندش مکث کنید. این کار مانع از آن می‌شود که حافظه تنها با رنگِ درد ثبت شود.

هم‌آهنگی سوگ با فرهنگ و باورهای شخصی

هر خانواده مجموعه‌ای از باورها و آیین‌ها دارد. توجه به این زمینه‌ها و استفاده از ظرفیت معنوی آن‌ها می‌تواند تحمل سوگ را آسان‌تر کند. برای برخی دعا، برای برخی مدیتیشن، برای برخی گفتگو با یک بزرگ خانواده آرامش‌آفرین است. مسیر خود را بیابید و بدون مقایسه با دیگران، همان کاری را انجام دهید که با ارزش‌های شما هماهنگ است.

اگر ناچار به تصمیم مرگ آسان بوده‌اید

تصمیم برای خواباندن حیوان یکی از دشوارترین انتخاب‌هاست و غالباً احساس گناه و پرسش‌های بی‌پایان به همراه دارد. به خود یادآوری کنید که نیت شما کاهش رنج بوده و بر اساس اطلاعات و توصیه‌های حرفه‌ای در آن زمان بهترین کار را انجام داده‌اید. آیین‌های وداع محترمانه، گفتنِ آنچه ناگفته مانده و نوشتن نامه‌ای به حیوان می‌تواند به ترمیم این زخم کمک کند. اگر تصاویر و خاطرات آن روزها همچنان آزاردهنده است، کار درمانی هدفمند برای پردازش رویداد سودمند خواهد بود.

نقشه راه کاربردی هفت‌روزه

روز اول: اعلام خبر به نزدیکان همدل، نوشیدن آب کافی، خواب زودتر از معمول.
روز دوم: نوشتن یک صفحه درباره احساسات، پیاده‌روی کوتاه، خوردن دو وعده غذای ساده.
روز سوم: انتخاب و کنار گذاشتن چند یادگاری مهم در یک جعبه، گفت‌وگو با یک دوست.
روز چهارم: آماده‌سازی آیین کوچک خداحافظی یا یادبود خانگی.
روز پنجم: انجام یک فعالیت لذت‌بخش کوچک، گوش دادن به موسیقی آرام.
روز ششم: مرور عکس‌ها و انتخاب چند تصویر برای قاب یا آلبوم.
روز هفتم: برنامه‌ریزی برای هفته پیش رو با سه هدف کوچک و قابل انجام.

پرسش‌های متداول

آیا طبیعی است که غم من از دست دادن حیوان خانگی به اندازه سوگ انسان شدید باشد؟
بله. عمق سوگ به کیفیت رابطه بستگی دارد نه صرفاً نوع آن. وقتی حیوان همراه عاطفی و بخشی از هویت روزمره بوده، اندوه می‌تواند بسیار شدید باشد و این کاملاً طبیعی است.

چقدر طول می‌کشد تا بهتر شوم؟
زمان مشخص و ثابتی وجود ندارد. برای برخی چند هفته و برای برخی چند ماه یا بیشتر طول می‌کشد. مهم این است که روند کلی به سمت کاهش شدت امواج اندوه حرکت کند، حتی اگر بالا و پایین داشته باشد.

اگر اطرافیان سوگ مرا جدی نگیرند چه کنم؟
حد و مرز بگذارید و از کسانی که همدل‌اند کمک بگیرید. توضیح شفاف نیازها مثل درخواست شنیده شدن بدون نصیحت یا مقایسه، اغلب کیفیت حمایت را بهتر می‌کند.

با احساس گناه بعد از تصمیم‌های درمانی چه کار کنم؟
یادآوری نیت مهربان، فهرست کردن کارهای خوبی که انجام داده‌اید و تمرین نامه‌نوشتن می‌تواند فشار سرزنش را کم کند. اگر این احساس ماندگار و فلج‌کننده شد، مراجعه به درمانگر توصیه می‌شود.

کودکم را چگونه درگیر موضوع کنم؟
صریح، کوتاه و صادقانه توضیح دهید. از واژه‌های ساده استفاده کنید، اجازه دهید سوال بپرسد و او را در آیین‌های خداحافظی مشارکت دهید. احساساتش را نام‌گذاری و تایید کنید.

چه زمانی پذیرش حیوان جدید مناسب است؟
وقتی انگیزه‌تان عشق و آمادگی باشد نه فرار از درد. اگر می‌توانید درباره حیوان رفته با مهربانی حرف بزنید و تصور رابطه جدید احساس خیانت ایجاد نمی‌کند، نشانه خوبی از آمادگی است.

حیوان باقی‌مانده خانه بی‌قرار شده، چه کنم؟
روال تغذیه و بازی را حفظ کنید، تماس و توجه ملایم را افزایش دهید و اگر علائم شدید یا طولانی شد با دامپزشک مشورت کنید.

آیا داشتن آیین‌های یادبود واقعاً کمکی می‌کند؟
بله، آیین‌ها به سوگ شکل می‌دهند، بیان هیجان را تسهیل و خاطره را به منبع معنا تبدیل می‌کنند. از یک شمع روشن کردن ساده تا ساخت آلبوم، اثرشان محسوس است.

اگر خوابم مختل شده چه راهکاری دارم؟
روتین شبانه آرام، دوری از صفحه‌ها قبل از خواب، نوشیدنی گرم بدون کافئین و نوشتن چند خط از نگرانی‌ها روی کاغذ کمک‌کننده است. اگر بی‌خوابی طولانی شد با متخصص مشورت کنید.

آیا مراجعه به درمانگر به معنی ضعف است؟
خیر. درمان یک ابزار حمایتی و آموزشی است که روند سازگاری را سالم‌تر و سریع‌تر می‌کند. درخواست کمک نشانه مسئولیت‌پذیری نسبت به سلامت خود است.

نتیجه‌گیری

سوگِ حیوان خانگی رویدادی انسانی و عمیق است. معنای رابطه‌ای که با او ساخته بودید، سال‌ها در شما می‌ماند و این خوب است. هدفِ کنار آمدن، فراموشی نیست، بلکه یادگیری حمل درستِ این خاطره و تبدیل آن به نیرویی برای معنا و مهربانی بیشتر است. با مراقبت از بدن، مهربانی با ذهن، تکیه بر شبکه حمایت و ساختن آیین‌های ساده اما معنادار، می‌توان از روزهای تیره عبور کرد. هر قدم کوچک اهمیت دارد؛ یک پیاده‌روی کوتاه، یک گفت‌وگوی همدلانه، یک شمع، یک قاب عکس. با گذشت زمان، موج‌های اندوه آرام‌تر می‌شوند و جای خود را به سپاس از لحظه‌های مشترک می‌دهند.

به‌اشتراک‌گذاری نظرات شما

اگر شما هم تجربه از دست دادن حیوان خانگی را پشت سر گذاشته‌اید، شیوه‌هایی که برایتان کمک‌کننده بوده با ما در میان بگذارید. چه آیین‌های یادبودی ساختید، چگونه با احساس گناه یا بی‌خوابی کنار آمدید، واکنش کودکان یا حیوانات دیگر خانه چه بود و چه چیزی آرزو می‌کردید زودتر بدانید. روایت شما می‌تواند چراغ راه دیگرانی باشد که همین حالا در آغاز این مسیر سخت ایستاده‌اند.

طهرانی

بنیانگذار مجله اینترنتی ماگرتا و متخصص سئو ، کارشناس تولید محتوا ، هم‌چنین ۱۰ سال تجربه سئو ، تحلیل و آنالیز سایت ها را دارم و رشته من فناوری اطلاعات (IT) است . حدود ۵ سال است که بازاریابی دیجیتال را شروع کردم. هدف من بالا بردن سرانه مطالعه کشور است و اون هدف الان ماگرتا ست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 8 =