انشا درباره آلودگی رود و جلوگیری از آن ❤️ با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری
انشاء دانش آموزی و ساده روان در مورد آلودگی رود و جلوگیری از آن با مقدمه و نتیجه گیری و توصیفات زیبا
انشا درباره آلودگی رود و جلوگیری از آن: آب را گل نکنیم؛ در فرودست انگار، کفتری می خورد آب یا که در بیشه ی دور، سیره ای پَر می شوید یا که در آبادی ، کوزه ای پر می گردد( سهراب سپهری) . برای دریافت اطلاعات بیشتر در بخش انشا ماگرتا با ما همراه شوید.
انشا پیشنهادی : انشا در مورد زبان فارسی
انشا درباره آلودگی رود و جلوگیری از آن
مقدمه: آب مایع و مایه حیات است و رود هم جایگاه این حیات، هرکس از راه می رسد چوبی و آشغالی و پوستی، اما ای کاش روزی رود زبان باز کند و از شما بخواهد که خودتان کمکش کنید.
بدنه: رود این زلال جاری وقتی از مسیر کوه به راه می افتد با خود حرف های بسیار دارد و ناگفته های فراوان، کم کم راهش را پیدا می کند و سنگ و شن و ماسه را کنار می زند، اندک اندک آبش بیشتر می شود و بهار هم نرم نرم از راه می رسد.
مردم هم هر کدام با یک بهانه از راه می رسند و دستی به آب می زنند و می گویند به به چه زلال و زیبا و خنک، همین جا دست نگه دارید و کمی به خودتان بیایید، این آب زلال و صاف را چگونه به یک لجن تبدیل می کنید، چگونه دلتان می آید که این همه نعمت را اینگونه نادیده می گیرید.
چه طور می شود که زباله دستتان را در داخل رود می ریزید و انتظار دارید طبیعت با شما مهربان باشد. چگونه مسیرش را منحرف می کنید که به یار دیرین نرسد و به جایش به باغات شما فیض برساند.
چگونه می توانید این همه خودخواه باشید و خیره سر، رود را می بینید که در سر چشمه چه قدر شاد و زلال و پر آب است، رود را نادیده گرفتید و حالا هم می رسد روزی که آب هم برای خوردن نداشته باشید.
کاش کمی دلمان به حال خودمان و نه رود بسوزد، طبیعت و اعضایش مانند یک خانواده هستند، اگر هر بار یکی را از میان بردارند چه خواهد شد، طبیعت و هر آنچه که در آن است با ما سر جنگ خواهد داشت. رود را قدر بدانید و برای رسیدنش به دریا و محبوبش کاری کنید.
نتیجه گیری: به گفته سهراب در فرو دست انگار کفتری می خورد آب، پس آب را گل نکنید و بگذارید همه از آب صاف و پاک بنوشند.
انشا درباره آلودگی رود و جلوگیری از آن مطالعات پنجم
مقدمه: در قدیم که منازل لوله کشی نبود آب به صورت یک رود جاری و فصلی برای هر خانه می رسید و همه آب انبارها را پر می کردند و هر صبح زنان در کنار رود به شستن ظرف و لباس می پرداختند، اما برای آنکه آب آلوده نشود کم کم ظروف و لباس را آب کشی می کردند.
بدنه: روزهای زیادی مردم در کنار هم و از آب رود مصرف می کردند ولی کسی نمی دید که آب تیره شود و حالا در عین ناباوری در کنار کوه و کمر چادر می زنند و برای خوشی خودشان رود و دریا را آلوده می کنند. روزهای زیادی که حسرت یک لیوان آب داشتند و حالا در کنار رود کفش های گلین را می شویند و حتی به خودشان زحمت نمی دهند که گل کفش را کناری پاک کنند.
ماشین می شویند و یادشان رفته که ممکن است روزی برای خوردن هم آب نباشد. دیگر نباید گفت آب را گل نکنید باید بگویید رود را خشک نکنید، کمی به آیندگان هم رحم کنید و فرزندانتان را با قحطی روبه رو نکنید. رود کم کم می آید و صدای نوازشش همه چا را پر می کند، پرندگان هم کم کم می آیند و بساط بهار برپا می شود.
اما دست نادان انسان هر جا که باشد، همه چیز را خراب می کند، روغن های آلوده، انواع شوینده، انواع مواد خطرناک بیمارستانی ، همه مواد شیمیایی که نفس رود را تنگ می کند. کم کم صدای نفس های رود را می شنویم که به شماره افتاده و ماندابی بیش نیست.
بوی بد و آب سیاه و قلبی گرفته که هیچ کس نمی داند چرا و چگونه به این روز افتاد. اما خود رود بهتر از هر کسی می داند که چه مواد آلوده ای را در درونش خالی کردند و رفتند، پلاسیتک و موادی که حتی ماهیان را به کام مرگ کشانیدند.
هر سال وقت بهار که می شود با خودمان عهد می بیندیم که رود را دریابیم ولی ما انسان ها هر بار قول و عهد و وفای خودمان را از یاد می بریم. کاش دست رود را بگیریم و هر بار که خواستیم موادی را در آب خالی کنیم به عواقبش هم فکر کنیم.
نتیجه گیری: کاش قدر این همه نعمت را بدانیم و برای قدر دانی از آنها به خوبی و خوشی مراقبت کنیم. رود، چشمه، دریا همه آفریده هایی هستند که اگر نابود شوند انسان و کره خاکی هم روزی نابود خواهد شد.
انشاء های پیشنهادی :
انشا در مورد چرا به مدرسه می رویم
و
انشا در مورد خانه و خانواده
و
انشا در مورد چگونه از خودم مراقبت کنم
☑️ به پایان انشا درباره آلودگی رود و جلوگیری از آن رسیدیم. برای درج دیدگاه می توانید از بخش نظرات در انتهای همین مطلب استفاده نمایید.