جواب سوالات صفحه ۱۱۳ فارسی ششم ؛ درک و دریافت و کارگاه درس پژوهی
پاسخ پرسش های درک و دریافت و کارگاه درس پژوهی صفحه 113 بخوان و بیندیش آوای گنجشکان درس هفدهم کتاب فارسی ششم ابتدایی
جواب سوالات صفحه 113 درس آوای گنجشکان فارسی ششم ؛ در این نوشته به جواب و پاسخ سوالات درک و دریافت و کارگاه درس پژوهی صفحه ۱۱۳ درس بخوان و بیندیش آوای گنجشکان کتاب فارسی پایه ششم دبستان پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.
بعدی: معنی شعر نیایش فارسی ششم
پاسخ درک و دریافت آوای گنجشکان صفحه ۱۱۳ فارسی ششم
سوال ۱) به نظر شما، چرا شیخ مکتب خانه ابتدا از آموزش دادن به «ممنون» خودداری می کرد؟
پاسخ: به خاطر اینکه اواسط کلاس آمده بود و ممنون می گفت که همه چیز را می داند و ادعای دانستن داشت.
سوال ۲) به عقیدهی شما، زیباترین بخش این داستان، کدام قسمت است؛ دلیل خود را بیان کنید؟
پاسخ: آن بخش داستان که ممنون بلند شد و آبی را که در کوزه بود را در کنار درخت خالی کرد. سپس کوزه ی خالی را پیش شیخ آورد و به شیخ گفت: « این یعنی خالی شو تا پر شوی ». چون در این جا شیخ از یک آدم مغرور، آدمی متواضع می سازد.
پاسخ دیگر: آن بخشی که شیخ کوزهی آب خود را به ممنون داد و با کوزهی دیگر در آن آب ریخت و وقتی که پر شد، آب سرازیر شد. چون راه زندگی ممنون را عوض کرد و او فهمید که باید خالی باشد تا پر شود.
سوال ۳) نظر بچه ها در مورد «ممنون» چه بود؟
پاسخ: نظر بچه ها در مورد ممنون این بود که او آدمی پرحرف ، پر ادعا، مغرور و آدمی با ظاهری در هم ریخته است.
سوال ۴) اگر می خواستید نام جدیدی برای داستان انتخاب کنید، نام آن را چه می گذاشتید؟
پاسخ: ۱) کوزهی خالی ۲) کوزهی دل ۳) شیخ متواضع و عالم ۴) مکتب خانهی گنجشکان ۵) شیخ دانا
جواب سوالات کارگاه متن پژوهی صفحه ۱۱۳ فارسی ششم
۱- یکی دیگر از شعرهای پروین اعتصامی را، که به صورت مناظره سروده شده است، انتخاب کنید و در گروه بخوانید (بهترین شعر گروه را انتخاب کنید و به کلاس ارائه دهید).
پاسخ: یکی از شعرهای زیر را میتوانید بنویسید:
شعر اول به نام «نکوهش بیجا» :
سیر یک روز طعنه زد به پیاز / که تو مسکین چقدر بدبویی
گفت از عیب خویش بیخبری / زان ره از خلق، عیب میجویی
گفتن از زشت رویی دگران / نشود باعث نکورویی
تو گمان میکنی که شاخ گلی / به صف سرو و لاله میرویی
یا که همبوی مشک تاتاری / یا ز ازهار باغ مینویی
خویشتن بیسبب بزرگ مکن / تو هم از ساکنان این کویی
ره ما گر کج است و ناهموار / تو خود این ره چگونه میپویی
در خود آن به که نیکتر نگری / اول آن به که عیب خود گویی
ما زبونیم و شوخجامه و پست / تو چرا شوخ تن نمیشویی
شعر دوم به نام «مناظره نخ و سوزن» :
در دست بانوئی، به نخی گفت سوزنی / کای هرزهگرد بی سر و بی پا چه میکنی
ما می رویم تا که بدوزیم پارهای / هر جا که می رسیم، تو با ما چه میکنی
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم / بنگر بروز تجربه تنها چه میکنی
هر پارگی به همت من می شود درست / پنهان چنین حکایت پیدا چه میکنی
در راه خویشتن، اثر پای ما ببین / ما را ز خط خویش، مجزا چه میکنی
تو پای بند ظاهر کار خودی و بس / پرسندت ار ز مقصد و معنی، چه می کنی
گر یک شبی ز چشم تو خود را نهان کنیم / چون روز روشن است که فردا چه میکنی
جائی که هست سوزن و آماده نیست نخ / با این گزاف و لاف، در آنجا چه می کنی
خود بین چنان شدی که ندیدی مرا بچشم / پیش هزار دیدهٔ بینا چه میکنی
پندار، من ضعیفم و ناچیز و ناتوان / بی اتحاد من، تو توانا چه میکنی
۲- در مورد شخصیت بزرگمهر تحقیق کنید و شرح حال یا داستانی از زندگی او را در کلاس بخوانید.
پاسخ: زندگی نامه کوتاهی از بزرگمهر:
بزرگمهر بختگان، حکیم خردمند و فرزند بختگ، یکی از وزیران دانای خسرو انوشیروان، شاهنشاه ساسانی در قرن ششم میلادی بود. نام او در برخی منابع به صورت معرب بوزرجمهر نیز آورده شده است.
روایتی مشهور دربارهی بزرگمهر این است که انوشیروان شبی خوابی دید که تعبیر آن برای خوابگزاران دربار ممکن نبود. شاهنشاه برای یافتن پاسخ، پیامآورانی به سراسر ایران فرستاد. یکی از این پیکها به مرو، شهری در خراسان (که امروزه در کشور ترکمنستان قرار دارد)، رفت. در آنجا، دانشمندان و استادان نتوانستند خواب شاه را تعبیر کنند. اما یکی از شاگردان این استادان که جوانی هوشمند بود، از پیک اجازه خواست تا خواب را تعبیر کند.
این جوان، بزرگمهر بود که پس از ارائهی تعبیر درست، به دربار انوشیروان دعوت شد. وی به دلیل دانش و خرد خود، جایگاه والایی یافت و در ابتدا برای تربیت فرزند شاه، هرمز، منصوب شد. هرچند هرمز رفتار مناسبی با بزرگمهر نداشت و استاد را آزرده کرد، اما بعدها از رفتار خود پشیمان شد. بزرگمهر به مقام وزارت رسید و با شایستگی فراوان به انوشیروان خدمت کرد.
بزرگمهر در برخی منابع با برزویه پزشک، طبیب دربار انوشیروان، همزمان دانسته شده است. این اشتراک زمانی و شباهت در ویژگیها گاهی باعث شده که این دو شخصیت به اشتباه یکی تصور شوند.
داستان های کوتاه از بزرگمهر:
۱- داستان بزرگمهر و دزدان:
بزرگمهر عقیده داشت كه هر كس صبح زود از خواب بیدار شود آدم موفقی خواهد شد. خودش هم همیشه پیش از طلوع آفتاب به سر كارش در كاخ انوشیروان می رفت و او را از خواب بیدار می كرد.انوشیروان كه می خواست بیشتر بخوابد از این كار وزیرش ناراحت می شد. یك روز انوشیروان نقشه ای كشید و به عده ای از نوكرانش دستور داد تا در سر راه بزرگمهر كمین كنند و بر سر او بریزند و هر چه دارد بدزدند.
انوشیروان می خواست با این كارش نگذارد كه بزرگمهر صبح زود به كاخ بیاید و او را بیدار كند و از آن به بعد هم جرات نكند صبح زود از خانه بیرون آید.پس نو كر ها پیش از طلوع آفتاب بر سر راه بزرگمهر كمین كردند و همین كه او به نزدیك آن ها رسید بر سرش ریختند و كیسه سكه ها و لباس های او را دزدیدند. بزرگمهر با لباس زیر به خانه بر گشت و لباس دیگری پوشید و به كاخ انوشیروان رفت ، اما دیگر دیر شده بود و آفتاب طلوع كرده بود.
انوشیروان كه علت دیر آمدن وزیرش را می دانست با تمسخر از او پرسید : چرا امروز دیر كردی؟! بزرگمهر پاسخ داد:راهزنان برسرم ریختند و مرا غارت كردند و من ناچار به خانه برگشتم تا لباس دیگری بپوشم، این بود كه دیر شد. انوشیروان با همان لحن تمسخر آمیز گفت تو كه می گفتی هر كس زود از خواب بلند شود موفق است، پس چرا امروز تو موفق نبودی؟! بزرگمهر فوری پاسخ داد: برای این كه دزدان زودتر از من از خواب بر خاسته بودند و موفق شدند اما چون من دیر تر ار آن ها بیدار شدم ناموفق ماندم.
۲- داستان خردمندی بزرگمهر:
داستانهای بسیار از خردمندی او گفتهاند. از داستانهای مشهور بزرگمهر پاسخی است به این پرسش در پیشگاه انوشیروان داده است که : بزرگترین بدبختی چیست؟
فیلسوف یونانی گفت پیری و کُودنی که با تنگدستی و نداری با هم باشد، دانشمند هندی گفت بیماری های جسمی که با دردهای روحی فزون گردد، بزرگمهر گفت که آدمی ببیند که عمرش در حال به پایان رسیدن است و کار نیکی نکرده باشد، این بدترین بدبختی هاست. این پاسخ در پیش خسرو بسیار پسندیده آمد و مقام و ارج بزرگمهر در برابر دانشمندان و فیلسوف های خارجی نمایان شد.
همچنین گویند وقتی پادشاه هند دستگاه شطرنج نزد پادشاه ایران فرستاد، بزرگمهر اسرار آنرا کشف کرد و در برابر بازی نرد را اختراع نمود. این رویداد در متنی پهلوی بنام چترنج نامک آمده است. نوشتاری بزبان پهلوی بنام پندنامگ وزرگمهر بختگان یعنی پندنامهٔ بزرگمهر پسر بختگان بدو منسوب است که دارای ۴۳۰ کلمه است.
همچنین در جوامع الحکایات آمده است روزی از سرزمین روم نامه ای به انوشیروان رسید. در نامه مطلبی معما گونه نوشته شده بود. همه دانشمندان بزرگ شهر جمع شدند تا نامه را بخوانند، اما نتوانستند ولی بزرگمهر مطالب آن را فهمید و مفهوم نامه را ترجمه کرد.
۳- داستان امیدواری بزرگمهر:
بزرگمهر حکیم در کشتی نشسته بود که طوفان شد ناخدا گفت که دیگر امیدی نیست و باید دعا کرد مسافران همه نگران بودند اما بزرگمهر آرام نشسته بود گفتند در این وقت چرا اینگونه آرامی او گفت نگران نباشید زیرا مطمئنم که نجات پیدا می کنیم و همانگونه شد که او گفته بود و کشتی به سلامت به ساحل رسید.
مسافرین دور بزرگمهر حلقه زدند که تو پیامبری یا جادوگر! از کجا می دانستی که نجات پیدا می کنیم؟
بزرگمهر گفت: من هم مثل شما نمیدانستم اما گفتم بگذار به اینها امیدواری بدهم چرا که اگر نجات نیافتیم دیگر من و شما زنده نیستیم که بخواهید مرا مواخذه کنید.
۳- به نظر شما، چگونه اینترنت و شبکههای اجتماعی، باعث میشود احساس داناپنداری در بعضی افراد ایجاد شود؟
پاسخ: استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی میتواند حس “دانا پنداری” یا آگاهی بیشتر را در برخی افراد تقویت کند. این حس به دلایل زیر ایجاد میشود:
- دسترسی سریع به اطلاعات
اینترنت و شبکههای اجتماعی امکان دسترسی آسان به حجم زیادی از اطلاعات و دانش را فراهم میکنند. این دسترسی میتواند باعث شود افراد احساس کنند که بهراحتی به دانشهای گوناگون مسلط هستند، حتی اگر عمق کافی در آن موضوعات نداشته باشند. - تبادل نظر و تجربه
شبکههای اجتماعی محیطی برای به اشتراکگذاری دیدگاهها، تجربیات، و دانش فراهم میکنند. افراد با تعامل در این فضاها ممکن است تصور کنند که با جذب نظرات دیگران یا ارائه نظرات خود، دیدگاههای گستردهتری پیدا کردهاند و این به حس دانا بودن آنها دامن میزند. - نمایش خودآگاهی
فعالیت در شبکههای اجتماعی مانند به اشتراک گذاشتن مطالب چالشبرانگیز، شرکت در بحثهای علمی یا ارائه تحلیلها میتواند حس خودآگاهی را در فرد افزایش دهد. این امر باعث میشود که فرد در مورد تواناییها و دانش خود احساس اعتماد به نفس بیشتری کند.
این عوامل، در کنار مزایای قابل توجه اینترنت و شبکههای اجتماعی، نیازمند مدیریت درست و تفکر انتقادی هستند تا از افتادن در دام سطحینگری و دانایی نادرست جلوگیری شود.
قبلی: معنی کلمات درس آوای گنجشکان فارسی ششم
جواب درک مطلب صفحه ۱۰۸ درس ۱۷ هفدهم فارسی ششم
معنی کلمات درس ۱۷ ستاره روشن فارسی ششم
معنی شعر به گیتی به از راستی پیشه نیست فارسی ششم
جواب درک مطلب درس ۱۶ صفحه ۱۰۳ فارسی ششم
معنی کلمات درس ۱۶ آداب مطالعه فارسی ششم
توجه: شما دانش آموزان عزیز و کوشا می توانید برای دسترسی سریع تر و بهتر به مطالب کمک درسی کتاب فارسی پایه نهم متوسطه اول ، کلمه و عبارت « ماگرتا » را به همراه مطلب مورد نظر خود جستجو کنید.
در انتها امیدواریم که مقاله جواب و پاسخ سوالات درک و دریافت و کارگاه درس پژوهی صفحه ۱۱۳ بخوان و بیندیش درس هفدهم فارسی پایه ششم ، برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد و توانسته باشید تا از آن استفاده و بهره برده باشید.
عالیه
عالی عالی
منو نجات داد
عالی
شنبه ۱۴۰۳/۲/۱۵
از ساخت این سایت خیلی تشکر و قدردانی دانی میکنم با آرزوی موفقیت و سربلندی
خیلی عالی بود
عالی بود خیلی ممنون از سایت ماگرتا
عالی بود ممنون از شما🖐😘🌹👌
اره خیلی خوب
خیلی باحاله
عالی
ممنون خیلی عالی بود
خیلی خوبه ممنون 💖
ممنونم خیلی عالی بود😘😘
عالی ممنونم
عاای بود
عالی
سایت ما گرتا عالیه
واقعا ازتون ممنونم لطف کردید که این سایت را ساختید ممنونم ازتون
خیلی عالیه سایت ماگرتا
سلام ما گرتا خیلی سایت عالیـیـ هست
عالی