ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی لغات و آرایه های روان خوانی شیر زنان ایران فارسی دهم

معنی کلمه ها و واژگان و قلمرو ادبی و زبانی متن درس روان خوانی کتاب شیر زنان ایران ادبیات فارسی کلاس دهم متوسطه دوم

معنی لغات و آرایه های روان خوانی شیر زنان ایران فارسی دهم ؛ در این مقاله معنی کلمات و ارایه های ادبی و زبانی متن درس روان خوانی شیر زنان ایران کتاب ادبیات فارسی دهم انسانی ، تجربی ، ریاضی و هنرستان متوسطه دوم را قرار داده ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: جواب درک و دریافت شیر زنان ایران صفحه ۹۱ فارسی دهم

معنی لغات و آرایه های روان خوانی شیر زنان ایران فارسی دهم
معنی لغات و آرایه های روان خوانی شیر زنان ایران فارسی دهم

معنی کلمات و قلمرو زبانی روان خوانی شیر زنان ایران فارسی دهم

تقریظ: ستایش نامه، مطلبي ستايش آميز درباره کتاب، نوشته و مانند آنها
همّت: اراده نیرومند
صفا: پاکی
ذخیره: اندوخته
راوی: روایتگر
اورژانس: فوریت‌های پزشکی

رسیدگی: وارسی
ازدحام: شلوغی، انبوهی
اهدا: هدیه دادن
کلافه: پریشان، سر در گم
کفاف: به اندازه کافی، آن اندازه روزی که انسان را بس باشد.

شهدا: ج شهید
اجساد: ج جسد، پیکر
سرگردان: سرگشته
منطق: علم میزان
خودی: خودمانی
مهیب: ترسناک، ترس آور، هولناک

مگه: آیا، پرسش انکاری
قنداق: دسته تفنگ
درآمدند: بیرون آمدن
مور: مورچه بزرگ
مقنعه: نوعی روسری که زنان سر را با آن می‌پوشانند.
انگار: گویی

مهره: مهره بازی
دور و بر: پیرامون
پاییدن: مراقب بودن، زیر نظر داشتن
بنات الخمینی: دختران خمینی
ژنرال: افسر ارشد در ارتش؛ سپهسالار؛ سرتیپ؛ سرلشکر
مددکار: یاریگر

قدر: اندازه (هم آوا؛ غدر: نابکاری)
غرور: احساس سربلندی و شادمانی
استقامت: پایداری
اسارت: اسیر شدن
بنت الخمینی: دختر خمینی

جسارت: دلیری، بی باکی و گستاخی
مبهم: نامشخص
بعث: حزبی سياسی که صدّام حسین، رئيس جمهور پيشين عراق، رهبري آن را برعهده داشت.
بعثی: عضو حزب بعث
هجوم: حمله
محاسن: ریش و سبیل

فضله: پشگل
یکسر: پیاپی
به محض اینکه: همین که
صداقت: راستی
کاشی: کاشانی
ولایت: آبادی

گیر افتادن: دستگیر شدن
همهمه: هنگامه
سراسیمه: پریشان
مطلع: آگاه
تقدیر: سرنوشت
مصلحت: آنچه سبب خیر و صلاح انسان باشد

تنومه: شهری در عراق نزدیک بصره
چرا: آری (در پاسخ پرسش منفی)/ عین: درست مانند
سید الشهدا: آقای شهیدان، امام حسین
معیار: مقیاس، اندازه
ملاک: اصل هر چيز، معيار، ابزار سنجش

حرس الخمینی: پاسدار خمینی
دلخراش: آزارنده
سوزناک: دلخراش
هیئت: گروه، دسته، انجمن
اسرا: ج اسير، گرفتاران، دستگيرشدگان
هیئت: گروه، دسته، انجمن
اسطوره: سخنان یا اشخاص و آثاری که مربوط به موجودات یا رویدادهای فوق طبیعی روزگار باستان است و ریشه در باورها و اعتقادات مردم روزگار کهن دارد.

گوارا: گوارنده، قبل هضم، (بن ماضی: گوارید، بن مضارع: گوار)
معلول: کسی که عضو یا اندام‌هایی از بدنش اسیب دیده است، توانخواه
سالخورده: سالمند
لعن علی الصدام: نفرین بر صدام
ورد زبان: سخنی که پیوسته تکرار می‌شود
ساختگی: قلابی

الانبار: نام منطقه‌ای در عراق
وقاحت: بی شرمی، بی حيايی
مقدسات: چیزهای مقدس
مقدس: دارای تقدس و پاکی، پالوده
طور: گونه (هم آوا؛ تور: وسیله ای برای صید ماهی)
توش: توشه و اندوخته، توانایی تحمّل سنگینی یا فشار

خطوط: ج خط
سطور: ج سطر
قدر: اندازه (همآوا؛ غدر: نابکاری)
متلاطم: دستخوش پریشانی و آشفتگی
معجزه: عاجز کننده

خمیرمایه: اصل
غفلت: بی خبری
شیون: ناله و زاری
ساخته: آماده و توانا
گداخته: ذوب شده، مذاب

گزیدن: نیش زدن
طاقت فرسا: توان فرسا، خسته کننده
تاوان: زيان يا آسیبی که شخص به خاطر خطاکاری، بی توجّهی یا آسیب رساندن به دیگران ببيند.
کرکس: پرنده‌ای از رده لاشخورها
بام: پشت بام

آرایه های ادبی درس شیر زنان ایران ادبیات فارسی دهم

پرده اشک: اضافه تشبیهی
دست: مجاز از اختیار
زوزه آمبولانس‌ها: اضافه استعاری
مرگ بر شهر می‌بارید: استعاره پنهان
از دست دادن: کنایه
جنگ مسئلۀ ریاضی نیست: تشبیه

جنگ کتاب نیست: تشبیه
دست: مجاز از اختیار
مثل مور و ملخ: تشبیه
مثل کیسۀ شن: تشبیه
مهره: استعاره از شخص مهم و کلیدی

به دام انداختن: کنایه از اسیر کردن
در پوست خود نمی‌گنجیدند: کنایه از اینکه بسیار خوشحال بودند
مثل تیری: تشبیه
گرگ‌ها: استعاره از بعثی‌ها
پیر و جوان: تضاد

روی چهار دست … برمی‌گرداندند: کنایه از اینکه شکنجه اش می‌کردند
هواخوری: کنایه از شکنجه
دیوارها تنها شریک … بودند: جانبخشی
پرنده کاغذی: استعاره از نامه
نوردیده: استعاره از فرزند گرامی

مثل شربتی خنک و گوارا: تشبیه
قدخمیده: کنایه از پیر
جان دادن: کنایه از زنده کردن
جان گرفتن: کنایه از میراندن

کلمات هم، صدا و هم نگاه داشتند: جانبخشی
سرگرم شدن: کنایه از مشغول شدن
گداخته کردن: کنایه از اینکه ساختن و نیرومند کردن
کرکس: استعاره از دشمن فرومایه
بام میهن: اضافه استعاری پر: استعاره از نیروی پرواز

همچنین بخوانید: معنی کلمات و آرایه های روان خوانی پیرمرد چشم ما بود فارسی دهم

کلمه های سخت و مهم املایی روان خوانی شیر زنان ایران فارسی دهم

تقریظ (هم آوا با تقریض: بریدن، قطع کردن) / غلغله و غلیان / ازدحام / مقنعه / مصلحت / وقاحت / حرس کردن ( هم خانواده با حارس، حراست) / سطور (هم آوا با ستور: حیوان چهارپا) / متلاطم

توجه: شما دانش آموز پایه دهم رشته های نظری ریاضی ، تجربی و انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به معنی کلمات و جواب سوالات تمرین درس های کتاب ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی لغات و آرایه های روان خوانی شیر زنان ایران ادبیات فارسی دهم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 🤗

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 − 14 =