ادبیاتفرهنگ و هنر

معنی کلمات و آرایه های روان خوانی پیرمرد چشم ما بود فارسی دهم

معنی واژگان و قلمرو ادبی و زبانی درس روان خوانی پیرمرد چشم ما بود کتاب ادبیات فارسی پایه دهم متوسطه دوم

معنی کلمات و آرایه های روان خوانی پیرمرد چشم ما بود فارسی دهم ؛ در این نوشته به معنی لغات و ارایه های ادبی و زبانی درس روان خوانی پیرمرد چشم ما بود کتاب ادبیات فارسی دهم انسانی ، تجربی ، ریاضی و هنرستان متوسطه دوم پرداخته ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: جواب درک و دریافت صفحه ۷۱ فارسی دهم پیرمرد چشم ما بود

معنی کلمات و آرایه های روان خوانی پیرمرد چشم ما بود فارسی دهم
معنی کلمات و آرایه های روان خوانی پیرمرد چشم ما بود فارسی دهم

معنی لغات و قلمرو زبانی روان خوانی پیرمرد چشم ما بود فارسی دهم

کنگره: همایش
عَلمَ: پرچم
زبر و زرنگ: چابک
شعرا: ج شاعر
میز خطابه: تریبون

آی آدم ها: یکی از اشعار نیما
لانه: آشیانه
راستش: راستی
بیغوله: کنج، گوشه‌ای دور از مردم
اهل و عیال: نانخواران، خانوار

بحران: آشفتگی
مرفّه: با رفاه
شندرغازی: چندرغاز، پول اندک
صرف و خرج: هزینه
عالیه خانم: همسر نیما

خیل: گروه (گله اسب)
معیشت: زندگانی
به تنگ آمدن: کنایه از به ستوه آمدن
یوش: زادگاه نیما
تره بار: انواع میوه ها و سبزی های خوردنی (در برابر خشکبار)

بنشن: خواربار، حبوبات
ییلاق: سردسیر
تسلّا: آرامش
غربت: دوری (هم آوا؛ قربت: نزدیکی)
بی تلاطم: آشفتگی

تخت: آرام
ادا: اطوار
زیست: زندگی کرد
دست آخر: سرانجام
حقارت: پستی
اخُت شد: عادت کرد

از سر: به خاطر
طمأنینه: آرامش
فراعنه: فرعون ها
شبی که آن اتفّاق افتاد: منظور شب درگذشت نیما است
میراب: نگهبان آب

سیمین:‌ همسر جلال
می‌نمود: نشان می‌داد
قاطر: استر، کره اسب و خر
می‌پایید: مراقبت می‌کرد

قدر: اندازه (هم‌آوا←غدر: نابکاری، خیانت)
دوش: شانه
لابد: احتمالا
بی تابی می‌کرد: بی قراری می‌کرد

آرایه های ادبی درس پیرمرد چشم ما بود ادبیات فارسی دهم

عَلمَ کردن: کنایه از برپا کردن
توی گروهی برُ خوردن: تصادفی میان آنها قرار گرفتن
لانه: استعاره از خانه
سینۀ خاک: اضافه استعاری
غنیمت: مشبه به؛ (آشنایی داشتن در چنین بیغوله‌ای مانند غنیمت است)

همچون سفری به قندهار: تشبیه
نیما نشده بود: مجاز از شاعر بنام و نامبردار
درها را به رویش نبسته بودند: اگر مخالفان مانع او نمی شدند و محدودش نمی کردند
فریاد: مجاز از اعتراض
هر چه بر او تنگ گرفتند، کمربند خود را تنگ تر بست: کنایه از اینکه هر چه وضعیت زندگی برای او دشوارتر شد او تحملش را بالاتر برد.

همچون مروارید در دل صدف کج و کول‌های سال ها بسته ماند: تشبیه
در چشم او: مجاز از نگاه
که خود چشم زمانۀ ما بود: تشبیه
از تن خود بنالد: کنایه از بیمار شدن

شَستم خبردار شد: کنایه از این که آگاه شدم
افتاده بود: کنایه از اینکه بیمار شده بود
کارش را ساخت: کنایه از اینکه او را میراند
و مثل جغد او را می‌پاییده: تشبیه

سری می‌زدیم: به دیدار کسی رفتن
کار از کار گذشته باشد: کنایه از اینکه فرصت ها از دست رفت
از دست رفت: کنایه از اینکه درگذشت
کور‌ه‌ای تازه خاموش شده: استعاره از نیما
«والصافّات صفّا«: تضمین به آیه قرآن؛ سوگند به فرشتگان صف زننده

همچنین بخوانید: معنی شعر خاک آزادگان درس یازدهم فارسی دهم

توجه: شما دانش آموز پایه دهم رشته های نظری ریاضی ، تجربی و انسانی می توانید برای دسترسی سریع و آسان تر به معنی کلمات و جواب سوالات تمرین درس های کتاب ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم ، در انتهای عنوان خود عبارت «ماگرتا» را نیز در گوگل جستجو کنید.

در انتها امیدواریم که مقاله معنی کلمات و آرایه های ادبی و زبانی روان خوانی پیرمرد چشم ما بود فارسی دهم ؛ برای شما دانش آموزان عزیز مفید بوده باشد. سوالات خود را در بخش نظرات بیان کنید. 😊

زنجیران

هم‌بنیانگذار ماگرتا ، عاشق دنیای وب و ۷ سالی ست که فعالیت جدی در حوزه اینترنت دارم. تخصص من تولید محتوایی‌ست که مورد نیاز مخاطبان است. مدیر ارشد تیم شبکه های اجتماعی سایت هستم. به قول ماگرتایی‌ها وقت بروز شدنه !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 + 8 =