فیلم سینمایی آندرانیک (Andranik) فیلمی از حسین مهکام، محصول سال ۱۳۹۶ است. این فیلم که دومین تجربه کارگردانی حسین مهکام محسوب میشود و در بخش بازار سی و ششمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشت. این فیلم در سال ۱۳۹۷ در گروه هنر و تجربه سینماهای ایران به نمایش درآمد.
روایت «آندرانیک»، در سال ۱۳۲۸،در شهر ارومیه اتفاق میافتد. کشیش آرمن پطروسیان (رضا بهبودی)، به همراه دخترش، سونیا (الهام کردا) و خادم کلیسا، یوریک، در یک کلیسای کوچک زندگی میکنند، تا اینکه ورود سروان شاهرخ تاش (سعید چنگیزیان)، این خانواده مسیحی را در تنگنایی اخلاقی قرار میدهد. سروان شاهرخ تاش، که سالها قبل و در مبارزات جنگل، دوشبهدوش پدر آرمن جنگیده است، اکنون به قوای دولتی پیوسته و با نقشه دستگیری یک شاعر آزادیخواه به نام آندرانیک که بهتازگی به ایران وارد شده، قصد دارد ستارهها و مقام ازدسترفتهاش را زنده کند.
دانلود فیلم آندرانیک کامل
دانلود آندرانیک به انتخاب شما بر اساس کیفیت (پیشنهادی)
- دانلود مستقیم آندرانیک با کیفیت 1080P
- دانلود آندرانیک کامل با کیفیت 720P
- دانلود فیلم سینمایی آندرانیک با کیفیت 480P
درباره فیلم و نقد و بررسی آندرانیک
نقد فیلم «آندرانیک» جدید ترین فیلم «حسین مهکام» است. مهکام که بیشتر در کسوت نویسنده فعال بوده تا کارگردان، متولد ۱۳۵۹ است. او دانش آموخته فلسفه و تئاتر بوده و فعالیت اصلی اش را در هنر با نوشتن آغاز کرده است.
از نمایشنامه های منتشر و اجرا شده ی او می توان به «بانوی پرلاشز»، «آندرانیک»، «پاپانوئل و دست های یخ زده من»، «سکوت»، «حریم»، «کابوس ها و خون ها»، «بی در زمان»، «سلول صفر» و «قلاده سگ شکاری ات را صبح زود ببند» اشاره کرد.
او همچنینی کارگردانی نمایشنامه های «بی در زمان»، «سکوت» و «حریم» را هم به عهده داشته است. مهکام در داستان نویسی نیز تجربه داشته و نویسنده مجموعه داستان های «مشوش ذهن»، «چشمان زندگی»، «بر شعاع یک همبرگر» و «عبور از بودن» نیز می باشد.
مهکام فیلمنامه های زیادی نیز نوشته و با کارگردانان مهمی همکاری داشته است. او سه فیلمنامه «آدم»، «هیچ» و «بیست» را با همکاری مشترک «عبدالرضا کاهانی» نوشته است. فیلمنامه «نقش لیلی» اش را «خسرو معصومی» برای شبکه یک و فیلمنامه «دست ها می بینند» را نیز «ابراهیم شیبانی» برای شبکه یک ساخته اند.
فیلمنامه «برف» را با «مهدی رحمانی» نوشته و «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» را هم مشترکا با «وحید جلیلوند» و «علی زرنگار» به نگارش درآورده که «وحید جلیلوند» آن را جلوی دوربین برده است.
«گهواره ای برای مادر» را نیز مهکام نوشته و «پناه بر خدا رضایی» آن را ساخته است. «پدر آن دیگری» نیز نام یکی از فیلمنامه های حسین مهکام است که به صورت مشترک با «یدالله صمدی» نوشته و صمدی کارگردانی آن را نیز بر عهده داشته است.
«آندرانیک» در مورد فردی غائب است، کسی که روال عادی زندگی چهار نفر را بر هم زده است. آندرانیک نویسنده و شاعری است که باعث شده سروان درجه هایش را از دست بدهد. حال سروان از تهران به ارومیه یا به قول خودش «رضائیه» آمده و سرنخ آندرانیک را تا خانه ی کشیش گرفته است.
سروان و کشیش بیست سال پیش هم رکاب یکدیگر در جنگ های «میرزای جنگل» حضور داشته و هم رده بوده اند. کشیش تک تیرانداز بوده و سروان سربازی معمولی. حال سرنوشت دوباره آن دو را در دو کسوت متفاوت مقابل هم قرار داده است؛ دو سربازی که یکی از آنها کشیش شده و دیگری سروان.
کشیش دختری جوان دارد که از روی نوشته های آندرانیک به او علاقه مند شده است؛ علاقه ای که بر کسی پوشیده نیست. «سونیا» که ساز نیز نواخته و درس می دهد، با شاگردهایش نیز سَر و سِری سیاسی داشته و فعالیت های مختصری در این زمینه دارد. نفر چهارم مستخدم خانه ی کشیش و کلیسا است که در زندگی کشیش و دخترش حضور دارد.
می خواهد و این سه منکر حضور و یا دیدن آندرانیک می شوند. در صورتی که آندارنیک دقیقا در همان لحظه در خانه ی کشیش و در اتاق او حضور دارد. روز بعد سروان که مطمئن است آندرانیک آنجاست، به خانه کشیش می آید، اما مستخدم آندرانیک را فراری داده است. در نهایت کشیش معامله ای با سروان کرده و بازی بُرد بُرد تمام می شود.
فیلم آندرانیک چهار شخصیت اصلی دارد و به جز دو مامور نظمیه هیچ صدای از هیچ کس دیگری به گوش نمی رسد. فیلم از خانه ی کشیش بیرون نمی رود، فقط در اتاق نشیمن و حیاط رفت و آمد می کند، وارد اتاق سونیا، کشیش و حتی آشپزخانه نمی شود و پایش را در حیاط به بیرون نمی گذارد.
فیلم هیجان زیادی ندارد، زد و خورد جدی ای صورت نمی گیرد، اشک و آه و ناله و زاری نداشته، جلوه ی ویژه ای نیز ندارد و همه ی اینها محدودیت های است که می تواند فیلم را به رخوت بکشاند، اما این اتفاق در آندرانیک رخ نمی دهد. دلیل اصلی گیرا بودن آندرانیک، متن قوی فیلمنامه است. متنی که به نوعی به نمایشنامه نیز طعنه می زند.
حسین مهکام سالها پیش نمایشنامه آندرانیک را نوشته و «حمید پورآذری» آن را به صحنه برده است. مهکام که جایزه ی سوم نمایشنامه نویسی جشنواره تئاتر فجر سال ۸۱ و جایزه ۱۰ نمایشنامه برتر ۳۰ سال بعد انقلاب در اداره نمایش صدای رادیو برای نمایش آندرانیک کسب کرده است ، این نمایشنامه را در قالب فیلم به تصویر نیز کشیده اما یادش نرفته که اِلمان های تصویری را نیز در کارش قرار دهد.
«آندرانیک» توانسته با تسلط جدی، بر اساس داستان گریز از مرکز، مخاطب را به حاشیه بکشاند و همراه با کسی کند که نیست. ما با یک موقعیت سیال و فضای جریانها و اطلاعات تغییر یافته روبهرو میشویم؛ اطلاعاتی که بدون مرزبندی نگاهی از جنس معاشقه و مغازله با خود دارد.
تنهایی آندرانیک او را همسو با کشیش و دخترش به جهانی سراسر از اضطراب و التهاب بیفرجامی میکشاند که فضای انتزاعی و وهمآلود خانهای شبیه کلیسا که غیرواقعی است، برای ما معنادار جلوه میکند.
چراکه معنای آن کلیسا را باید در عدم آندرانیک جستوجو کرد، نه در گفتهها. گفتههای «آندرانیک» از جنس آشفتگی و سراسیمگی است. «آندرانیک» توانسته مخاطب را به این سو و آنسوی داستانها و خردهروایتها و فضاهای بیجان ببرد.
بر این اساس در «آندرانیک» ابعاد گوناگون از مناسبات انسانی را ملاحظه میکنیم که در گفتههای پیرمردی مفلوک که در نقش خدمتکار کشیش است نیز تبلور دیگری نیز یافته است. اوست که آندرانیک را مخفی کرده، اما با دیالوگهای ساده و بیغلوغش میخواهد زبان باز نکند و این راز را مخفی نگه دارد. او نیز دل در گرو آندرانیک دارد؛ خدمتکار مسیحی که شاعری ارمنی را برای دوری از پلیس به خادم مسجدی سپرده و راز او را تا لحظه رهایی در دل دارد.
سرانجام باید تاکید داشت فیلم «آندرانیک» در عین سادگی نمادی از رژیم زیباییشناسی گفتههاست که از تصاویر جهان فیلمها بیبهره است. گویی به تماشای تئاتری در ستایش الهیات و ایثار نشستهایم، اما همه اینها تلقی رازآمیز و هراسآوری از فرجام آندرانیک است.
بازیهای شخصیتهای اصلی که همه از بازیگران مطرح تئاتر هستند، گرچه شمهای از اغراق نمایشی در خود دارد، اما آنقدر باصلابت و باورپذیر است که افتوخیز اندک درام، فقط با بازی بازیگران به بیننده القا میشود و شاید تنها چیزی که مخاطب را تا انتها، نسبت به سرنوشت کاراکترها مشتاق نگه میدارد، همین توانایی بازیگرها و شیمی خوبشان است که در تقابل با هم به بار مینشیند.
در نهایت، «آندرانیک»، تجربه بکر و نابی است که با همه ناپختگیاش، نشان از تفکر و جهانبینی عمیقی دارد که در بطن روایتش جاری است و توجه و دقت مهکام در پرداختن به جزئیات ستودنی است. «آندرانیک» که در ابتدا برای تئاتر نوشتهشده بوده است، مسلماً در صحنه تئاتر، بیشتر کارایی داشته تا پرده نقرهای و مهمترین ایراد فیلم هم، همین سایه سنگین فضای تئاتر بر روایت سینمایی فیلم است.